تطبیق قواعد، اصطلاحات و رموز استخاره بر آیات قرآن كريم
شناسنامه
سرشناسه | : | نکونام، محمدرضا، ۱۳۲۷ - |
عنوان و نام پديدآور | : | دانش استخاره: آموزش روشمند اصول، قواعد، اصطلاحات و رموز استخاره به همراه تطبیق بر تمامی آیات قرآن کریم/محمدرضا نکونام. |
مشخصات نشر | : | تهران: انتشارات صبح فردا، ۱۳۹۳. |
مشخصات ظاهری | : | ۵ج. |
شابک | : | دوره: ۹۷۸-۶۰۰-۶۴۳۵-۱۷-۶ ؛ ج.۱: ۹۷۸-۶۰۰-۶۴۳۵-۱۲-۱ ؛ ج.۲: ۹۷۸-۶۰۰-۶۴۳۵-۱۳-۸ ؛ ج.۳: ۹۷۸-۶۰۰-۶۴۳۵-۱۴-۵ ؛ ج.۴: ۹۷۸-۶۰۰-۶۴۳۵-۱۵-۲ ؛ ج.۵: ۹۷۸-۶۰۰-۶۴۳۵-۱۶-۹ |
وضعیت فهرست نویسی | : | فیپا |
يادداشت | : | ج.۲- ۵ (چاپ اول: ۱۳۹۳)(فیپا). |
عنوان دیگر | : | آموزش روشمند اصول، قواعد، اصطلاحات و رموز استخاره به همراه تطبیق بر تمامی آیات قرآن کریم. |
موضوع | : | استخاره با قرآن |
موضوع | : | استخاره |
رده بندی کنگره | : | BP۲۷۲/۵/ن۸د۳۷ ۱۳۹۳ |
رده بندی دیویی | : | ۲۹۷/۷۹ |
شماره کتابشناسی ملی | : | ۱۹۵۰۷۹۹ |
توجه شود استخارهای که برای آیات آمده است، مستند به برداشتهای شخصی است و امری قطعی و محتوم نمیباشد.
سورهٔ یونس
سورهٔ یونس دومین سورهٔ قرآن کریم است که نام شخص بر روی آن است و با حروف مقطعه آغاز میگردد. نخستین آن سورهٔ بقره بود که آن نیز با حروف رمزی آغاز میشد و در واقع رمزهای قرآن کریم بر روی این اشخاص میرود.
۱- «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ، الر، تِلْک آیاتُ الْکتَابِ الْحَکیمِ».
بسیار خوب است. حروف مقطعه نشان دهندهٔ پیچیدگی کار است اما دلیل بر بدی آن نیست. این کار تخصص، دانش، آگاهی یا کارشناس، وکیل یا مشاور را به تناسب کار میطلبد و دقت و ظرافت آن، ارزش این کار را میرساند.
۲- «أَکانَ لِلنَّاسِ عَجَباً أَنْ أَوْحَینَا إِلَی رَجُلٍ مِنْهُمْ أَنْ أَنْذِرِ النَّاسَ، وَبَشِّرِ الَّذِینَ آمَنُوا أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَ رَبِّهِمْ، قَالَ الْکافِرُونَ إِنَّ هَذَا لَسَاحِرٌ مُبِینٌ».
خیلی خوب است اما خالی از گرفتاری و اختلاف نیست. نتیجهٔ آن ضمانت شده است.
«لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ»: کار انجام میشود و محکم و استوار است و نتیجه بخش بودن آن ضمانت شده است.
«عِنْدَ رَبِّهِمْ»: کار حقیقت دارد و امری صوری و ظاهری نیست.
دانش استخاره، ج۳، ص: ۸
۳- «إِنَّ رَبَّکمُ اللَّهُ، الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیامٍ، ثُمَّ اسْتَوَی عَلَی الْعَرْشِ، یدَبِّرُ الْأَمْرَ، مَا مِنْ شَفِیعٍ إِلَّا مِنْ بَعْدِ إِذْنِهِ، ذَلِکمُ اللَّهُ رَبُّکمْ، فَاعْبُدُوهُ، أَفَلَا تَذَکرُونَ».
خوب است. تدبیر و شفاعت حق در آن است. خواهان به غفلت نیز گرفتار میشود و باید از این لحاظ مراقب باشد.
۴- «إِلَیهِ مَرْجِعُکمْ جَمِیعاً، وَعْدَ اللَّهِ حَقّاً، إِنَّهُ یبْدَءُ الْخَلْقَ ثُمَّ یعِیدُهُ، لِیجْزِی الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ بِالْقِسْطِ، وَالَّذِینَ کفَرُوا لَهُمْ شَرَابٌ مِنْ حَمِیمٍ، وَعَذَابٌ أَلِیمٌ، بِمَا کانُوا یکفُرُونَ».
خوب است اما کار سخت است و فراز و نشیب و مخاطرات دارد.
ممکن است به اعتبار: «ثُمَّ یعِیدُهُ» کار به وارث یا دیگری واگذاشته شود و چه بسا که زیانآور گردد؛ چرا که میفرماید: «وَالَّذِینَ کفَرُوا لَهُمْ شَرَابٌ مِنْ حَمِیمٍ».
۵- «هُوَ الَّذِی جَعَلَ الشَّمْسَ ضِیاءً، وَالْقَمَرَ نُوراً، وَقَدَّرَهُ مَنَازِلَ، لِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنِینَ، وَالْحِسَابَ مَا خَلَقَ اللَّهُ، ذَلِک إِلَّا بِالْحَقِّ، یفَصِّلُ الْآَیاتِ لِقَوْمٍ یعْلَمُونَ».
کاری دقیق، منظم، عمومی و خوب است.
«جَعَلَ الشَّمْسَ ضِیاءً، وَالْقَمَرَ نُوراً»: خورشید و ماه دلالت بر آبرومندانه بودن کار دارد.
«وَقَدَّرَهُ مَنَازِلَ»: کاری است منظم که حساب و کتاب و قانون خود را دارد و از این لحاظ، در انجام آن باید دقت داشت تا قواعد و لوازم آن مراعات گردد.
۶- «إِنَّ فِی اخْتِلَافِ اللَّیلِ وَالنَّهَارِ وَمَا خَلَقَ اللَّهُ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَآَیاتٍ لِقَوْمٍ یتَّقُونَ».
خوب است. نظم، اهمیت، عظمت، پاکی، طهارت و موفقیت با آن همراه است: «لَآَیاتٍ لِقَوْمٍ یتَّقُونَ».
دانش استخاره، ج۳، ص: ۹
«اخْتِلَافِ اللَّیلِ وَالنَّهَارِ»: چرخش روزگار است و روال طبیعی و عادی کار و عام بودن آن را میرساند.
۷- «إِنَّ الَّذِینَ لَایرْجُونَ لِقَاءَنَا وَرَضُوا بِالْحَیاةِ الدُّنْیا وَاطْمَأَنُّوا بِهَا وَالَّذِینَ هُمْ عَنْ آیاتِنَا غَافِلُونَ».
غفلتآور است. خیلی بد است و هیچ قابلیت خیری در آن نیست.
خالی از آلودگی و فساد نیز نمیباشد.
۸- «أُولَئِک مَأْوَاهُمُ النَّارُ بِمَا کانُوا یکسِبُونَ».
منجلاب بدیها و نتیجهٔ کارهای بد است و بسیار بد است.
۹- «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ یهْدِیهِمْ رَبُّهُمْ بِإِیمَانِهِمْ، تَجْرِی مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهَارُ فِی جَنَّاتِ النَّعِیمِ».
خیلی خوب است. کار سالم بوده و هدایت در آن است. طبیعی و رونده میباشد.
۱۰- «دَعْوَاهُمْ فِیهَا سُبْحَانَک اللَّهُمَّ، وَتَحِیتُهُمْ فِیهَا سَلَامٌ، وَآخِرُ دَعْوَاهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ».
بسیار عالی است و برای هرچه باشد خیلی خوب است.
۱۱- «وَلَوْ یعَجِّلُ اللَّهُ لِلنَّاسِ الشَّرَّ اسْتِعْجَالَهُمْ بِالْخَیرِ، لَقُضِی إِلَیهِمْ أَجَلُهُمْ، فَنَذَرُ الَّذِینَ لَایرْجُونَ لِقَاءَنَا فِی طُغْیانِهِمْ یعْمَهُونَ».
بسیار بد و خطرناک است و در آن حیله و فریب پیش میآید و سبب مصیبت میشود. شر و خیر آن به هم آمیخته است.
۱۲- «وَإِذَا مَسَّ الْإِنْسَانَ الضُّرُّ دَعَانَا لِجَنْبِهِ أَوْ قَاعِداً أَوْ قَائِماً، فَلَمَّا کشَفْنَا عَنْهُ ضُرَّهُ مَرَّ کأَنْ لَمْ یدْعُنَا إِلَی ضُرٍّ مَسَّهُ، کذَلِک زُینَ لِلْمُسْرِفِینَ مَا کانُوا یعْمَلُونَ».
خیلی بد است. خیرگی، خیرهسری، اسراف و کفران نعمت در آن است و هیچ نتیجهای جز آنچه شایستهٔ مسرفان است ندارد.
دانش استخاره، ج۳، ص: ۱۰
۱۳- «وَلَقَدْ أَهْلَکنَا الْقُرُونَ مِنْ قَبْلِکمْ لَمَّا ظَلَمُوا، وَجَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَینَاتِ، وَمَا کانُوا لِیؤْمِنُوا، کذَلِک نَجْزِی الْقَوْمَ الْمُجْرِمِینَ».
بسیار بد است.
«وَلَقَدْ»: جزم و استحکام کار را بیان میدارد و در این زمینه معنا و تأکیدی بیش از قسم را میرساند.
در این کار ظلم، کفران نعمت، شکست، هلاکت و نابودی قطعی است و راه چاره و رهایی از آن نیز ندارد.
۱۴- «ثُمَّ جَعَلْنَاکمْ خَلَائِفَ فِی الْأَرْضِ مِنْ بَعْدِهِمْ لِنَنْظُرَ کیفَ تَعْمَلُونَ».
خوب است اما احتمال غفلت، حرمان و آفت در آن میرود و ممکن است خواهان در پی حُسن ظاهر و دنیا خیر باطن را از دست دهد.
«ثُمَّ»: تمامی پروندهٔ کار قبلی را بسته و مختوم اعلام میدارد، و از شروعی جدید خبر میدهد و در تمامی موارد کاربرد خود بر خوبی کار دلالت دارد.
«لِنَنْظُرَ»: متکلم مع الغیر است و چیزی که خداوند با دیگران و نه به تنهایی به آن نگاه میکند خطرناک است.
۱۵- «وَإِذَا تُتْلَی عَلَیهِمْ آیاتُنَا بَینَاتٍ قَالَ الَّذِینَ لَایرْجُونَ لِقَاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَیرِ هَذَا، أَوْ بَدِّلْهُ، قُلْ مَا یکونُ لِی أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقَاءِ نَفْسِی، إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا یوحَی إِلَی، إِنِّی أَخَافُ إِنْ عَصَیتُ رَبِّی عَذَابَ یوْمٍ عَظِیمٍ».
خیلی بد است. به خواهان اعتماد نمیشود و با افراد بیاعتقادی که ظاهرساز و فریبکارند مواجه میشود و پایان آن نیز با گرفتاری و رنج خواهد بود.
«وَإِذَا تُتْلَی عَلَیهِمْ آیاتُنَا»: کار مورد نظر بسیار سخت است و در انجام آن سختگیری میشود.
دانش استخاره، ج۳، ص: ۱۱
۱۶- «قُلْ لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا تَلَوْتُهُ عَلَیکمْ، وَلَا أَدْرَاکمْ بِهِ، فَقَدْ لَبِثْتُ فِیکمْ عُمُراً مِنْ قَبْلِهِ، أَفَلَا تَعْقِلُونَ».
خوب نیست. با «قل» و «لو» شروع شده است.
«وَلَا أَدْرَاکمْ بِهِ»: حرمان میآورد.
«فَقَدْ لَبِثْتُ فِیکمْ عُمُراً مِنْ قَبْلِهِ»: اتلاف و اسراف نعمت در آن بسیار است.
«أَفَلَا تَعْقِلُونَ»: کار مورد نظر غیر عاقلانه است و ساختار سالم و منطقی ندارد.
۱۷- «فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَی عَلَی اللَّهِ کذِباً أَوْ کذَّبَ بِآَیاتِهِ إِنَّهُ لَایفْلِحُ الْمُجْرِمُونَ».
خیلی بد است. کار به فحشا، آبروریزی، درگیری و جدال کشیده میشود.
«افْتَرَی عَلَی اللَّهِ کذِباً»: کذب در تمامی موارد استعمال آن بر جدال و درگیری که به جرم و جنایت کشیده میشود دلالت دارد.
«إِنَّهُ لَایفْلِحُ الْمُجْرِمُونَ»: هیچ کس از این کار خیری نمیبرد.
۱۸- «وَیعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَایضُرُّهُمْ وَلَا ینْفَعُهُمْ، وَیقُولُونَ هَؤُلَاءِ شُفَعَاؤُنَا عِنْدَ اللَّهِ، قُلْ أَتُنَبِّئُونَ اللَّهَ بِمَا لَایعْلَمُ فِی السَّمَاوَاتِ وَلَا فِی الْأَرْضِ، سُبْحَانَهُ وَتَعَالَی عَمَّا یشْرِکونَ». «مَا لَایضُرُّهُمْ وَلَا ینْفَعُهُمْ»: پرداختن به این کار نوعی اتلاف وقت است، با آن که ظاهر خوبی دارد: «وَیعْبُدُونَ» بهگونهای که به آن افتخار میکنند: «وَیقُولُونَ هَؤُلَاءِ شُفَعَاؤُنَا عِنْدَ اللَّهِ» اما فایدهای ندارد.
بد است. خواهان امیدوار است این کار وی را به خیرات و کمال برساند اما بهجز ظاهر دنیا چیزی در آن نیست و جز تلاشی بیهوده برای او فایدهای ندارد.
دانش استخاره، ج۳، ص: ۱۲
آیاتی که بر شرک دلالت دارد از کارهای خیال پردازانه حکایت مینماید که آدمی را سرگرم میکند ولی نتیجهای از آن نمیبیند.
۱۹- «وَمَا کانَ النَّاسُ إِلَّا أُمَّةً وَاحِدَةً، فَاخْتَلَفُوا، وَلَوْلَا کلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّک لَقُضِی بَینَهُمْ فِیمَا فِیهِ یخْتَلِفُونَ».
خوب است. گشایش و آزادی عمل در آن است و ظاهر آن شگرف است اما باطن کار مورد اطمینان نیست و سبب گمراهی میشود، از این رو باید آن را با احتیاط و توکل پی گرفت و چنانچه سودآوری مادی دارد سهم فقیران را جدا نمود تا به لغزشهای آن دچار نشد.
۲۰- «وَیقُولُونَ لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَیهِ آیةٌ مِنْ رَبِّهِ، فَقُلْ إِنَّمَا الْغَیبُ لِلَّهِ، فَانْتَظِرُوا، إِنِّی مَعَکمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِینَ».
خیلی خوب است اما مشکلات فراوانی دارد: «لَوْلَا»؛ به این معناست که وقفه، نوعی تعطیلی و گرفتاری در آن پیشامد میکند، اما پایان آن گشایش دارد.
«إِنِّی مَعَکمْ»: قوت و قدرت در آن است و زمینهٔ پیشرفت در آن هست.
۲۱- «وَإِذَا أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَةً مِنْ بَعْدِ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُمْ إِذَا لَهُمْ مَکرٌ فِی آیاتِنَا، قُلِ اللَّهُ أَسْرَعُ مَکراً، إِنَّ رُسُلَنَا یکتُبُونَ مَا تَمْکرُونَ».
خوب نیست. شروع آن با رحمت و نعمت است اما بعد از آن گرفتاری و فلاکت به دنبال دارد. چون مکر در آن است امتحان، ابتلا و فتنه را موجب میشود و چون بحث از زرنگی است معلوم نیست جواب دهد.
