سومین گروهی که مجالست با آنان سبب دل‌میری می‌شود سخن گفتن با زنان است. این مطلب نیز اگر به درستی تحلیل شود منطقی، عرفانی و علمی است و مورد تأیید روان‌شناسی می‌باشد. باید دانست باید دانست میان مجالست با زنان با سخن گفتن با آنان تفاوت است. با زنان نباید زیاد سخن گفت. زن‌ها موجوداتی عاطفی هستند و اگر با آن‌ها شروع به سخن کنید همه وقت شما به سخن گفتن می‌گذرد. با زن‌ها باید عمل نمود و نه آن‌که سخن گفت. زن عاطفی است و درِ سخن باز کردن همان و دادِ سخن گفتن زن همان. او به یک سخن ریشه و ساقه و پر و بال می‌دهد و از سخنی که به کاهی می‌ماند می‌تواند کوهی درست کند و حرف زدن را رها نمی‌کند و همواره آن را ادامه‌می‌دهد و چه بسا که ده‌ها غیبت و تهمت و گناهان دیگر نیز به‌میان‌آید. البته، این سخن گفتن با زن است که میرایی قلب را به دنبال دارد اما اگر زن با انسان سخن بگوید چنین پی‌آمدی ندارد. شما نباید با زن درد دل نمایید اما بگذارید او با شما درد دل نماید و شما را سنگ صبور خود بداند تا تخلیه شود؛ چرا که اگر با شما سخن نگوید و خود را خالی ننماید با خویشان و دوستان خود سخن می‌گوید و زندگی درونی خود را برای آنان می‌برد. البته در مجالست، حرف و حدیث هم هست اما این متعلق مجالست برای زنان نمودِ بیش‌تری دارد و بر این اساس می‌شود گفت مجالست با آنان نیز خوب نیست و مردانی که در خانه می‌نشینند و با زن گرم می‌گیرند، همسر آنان از وی سیر و زده‌می‌شوند و چنین مردانی عزت، قدرت، شیرینی و تازگی خود را برای همسران خود از دست می‌دهند. زنان همان‌گونه که عاطفی هستند، کم حوصله نیز می‌باشند. اگر کسی مجبور است در خانه بماند باید جای خود را از همسر خود جدا کند و اتاقی جداگانه برای خود داشته‌باشد؛ به‌گونه‌ای که زن او را صدا کند. مجالست با زن باید محدود و مناسب باشد. زن را نباید خسته و از خود سیر کرد؛ چرا که طبع آدمی برای هر چیزی اندازه‌ای قایل است. البته تنها گذاشتن زن نیز خوب نیست و هر چیز باید مناسبت و اندازه خود را داشته‌باشد.

مطالب مرتبط