نکاح اجتماع منتج است در واقع اگر کسی ازدواج کرد ولی اولاد پیدا نکرد و تولیدی نداشت، ازدواج کرده ولی نکاح تحقق پیدا نکرده این که گفته میشود اولاد امید خانه است به دلیل این است که نکاح با این امید متحقق میشود و این یک حقیقت است نه فقط در زواج بلکه در همه عالم. اگر کسی همه عالم را جمع کند مال دنیا از قدرت و علم دنیا همه را جمع کند ولی تولید و ظهور نداشتهباشد در واقع زواج شده ولی نکاح پیدا نکرده لذا علم، ظهوری است که از شخص برمیخیزد نه آن که از دیگران میداند و مال آن چیزی است که از دست گشایش پیدامیکند نه آن چیزی که تمرکز پیدامیکند و «یحفظون الذهب والفضه» انباشته میشود این مال نیست مال آن چیزی است که ظهور پیدامیکند یا علم چیزیست که ظهور پیدامیکند اگر یک دریای بیکران از این و آن به حفظ داشتهباشد این علم نیست چیزی که از خودش ظهور پیدامیکند، علم است مابقی آن حفظ است یک جعبه دربستهای است انباشته از معلومات. علم نیست. در ظرف نکاح هم همین طور است یک کسی که خدا به او عمر میدهد و او نکاح نداشته باشد یعنی عمرش ثمر نداشته باشد مفید نداشته باشد این در واقع زواج دارد ولی نکاح ندارد یعنی نتیجه نداشته لذا مفیدش غیر موجودش میباشد. حالا میفرماید که به لسان عرفان پس همه هستی عالم نکاحات است چون عالم ظهورات دارد بی ظهور نیست.