پر مخاطره است.
۲۲- «هُوَ الَّذِی یسَیرُکمْ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ، حَتَّی إِذَا کنْتُمْ فِی الْفُلْک، وَجَرَینَ بِهِمْ بِرِیحٍ طَیبَةٍ، وَفَرِحُوا بِهَا، جَاءَتْهَا رِیحٌ عَاصِفٌ، وَجَاءَهُمُ الْمَوْجُ مِنْ کلِّ مَکانٍ،
دانش استخاره، ج۳، ص: ۱۳
وَظَنُّوا أَنَّهُمْ أُحِیطَ بِهِمْ، دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ، لَئِنْ أَنْجَیتَنَا مِنْ هَذِهِ لَنَکونَنَّ مِنَ الشَّاکرِینَ».
کار انجام شدنی است و خواهان آن را به مدد الهی به پایان میرساند.
خطرهای فراوانی در روند انجام این کار پیشامد میکند؛ به گونهای که بلا خواهان را از هر سویی در محاصره قرار میدهد: «جَاءَتْهَا رِیحٌ عَاصِفٌ، وَجَاءَهُمُ الْمَوْجُ مِنْ کلِّ مَکانٍ، وَظَنُّوا أَنَّهُمْ أُحِیطَ بِهِمْ»، اما با توجه به فراز:
«هُوَ الَّذِی یسَیرُکمْ»، حق پشتیبان کار است و با توجه به ذیل: «لَنَکونَنَّ مِنَ الشَّاکرِینَ»، نتیجهبخش بودن آن حتمی است.
۲۳- «فَلَمَّا أَنْجَاهُمْ إِذَا هُمْ یبْغُونَ فِی الْأَرْضِ بِغَیرِ الْحَقِّ، یا أَیهَا النَّاسُ إِنَّمَا بَغْیکمْ عَلَی أَنْفُسِکمْ مَتَاعَ الْحَیاةِ الدُّنْیا، ثُمَّ إِلَینَا مَرْجِعُکمْ، فَنُنَبِّئُکمْ بِمَا کنْتُمْ تَعْمَلُونَ».
خوب نیست.
«فَلَمَّا أَنْجَاهُمْ إِذَا هُمْ یبْغُونَ»: نعمت به خواهان رو میآورد و او به کفران و حرمان و ستمگری مبتلا میشود.
«فَنُنَبِّئُکمْ بِمَا کنْتُمْ تَعْمَلُونَ»: پشیمانی و پریشانی دارد.
۲۴- «إِنَّمَا مَثَلُ الْحَیاةِ الدُّنْیا کمَاءٍ أَنْزَلْنَاهُ مِنَ السَّمَاءِ، فَاخْتَلَطَ بِهِ نَبَاتُ الْأَرْضِ، مِمَّا یأْکلُ النَّاسُ وَالْأَنْعَامُ، حَتَّی إِذَا أَخَذَتِ الْأَرْضُ زُخْرُفَهَا وَازَّینَتْ وَظَنَّ أَهْلُهَا أَنَّهُمْ قَادِرُونَ عَلَیهَا أَتَاهَا أَمْرُنَا لَیلًا أَوْ نَهَاراً، فَجَعَلْنَاهَا حَصِیداً، کأَنْ لَمْ تَغْنَ بِالْأَمْسِ، کذَلِک نُفَصِّلُ الْآَیاتِ لِقَوْمٍ یتفکرُونَ».
صدر آیه خیلی عالی است ولی غفلت و نداشتن جنبهٔ لازم برای دهش الهی سبب میشود که نعمتهای اعطایی برای خواهان نتیجه ندهد. در صورتی که خواهان فردی مؤمن باشد و نیت خوبی داشته باشد؛ مانند ساخت مسجد یا تحقیق بر پروسههای علمی، بسیار خوب است اما چنانچه از غافلان روزگار است و نیت بدی دارد و قصد فریب و حیله را کرده است خوب نیست.
دانش استخاره، ج۳، ص: ۱۴
۲۵- «وَاللَّهُ یدْعُو إِلَی دَارِ السَّلَامِ، وَیهْدِی مَنْ یشَاءُ إِلَی صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ».
خیلی عالی است و مشکلی ندارد و کار به روانی انجام میشود و نتیجهٔ آن نیز خوب است.
۲۶- «لِلَّذِینَ أَحْسَنُوا الْحُسْنَی وَزِیادَةٌ، وَلَا یرْهَقُ وُجُوهَهُمْ قَتَرٌ، وَلَا ذِلَّةٌ، أُولَئِک أَصْحَابُ الْجَنَّةِ، هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ».
خیلی عالی است و اگر مشکلی نیز پیش بیاید برطرف میشود و نباید به آن اهمیتی داد.
«لِلَّذِینَ أَحْسَنُوا الْحُسْنَی»: کار مورد نظر امری نیکو و خیر است.
«وَلَا یرْهَقُ وُجُوهَهُمْ»: هیچ مشکل و سختی در طول کار پیش نمیآید یا مشکلات آن قابل رفع است.
«أُولَئِک»: این کار گسترده و عمومی است.
«هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ»: کار دوام و استمرار دارد.
۲۷- «وَالَّذِینَ کسَبُوا السَّیئَاتِ جَزَاءُ سَیئَةٍ بِمِثْلِهَا، وَتَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ، مَا لَهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ عَاصِمٍ، کأَنَّمَا أُغْشِیتْ وُجُوهُهُمْ قِطَعاً مِنَ اللَّیلِ مُظْلِماً، أُولَئِک أَصْحَابُ النَّارِ، هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ».
بسیار بد و خطرناک است.
«کسَبُوا السَّیئَاتِ»: کاری است پر زحمت و بسیار بد.
«جَزَاءُ سَیئَةٍ»: مکافات و جزای آن آشکار است و جزای آن نیز امری ظاهری و دنیوی است و نه باطنی.
«وَتَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ»: ضرر و زیان حاصل از آن قابل جبران نیست.
«مَا لَهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ عَاصِمٍ»: کسی نمیتواند ضررهای آن را برگرداند و از آن مانع شود.
«کأَنَّمَا أُغْشِیتْ وُجُوهُهُمْ قِطَعاً مِنَ اللَّیلِ مُظْلِماً»: مصیبت، بلا، حرمان، پریشانی و اضطراب به خواهان وارد میشود.
«هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ» بدیهای آن ماندگار است.
دانش استخاره، ج۳، ص: ۱۵
۲۸- «وَیوْمَ نَحْشُرُهُمْ جَمِیعاً، ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذِینَ أَشْرَکوا مَکانَکمْ أَنْتُمْ وَشُرَکاؤُکمْ، فَزَیلْنَا بَینَهُمْ، وَقَالَ شُرَکاؤُهُمْ مَا کنْتُمْ إِیانَا تَعْبُدُونَ».
خیلی بد است.
«وَیوْمَ نَحْشُرُهُمْ جَمِیعاً»: درگیری، دادگاه، مشکل پرونده و نقص مدرک، تأخیر و زندان با آن همراه است. کاری فرسایشی است.
«مَا کنْتُمْ إِیانَا تَعْبُدُونَ»: کار به دروغ، جدال و انکار کشیده میشود.
۲۹- «فَکفَی بِاللَّهِ شَهِیداً بَینَنَا وَبَینَکمْ، إِنْ کنَّا عَنْ عِبَادَتِکمْ لَغَافِلِینَ».
خوب است اما نتیجهٔ چندانی ندارد؛ چرا که میفرماید: «لَغَافِلِینَ».
۳۰- «هُنَالِک تَبْلُو کلُّ نَفْسٍ مَا أَسْلَفَتْ، وَرُدُّوا إِلَی اللَّهِ، مَوْلَاهُمُ الْحَقِّ، وَضَلَّ عَنْهُمْ مَا کانُوا یفْتَرُونَ».
خوب نیست.
«هُنَالِک»: تهدید است.
«تَبْلُو کلُّ نَفْسٍ مَا أَسْلَفَتْ»: نتیجهٔ کار است که دیگر نمیتوان کاری از پیش برد و خیر آن گذشته و دیگر خیری ندارد و زحمتهای خواهان با آن که زیاد است بیهوده میشود.
۳۱- «قُلْ مَنْ یرْزُقُکمْ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ، أَمَّنْ یمْلِک السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ، وَمَنْ یخْرِجُ الْحَی مِنَ الْمَیتِ وَیخْرِجُ الْمَیتَ مِنَ الْحَی، وَمَنْ یدَبِّرُ الْأَمْرَ، فَسَیقُولُونَ اللَّهُ، فَقُلْ أَفَلَا تَتَّقُونَ».
خوب نیست و خواهان به بازخواست و محاکمه کشیده میشود، از این رو خطرناک و وحشتناک است و انکار، استنکار، تهدید و شکست در آن است: «أَفَلَا تَتَّقُونَ».
۳۲- «فَذَلِکمُ اللَّهُ رَبُّکمُ الْحَقُّ، فَمَاذَا بَعْدَ الْحَقِّ إِلَّا الضَّلَالُ، فَأَنَّی تُصْرَفُونَ».
خیلی بد است. اگر آدمی از خدا ببرد به که میتواند پیوند بخورد و کجا را دارد که عزم آن نماید.
دانش استخاره، ج۳، ص: ۱۶
۳۳- «کذَلِک حَقَّتْ کلِمَةُ رَبِّک عَلَی الَّذِینَ فَسَقُوا، أَنَّهُمْ لَایؤْمِنُونَ».
خیلی بد است.
۳۴- «قُلْ هَلْ مِنْ شُرَکائِکمْ مَنْ یبْدَءُ الْخَلْقَ ثُمَّ یعِیدُهُ، قُلِ اللَّهُ یبْدَءُ الْخَلْقَ ثُمَّ یعِیدُهُ، فَأَنَّی تُؤْفَکونَ».
خیلی بد است.
۳۵- «قُلْ هَلْ مِنْ شُرَکائِکمْ مَنْ یهْدِی إِلَی الْحَقِّ، قُلِ اللَّهُ یهْدِی لِلْحَقِّ، أَفَمَنْ یهْدِی إِلَی الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ یتَّبَعَ أَمَّنْ لَایهِدِّی إِلَّا أَنْ یهْدَی، فَمَا لَکمْ، کیفَ تَحْکمُونَ».
خیلی بد است. تهدید، مناظره و خطر در آن است.
«شُرَکائِکمْ»: جدال و اختلاف در آن است.
۳۶- «وَمَا یتَّبِعُ أَکثَرُهُمْ إِلَّا ظَنّاً، إِنَّ الظَّنَّ لَایغْنِی مِنَ الْحَقِّ شَیئاً، إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ بِمَا یفْعَلُونَ».
بد است و باید آن را ترک کرد.
«الظَّنَّ»: کار نتیجه و عاقبتی ندارد؛ هرچند ممکن است ظاهر خوبی داشته باشد و واژههای: «یتَّبِعُ»، «أَکثَرُهُمْ»، «ظَنّاً» و «شَیئاً» بر حسن ظاهر آن دلالت دارد.
«بِمَا یفْعَلُونَ»: کار انجام میپذیرد اما نتیجهای ندارد. البته دنیایی چشمگیر دارد.
۳۷- «وَمَا کانَ هَذَا الْقُرْآنُ أَنْ یفْتَرَی مِنْ دُونِ اللَّهِ، وَلَکنْ تَصْدِیقَ الَّذِی بَینَ یدَیهِ، وَتَفْصِیلَ الْکتَابِ، لَارَیبَ فِیهِ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِینَ».
شروع این کار خیلی سخت است و مشکلات فراوانی دارد ولی بعد از آن هموار و خیلی عالی میشود و کار به خودی خود پیش میرود، از این رو باید آن را انجام داد و از مشکلات آغازین آن نهراسید.
«وَمَا کانَ»: شروع آن با مشکلات و سختیها همراه است.
دانش استخاره، ج۳، ص: ۱۷
«وَلَکنْ تَصْدِیقَ الَّذِی بَینَ یدَیهِ»: تحمل سختیهای آن سبب میشود پایان خوبی داشته باشد و کار خواهان راحت و آسان گردد.
«لَا رَیبَ فِیهِ»: با گذر از سختیها هیچ گونه مشکلی ندارد.
«مِنْ رَبِّ الْعَالَمِینَ»: خیر کلان در آن است. رب در همه جا به این معناست که کار خود بهخود به جریان میافتد و اداره میشود.
۳۸- «أَمْ یقُولُونَ افْتَرَاهُ، قُلْ فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِثْلِهِ، وَادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ، إِنْ کنْتُمْ صَادِقِینَ».
از اینجا آیاتی ذکر میشود که استخارهٔ آن بد است. استخارهٔ این آیه چنین است: انجام این کار اختلافانگیز به ماجراجویی میماند و تنها در صورتی خوب است به آن پرداخته شود که خواهان راه دیگری غیر از آن نداشته باشد و ناچار به عملی کردن آن باشد.
«یقُولُونَ»: اختلاف و درگیری در آن است.
«فَأْتُوا»: در انجام این کار باید پشتکار، زحمت و تلاش داشت.
«بِسُورَةٍ مِثْلِهِ»: این کار انجام شدنی و نتیجه بخش نیست و چنانچه خواهان مجبور به انجام آن است باید راه دیگری را برگزیند.
«وَادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ»: خیلی سنگین است.
«إِنْ کنْتُمْ صَادِقِینَ»: خواهان در روند انجام این کار مجبور به گفتن دروغ میشود.
۳۹- «بَلْ کذَّبُوا بِمَا لَمْ یحِیطُوا بِعِلْمِهِ، وَلَمَّا یأْتِهِمْ تَأْوِیلُهُ، کذَلِک کذَّبَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ، فَانْظُرْ کیفَ کانَ عَاقِبَةُ الظَّالِمِینَ».
خیلی بد است و به خواهان آسیب وارد میشود.
«بِمَا لَمْ یحِیطُوا بِعِلْمِهِ»: این کار هیچ گونه قاعدهای ندارد؛ همانطور که باطن آن هیچ خوب نیست.
«وَلَمَّا یأْتِهِمْ تَأْوِیلُهُ»: انجام آن توجیهی ندارد و توجیه بردار نیست؛ به
دانش استخاره، ج۳، ص: ۱۸
این معنا که کار با محاسبه انجام نمیشود؛ یعنی ظاهر آن همانند باطن آن بد است.
«فَانْظُرْ کیفَ کانَ عَاقِبَةُ الظَّالِمِینَ»: بدی آن آشکار است و خواهان آفت حیثیتی و خسارت مادی یا معنوی آن را به عیان میبیند و هیچ نتیجهٔ خوبی در آن نیست.
۴۰- «وَمِنْهُمْ مَنْ یؤْمِنُ بِهِ، وَمِنْهُمْ مَنْ لَایؤْمِنُ بِهِ، وَرَبُّک أَعْلَمُ بِالْمُفْسِدِینَ».
این استخاره برای صاحب استخاره است و اوست که با اقتدار و چیرگی بر این دانش و نیز خواهان تشخیص میدهد کار برای او خوب، متوسط یا بد است. به صورت کلی و با صرف نظر از برخی شرایط میتوان گفت خوب نیست و چنانچه خواهان مجبور به انجام آن است باید کمال احتیاط را داشته باشد و چنانچه اضطراری در اقدام بر آن نیست، باید آن را ترک کرد یا کاری دیگر را پیش گرفت؛ به ویژه آن که در پایان آیه آمده است: «وَرَبُّک أَعْلَمُ بِالْمُفْسِدِینَ». بدیهی است کوچکترین بیدقتی در استنباط استخارهٔ درست، ممکن است مردم را به زحمت، بیچارگی و بدبختی بیاندازد.
۴۱- «وَإِنْ کذَّبُوک فَقُلْ لِی عَمَلِی وَلَکمْ عَمَلُکمْ، أَنْتُمْ بَرِیئُونَ مِمَّا أَعْمَلُ، وَأَنَا بَرِیءٌ مِمَّا تَعْمَلُونَ».
