جلب و جذب زن جهات فراوان و مختلفی دارد که چون بیشتر شوهران قدرت بر نقش فاعلی خود در تمامی این زمینهها ندارند، بهطور قهری زن جذب دیگران میشود؛ خواه در قوه و استعداد باشد و خواه در فعلیت، عمل و عینیت خارجی.
اگر مرد مرد نباشد، ممکن است زن را به آلودگی بکشاند. به قول معروف چنانچه مرد مرد نباشد حتی اگر عفیف ترین زن همسر وی باشد، ممکن است وی را ـ نعوذ باللّه ـ بدکاره نماید و در صورتی که مرد مرد باشد حتی اگر زنی بدکاره را به همسری برگزیند میتواند او را به پاکی بکشاند. البته این دو امر ممکن است مورد نقض داشتهباشد و قاعدهای کلی و استثنا ناپذیر نیست.
اگر زن مشکلی از مرد برطرف کند، مشکلی برای او به بار میآورد؛ هرچند هر دو گروه از مشکلات یادشده، لازم قهری عالم ناسوت است.
اگر وحدت، تفاهم و همگونی میان زن و شوهر به طور طبیعی و بر اساس تربیت صحیح باشد، زندگی معنای واقعی خود را پیدامیکند و آیه شریفه: «هُنَّ لِبَاسٌ لَکمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ»(۱) مصداق مییابد. در غیر این صورت، نامحرمتر از زن برای مرد و نامحرمتر از مرد برای زن وجودندارد و باید هر یک مواظب دیگری باشند و از هم به طور کامل پرهیز نمایند که خطر این ارتباط بیش از هر دوری است.