خاک هر سرزمینی دارای خاصیتی است و هر خاکی آدمیانی با صفاتی خاص را رشد میدهد.
خاکی مردمی را شجاع مینماید و خاکی اهل خود را بزدل و ترسو مینماید. بهطور نوعی چنین است که مردم یک منطقه به دلیل اشتراکی که در خاک، آب، هوا و زیست محیط تربیتی خود دارند شبیه هم میگردند. در این میان، مردان و زنانی که با هم ازدواج مینمایند سعی دارند بیشترین شباهت را در صفات با هم داشتهباشند و مصداق مثل «کبوتر با کبوتر، باز با باز میکند پرواز» میباشند.
این که زن و مردی به یکدیگر منحصر میشوند به تقدیر، زمان و مکان و شرایط همگونی است که آنان در آن قرارمیگیرند و هر کسی به سمت مانند خویش تمایل مییابد. بنابراین اگر مردی دارای مشکل جنسی باشد از زنی که پاک، طیب و طاهر است خوشایند ندارد و همسری مانند خود را میطلبد. وی هرچند خودخواه باشد و در پی همسری نیک باشد، بهطور نوعی زنی بد نصیب او میگردد و به حسب تجربهای که دارد نمیتواند زن پاکی بگیرد و تجاذب و کششی همانند قطبهای دوگانه آهنربا دارند و کنترل آدمی نیز نمیتواند مانع این عامل طبیعی شود و باطن همان است که هست و تنها ممکن است ظاهر آن تغییر یابد.
آیهای در قرآن میباشد که حکایت از این واقعیت عالم دارد. این آیه موضوع را زنان قرار میدهد و آنان را مقدم میدارد؛ چرا که زنها بیشترین تأثیر را در این زمینه دارند و آنان شرایط همزیستی را فراهم میکنند تا مردها و قدرت اقدام آنان به خاطر خصوصیاتی که دارند بیشتر از مردان است. این امر نقش بسیار مهم زن در زندگی را میرساند. فرزندان به اخلاق مادر بیشتر شباهت دارند تا به پدر؛ چرا که زن همچون زمین است که دانه مرد را در خود رشد میدهد.