این آیه همانند آیات سورهٔ کافرون است با این تفاوت که در آنجا از دین سخن میگوید و در این جا از عمل. با توجه به برائتی که از عمل در این آیه آمده، بسیار بد است.
۴۲- «وَمِنْهُمْ مَنْ یسْتَمِعُونَ إِلَیک، أَفَأَنْتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ، وَلَوْ کانُوا لَایعْقِلُونَ».
خیلی بد است و هیچ گونه تعقلی در انجام این کار نیست و شایستگی شنیدن را نیز ندارد.
دانش استخاره، ج۳، ص: ۱۹
۴۳- «وَمِنْهُمْ مَنْ ینْظُرُ إِلَیک، أَفَأَنْتَ تَهْدِی الْعُمْی، وَلَوْ کانُوا لَایبْصِرُونَ».
خیلی بد است. البته بدی کوری بیش از بدی کری است. این آیه با آیهٔ پیش مصادیق فراز: «وَأَنَا بَرِیءٌ مِمَّا تَعْمَلُونَ» را بیان میدارد.
۴۴- «إِنَّ اللَّهَ لَایظْلِمُ النَّاسَ شَیئاً، وَلَکنَّ النَّاسَ أَنْفُسَهُمْ یظْلِمُونَ».
این کار زیانبار و بد است؛ چون صدر آیه دارای نفی است: «لَایظْلِمُ النَّاسَ».
با توجه به این که در تعارض صدر و ذیل، باید ذیل را لحاظ کرد، باید گفت این استخاره هیچ سودی ندارد و خیری در آن نیست. افزوده بر این، اقدام بر آن سبب آلوده شدن به اجحاف، گناه و ظلم میگردد.
۴۵- «وَیوْمَ یحْشُرُهُمْ کأَنْ لَمْ یلْبَثُوا إِلَّا سَاعَةً مِنَ النَّهَارِ، یتَعَارَفُونَ بَینَهُمْ، قَدْ خَسِرَ الَّذِینَ کذَّبُوا بِلِقَاءِ اللَّهِ، وَمَا کانُوا مُهْتَدِینَ».
بسیار بد است. این کار از سر غفلت که بدی آن بهگونهای ناهنگام به خواهان میرسد انجام میشود و خالی از خطراتی غیر قابل پیشبینی و ناآگاهانه است. نتیجهای جز تعدی و تجاوز، خسران و تکذیب ندارد و باید آن را ترک کرد و برای ترک آن نیز نمیتوان استخارهای دیگر گرفت.
«وَیوْمَ یحْشُرُهُمْ»: مشکلاتی که این کار دارد تنها متوجه یک فرد نیست و به جمع نیز سرایت میکند.
«کأَنْ لَمْ یلْبَثُوا إِلَّا سَاعَةً»: بدی آن غیر منتظره و نابهنگام است.
«کذَّبُوا بِلِقَاءِ اللَّهِ»: بحث و درگیری لفظی در این کار پیش میآید و به اقدام عملی بسنده نمیشود.
«یتَعَارَفُونَ بَینَهُمْ»: درگیری آن آشکار و علنی میشود و نمیشود آن را پنهان داشت.
«وَمَا کانُوا مُهْتَدِینَ»: برای ترک آن نباید استخارهای دیگر گرفت.
دانش استخاره، ج۳، ص: ۲۰
۴۶- «وَإِمَّا نُرِینَّک بَعْضَ الَّذِی نَعِدُهُمْ، أَوْ نَتَوَفَّینَّک، فَإِلَینَا مَرْجِعُهُمْ، ثُمَّ اللَّهُ شَهِیدٌ عَلَی مَا یفْعَلُونَ».
خوب نیست.
کار مورد نظر پُر مخاطره و پر تهدید است. مادههای «وفی»، «رجع» و «شهد» سنگینی کار را میرساند. این کار نهتنها نتیجهای ندارد، بلکه حرمان میآورد.
«ثُمَّ اللَّهُ شَهِیدٌ عَلَی مَا یفْعَلُونَ»: تهدید را میرساند. هر کاری که خداوند پیگیر آن است، بر تهدید دلالت دارد. این تهدید در: «فَإِلَینَا مَرْجِعُهُمْ» نیز وجود دارد.
۴۷- «وَلِکلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ، فَإِذَا جَاءَ رَسُولُهُمْ قُضِی بَینَهُمْ بِالْقِسْطِ، وَهُمْ لَا یظْلَمُونَ».
هرچند صدر آن خوب است و: «وَلِکلِّ» بر ضرورت و حتمیت دلالت دارد، اما ذیل آن: «وَهُمْ لَایظْلَمُونَ» میرساند ستم و ظلم در این کار پیش میآید. خیلی سنگین است و نوعی تهدید را میرساند. این کار نیز نهتنها فرجام و سرانجامی ندارد، بلکه حرمان نیز میآورد؛ بهگونهای که در مثل: کنار دریا تشنه میماند. بد است.
۴۸- «وَیقُولُونَ مَتَی هَذَا الْوَعْدُ، إِنْ کنْتُمْ صَادِقِینَ».
خیلی بد است.
«مَتَی هَذَا الْوَعْدُ»: این کار ناآرامی دارد.
«إِنْ کنْتُمْ صَادِقِینَ»: خواهان کسی نیست که خیرخواهی را بپذیرد.
۴۹- «قُلْ لَاأَمْلِک لِنَفْسِی ضَرّاً وَلَا نَفْعاً، إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ، لِکلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ، إِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ فَلَا یسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً، وَلَا یسْتَقْدِمُونَ». «لَا أَمْلِک لِنَفْسِی ضَرّاً وَلَا نَفْعاً»: انجام این کار برای خواهان قاعدهمند نیست و نمیتواند در آن محاسبهای داشته باشد.
دانش استخاره، ج۳، ص: ۲۱
«إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ»: خداوند در انجام آنچه میخواهد کسی یا چیزی را ملاحظه نمیکند.
«إِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ»: اجل حتمی و طبیعی را بیان میدارد و خوب نیست. ضررهای آن شخصی نیست، بلکه عمومی و همگانی است.
۵۰- «قُلْ أَرَأَیتُمْ إِنْ أَتَاکمْ عَذَابُهُ بَیاتاً أَوْ نَهَاراً، مَاذَا یسْتَعْجِلُ مِنْهُ الْمُجْرِمُونَ». «أَتَاکمْ عَذَابُهُ»: تهدید عملی و بلای خطرناک است و باید ترک شود.
بسیار بد است.
۵۱- «أَثُمَّ إِذَا مَا وَقَعَ آمَنْتُمْ بِهِ آلْآَنَ، وَقَدْ کنْتُمْ بِهِ تَسْتَعْجِلُونَ».
تهدید و بلای عملی است و باید ترک شود. خیلی بد است.
۵۲- «ثُمَّ قِیلَ لِلَّذِینَ ظَلَمُوا ذُوقُوا عَذَابَ الْخُلْدِ، هَلْ تُجْزَوْنَ إِلَّا بِمَا کنْتُمْ تَکسِبُونَ».
نه تنها تهدید، بلکه وقوع آن را بیان میدارد. بسیار بد است.
۵۳- «وَیسْتَنْبِئُونَک أَحَقٌّ هُوَ، قُلْ إِی وَرَبِّی إِنَّهُ لَحَقٌّ، وَمَا أَنْتُمْ بِمُعْجِزِینَ».
خیلی بد است و خواهان با حق رو بهرو میشود؛ به ویژه آن که میفرماید: «وَمَا أَنْتُمْ بِمُعْجِزِینَ».
۵۴- «وَلَوْ أَنَّ لِکلِّ نَفْسٍ ظَلَمَتْ مَا فِی الْأَرْضِ لَافْتَدَتْ بِهِ، وَأَسَرُّوا النَّدَامَةَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذَابَ، وَقُضِی بَینَهُمْ بِالْقِسْطِ، وَهُمْ لَایظْلَمُونَ».
حرمان، عذاب، قضاوت، قسط و ندامت در آن است. بسیار خطرناک است و بدی آن بهناچار دامنگیر خواهان میشود و گریزی از آن نیست.
بدی آن بهگونهای است که باید ترک شود.
۵۵- «أَلَا إِنَّ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ، أَلَا إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ، وَلَکنَّ أَکثَرَهُمْ لَایعْلَمُونَ».
خوب نیست. خطرات و مشکلات دارد و نتیجهبخش نیست.
دانش استخاره، ج۳، ص: ۲۲
«أَلَا»: تهدید را میرساند.
«لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ»: چیزی برای خواهان نمیماند و نتیجهای برای وی ندارد.
«أَلَا إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ»: به مشکل یا اختلافی قانونی و مانند آن دچار میشود.
«وَلَکنَّ أَکثَرَهُمْ لَایعْلَمُونَ»: مشکلی که خواهان با آن درگیر میشود به دیگران نیز به صورت فراگیر رسیده است و چه بسا متوجه آن نیز نمیشوند.
۵۶- «هُوَ یحْیی وَیمِیتُ، وَإِلَیهِ تُرْجَعُونَ».
کار به فرجام نمیرسد و بد است. سلسله آیاتی که استخارهٔ آن به تمامی بد بود در این جا به پایان میرسد.
۵۷- «یا أَیهَا النَّاسُ، قَدْ جَاءَتْکمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّکمْ، وَشِفَاءٌ لِمَا فِی الصُّدُورِ، وَهُدًی وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِینَ».
این آیه با توجه به این که از آیاتی که استخارهٔ آن به تمامی بد بود جدا میشود، سرفصل خوانده میشود و بسیار خوب و عالی است؛ بهویژه آن که شفا، رحمت و هدایت در آن است.
«یا أَیهَا النَّاسُ»: کار روان و رونده است و انجام آن در توان همه است و کاری غیر عادی دانسته نمیشود. کاری آشکار و علنی است و نه پنهانی؛ از این رو مخاطره و زحمتی ندارد.
«قَدْ جَاءَتْکمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّکمْ»: کار دارای ملکوت است.
«وَشِفَاءٌ لِمَا فِی الصُّدُورِ»: در این کار خیرات حسان و نیک وجود دارد.
«وَهُدًی وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِینَ»: کاری است باصفا، طیب و معنوی که هیچ گونه زحمت، مشکل، اضطراب و استرسی ندارد، بلکه هر گونه تنیدگی و استرس را از انسان میزداید.
دانش استخاره، ج۳، ص: ۲۳
۵۸- «قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَبِرَحْمَتِهِ، فَبِذَلِک فَلْیفْرَحُوا هُوَ خَیرٌ مِمَّا یجْمَعُونَ».
خوب است. با توجه به این که «با» ی مجرور سه بار در این آیه کاربرد دارد، به این معناست که سه زمینهٔ اجرایی را با خود دارد و به حتم انجام شدنی است و در واقع سه بار امر به سرعت گرفتن در انجام این کار شده است. به عبارت دیگر، کار مورد نظر را باید انجام داد و در اقدام بر آن لازم است سرعت عمل داشت و سستی و تأخیر را روا ندید.
با توجه به کاربرد مادهٔ جمع در فراز: «فَلْیفْرَحُوا هُوَ خَیرٌ مِمَّا یجْمَعُونَ» ترک این کار خیلی بد است.
۵۹- «قُلْ أَرَأَیتُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ لَکمْ مِنْ رِزْقٍ، فَجَعَلْتُمْ مِنْهُ حَرَاماً وَحَلَالًا، قُلْ آللَّهُ أَذِنَ لَکمْ أَمْ عَلَی اللَّهِ تَفْتَرُونَ».
خیلی بد است. حرام کردن حلالهای خدا، بدعت، سختگیری و نظرتنگی است.
۶۰- «وَمَا ظَنُّ الَّذِینَ یفْتَرُونَ عَلَی اللَّهِ الْکذِبَ یوْمَ الْقِیامَةِ، إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَی النَّاسِ، وَلَکنَّ أَکثَرَهُمْ لَایشکرُونَ».
خوب است. البته شروع خوبی ندارد اما پایان آسانی دارد و ذیل آیه:
«إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَی النَّاسِ» بر صدر آن مقدم است.
۶۱- «وَمَا تَکونُ فِی شأنٍ، وَمَا تَتْلُو مِنْهُ مِنْ قُرْآنٍ، وَلَا تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلَّا کنَّا عَلَیکمْ شُهُوداً، إِذْ تُفِیضُونَ فِیهِ، وَمَا یعْزُبُ عَنْ رَبِّک مِنْ مِثْقَالِ ذَرَّةٍ فِی الْأَرْضِ، وَلَا فِی السَّمَاءِ، وَلَا أَصْغَرَ مِنْ ذَلِک، وَلَا أَکبَرَ إِلَّا فِی کتَابٍ مُبِینٍ».
خوب نیست. کاری است پُر مشقت و سخت که مشکلات زیادی دارد. طولانی بودن آیه نیز روند فرسایشی کار را میرساند.
۶۲- «أَلَا إِنَّ أَوْلِیاءَ اللَّهِ لَاخَوْفٌ عَلَیهِمْ، وَلَا هُمْ یحْزَنُونَ».
عالی است. این آیه با بیانی کوتاه به معرفی اولیای الهی میپردازد: قلّ و دلّ.
دانش استخاره، ج۳، ص: ۲۴
«أَلَا»: در آیات مثبت ضمانتی بر انجام کار است.
«لَا خَوْفٌ عَلَیهِمْ، وَلَا هُمْ یحْزَنُونَ»: انجام این کار هیچ مشکل و ضرری ندارد و تمامی آن خیر است.
۶۳- «الَّذِینَ آمَنُوا وَکانُوا یتَّقُونَ».
خوب است. خالی از زحمت و تلاش نیست.
۶۴- «لَهُمُ الْبُشْرَی فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا، وَفِی الْآَخِرَةِ، لَاتَبْدِیلَ لِکلِمَاتِ اللَّهِ، ذَلِک هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ».
خیلی عالی است. موفقیت آن حتمی است.
۶۵- «وَلَا یحْزُنْک قَوْلُهُمْ، إِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِیعاً، هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ».
خیلی عالی است. البته، در ظاهر دارای مشکلاتی است.
۶۶- «أَلَا إِنَّ لِلَّهِ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَمَنْ فِی الْأَرْضِ، وَمَا یتَّبِعُ الَّذِینَ یدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ شُرَکاءَ، إِنْ یتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ، وَإِنْ هُمْ إِلَّا یخْرُصُونَ».
بد است.
«أَلَا»: در آیهای که زمینهٔ منفی دارد نشانهٔ تهدید است.
«وَإِنْ هُمْ إِلَّا یخْرُصُونَ»: پایان آیه است که میرساند این کار بینتیجه است و ممکن است مشکلساز نیز گردد.
۶۷- «هُوَ الَّذِی جَعَلَ لَکمُ اللَّیلَ لِتَسْکنُوا فِیهِ، وَالنَّهَارَ مُبْصِراً، إِنَّ فِی ذَلِک لَآَیاتٍ لِقَوْمٍ یسْمَعُونَ».
بسیار خوب است اما در انجام آن باید احتیاط و دقت ویژه داشت.
«جَعَلَ لَکمُ اللَّیلَ لِتَسْکنُوا فِیهِ»: خیرات این کار در کمال آرامش، آسودگی خیال، به آسانی و به صورت پنهانی و دور از هر گونه سر و صدا به خواهان میرسد؛ بهگونهای که: «وَالنَّهَارَ مُبْصِراً» روز آن نیز شلوغی و درگیری را ندارد.
«إِنَّ فِی ذَلِک لَآَیاتٍ لِقَوْمٍ یسْمَعُونَ»: بسیار خوب است ولی با توجه به فراز: «لِقَوْمٍ یسْمَعُونَ» باید احتیاط داشت.
دانش استخاره، ج۳، ص: ۲۵
۶۸- «قَالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَداً، سُبْحَانَهُ، هُوَ الْغَنِی، لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ، إِنْ عِنْدَکمْ مِنْ سُلْطَانٍ بِهَذَا، أَتَقُولُونَ عَلَی اللَّهِ مَا لَاتَعْلَمُونَ».
