یکه‌شناس کردن زن توسط مرد

زنان همواره عادت دارند مردان خود را با دیگر مردانی که می‌شناسند مقایسه کنند و زن نباید در پرتو شناختی که از کمالات مرد خود دارد، دیگری را برتر ببیند و بر این اساس، این کمال مرد است که زن را محدود و مختص به خود می‌سازد نه این که مرد در پی محدودسازی فرمایشی و آمرانه زن باشد. اسلام زیستن پستویی را برای زنان نمی‌خواهد، بلکه مرد باید به گونه‌ای خود را تربیت نماید که همه چشم زن را خیره و سیر خود نماید و او را از هرچه مرد است بی‌نیاز سازد و اگر قرار باشد زنان در محلی زندگی کنند که پای مردی به آن‌جا نرسد، باید هر زن و شوهری را به کره‌ای تبعید نمود و تمام امکانات فضا هوا و نیز ماهواره‌ها و گیرنده‌های تصویری را از زنان دریغ داشت و قدرت‌های معنوی را نیز از آنان سلب نمود تا آنان نتوانند هیچ‌گاه مردی را ببینند و آنان را در جهل و ناآگاهی مطلق و بلکه ناتوانی مطلق نگاه‌داشت که اندیشه شورش و طغیانی نیز برای در اختیار گرفتن تجهیزات پیشرفته و فن‌آوری‌های نوین امروز شوهران خود در سر نپرورانند. اما اگر زنی مرد داشته‌باشد و کمالات علمی، معنوی، اخلاقی و قدرتی مرد خود را ببیند، به غیر از شوهر خود به کسی دل نمی‌سپارد و اندیشه هم‌آغوشی با کسی را به ذهن نمی‌آورد و زن یکه‌شناس می‌شود. چنین زنی اگر هزاران مرد را نیز ببیند مردی را به‌شمارنمی‌آورد و مردان دیگر را عددی نمی‌داند، ولی زنی که شوهر بد اخلاق، کثیف و ضعیف دارد، دل خود را به چه چیز شوهر خوش دارد. مردی که نمی‌تواند نیازهای جنسی همسر خود را برآورده‌سازد، باید او را طلاق گوید و حسرت نفس مردی را بر جان او نگذارد.

حبس زنان در آپارتمان‌های امروزی، فشارهای روانی مضاعفی را برای آنان سبب می‌شود و موجبات تن دادن به گناه را ایجاد می‌کند؛ در حالی که صفا، صمیمیت، مهر، محبت، اخلاق، نظافت، دانش، قدرت، معنویت و مردی مرد سبب می‌شود زن عاشق وی و بی‌تفاوت نسبت به مردان دیگر گردد. مردی که عرق بدن خود را بشوید، لباس خود را منظم کند، شانه‌ای بر سر کشد، عطری بر خود بیفشاند و همچون دامادی در مقابل عروس خود قرار گیرد، برای زن یکه و تنها می‌شود و زندگی بسامان وی، برای چشم دوختن زن به دیگر زندگی‌ها و مردان مانع‌می‌شود و مهر و عطوفت را در نهاد زن و مرد پایدارمی‌سازد و آنان را با وجود خود از دیگران بی‌نیاز می‌گرداند.

مردان مرد باید چنان باشند که چشم همسرانشان را از وجود خود سرشار نمایند و آنان را شیفته خود سازند و وجود زیبا و رعنای شوهر پناه و لباسی برای آنان شود. مرد باید چنان باشد که زن، غیر از او را نبیند؛ یعنی زیبا، قوی، تمیز، شیرین و خلاصه مرد باشد و تمام قامت جلوی زن قرارگیرد که وجود وی باعث‌شود زن به مرد دیگری ننگرد و هوس غیر در سر نپروراند. اگر مردی کثیف باشد، بد اخلاق باشد، سست باشد، زن چگونه به او رغبت نشان‌دهد. چنین مردی چون نمی‌تواند با مردی و مردانگی خویش زن را نگاه‌دارد او را به‌فسادمی‌اندازد و این مرد است که باید پاسخ‌گوی فساد وی باشد. این مردی و مردانگی مرد و کمالات اوست که می‌تواند چشم زن را به خود خیره سازد و جز نور او شعاعی از دیگری نبیند و او را یگانه آرزوی خود بداند؛ همان‌گونه این که گفته‌می‌شود زنان از مردان آفریده‌شده‌اند به این معناست که زن او را خدایگان خود قرارمی‌دهد و همت آنان رو به مرد دارد و احساسات و روحیات زن مردخواه است. زن عاطفه و احساس دارد و پذیرنده‌ای سریع به‌شمارمی‌رود، از این رو اسلام راه‌کارهای لازم برای نگاه‌داشتن زن در کانون خانواده و بر معیار آن را آموزش‌داده و بر نظافت و بهداشت و دیگر امور توصیه‌نموده و به مرد سفارش کرده‌است دست خالی به منزل نرود و با دستانی خالی با همسر خویش روبه‌رو نگردد؛ چرا که زن انتظار دارد افزوده بر آن که معشوق مرد قرارگیرد و مرد را عاشق خود بیابد، او را رازق و روزی دهنده خویش نیز ببیند.

مطالب مرتبط