حکمت ـ که همان زندگی بر اساس اندیشه و استحکام است ـ سراسر زندگی بشر را در بر دارد که شامل سه جهت: فردی، خانوادگی و عمومی ـ اجتماعی میشود و نقطه شروع سیر آن، فرد و نهایت وجود ناسوتی آن، جامعه و اجتماع است. در زندگی فردی، آدمی خود را مییابد و در زندگی خانوادگی، رابطه خود را با دیگران آزمایش میکند تا موقعیت اجتماعی خود را دریابد. آدمی بعد از گذشت از مراحل اولی زندگی فردی و خانوادگی، خود را در اجتماع میبیند و اجتماع، او را محک میزند و موقعیت او را از لحاظ توانمندیهایی که دارد معرفی میکند و جامعه محک ارزشهای او قرارمیگیرد و سبب میشود وی نمره منفی یا مثبت بگیرد. فرد در جامعه، موقعیت ارزشی خود را بازمییابد و چهره فردی و خانوادگی خود را شکوفامیسازد و آنچه در توان دارد، ارایهمیدهد. بر این پایه، آدمی سه نقطه حساس کلی دارد که ابتدا «موقعیت خودی» اوست، سپس «زندگی متوسط و خانوادگی» او و در نهایت «زندگی اجتماعی و نهایی» وی.
بحث از امور گفته شده در حیطه حکمت عملی است. حکمت بر دو قسم است: نظری، که بر حرکات ارادی توقف ندارد و فلسفه و عرفان نظری از آن بحث میکند و عملی است که منوط به تصرّف و تدبیر است. حکمت عملی اگر از نفس شخص بحث کند «تهذیب خلقی» و چنانچه از جماعتی کوچک ـ مانند خانه و منزل و کارگروه و تیم ـ گوید «تدبیر منزل» و در صورتی که از جامعهای بزرگتر ـ مانند شهر و مملکت ـ بحث کند «سیاست مدن» است. صفات هر یک از فرد، خانواده و جامعه یا به «طبع» است یا به «وضع» که اگر طبعی باشد، اختلافپذیر نیست و با تجربه به دست میآید، و چنانچه وضعی باشد یا به نظر گروهی از انسانهاست که «رسوم و آداب» نام دارد و یا از ناحیه وحی است که «نوامیس» گفته میشود. نوامیس بر سه بخش نفسی و انفرادی؛ مانند: عبادات فردی؛ احکام کلی؛ مثل: نکاح و معاملات و احکام اهل شهر و دیار است؛ مانند: حدود، دیات و سیاسات. نوامیس موضوع دانش فقه است.
انسان مرکب از بدن و نفس است. از ملایمات و ناملایمات بدن، دانش پزشکی و از منافیات نفس و آلام و رذایل آن «علم اخلاق» و نیز «عرفان عملی» بحث میکند. دانش زندگی به تمامی این علوم نیازمند و وابسته است.