شروع این آیه سخن کفر کافران است با عقیدهٔ فاسدی که دارند.
بسیار بد است.
«سُبْحَانَهُ»: تهدید و پرهیز از انجام کار است. کاری است بینتیجه که هیچ گونه قداستی ندارد.
«إِنْ عِنْدَکمْ مِنْ سُلْطَانٍ بِهَذَا»: اختلاط به آلودگی در این کار پیش میآید.
کار به هیچ وجه سامان نمیگیرد و نتیجهای نیز ندارد.
«أَتَقُولُونَ عَلَی اللَّهِ مَا لَاتَعْلَمُونَ»: روند این کار قابل محاسبه نیست.
۶۹- «قُلْ إِنَّ الَّذِینَ یفْتَرُونَ عَلَی اللَّهِ الْکذِبَ لَایفْلِحُونَ».
خیلی بد است و نتیجهای ندارد.
«یفْتَرُونَ»: هیچ جهت خیری در این کار نیست، و هتک حیثیت و آبروریزی و حرف و سخن در آن زیاد است.
۷۰- «مَتَاعٌ فِی الدُّنْیا، ثُمَّ إِلَینَا مَرْجِعُهُمْ، ثُمَّ نُذِیقُهُمُ الْعَذَابَ الشَّدِیدَ، بِمَا کانُوا یکفُرُونَ».
خوب نیست؛ هرچند ظاهری باشکوه و فریبنده دارد اما نتیجهای جز گرفتاری، پریشانی و مصیبت بر جای نمیگذارد.
۷۱- «وَاتْلُ عَلَیهِمْ نَبَأَ نُوحٍ، إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ یا قَوْمِ، إِنْ کانَ کبُرَ عَلَیکمْ مَقَامِی وَتَذْکیرِی بِآَیاتِ اللَّهِ، فَعَلَی اللَّهِ تَوَکلْتُ، فَأَجْمِعُوا أَمْرَکمْ وَشُرَکاءَکمْ، ثُمَّ لَایکنْ أَمْرُکمْ عَلَیکمْ غُمَّةً، ثُمَّ اقْضُوا إِلَی، وَلَا تُنْظِرُونِ».
بسیار بد است. خطرناک است چون پیامبری الهی به مدد خداوند به تهدید قوم خود رو آورده است و چون موارد تهدید آن متعدد است باید ترک شود و برای ترک آن نیز نمیتوان استخارهای دیگر گرفت و حتی
دانش استخاره، ج۳، ص: ۲۶
استخارهٔ آن را نمیتوان به تأخیر انداخت تا بعد از گذشت مدتی صدقهای داد و دوباره استخاره گرفت.
«فَأَجْمِعُوا أَمْرَکمْ وَشُرَکاءَکمْ»: کار خطرناک است و گرفتاری، بلا و مکافات دارد.
«ثُمَّ لَایکنْ أَمْرُکمْ عَلَیکمْ غُمَّةً»: ممکن است مصیبت آن چنان شدت گیرد که خواهان را در زندگی فلج سازد.
۷۲- «فَإِنْ تَوَلَّیتُمْ فَمَا سَأَلْتُکمْ مِنْ أَجْرٍ، إِنْ أَجْرِی إِلَّا عَلَی اللَّهِ، وَأُمِرْتُ أَنْ أَکونَ مِنَ الْمُسْلِمِینَ».
صدر این آیه خوب نیست اما ذیل آن خیلی خوب است؛ به این صورت که کار مورد نظر ارزش و ظاهر دنیوی و خیر و سود مادی ندارد اما زمینههای معنوی بلندی دارد. شروع آن نیز با مشکلات و ناهمواریها همراه است.
«وَأُمِرْتُ أَنْ أَکونَ مِنَ الْمُسْلِمِینَ»: همان استخارهٔ فراز قبل را تأکید میکند. اگر خواهان قصد کاری معنوی و مهم همانند برگزیدن طلبگی را دارد خوب است اما برای کارهای عادی و معمولی مناسب نیست و جواب نمیدهد.
۷۳- «فَکذَّبُوهُ، فَنَجَّینَاهُ وَمَنْ مَعَهُ فِی الْفُلْک، وَجَعَلْنَاهُمْ خَلَائِفَ، وَأَغْرَقْنَا الَّذِینَ کذَّبُوا بِآَیاتِنَا، فَانْظُرْ کیفَ کانَ عَاقِبَةُ الْمُنْذَرِینَ».
صدر و ذیل آن بد و میانهٔ آن: «فَنَجَّینَاهُ وَمَنْ مَعَهُ فِی الْفُلْک، وَجَعَلْنَاهُمْ خَلَائِفَ» بسیار خوب است. باید تشخیص داد فراز مربوط به خواهان کدام است؛ چرا که این آیه دو استخاره دارد.
۷۴- «ثُمَّ بَعَثْنَا مِنْ بَعْدِهِ رُسُلًا إِلَی قَوْمِهِمْ، فَجَاءُوهُمْ بِالْبَینَاتِ، فَمَا کانُوا لِیؤْمِنُوا بِمَا کذَّبُوا بِهِ مِنْ قَبْلُ، کذَلِک نَطْبَعُ عَلَی قُلُوبِ الْمُعْتَدِینَ».
دانش استخاره، ج۳، ص: ۲۷
با آن که ظاهری خوب و فریبنده دارد، کار مورد نظر روندی فرسایشی مییابد و با درگیری و سختی همراه است. بسیار بد است.
«کذَلِک نَطْبَعُ عَلَی قُلُوبِ الْمُعْتَدِینَ»: فرجامی جز شکست ندارد و سبب قساوت و سنگدلی میشود. از کار نتیجهای میبیند عکس آنچه را که انتظار دارد؛ چرا که رسولان برای هدایت میآیند و این مردم گمراه میشوند.
۷۵- «ثُمَّ بَعَثْنَا مِنْ بَعْدِهِمْ مُوسَی وَهَارُونَ إِلَی فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ بِآَیاتِنَا، فَاسْتَکبَرُوا وَکانُوا قَوْماً مُجْرِمِینَ».
خیلی بد است. صدر و ذیل آن خطرناک است. بله، صاحب استخاره گاه به فراز: «ثُمَّ بَعَثْنَا مِنْ بَعْدِهِمْ مُوسَی وَهَارُونَ» حصر توجه مینماید و آن را آیهٔ استخاره قرار میدهد و با توجه به شخصیت خواهان، انجام آن کار را خوب و مناسب میداند و مشکلات کار را قابل تحمل و نتیجهبخش میشمرد.
۷۶- «فَلَمَّا جَاءَهُمُ الْحَقُّ مِنْ عِنْدِنَا قَالُوا إِنَّ هَذَا لَسِحْرٌ مُبِینٌ».
بد است و کار وی پذیرفته نیست.
«إِنَّ هَذَا لَسِحْرٌ مُبِینٌ»: پذیرشی در این کار نیست.
۷۷- «قَالَ مُوسَی أَتَقُولُونَ لِلْحَقِّ لَمَّا جَاءَکمْ أَسِحْرٌ هَذَا، وَلَا یفْلِحُ السَّاحِرُونَ».
بد است و درگیری دارد.
۷۸- «قَالُوا أَجِئْتَنَا لِتَلْفِتَنَا عَمَّا وَجَدْنَا عَلَیهِ آبَاءَنَا، وَتَکونَ لَکمَا الْکبْرِیاءُ فِی الْأَرْضِ، وَمَا نَحْنُ لَکمَا بِمُؤْمِنِینَ».
خیلی بد است. معلوم نیست خواهان با چه کسی رو بهرو و طرف است و چه کسی باید به وی پاسخگو باشد یا بهعکس. از گرفتاری و بلاهای آن نمیتوان پیروز بیرون رفت.
دانش استخاره، ج۳، ص: ۲۸
۷۹- «وَقَالَ فِرْعَوْنُ: ائْتُونِی بِکلِّ سَاحِرٍ عَلِیمٍ».
درگیری و مشکلات در آن است و به هیچ وجه خوب نیست.
۸۰- «فَلَمَّا جَاءَ السَّحَرَةُ قَالَ لَهُمْ مُوسَی: أَلْقُوا مَا أَنْتُمْ مُلْقُونَ».
خوب نیست.
۸۱- «فَلَمَّا أَلْقَوْا، قَالَ مُوسَی: مَا جِئْتُمْ بِهِ السِّحْرُ، إِنَّ اللَّهَ سَیبْطِلُهُ، إِنَّ اللَّهَ لَا یصْلِحُ عَمَلَ الْمُفْسِدِینَ».
خوب نیست.
۸۲- «وَیحِقُّ اللَّهُ الْحَقَّ بِکلِمَاتِهِ، وَلَوْ کرِهَ الْمُجْرِمُونَ».
خوب و نتیجهبخش است ولی سختی بسیاری دارد.
«بِکلِمَاتِهِ»: انجام این کار نیاز به تهیهٔ اسباب دارد، از این رو خیلی سخت و مشکل است.
۸۳- «فَمَا آمَنَ لِمُوسَی إِلَّا ذُرِّیةٌ مِنْ قَوْمِهِ، عَلَی خَوْفٍ مِنْ فِرْعَوْنَ، وَمَلَئِهِمْ أَنْ یفْتِنَهُمْ، وَإِنَّ فِرْعَوْنَ لَعَالٍ فِی الْأَرْضِ، وَإِنَّهُ لَمِنَ الْمُسْرِفِینَ».
بد است. دلهره، اضطراب، نگرانی، ضعف، ناتوانی و استرس را در پی دارد و خطرناک است.
۸۴- «وَقَالَ مُوسَی: یا قَوْمِ، إِنْ کنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ فَعَلَیهِ تَوَکلُوا، إِنْ کنْتُمْ مُسْلِمِینَ».
با توجه به تکرار: «إِنْ کنْتُمْ»، شرایط آن بسیار است و خوب نیست.
۸۵- «فَقَالُوا عَلَی اللَّهِ تَوَکلْنَا، رَبَّنَا لَاتَجْعَلْنَا فِتْنَةً لِلْقَوْمِ الظَّالِمِینَ».
سخت و پرمشقت است ولی خوب است.
۸۶- «وَنَجِّنَا بِرَحْمَتِک مِنَ الْقَوْمِ الْکافِرِینَ».
خوب نیست. سختی و درگیری در آن است و تنها چشمهای از معنویت و خوبی در آن است و بهگونهای نیست که درصد نتیجهبخش بودن آن بالا باشد.
دانش استخاره، ج۳، ص: ۲۹
۸۷- «وَأَوْحَینَا إِلَی مُوسَی وَأَخِیهِ أَنْ تَبَوَّآ لِقَوْمِکمَا بِمِصْرَ بُیوتاً، وَاجْعَلُوا بُیوتَکمْ قِبْلَةً، وَأَقِیمُوا الصَّلَاةَ، وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ».
بسیار عالی است و با توجه به تمامی واژههای به کار رفته در آن، پر خیر و برکت است؛ بهویژه آن که با بلندای محتوایی که دارد آیهای کوتاه است.
۸۸- «وَقَالَ مُوسَی: رَبَّنَا، إِنَّک آتَیتَ فِرْعَوْنَ وَمَلَأَهُ زِینَةً وَأَمْوَالًا فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا، رَبَّنَا، لِیضِلُّوا عَنْ سَبِیلِک، رَبَّنَا اطْمِسْ عَلَی أَمْوَالِهِمْ، وَاشْدُدْ عَلَی قُلُوبِهِمْ، فَلَا یؤْمِنُوا حَتَّی یرَوُا الْعَذَابَ الْأَلِیمَ».
خیلی بد است. سه مورد التجا و نفرین در این آیه است؛ آن هم نفرین یکی از اولیای خداست که عذابآور و نسل برانداز است.
۸۹- «قَالَ قَدْ أُجِیبَتْ دَعْوَتُکمَا، فَاسْتَقِیمَا، وَلَا تَتَّبِعَانِّ سَبِیلَ الَّذِینَ لَا یعْلَمُونَ».
بسیار بد است. آیهٔ محرومیت است.
«وَلَا تَتَّبِعَانِّ سَبِیلَ الَّذِینَ لَایعْلَمُونَ»: ممکن است خود به آتش نفرینی (یا کاری) که برپا کرده دچار شود و بسوزد.
۹۰- «وَجَاوَزْنَا بِبَنِی إِسْرَائِیلَ الْبَحْرَ، فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ وَجُنُودُهُ بَغْیاً وَعَدْواً، حَتَّی إِذَا أَدْرَکهُ الْغَرَقُ قَالَ آمَنْتُ، أَنَّهُ لَاإِلَهَ إِلَّا الَّذِی آمَنَتْ بِهِ بَنُو إِسْرَائِیلَ، وَأَنَا مِنَ الْمُسْلِمِینَ».
خوب است اما روند کار طولانی و پرماجراست. خالی از سختی و مشکلات نیست و پیچیدگی در آن است.
۹۱- «آلْآَنَ وَقَدْ عَصَیتَ قَبْلُ، وَکنْتَ مِنَ الْمُفْسِدِینَ».
خوب نیست و سبب محکومیت خواهان میشود.
دانش استخاره، ج۳، ص: ۳۰
۹۲- «فَالْیوْمَ نُنَجِّیک بِبَدَنِک لِتَکونَ لِمَنْ خَلْفَک آیةً وَإِنَّ کثِیراً مِنَ النَّاسِ عَنْ آیاتِنَا لَغَافِلُونَ».
خیلی بد است.
۹۳- «وَلَقَدْ بَوَّأْنَا بَنِی إِسْرَائِیلَ مُبَوَّأَ صِدْقٍ، وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّیبَاتِ، فَمَا اخْتَلَفُوا حَتَّی جَاءَهُمُ الْعِلْمُ، إِنَّ رَبَّک یقْضِی بَینَهُمْ یوْمَ الْقِیامَةِ فِیمَا کانُوا فِیهِ یخْتَلِفُونَ».
بد است؛ هرچند شروع و ظاهر خوبی دارد؛ چرا که ابتلای به غفلت، کفران نعمت، ناشکری و حرمان را موجب میشود.
۹۴- «فَإِنْ کنْتَ فِی شَک مِمَّا أَنْزَلْنَا إِلَیک فَاسْأَلِ الَّذِینَ یقْرَؤُونَ الْکتَابَ مِنْ قَبْلِک، لَقَدْ جَاءَک الْحَقُّ مِنْ رَبِّک، فَلَا تَکونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِینَ».
بد است.
«فَإِنْ کنْتَ»: گرفتاری و مشکلاتی در کار مورد نظر وجود دارد.
«فَلَا تَکونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِینَ»: کاری خطرناک است که باید جانب احتیاط را در عمل به آن رعایت نمود. خواهان در این کار جازم نمیشود.
۹۵- «وَلَا تَکونَنَّ مِنَ الَّذِینَ کذَّبُوا بِآَیاتِ اللَّهِ، فَتَکونَ مِنَ الْخَاسِرِینَ».
خیلی بد است. جز زیان و خسارت چیزی در آن نیست.
۹۶- «إِنَّ الَّذِینَ حَقَّتْ عَلَیهِمْ کلِمَةُ رَبِّک لَایؤْمِنُونَ».
خوب نیست. عذابآور است.
۹۷- «وَلَوْ جَاءَتْهُمْ کلُّ آیةٍ حَتَّی یرَوُا الْعَذَابَ الْأَلِیمَ».
خوب نیست. عذاب و حرمان را در پی دارد.
۹۸- «فَلَوْلَا کانَتْ قَرْیةٌ آمَنَتْ فَنَفَعَهَا إِیمَانُهَا، إِلَّا قَوْمَ یونُسَ، لَمَّا آمَنُوا کشَفْنَا عَنْهُمْ عَذَابَ الْخِزْی فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا، وَمَتَّعْنَاهُمْ إِلَی حِینٍ».
خوب است اما لازم است احتیاط و دقت داشت. در هر موردی که از
دانش استخاره، ج۳، ص: ۳۱
ادات حصر یا اسم خاص در آیه استفاده شده است باید احتیاط را در انجام کار داشت و آن را با اهتمام لازم انجام داد؛ چرا که آن کار خالی از خطر و آسیب نیست. البته استفاده از اسمای مقدس دلیل بر خیر معنوی است.
