به طور کلی به «زن» کمتر باید اعتماد کرد و تکیه به زن، ضعف و سستی مردم را میرساند؛ هرچند زنهای شایسته و برجسته موقعیت ویژه خود را دارند.
از زن باید بیشتر بهره گرفت و در مواقع لزوم هر نوع کام ممکن را برد و در جهات متعدد، به منافع و منابع نقد او تکیه کرد. مرد نیز نسبت به زن باید این گونه باشد و از هر خوشایندی نسبت به زن دریغ نداشتهباشد. به استعداد و توانمندی زن باید توجه داشت ولی کمترین و کوچکترین کوتاهی نسبت به او روا ندانست. نزدیکترین فرد به مرد، زن است و نامحرمترین فرد به مرد نیز زن است و مرد نباید مشکلات و سختیهای خود را در خانه خالی کند و خوب است شادمانی و موقعیتهای خود را در صورت مصلحت با وی تقسیم کند. گریز از زن هرچند ممکن نیست، درباره آنها باید احتیاط کرد و لازم است در مقابل آنان اندازه نگاهداشت. میخواستم چیزهایی بگویم که حالش نیست؛ مصلحت هم نیست؛ زیرا باید وارد خصوصیات مختلف افرادی شد که موازین شرعی درباره آن مورد بحث قرارمیگیرد و چندان ضرورت چنین سخنی را نمیبینم؛ هرچند بسیار مهم و باارزش است و خود دیدهام که چه بوده و چه هست این طرفه معجون الهی.