این کار پر مخاطره و دارای مشکلات است، اما با توجه به فراز:
«کشَفْنَا عَنْهُمْ عَذَابَ الْخِزْی» زمینههای خیر نیز در آن هست که به بهرههای دنیوی منحصر است: «فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا». بهرهوری از آن موقت و محدود است: «وَمَتَّعْنَاهُمْ إِلَی حِینٍ».
۹۹- «وَلَوْ شَاءَ رَبُّک لَآَمَنَ مَنْ فِی الْأَرْضِ کلُّهُمْ جَمِیعاً، أَفَأَنْتَ تُکرِهُ النَّاسَ حَتَّی یکونُوا مُؤْمِنِینَ».
این آیه دارای دو استخاره است. استخارهٔ نخست آن چنین است:
«وَلَوْ شَاءَ رَبُّک لَآَمَنَ مَنْ فِی الْأَرْضِ کلُّهُمْ جَمِیعاً». در این آیه: «لَوْ» میرساند کار مورد نظر قانونمند نیست. متعلق «شَاءَ رَبُّک» امری خیر است، از این رو خیلی خوب است.
استخارهٔ دوم آن چنین است: «أَفَأَنْتَ تُکرِهُ النَّاسَ حَتَّی یکونُوا مُؤْمِنِینَ».
خوب نیست.
۱۰۰- «وَمَا کانَ لِنَفْسٍ أَنْ تُؤْمِنَ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ، وَیجْعَلُ الرِّجْسَ عَلَی الَّذِینَ لَا یعْقِلُونَ».
حصر و نفی در آن است و خوب نیست و باید ترک شود.
«إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ»: انجام کار در توان خواهان نیست.
۱۰۱- «قُلِ انْظُرُوا مَاذَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا تُغْنِی الْآَیاتُ وَالنُّذُرُ عَنْ قَوْمٍ لَایؤْمِنُونَ».
استخارهٔ آن خیلی خوب است اما کاری است دیربازده که سخت به
دانش استخاره، ج۳، ص: ۳۲
دست میآید و خیری عظیم یا موفقیتی بزرگ برای خواهان پیش میآید.
انجام آن باید همراه با دقت و احتیاط باشد تا بهرهٔ آن را از دست ندهد و برای رسیدن به خیر آن باید نذر یا صدقهای داشت. باید توجه نمود صدقه گاه برای جلب منفعت است و نه دفع بلا.
۱۰۲- «فَهَلْ ینْتَظِرُونَ إِلَّا مِثْلَ أَیامِ الَّذِینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِهِمْ، قُلْ فَانْتَظِرُوا، إِنِّی مَعَکمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِینَ».
بسیار بد است. تهدید صریح است.
۱۰۳- «ثُمَّ نُنَجِّی رُسُلَنَا وَالَّذِینَ آمَنُوا، کذَلِک حَقّاً عَلَینَا نُنْجِ الْمُؤْمِنِینَ».
خیلی خوب است. موفقیت آن حتمی است و باید انجام شود.
«ثُمَّ»: اگر در صدر آیه باشد به این معناست که حوصله و بردباری داشته باشد تا کار خود را نشان دهد. دلیل بر تراخی است و آثار کار بعد از این ظاهر میشود.
«حَقّاً عَلَینَا»: کار تخلفبردار نیست و موفقیت آن حتمی است. برای ترک آن نمیشود استخارهٔ دیگری گرفت.
۱۰۴- «قُلْ یا أَیهَا النَّاسُ، إِنْ کنْتُمْ فِی شَک مِنْ دِینِی فَلَا أَعْبُدُ الَّذِینَ تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ، وَلَکنْ أَعْبُدُ اللَّهَ الَّذِی یتَوَفَّاکمْ، وَأُمِرْتُ أَنْ أَکونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ».
خوب است. درگیری و شک و ریبه و افتراق و اختلاف در آن هست، اما باید مشکلات ابتدایی آن را نادیده گرفت و آن را عملی نمود که پایان آن موفقیتآمیز و نتیجهبخش است.
«فَلَا أَعْبُدُ الَّذِینَ تَعْبُدُونَ»: افتراق و جدایی در آن است.
شروع آن با مشکلات و زحمت همراه است و سنگین میباشد اما پایان آن موفقیتآمیز میباشد. موضوع این آیه خاص است و برای همه یکسان جواب نمیدهد. توضیح بیشتر در آیهٔ بعد خواهد آمد.
«وَأُمِرْتُ أَنْ أَکونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ»: باید این کار را انجام داد.
دانش استخاره، ج۳، ص: ۳۳
۱۰۵- «وَأَنْ أَقِمْ وَجْهَک لِلدِّینِ حَنِیفاً، وَلَا تَکونَنَّ مِنَ الْمُشْرِکینَ».
خیلی خوب است. در این آیهٔ کوتاه واژههای خیر بسیاری آمده و از این جهت حایز اهمیت است. با توجه به خاص بودن موضوع این آیه، محدودیتهایی در استخارهٔ آن است و باید لحاظ فرد، زمان، مکان و دیگر خصوصویات را داشت و چنین نیست که این کار برای هر کسی خوب باشد.
«وَلَا تَکونَنَّ مِنَ الْمُشْرِکینَ»: انجام این کار نیازمند داشتن اطمینان و اعتماد است و نمیشود آن را با ضعف اراده و سستی نیروی انتخاب انجام داد.
۱۰۶- «وَلَا تَدْعُ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَاینْفَعُک وَلَا یضُرُّک، فَإِنْ فَعَلْتَ فَإِنَّک إِذاً مِنَ الظَّالِمِینَ».
خیلی بد است. چندین «لا» و نیز تهدید در آن است.
«فَإِنْ فَعَلْتَ فَإِنَّک إِذاً مِنَ الظَّالِمِینَ» به هیچ وجه نباید آن را انجام داد و برای ترک آن نیز نباید استخاره کرد و هیچ زمینهٔ خیری در آن نیست.
۱۰۷- «وَإِنْ یمْسَسْک اللَّهُ بِضُرٍّ فَلَا کاشِفَ لَهُ إِلَّا هُوَ، وَإِنْ یرِدْک بِخَیرٍ فَلَا رَادَّ لِفَضْلِهِ، یصِیبُ بِهِ مَنْ یشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ، وَهُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ».
خوب است.
«وَإِنْ»: این کار خالی از مشکلات نیست.
«وَإِنْ یرِدْک بِخَیرٍ فَلَا رَادَّ لِفَضْلِهِ»: اگر خواهان میتواند کار دیگری را جایگزین آن کند؛ وگرنه باید احتیاط کند و مواظبت داشته باشد یا صدقه و خیراتی داشته باشد تا کار برای وی نتیجه دهد.
«یصِیبُ بِهِ مَنْ یشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ»: به کار باید اهتمام داشت وگرنه از آن جوابی نمیبیند.
دانش استخاره، ج۳، ص: ۳۴
۱۰۸- «قُلْ یا أَیهَا النَّاسُ، قَدْ جَاءَکمُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّکمْ، فَمَنِ اهْتَدَی فَإِنَّمَا یهْتَدِی لِنَفْسِهِ، وَمَنْ ضَلَّ فَإِنَّمَا یضِلُّ عَلَیهَا، وَمَا أَنَا عَلَیکمْ بِوَکیلٍ».
خیلی خوب است اما درگیری و گرفتاری را دارد. باید توجه داشت خاصیت عالم ناسوت درگیری با مشکلات است و قرآن کریم نیز نسخهٔ همین عالم است و کمتر استخارهای میشود که خیر محض باشد.
«فَمَنِ اهْتَدَی فَإِنَّمَا یهْتَدِی لِنَفْسِهِ»: خواهان در صورتی در انجام این کار موفق است که نیت خیری داشته باشد اما زرنگی و نیرنگ در این کار جواب نمیدهد.
۱۰۹- «وَاتَّبِعْ مَا یوحَی إِلَیک، وَاصْبِرْ حَتَّی یحْکمَ اللَّهُ، وَهُوَ خَیرُ الْحَاکمِینَ».
خیلی خوب است؛ چرا که امر است به پیروی از مفاد وحی اما چون مورد آن خاص است: «إِلَیک»، نیازمند بردباری و صبر است. این کار دیربازده است و مشکلاتی در روند انجام آن پیش میآید که با بردباری به پایانی بسیار عالی میرسد. در این آیه هیچ گونه شناسهای که بر نفی دلالت داشته باشد وجود ندارد مگر: «حَتَّی یحْکمَ اللَّهُ» که این مورد خاص را به تعلیق کشانده است. خاص بودن این مورد سبب میشود که این کار به صورت فراگیر برای همه مناسب نباشد و با توجه به تعلیق ممکن است پیچشهایی در کار پیش آید که مانع نتیجهبخش شدن کار گردد.
استخارهٔ سورهٔ یونس با این آیه، پایان میپذیرد. پیش از این گفتیم که به سورهها نیز میشود استخاره کرد و استخارهٔ به سوره غیر از استخارهٔ به آیات است. متأسفانه، در حال حاضر، جامعه زمینه و آمادگی عرضهٔ این علوم را ندارد. باید توجه داشت این سوره بعد از چه سورههایی واقع شده و سورههای بعد از آن کدام است. همچنین باید
دانش استخاره، ج۳، ص: ۳۵
توجه داشت این سوره در جزء چندم واقع شده است تا با در دست داشتن این خصوصیات بتوان به استخارهٔ سوره راه یافت. برای نمونه، سورهٔ هود با یک رعد به ابراهیم میرسد، آیا این چینش از چیزی حکایت دارد که نیازمند پردهبرداری است. هر سورهای که اسم خاص دارد ماجراهایی ویژه دارد که سورههایی که دارای اسم عام است از آن خالی است. بخشی از این معارف شاید در تفسیری که نگارنده بر قرآن کریم دارد آورده شود. باید توجه داشت حضرت یونس با نهنگوحضرت هود که سورهٔ بعد به ایشان اختصاص دارد با معمایی رو بهروست.
دانش استخاره، ج۳، ص: ۳۷
سورهٔ هود
۱- «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ، الر، کتَابٌ أُحْکمَتْ آیاتُهُ، ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَکیمٍ خَبِیرٍ». «الر»: تمامی حروف مقطعه خیر است اما پرمخاطره میباشد.
«کتَابٌ أُحْکمَتْ آیاتُهُ»: کاری است قانونمند، کلی و عمومی که انجام آن در توان هر کسی است. البته، ذکر کتاب به آن محدودیت میدهد.
«ثُمَّ فُصِّلَتْ»: خیلی خوب است اما پیچش و مردودی دارد، از این رو باید مواظبت و احتیاط داشت.
«ثُمَّ»: دارای تأخیر و تراخی است و روندی آرام و دیربازده دارد.
کار مورد نظر امری معنوی، الهی و ایمانی است و فردی که در پی آن است شخصیتی مهم است؛ مانند گزینش طلبگی یا استخدام دولتی؛ نه کاری مادی و عادی مانند مسافرت یا خرید و فروش.
۲- «أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ، إِنَّنِی لَکمْ مِنْهُ نَذِیرٌ وَبَشِیرٌ».
کار باطل و بسیار بدی است که امر به ترک و تهدید در آن است و برای ترک آن نیز به اعتبار: «إِنَّنِی لَکمْ مِنْهُ نَذِیرٌ» نباید استخارهٔ دیگری گرفت.
۳- «وَأَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکمْ، ثُمَّ تُوبُوا إِلَیهِ، یمَتِّعْکمْ مَتَاعاً حَسَناً إِلَی أَجَلٍ مُسَمًّی، وَیؤْتِ کلَّ ذِی فَضْلٍ فَضْلَهُ، وَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنِّی أَخَافُ عَلَیکمْ عَذَابَ یوْمٍ کبِیرٍ».
دانش استخاره، ج۳، ص: ۳۸
شروع آن با استغفار است اما پایان آن خوش نیست و با توجه به طولانی بودن آیه و فراز و فرودهای متعددی که دارد بر پر مخاطره بودن این کار دلالت دارد. نتیجهٔ آن نیز موقت و محدود است. خالی از گرفتاری و مشکلات نیست. اگر خواهان بر انجام آن مجبور است به اعتبار: «وَیؤْتِ کلَّ ذِی فَضْلٍ فَضْلَهُ» باید صدقهای داد و در عملی کردن آن توکل تمام داشت. هر آیهای که استغفار در صدر آن آمده باشد خیلی خوب نیست و میرساند خواهان در انجام آن کم آورده است، و چنانچه در میانه آمده باشد متوسط است.
۴- «إِلَی اللَّهِ مَرْجِعُکمْ، وَهُوَ عَلَی کلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ».
بسیار خوب است.
«إِلَی اللَّهِ مَرْجِعُکمْ»: روند کار طبیعی است و به این معناست که خداوند پناه خواهان است و کار به صورت محکم و بهدور از مشکلات انجام میشود.
«وَهُوَ عَلَی کلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ»: کار انجام شدنی است.
باید توجه داشت آیه کوتاه و پر محتواست که هیچ شناسهٔ منفی مانند تعلیق، تراخی، نفی، نهی، استفهام و مانند آن ندارد و به این معناست که بدون اضطراب و درگیری انجام میشود. مرجع بودن خداوند به معنای سلامت، تمتع و عافیت است و نه مرگ و میر. اجل نیز در همه جا به معنای مرگ و از دست رفتن مادیات نمیباشد.
این آیه از آیات ذکر خفی میباشد که خواندن آن به یک نفس برای آدمی قدرت و اقتدار در کسب معرفت، عشق و هر چیز دیگری میآورد، بلکه قدرت و توان جنسی را نیز بهبود میبخشد و آن را مضاعف میسازد. چگونگی آن را ما در کتابی با عنوان: «از بندگی تا تابندگی» آوردهایم.
دانش استخاره، ج۳، ص: ۳۹
۵- «أَلَا إِنَّهُمْ یثْنُونَ صُدُورَهُمْ لِیسْتَخْفُوا مِنْهُ، أَلَا حِینَ یسْتَغْشُونَ ثِیابَهُمْ یعْلَمُ مَا یسِرُّونَ وَمَا یعْلِنُونَ، إِنَّهُ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ».
بسیار بد است. این کار سبب پیشامد تهدید، تخریب، دورویی، نفاق و درگیری میشود و نهتنها نتیجه و خاصیتی ندارد، بلکه کاری زیانمند است و نباید تنها ظاهر آن را دید.
«أَلَا إِنَّهُمْ»: تهدید است. «ألا» هرگاه بعد از آن با ضمیر غیبت یا خطاب بیاید برای تهدید و با ضمیر متکلم برای تحکیم، تثبیت و تأیید است.
«یثْنُونَ صُدُورَهُمْ» و «حِینَ یسْتَغْشُونَ ثِیابَهُمْ»: پنهان کاری، نفاق و دورویی در این کار پیش میآید. در این آیه دو پنهانکاری است و دو بار نیز بر آگاهی خداوند به کار آنان تصریح شده است. این دو فراز با توجه به تلاش آنان میرساند که ظاهری فریبنده دارد.
۶- «وَمَا مِنْ دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ إِلَّا عَلَی اللَّهِ رِزْقُهَا، وَیعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَمُسْتَوْدَعَهَا، کلٌّ فِی کتَابٍ مُبِینٍ».
خیلی خوب است. هر سه فراز این آیه تثبیت، تحکیم و اعتماد سازی به پروردگار را میرساند. همه چیز در جای خود به صورت مناسب و مرتب آمده است و هیچ مشکلی ندارد.
آیهٔ یاد شده آیهٔ توکل است. کسی که فقر، سختی، غم، مشکل یا ناتوانی دارد میتواند این آیه را ذکر قرار دهد.
۷- «وَهُوَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیامٍ، وَکانَ عَرْشُهُ عَلَی الْمَاءِ، لِیبْلُوَکمْ أَیکمْ أَحْسَنُ عَمَلًا، وَلَئِنْ قُلْتَ إِنَّکمْ مَبْعُوثُونَ مِنْ بَعْدِ الْمَوْتِ لَیقُولَنَّ الَّذِینَ کفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِینٌ».
این آیه دو استخاره دارد. استخارهٔ نخست آن چنین است: «وَهُوَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیامٍ، وَکانَ عَرْشُهُ عَلَی الْمَاءِ؛ لِیبْلُوَکمْ
دانش استخاره، ج۳، ص: ۴۰
أَیکمْ أَحْسَنُ عَمَلًا». این فراز به این معناست که قدرت خداوند سیال است و جبری در آفرینش و هستی نیست و عوالم وجود بنبست ندارد و هرچیزی قابل تبدیل و تحول است و سیلان وصف ذاتی آن میباشد، از این رو جایی برای یأس و بریدن پیش نمیآید و تمامی ناامیدیها از نادانی و ضعف است و باید به یقین دانست که از این ستون تا آن ستون فرج است، از این رو در ادامهٔ همین استخاره میفرماید: «لِیبْلُوَکمْ أَیکمْ أَحْسَنُ عَمَلًا»؛ ما هیچ یک از راهکارهای مورد پسند انسان را به بنبست نمیکشانیم و دست او را در عمل باز میگذاریم تا ببینیم وی چگونه خود را از مشکلات خویش میرهاند و چه جوهرهای از خود نشان میدهد و قدرت مانور و ابتکار عمل او تا کجاست تا خداوند از دیدن استعداد و خردورزی نیکوترین آفریدهٔ خود به شعف آید.
استخارهٔ آن خیلی عالی است و باید کار را با تلاش و جدیت و به قدرت پیگیر باشد تا کار پیش رود.
«فِی سِتَّةِ أَیامٍ»: انجام این کار تدریجی است.
«وَکانَ عَرْشُهُ عَلَی الْمَاءِ»: در این کار قدرت مانور و جای ابتکار عمل وجود دارد.
آیهٔ دوم استخاره چنین شروع میشود: «وَلَئِنْ قُلْتَ إِنَّکمْ مَبْعُوثُونَ مِنْ بَعْدِ الْمَوْتِ».
تمامی فرازهای آن از بدی بسیار کار حکایت دارد.
در این کار درگیری پیش میآید و با افرادی نادان مواجه میشود که درگیری و نزاع آن نیز ارزشی ندارد. هیچ زمینهٔ خیری در این کار دیده نمیشود و نتیجهٔ آن نیز از دست میرود و چنان رنگ میبازد که چیزی از آن دیده نمیشود: «إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِینٌ».
برای ترک آن نباید استخاره گرفت.
دانش استخاره، ج۳، ص: ۴۱
۸- «وَلَئِنْ أَخَّرْنَا عَنْهُمُ الْعَذَابَ إِلَی أُمَّةٍ مَعْدُودَةٍ لَیقُولُنَّ مَا یحْبِسُهُ، أَلَا یوْمَ یأْتِیهِمْ لَیسَ مَصْرُوفاً عَنْهُمْ، وَحَاقَ بِهِمْ مَا کانُوا بِهِ یسْتَهْزِئُونَ».
خیلی بد است. صدر و ذیل این کار با درگیری، عذاب، سختی و اضطراب همراه است. کار خطرناکی است و باید آن را به صورت کلی ترک کرد. برای ترک آن نیز نباید استخاره گرفت.
«لَیقُولُنَّ مَا یحْبِسُهُ»: این کار اضطراب، استرس و تنیدگی دارد.
۹- «وَلَئِنْ أَذَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنَّا رَحْمَةً، ثُمَّ نَزَعْنَاهَا مِنْهُ، إِنَّهُ لَیئُوسٌ کفُورٌ».
خیلی بد است. با افرادی سست، کاهل و ناامید همراه میشود و نتیجهای نیز ندارد.
۱۰- «وَلَئِنْ أَذَقْنَاهُ نَعْمَاءَ بَعْدَ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُ لَیقُولَنَّ ذَهَبَ السَّیئَاتُ عَنِّی، إِنَّهُ لَفَرِحٌ فَخُورٌ».
بد است.
«أَذَقْنَاهُ»: کار محدود است و ماندگاری ندارد. ذوقی بودن آن سبب میشود انسان به اشتباه بیفتد. چون موضوع آن انسان است، و انسان به صورت غالبی در خسران است، این کار ضرر نیز دارد.
۱۱- «إِلَّا الَّذِینَ صَبَرُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ، أُولَئِک لَهُمْ مَغْفِرَةٌ، وَأَجْرٌ کبِیرٌ».
بسیار خوب است. گذر از تنگناهای این کار نیازمند صبر زیاد و بردباری است و میرساند کار مورد نظر امری صوری نیست بلکه واقعی است که عمل صالح را نیز لازم دارد.
در انجام آن باید پافشاری، استحکام، قوت و قدرت داشت و با توجه به: «أُولَئِک» کسانی که بتوانند موفق از آن بیرون آیند شمار کمی نیز ندارند. باید آن را انجام داد و از مشکلات آن نهراسید که کاری پُربار است.
دانش استخاره، ج۳، ص: ۴۲
۱۲- «فَلَعَلَّک تَارِک بَعْضَ مَا یوحَی إِلَیک، وَضَائِقٌ بِهِ صَدْرُک أَنْ یقُولُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَیهِ کنْزٌ أَوْ جَاءَ مَعَهُ مَلَک إِنَّمَا أَنْتَ نَذِیرٌ، وَاللَّهُ عَلَی کلِّ شَیءٍ وَکیلٌ».
ظاهر آن خطرناک است و مشکلات دارد ولی باطن آن خوب است و باید محکم ایستاد و از مشکلات آن ترسی به خود راه نداد.
«وَضَائِقٌ بِهِ صَدْرُک»: کار بسته است و در اختیار خواهان نیست و وی در انجام آن آزادی عمل ندارد.
«أَنْ یقُولُوا»: اختلاف و درگیری در آن است.
«لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَیهِ کنْزٌ»: با افرادی نادان مواجه میشود که چشمداشت مادی دارند.
«إِنَّمَا أَنْتَ نَذِیرٌ»: باطن کار خوب است.
«وَاللَّهُ عَلَی کلِّ شَیءٍ وَکیلٌ»: ضمانت انجام کار است و خداوند در عملی کردن آن وکیل است و پایان موفقیتآمیزی دارد. بر این اساس باید توکل داشت اما افزوده بر آن با توجه به دلهرهای که در شروع کار وجود دارد لازم است نذر، انفاق یا خیراتی داشت و در انجام آن احتیاط و مواظبت نمود.
۱۳- «أَمْ یقُولُونَ افْتَرَاهُ، قُلْ فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ مُفْتَرَیاتٍ، وَادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ، إِنْ کنْتُمْ صَادِقِینَ».
هر سه فراز این آیه غیر قابل تحقق است، از این رو انجام آن خوب نیست؛ چرا که نتیجهای را در بر ندارد.
۱۴- «فَإِنْ لَمْ یسْتَجِیبُوا لَکمْ فَاعْلَمُوا أَنَّمَا أُنْزِلَ بِعِلْمِ اللَّهِ، وَأَنْ لَاإِلَهَ إِلَّا هُوَ، فَهَلْ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ».
با توجه به یادکرد از عجز و ناتوانی آدمی در صدر آیه و استفاده از استفهام در پایان آن، و این که معلوم نیست آنان مسلمان بشوند یا خیر باید گفت انجام آن خوب نیست؛ چرا که به هیچ نتیجهای نمیرسد.
دانش استخاره، ج۳، ص: ۴۳
۱۵- «مَنْ کانَ یرِیدُ الْحَیاةَ الدُّنْیا وَزِینَتَهَا نُوَفِّ إِلَیهِمْ أَعْمَالَهُمْ فِیهَا، وَهُمْ فِیهَا لَا یبْخَسُونَ».
با آن که ظاهری خوشایند دارد اما عاقبت و باطنی در آن نیست و کار فقط دنیایی است که پایان آن خوش نیست، برای نمونه ممکن است خواهان کارخانهای تأسیس کند و از این جهت فردی مهم شود و امکانات مادی بسیاری فراهم آورد اما در این مسیر تصادف میکند و میمیرد و فرزندان وی نیز به سبب توسعهای که در امکانات مادی برای آنان فراهم شده عافیت طلب یا معتاد شوند، از این رو میگوییم کار باطن ندارد و ماندگار نیست و پایان آن به سعادت نمیرسد.
۱۶- «أُولَئِک الَّذِینَ لَیسَ لَهُمْ فِی الْآَخِرَةِ إِلَّا النَّارُ، وَحَبِطَ مَا صَنَعُوا فِیهَا، وَبَاطِلٌ مَا کانُوا یعْمَلُونَ».
خیلی بد است. توضیح فراز: «لَایبْخَسُونَ» در آیهٔ پیش است و همان را تأکید میکند که مرکز ثقل آیهٔ پیش به شمار میرفت. کار باطن ندارد و نتیجهای در پی آن نیست.
۱۷- «أَفَمَنْ کانَ عَلَی بَینَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَیتْلُوهُ شَاهِدٌ مِنْهُ، وَمِنْ قَبْلِهِ کتَابُ مُوسَی إِمَاماً وَرَحْمَةً، أُولَئِک یؤْمِنُونَ بِهِ، وَمَنْ یکفُرْ بِهِ مِنَ الْأَحْزَابِ فَالنَّارُ مَوْعِدُهُ، فَلَا تَک فِی مِرْیةٍ مِنْهُ، إِنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّک، وَلَکنَّ أَکثَرَ النَّاسِ لَایؤْمِنُونَ».
طولانی بودن این آیه دلیل بر بدی کار است؛ هرچند از مقدسات سخن گوید. خداوند در موردی به صورت طولانی داد سخن میدهد و به آن شاخ و برگ میدهد که بخواهد چیزی را پنهان دارد. مشکلات آن فراوان است و نتیجهبخش نیز نیست.
گاه صاحب استخاره به فراز: «فَلَا تَک فِی مِرْیةٍ مِنْهُ، إِنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّک» حصر توجه مینماید و با آن که این کار ظاهر خوبی ندارد و گرفتاری و مصیبت فراوانی برای خواهان پیش میآورد و دنیای او را تباه میسازد
دانش استخاره، ج۳، ص: ۴۴
اما چون خواهان هدف مهمی همچون برگزیدن طلبگی یا قیام برای خدا را در سر دارد به وی میگوید خوب است؛ هرچند ممکن است در مثل، سرطان نیز بگیری. استخارهٔ این آیه با توجه به شخصیت خواهان و قصد وی به دست میآید.
۱۸- «وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَی عَلَی اللَّهِ کذِباً، أُولَئِک یعْرَضُونَ عَلَی رَبِّهِمْ، وَیقُولُ الْأَشْهَادُ هَؤُلَاءِ الَّذِینَ کذَبُوا عَلَی رَبِّهِمْ، أَلَا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَی الظَّالِمِینَ».
بسیار بد است. بینتیجه و زیانبار است و خواهان به ظلم و ستم گرفتار و آلوده میشود. رها کردن آن لازم است و برای ترک آن نمیشود استخارهای دیگر گرفت.
اساس و بنیاد این کار جز بر بدی نیست؛ چرا که ظلم آن دروغ بستن بر خداوند است که چون در مقام شهادت از آن یاد شده میرساند خواهان فردی شاخص و مهم است و ظلم وی از ظلمهای کلان است، از این رو در پایان میفرماید: «أَلَا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَی الظَّالِمِینَ».
۱۹- «الَّذِینَ یصُدُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ، وَیبْغُونَهَا عِوَجاً، وَهُمْ بِالْآَخِرَةِ هُمْ کافِرُونَ».
خیلی بد است. هیچ زمینهٔ مثبت و خیری در آن نیست.
۲۰- «أُولَئِک لَمْ یکونُوا مُعْجِزِینَ فِی الْأَرْضِ، وَمَا کانَ لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِیاءَ، یضَاعَفُ لَهُمُ الْعَذَابُ، مَا کانُوا یسْتَطِیعُونَ السَّمْعَ، وَمَا کانُوا یبْصِرُونَ».
خیلی بد است؛ تمامی عبارات آن منفی است. بسیار خطرناک است و باید آن را ترک کرد.
۲۱- «أُولَئِک الَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ، وَضَلَّ عَنْهُمْ مَا کانُوا یفْتَرُونَ».
خیلی بد است. گمراهی، حرمان، پریشانی، اضطراب و پشیمانی را موجب میشود.
۲۲- «لَاجَرَمَ أَنَّهُمْ فِی الْآَخِرَةِ هُمُ الْأَخْسَرُونَ».
بسیار بد است. وزر و وبال آن فراوان است.
دانش استخاره، ج۳، ص: ۴۵
۲۳- «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَأَخْبَتُوا إِلَی رَبِّهِمْ، أُولَئِک أَصْحَابُ الْجَنَّةِ، هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ».
بسیار عالی است، اما تلاش و زحمت را میطلبد.
«وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ»: کار زحمت دارد و امری کسبی است و نه اعطایی و وهبی.
۲۴- «مَثَلُ الْفَرِیقَینِ کالْأَعْمَی وَالْأَصَمِّ، وَالْبَصِیرِ وَالسَّمِیعِ هَلْ یسْتَوِیانِ مَثَلًا، أَفَلَا تَذَکرُونَ».
بد است. البته صاحب استخاره ممکن است با توجه به شخصیت خواهان و عبارت: «وَالْبَصِیرِ وَالسَّمِیعِ هَلْ یسْتَوِیانِ»، آن را برای کسی خوب بداند.
«کالْأَعْمَی وَالْأَصَمِّ، وَالْبَصِیرِ وَالسَّمِیعِ»: معلوم نیست خواهان با چه کسی طرف است.
۲۵- «وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحاً إِلَی قَوْمِهِ، إِنِّی لَکمْ نَذِیرٌ مُبِینٌ».
بسیار خوب است. این آیه سرفصل جدیدی است و شروع بازخوانی داستان برخی از پیامبران است.
«وَلَقَدْ»: حتمی بودن انجام کار را میرساند.
«أَرْسَلْنَا»: ارسال در تمامی کاربرد آن بر خوبی کار دلالت دارد.
«نُوحاً»: استفاده از نامهای پیامبران دلیل بر نیکی و قداست کار است.
«إِلَی قَوْمِهِ»: منافع و خیرات این کار به شخص بسنده نیست و جنبهٔ عمومی و فراگیر دارد.
«إِنِّی لَکمْ نَذِیرٌ مُبِینٌ»: باید در انجام کار احتیاط داشت. احتیاط در کار به معنای دقت، توجه، قدرت پیشبینی و فراهم آوردن اسباب و وسایل لازم کار است و نه کنار کشیدن از آن. این عبارت به صورت محترمانه به انسان هشدار میدهد و نه به صورت ظاهر و آشکار.
دانش استخاره، ج۳، ص: ۴۶
۲۶- «أَنْ لَاتَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ، إِنِّی أَخَافُ عَلَیکمْ عَذَابَ یوْمٍ أَلِیمٍ».
بسیار خوب اما خطرناک است. باید توجه داشت «لا» به تنهایی معنا نمیشود و در معنای آن باید به متعلق آن نظر داشت. «لا» در این آیه به کمک «الا» برای بیان معنای حصر آمده است.
«إِنِّی أَخَافُ عَلَیکمْ عَذَابَ یوْمٍ أَلِیمٍ»: روند این کار خطرات بسیاری را پیش میآورد. بسیار سنگین و مهم است و باید آن را با اهتمام، توجه و احتیاط عملی ساخت.
۲۷- «فَقَالَ الْمَلَأُ، الَّذِینَ کفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ، مَا نَرَاک إِلَّا بَشَراً مِثْلَنَا، وَمَا نَرَاک اتَّبَعَک إِلَّا الَّذِینَ هُمْ أَرَاذِلُنَا بَادِی الرَّأْی، وَمَا نَرَی لَکمْ عَلَینَا مِنْ فَضْلٍ، بَلْ نَظُنُّکمْ کاذِبِینَ».
خیلی بد است. آیه طولانی است و از این جهت بر وجود باری منفی در کار دلالت دارد.
«فَقَالَ الْمَلَأُ»: هم اختلاف برانگیز است و هم با افرادی نادان درگیر میشود.
«بَلْ نَظُنُّکمْ کاذِبِینَ»: درگیری، تشتت، گرفتاری، استرس و اضطراب آن تا پایان کار وجود دارد.
۲۸- «قَالَ یا قَوْمِ أَرَأَیتُمْ إِنْ کنْتُ عَلَی بَینَةٍ مِنْ رَبِّی، وَآتَانِی رَحْمَةً مِنْ عِنْدِهِ، فَعُمِّیتْ عَلَیکمْ أَنُلْزِمُکمُوهَا وَأَنْتُمْ لَهَا کارِهُونَ».
کاری سنگین و سخت اما خوب است؛ چرا که گفتهپرداز آن پیامبری الهی است و از: «أَرَأَیتُمْ»، «بَینَةٍ» و «رَحْمَةً» سخن میگوید.
«فَعُمِّیتْ عَلَیکمْ»: مشکلات و سختی دارد. کار پذیرش ندارد و به انجام نمیرسد. بهتر است در مسیر انجام آن تغییراتی ایجاد کرد.
۲۹- «وَیا قَوْمِ، لَاأَسْأَلُکمْ عَلَیهِ مَالًا، إِنْ أَجْرِی إِلَّا عَلَی اللَّهِ، وَمَا أَنَا بِطَارِدِ الَّذِینَ آمَنُوا، إِنَّهُمْ مُلَاقُو رَبِّهِمْ، وَلَکنِّی أَرَاکمْ قَوْماً تَجْهَلُونَ».
خوب نیست. اگر خواهان ناچار به انجام آن است اشکال ندارد، اما
دانش استخاره، ج۳، ص: ۴۷
درگیری و مشکلات آن را میبیند و چنانچه قدرت تبدیل آن را دارد، باید آن را تغییر دهد.
۳۰- «وَیا قَوْمِ، مَنْ ینْصُرُنِی مِنَ اللَّهِ إِنْ طَرَدْتُهُمْ، أَفَلَا تَذَکرُونَ».
در صورتی اقدام بر آن خوب است که طریق منحصر باشد اما با توان تغییر آن باید در شیوهٔ انجام آن تغییراتی را اعمال نمود تا از بار مشکلات آن کاسته شود.
۳۱- «وَلَا أَقُولُ لَکمْ عِنْدِی خَزَائِنُ اللَّهِ وَلَا أَعْلَمُ الْغَیبَ وَلَا أَقُولُ إِنِّی مَلَک وَلَا أَقُولُ لِلَّذِینَ تَزْدَرِی أَعْینُکمْ لَنْ یؤْتِیهُمُ اللَّهُ خَیراً اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا فِی أَنْفُسِهِمْ إِنِّی إِذاً لَمِنَ الظَّالِمِینَ».
این آیه هم طولانی است و هم فرازهای منفی و به ویژه شمار «لا» های آن بسیار است و پایان آن نیز به نقطهای مثبت نمیانجامد، از این رو بد است.
۳۲- «قَالُوا یا نُوحُ، قَدْ جَادَلْتَنَا، فَأَکثَرْتَ جِدَالَنَا، فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا، إِنْ کنْتَ مِنَ الصَّادِقِینَ».
خوب نیست. نزاع، درگیری، بیاعتقادی و بیاعتمادی با کار مورد نظر همراه است.
۳۳- «قَالَ إِنَّمَا یأْتِیکمْ بِهِ اللَّهُ إِنْ شَاءَ، وَمَا أَنْتُمْ بِمُعْجِزِینَ».
خیلی بد است. صریح و کوتاه است و آیهٔ کوتاه که استخارهٔ آن بد باشد بر خطرناک بودن آن کار هشدار میدهد.
۳۴- «وَلَا ینْفَعُکمْ نُصْحِی إِنْ أَرَدْتُ أَنْ أَنْصَحَ لَکمْ، إِنْ کانَ اللَّهُ یرِیدُ أَنْ یغْوِیکمْ، هُوَ رَبُّکمْ، وَإِلَیهِ تُرْجَعُونَ».
خوب نیست.
«وَلَا ینْفَعُکمْ نُصْحِی»: کار مورد نظر نتیجهای ندارد.
«إِنْ کانَ اللَّهُ یرِیدُ أَنْ یغْوِیکمْ»: همه چیز به خداوند واگذار شده است و چیزی در اختیار خواهان نیست.
دانش استخاره، ج۳، ص: ۴۸
۳۵- «أَمْ یقُولُونَ افْتَرَاهُ، قُلْ إِنِ افْتَرَیتُهُ فَعَلَی إِجْرَامِی، وَأَنَا بَرِیءٌ مِمَّا تُجْرِمُونَ».
خیلی بد است. برائت در آن است. این آیه نیز همانند سورهٔ کافرون میماند که نمونهای از آن را در پیش داشتیم.
۳۶- «وَأُوحِی إِلَی نُوحٍ أَنَّهُ لَنْ یؤْمِنَ مِنْ قَوْمِک إِلَّا مَنْ قَدْ آمَنَ، فَلَا تَبْتَئِسْ بِمَا کانُوا یفْعَلُونَ».
خیلی بد است. کار به یأس و ناامیدی کشیده میشود.
۳۷- «وَاصْنَعِ الْفُلْک بِأَعْینِنَا وَوَحْینَا، وَلَا تُخَاطِبْنِی فِی الَّذِینَ ظَلَمُوا، إِنَّهُمْ مُغْرَقُونَ».
بسیار بد است.
«إِنَّهُمْ مُغْرَقُونَ»: هیچ راه نجاتی از بدیهای این کار وجود ندارد.
۳۸- «وَیصْنَعُ الْفُلْک، وَکلَّمَا مَرَّ عَلَیهِ مَلَأٌ مِنْ قَوْمِهِ سَخِرُوا مِنْهُ، قَالَ إِنْ تَسْخَرُوا مِنَّا فَإِنَّا نَسْخَرُ مِنْکمْ کمَا تَسْخَرُونَ».
بد است. چیزی بهجز درگیری و به سخره گرفته شدن در آن نیست.
۳۹- «فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ مَنْ یأْتِیهِ عَذَابٌ یخْزِیهِ، وَیحِلُّ عَلَیهِ عَذَابٌ مُقِیمٌ».
تهدید شدیدی است. انجام آن خیلی خطرناک و بسیار بد است.
۴۰- «حَتَّی إِذَا جَاءَ أَمْرُنَا وَفَارَ التَّنُّورُ قُلْنَا احْمِلْ فِیهَا مِنْ کلٍّ زَوْجَینِ اثْنَینِ، وَأَهْلَک إِلَّا مَنْ سَبَقَ عَلَیهِ الْقَوْلُ وَمَنْ آمَنَ، وَمَا آمَنَ مَعَهُ إِلَّا قَلِیلٌ».
خیلی بد است. وقوع عذاب و حتمی بودن آن نه به صورت جزیی و محدود، بلکه به صورت فراگیر و عمومی است و پایان آن نیز ایمان افرادی اندک را میآورد که معلوم نیست خواهان از نجاتیافتگان باشد.
۴۱- «وَقَالَ ارْکبُوا فِیهَا، بِسْمِ اللَّهِ مَجْرَاهَا وَمُرْسَاهَا، إِنَّ رَبِّی لَغَفُورٌ رَحِیمٌ».
بسیار خوب است؛ بهویژه اگر برای سفر و حرکت باشد.
«بِسْمِ اللَّهِ مَجْرَاهَا وَمُرْسَاهَا، إِنَّ رَبِّی لَغَفُورٌ رَحِیمٌ»: آیهٔ ذکر است و
دانش استخاره، ج۳، ص: ۴۹
سبب حفاظت از انسان در مسافرت میگردد که به دو نفس گفته میشود.
این آیه اطلاق دارد و هر سفری اعم از زمینی، دریایی و هوایی را شامل است.
۴۲- «وَهِی تَجْرِی بِهِمْ فِی مَوْجٍ کالْجِبَالِ، وَنَادَی نُوحٌ ابْنَهُ، وَکانَ فِی مَعْزِلٍ، یا بُنَی ارْکبْ مَعَنَا، وَلَا تَکنْ مَعَ الْکافِرِینَ».
بد و خطرناک است و جز عذاب و حرمان چیزی ندارد.
۴۳- «قَالَ سَآَوِی إِلَی جَبَلٍ یعْصِمُنِی مِنَ الْمَاءِ قَالَ لَاعَاصِمَ الْیوْمَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِلَّا مَنْ رَحِمَ وَحَالَ بَینَهُمَا الْمَوْجُ فَکانَ مِنَ الْمُغْرَقِینَ».
خیلی بد، دردناک و عذابآور است.
۴۴- «وَقِیلَ یا أَرْضُ ابْلَعِی مَاءَک، وَیا سَمَاءُ أَقْلِعِی، وَغِیضَ الْمَاءُ، وَقُضِی الْأَمْرُ، وَاسْتَوَتْ عَلَی الْجُودِی، وَقِیلَ بُعْداً لِلْقَوْمِ الظَّالِمِینَ».
خیلی بد است.
۴۵- «وَنَادَی نُوحٌ رَبَّهُ فَقَالَ رَبِّ، إِنَّ ابْنِی مِنْ أَهْلِی، وَإِنَّ وَعْدَک الْحَقُّ، وَأَنْتَ أَحْکمُ الْحَاکمِینَ».
بد است. دعوا و درگیری دارد.
۴۶- «قَالَ یا نُوحُ، إِنَّهُ لَیسَ مِنْ أَهْلِک، إِنَّهُ عَمَلٌ غَیرُ صَالِحٍ، فَلَا تَسْأَلْنِ مَا لَیسَ لَک بِهِ عِلْمٌ، إِنِّی أَعِظُک أَنْ تَکونَ مِنَ الْجَاهِلِینَ».
خیلی بد است.
۴۷- «قَالَ رَبِّ إِنِّی أَعُوذُ بِک أَنْ أَسْأَلَک مَا لَیسَ لِی بِهِ عِلْمٌ، وَإِلَّا تَغْفِرْ لِی وَتَرْحَمْنِی أَکنْ مِنَ الْخَاسِرِینَ».
بسیار بد است. اضطراب، هجر، مکافات، گرفتاری و بلا در آن است.
۴۸- «قِیلَ یا نُوحُ، اهْبِطْ بِسَلَامٍ مِنَّا، وَبَرَکاتٍ عَلَیک وَعَلَی أُمَمٍ مِمَّنْ مَعَک وَأُمَمٌ سَنُمَتِّعُهُمْ، ثُمَّ یمَسُّهُمْ مِنَّا عَذَابٌ أَلِیمٌ».
هرچند صدر این آیه خوب است اما پایان این کار به بلا و گرفتاری
دانش استخاره، ج۳، ص: ۵۰
میرسد و به صورت یک قانون بیان میکند که آنان را به نعمت میرسانیم، سپس به آنان عذاب میدهیم. اگر کسی بتواند با مواظبت، همت، دقت، توکل، احتیاط، ملاحظه و نیت خیر آن را انجام دهد ممکن است بتواند خود را از آسیبهای آن حفظ کند ولی برای کسی که اهل احتیاط، دقت و هوشمندی نیست خوب نیست.
۴۹- «تِلْک مِنْ أَنْبَاءِ الْغَیبِ، نُوحِیهَا إِلَیک مَا کنْتَ تَعْلَمُهَا أَنْتَ، وَلَا قَوْمُک مِنْ قَبْلِ هَذَا، فَاصْبِرْ، إِنَّ الْعَاقِبَةَ لِلْمُتَّقِینَ».
بسیار خوب، شیرین و خوش عاقبت است.
۵۰- «وَإِلَی عَادٍ أَخَاهُمْ هُوداً، قَالَ یا قَوْمِ، اعْبُدُوا اللَّهَ، مَا لَکمْ مِنْ إِلَهٍ غَیرُهُ، إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا مُفْتَرُونَ».
این آیه سرفصل است و داستان حضرت هود علیه السلام را حکایت میکند.
خوب است ولی خالی از مشکلات و گرفتاری نیست. ارسال، ارشاد و انذار در آن است.
«إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا مُفْتَرُونَ»: انجام این کار نیازمند احتیاط و دقت ویژه است.
۵۱- «یا قَوْمِ، لَاأَسْأَلُکمْ عَلَیهِ أَجْراً، إِنْ أَجْرِی إِلَّا عَلَی الَّذِی فَطَرَنِی، أَفَلَا تَعْقِلُونَ».
خوب است؛ چرا که پیامبری الهی است که سخن میگوید. بینیازی در آن است. البته مشکلاتی نیز همراه دارد: «أَفَلَا تَعْقِلُونَ».
۵۲- «وَیا قَوْمِ، اسْتَغْفِرُوا رَبَّکمْ، ثُمَّ تُوبُوا إِلَیهِ، یرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَیکمْ مِدْرَاراً، وَیزِدْکمْ قُوَّةً إِلَی قُوَّتِکمْ، وَلَا تَتَوَلَّوْا مُجْرِمِینَ».
خیلی خوب است. ارسال، استغفار، توبه، نعمت و قوت در آن است.
«وَلَا تَتَوَلَّوْا مُجْرِمِینَ»: میتوان کار مورد نظر را ترک کرد.
۵۳- «قَالُوا یا هُودُ، مَا جِئْتَنَا بِبَینَةٍ، وَمَا نَحْنُ بِتَارِکی آلِهَتِنَا عَنْ قَوْلِک، وَمَا نَحْنُ لَک بِمُؤْمِنِینَ».
بسیار بد است. گفتههای قوم هود است که همه از سر جهل و
دانش استخاره، ج۳، ص: ۵۱
برتربینی است. تمامی فرازهای آن منفی است. انکار، شک، شکست، زیان و ضرر در این کار است؛ چرا که آنان در دیدگاه خود، حضرت هود را محکوم میدانند.
۵۴- «إِنْ نَقُولُ إِلَّا اعْتَرَاک بَعْضُ آلِهَتِنَا بِسُوءٍ، قَالَ إِنِّی أُشْهِدُ اللَّهَ، وَاشْهَدُوا أَنِّی بَرِیءٌ مِمَّا تُشْرِکونَ».
بد است. برائت، مشاجره، مشکلات و شکست در آن است.
۵۵- «مِنْ دُونِهِ، فَکیدُونِی جَمِیعاً، ثُمَّ لَاتُنْظِرُونِ».
بسیار بد است. هیچ نتیجهای ندارد.
۵۶- «إِنِّی تَوَکلْتُ عَلَی اللَّهِ، رَبِّی وَرَبِّکمْ، مَا مِنْ دَابَّةٍ إِلَّا هُوَ آخِذٌ بِنَاصِیتِهَا، إِنَّ رَبِّی عَلَی صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ».
خیلی خوب است. با آن که روندی سالم و وفق دارد، خالی از خطر نیست.
«رَبِّی وَرَبِّکمْ»: کار روندی سالم و همراه با مسالمت دارد.
«آخِذٌ بِنَاصِیتِهَا»: خطرناک است و باید مواظب عوارض آن بود.
۵۷- «فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقَدْ أَبْلَغْتُکمْ مَا أُرْسِلْتُ بِهِ إِلَیکمْ، وَیسْتَخْلِفُ رَبِّی قَوْماً غَیرَکمْ، وَلَا تَضُرُّونَهُ شَیئاً، إِنَّ رَبِّی عَلَی کلِّ شَیءٍ حَفِیظٌ».
بسیار بد است؛ چون نفی و تهدید در آن است.
«فَقَدْ أَبْلَغْتُکمْ مَا أُرْسِلْتُ بِهِ إِلَیکمْ»: دیگر هیچ گونه خیری در این کار نیست.
«ویسْتَخْلِفُ رَبِّی قَوْماً غَیرَکمْ»: تهدید است و نابودی آن را میرساند.
«إِنَّ رَبِّی عَلَی کلِّ شَیءٍ حَفِیظٌ»: زبان تهدید است نه اخبار.
۵۸- «وَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا نَجَّینَا هُوداً، وَالَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِنَّا، وَنَجَّینَاهُمْ مِنْ عَذَابٍ غَلِیظٍ».
خوب نیست؛ چرا که از تحقق عذاب و بلا سخن میگوید و معلوم
دانش استخاره، ج۳، ص: ۵۲
نیست خواهان از معدود نجاتیافتگان باشد. درصد موفقیت آن اندک و پایین است، باید از آن دوری کرد؛ مگر این که به انجام آن مجبور باشد که به اعتبار: «نَجَّینَا هُوداً» میتواند آن را با دادن صدقه و خیرات انجام دهد.
۵۹- «وَتِلْک عَادٌ جَحَدُوا بِآَیاتِ رَبِّهِمْ، وَعَصَوْا رُسُلَهُ، وَاتَّبَعُوا أَمْرَ کلِّ جَبَّارٍ عَنِیدٍ».
بدی آن فراوان است؛ چرا که موضوع آن انکار و معصیت است.
۶۰- «وَأُتْبِعُوا فِی هَذِهِ الدُّنْیا لَعْنَةً، وَیوْمَ الْقِیامَةِ، أَلَا إِنَّ عَاداً کفَرُوا رَبَّهُمْ، أَلَا بُعْداً لِعَادٍ قَوْمِ هُودٍ».
خیلی بد است. لعن و تحذیر را خاطرنشان شده است. هیچ نتیجه، خاصیت و خیری ندارد.
۶۱- «وَإِلَی ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحاً، قَالَ یا قَوْمِ، اعْبُدُوا اللَّهَ، مَا لَکمْ مِنْ إِلَهٍ غَیرُهُ، هُوَ أَنْشَأَکمْ مِنَ الْأَرْضِ، وَاسْتَعْمَرَکمْ فِیهَا، فَاسْتَغْفِرُوهُ، ثُمَّ تُوبُوا إِلَیهِ، إِنَّ رَبِّی قَرِیبٌ مُجِیبٌ».
از آیات سرفصل است و سرگذشت حضرت صالح علیه السلام و قوم ثمود را میآورد. خوب است؛ چرا که صالح و ارسال پیامبری الهی موضوع سخن است. عمران و آبادی و زندگی و دادن فرصتی دوباره را یادآور گردیده است.
۶۲- «قَالُوا یا صَالِحُ، قَدْ کنْتَ فِینَا مَرْجُوّاً قَبْلَ هَذَا، أَتَنْهَانَا أَنْ نَعْبُدَ مَا یعْبُدُ آبَاؤُنَا، وَإِنَّنَا لَفِی شَک مِمَّا تَدْعُونَا إِلَیهِ مُرِیبٍ».
بسیار بد است. انکار قوم ثمود همان بینتیجه بودن دعوت حضرت صالح که در استخاره نتیجه نداشتن کار خواهان و گرفتاری وی است.
۶۳- «قَالَ یا قَوْمِ، أَرَأَیتُمْ إِنْ کنْتُ عَلَی بَینَةٍ مِنْ رَبِّی، وَآتَانِی مِنْهُ رَحْمَةً، فَمَنْ ینْصُرُنِی مِنَ اللَّهِ إِنْ عَصَیتُهُ، فَمَا تَزِیدُونَنِی غَیرَ تَخْسِیرٍ».
دانش استخاره، ج۳، ص: ۵۳
خوب نیست، درگیری، نداشتن منفعت و تلخ بودن کار را میرساند.
هر آیهای که استدلال داشته باشد، بر شیرین نبودن کار دلالت دارد.
۶۴- «وَیا قَوْمِ، هَذِهِ نَاقَةُ اللَّهِ، لَکمْ آیةً، فَذَرُوهَا تَأْکلْ فِی أَرْضِ اللَّهِ، وَلَا تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ، فَیأْخُذَکمْ عَذَابٌ قَرِیبٌ».
خیلی بد است. بلا و مصیبت را در پی دارد.
۶۵- «فَعَقَرُوهَا، فَقَالَ تَمَتَّعُوا فِی دَارِکمْ ثَلَاثَةَ أَیامٍ، ذَلِک وَعْدٌ غَیرُ مَکذُوبٍ».
بد است. عذاب حتمی است.
۶۶- «فَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا نَجَّینَا صَالِحاً، وَالَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِنَّا، وَمِنْ خِزْی یوْمِئِذٍ، إِنَّ رَبَّک هُوَ الْقَوِی الْعَزِیزُ».
بد و عذابآور است.
۶۷- «وَأَخَذَ الَّذِینَ ظَلَمُوا الصَّیحَةُ، فَأَصْبَحُوا فِی دِیارِهِمْ جَاثِمِینَ».
بسیار بد است.
۶۸- «کأَنْ لَمْ یغْنَوْا فِیهَا، أَلَا إِنَّ ثَمُودَ کفَرُوا رَبَّهُمْ، أَلَا بُعْداً لِثَمُودَ».
خیلی بد است.
۶۹- «وَلَقَدْ جَاءَتْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِیمَ بِالْبُشْرَی، قَالُوا سَلَاماً، قَالَ سَلَامٌ، فَمَا لَبِثَ أَنْ جَاءَ بِعِجْلٍ حَنِیذٍ».
آیهٔ شریفه سرفصلی نو است و بخشی از زندگی پرماجرای حضرت ابراهیم علیه السلام را بیان میکند.
خیلی عالی است.
«وَلَقَدْ»: در آیات مثبت همانند قسم و تأکیدی بر انجام کار است.
«سَلَامٌ»: تمامی مراحل این کار شیرین است.
«فَمَا لَبِثَ أَنْ جَاءَ بِعِجْلٍ حَنِیذٍ»: چون آنان از نتیجه و زحمت حضرت ابراهیم بهره نبردند، بخشی از خستگی کار در وجود خواهان باقی میماند و در واقع، این کار خالی از مشکل و غیر خوری نیست؛ به این
دانش استخاره، ج۳، ص: ۵۴
معنا که خواهان برای هدفی یا کسی تلاش میکند و به آن نمیرسد و دیگری از آن استفاده میکند.
۷۰- «فَلَمَّا رَأَی أَیدِیهُمْ لَاتَصِلُ إِلَیهِ نَکرَهُمْ، وَأَوْجَسَ مِنْهُمْ خِیفَةً، قَالُوا لَا تَخَفْ، إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَی قَوْمِ لُوطٍ».
خیلی بد است؛ چرا که از «نَکرَهُمْ»، «أَوْجَسَ»، «خِیفَةً»، «لَا تَخَفْ»، «قَوْمِ لُوطٍ» و عذاب آنان سخن میگوید.
۷۱- «وَامْرَأَتُهُ قَائِمَةٌ، فَضَحِکتْ، فَبَشَّرْنَاهَا بِإِسْحَاقَ، وَمِنْ وَرَاءِ إِسْحَاقَ یعْقُوبَ».
بسیار عالی است.
«فَضَحِکتْ»: شادی در این کار است.
«فَبَشَّرْنَاهَا بِإِسْحَاقَ، وَمِنْ وَرَاءِ إِسْحَاقَ یعْقُوبَ»: موهبتهای فراوان حقیقی و معنوی در این کار است.
۷۲- «قَالَتْ یا وَیلَتَی، أَأَلِدُ وَأَنَا عَجُوزٌ، وَهَذَا بَعْلِی شَیخاً، إِنَّ هَذَا لَشَیءٌ عَجِیبٌ».
خیلی خوب است اما اضطراب، مشکل و درگیری دارد و سنگین نیز میباشد.
«أَأَلِدُ وَأَنَا عَجُوزٌ»: هرگونه کار غیر عادی اضطراب آور است.
۷۳- «قَالُوا أَتَعْجَبِینَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ، رَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ عَلَیکمْ أَهْلَ الْبَیتِ، إِنَّهُ حَمِیدٌ مَجِیدٌ».
بسیار خوب ولی سنگین است و مشکلاتی را نیز به همراه دارد.
خیرات معنوی مستمر، کرامت و آزادی عمل در کار وجود دارد.
«أَتَعْجَبِینَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ»: کار مورد نظر دارای مشکلاتی است.
۷۴- «فَلَمَّا ذَهَبَ عَنْ إِبْرَاهِیمَ الرَّوْعُ وَجَاءَتْهُ الْبُشْرَی یجَادِلُنَا فِی قَوْمِ لُوطٍ».
خیلی خوب است.
دانش استخاره، ج۳، ص: ۵۵
«یجَادِلُنَا فِی قَوْمِ لُوطٍ»: شجاعت و بزرگی و نیت خیر حضرت ابراهیم علیه السلام را میرساند.
۷۵- «إِنَّ إِبْرَاهِیمَ لَحَلِیمٌ أَوَّاهٌ مُنِیبٌ».
خیلی عالی است.
۷۶- «یا إِبْرَاهِیمُ، أَعْرِضْ عَنْ هَذَا، إِنَّهُ قَدْ جَاءَ أَمْرُ رَبِّک، وَإِنَّهُمْ آتِیهِمْ عَذَابٌ غَیرُ مَرْدُودٍ».
با آن که ابتدای آن خوب است اما در ادامه بسیار خطرناک میگردد و سبب گرفتاری، پشیمانی و مکافات میشود. بد است.
۷۷- «وَلَمَّا جَاءَتْ رُسُلُنَا لُوطاً سِیءَ بِهِمْ، وَضَاقَ بِهِمْ ذَرْعاً، وَقَالَ هَذَا یوْمٌ عَصِیبٌ».
خیلی بد و عذابآور است.
۷۸- «وَجَاءَهُ قَوْمُهُ یهْرَعُونَ إِلَیهِ، وَمِنْ قَبْلُ کانُوا یعْمَلُونَ السَّیئَاتِ، قَالَ یا قَوْمِ، هَؤُلَاءِ بَنَاتِی، هُنَّ أَطْهَرُ لَکمْ، فَاتَّقُوا اللَّهَ، وَلَا تُخْزُونِ فِی ضَیفِی، أَلَیسَ مِنْکمْ رَجُلٌ رَشِیدٌ».
بسیار بد است. جز درگیری و آبروریزی چیزی ندارد.
۷۹- «قَالُوا لَقَدْ عَلِمْتَ مَا لَنَا فِی بَنَاتِک مِنْ حَقٍّ، وَإِنَّک لَتَعْلَمُ مَا نُرِیدُ».
بسیار بد است. برخی به صورت آگاهانه به خواهان بدی میکنند.
درگیری، مشاجره، گرفتاری و بردن دعوا به دادگاه را در پی دارد.
۸۰- «قَالَ لَوْ أَنَّ لِی بِکمْ قُوَّةً أَوْ آوِی إِلَی رُکنٍ شَدِیدٍ».
بیان آرزو و نیت خیر است و ظاهری نیکو و پایانی خوب دارد.
۸۱- «قَالُوا یا لُوطُ، إِنَّا رُسُلُ رَبِّک، لَنْ یصِلُوا إِلَیک، فَأَسْرِ بِأَهْلِک بِقِطْعٍ مِنَ اللَّیلِ، وَلَا یلْتَفِتْ مِنْکمْ أَحَدٌ إِلَّا امْرَأَتَک، إِنَّهُ مُصِیبُهَا، مَا أَصَابَهُمْ، إِنَّ مَوْعِدَهُمُ الصُّبْحُ، أَلَیسَ الصُّبْحُ بِقَرِیبٍ».
با آن که گرفتاری، درگیری، مشکلات و اضطراب دارد؛ ولی انجام آن
دانش استخاره، ج۳، ص: ۵۶
خوب است؛ چرا که در پایان میفرماید: «أَلَیسَ الصُّبْحُ بِقَرِیبٍ» و ذیل آن شیرین است. آیهٔ حاضر تنها آیهای است که دو صبح را کنار هم آورده است.
۸۲- «فَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا جَعَلْنَا عَالِیهَا سَافِلَهَا، وَأَمْطَرْنَا عَلَیهَا حِجَارَةً مِنْ سِجِّیلٍ مَنْضُودٍ».
خیلی بد و خطرناک است.
۸۳- «مُسَوَّمَةً عِنْدَ رَبِّک، وَمَا هِی مِنَ الظَّالِمِینَ بِبَعِیدٍ».
بسیار بد است.
۸۴- «وَإِلَی مَدْینَ أَخَاهُمْ شُعَیباً، قَالَ یا قَوْمِ، اعْبُدُوا اللَّهَ، مَا لَکمْ مِنْ إِلَهٍ غَیرُهُ، وَلَا تَنْقُصُوا الْمِکیالَ وَالْمِیزَانَ، إِنِّی أَرَاکمْ بِخَیرٍ، وَإِنِّی أَخَافُ عَلَیکمْ عَذَابَ یوْمٍ مُحِیطٍ».
آیهٔ شریفه سرفصل و یادآور نبوت حضرت شعیب است. امر به عبادت، ارشاد و نصیحت به انجام کار در آن است، از این رو خوب است.
در این کار دگرگونی، تغییر و تبدّل و روندی متفاوت با گذشته وجود دارد و فراز و نشیب و شکست و پیروزی در آن است و امری یکنواخت نمیباشد. آیه طولانی است و انجام آن خالی از خطر نیست.
۸۵- «وَیا قَوْمِ، أَوْفُوا الْمِکیالَ وَالْمِیزَانَ بِالْقِسْطِ، وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْیاءَهُمْ، وَلَا تَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ مُفْسِدِینَ».
این آیهٔ شریفه یک امر و دو نهی دارد که در امر آن پیامبری الهی نیز شرکت دارد، بر این اساس کاری متوسط است. پایان آن نیز شیرین نیست.
۸۶- «بَقِیةُ اللَّهِ خَیرٌ لَکمْ، إِنْ کنْتُمْ مُؤْمِنِینَ، وَمَا أَنَا عَلَیکمْ بِحَفِیظٍ».
بسیار خوب است اما باید در انجام آن با توجه به فراز: «وَمَا أَنَا عَلَیکمْ بِحَفِیظٍ» احتیاط، مواظبت و توجه داشت. امری سنگین است.
دانش استخاره، ج۳، ص: ۵۷
۸۷- «قَالُوا یا شُعَیبُ، أَصَلَاتُک تَأْمُرُک أَنْ نَتْرُک مَا یعْبُدُ آبَاؤُنَا، أَوْ أَنْ نَفْعَلَ فِی أَمْوَالِنَا مَا نَشَاءُ، إِنَّک لَأَنْتَ الْحَلِیمُ الرَّشِیدُ».
خوب نیست. خواهان با انسانهای نادانی مواجه میشود.
۸۸- «قَالَ یا قَوْمِ، أَرَأَیتُمْ إِنْ کنْتُ عَلَی بَینَةٍ مِنْ رَبِّی، وَرَزَقَنِی مِنْهُ رِزْقاً حَسَناً، وَمَا أُرِیدُ أَنْ أُخَالِفَکمْ إِلَی مَا أَنْهَاکمْ عَنْهُ، إِنْ أُرِیدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ، وَمَا تَوْفِیقِی إِلَّا بِاللَّهِ، عَلَیهِ تَوَکلْتُ وَإِلَیهِ أُنِیبُ».
بسیار خوب است. مشکلات، نگرانیها و فراز و نشیب دارد و باید در انجام آن احتیاط داشت. پایان آن از شروع آن بهتر است.
۸۹- «وَیا قَوْمِ لَایجْرِمَنَّکمْ شِقَاقِی أَنْ یصِیبَکمْ مِثْلُ مَا أَصَابَ قَوْمَ نُوحٍ أَوْ قَوْمَ هُودٍ أَوْ قَوْمَ صَالِحٍ وَمَا قَوْمُ لُوطٍ مِنْکمْ بِبَعِیدٍ».
تهدید است و موارد آن را بیان میدارد، از این رو بسیار بد است و برای ترک آن نیز نمیتوان استخارهای دیگر گرفت.
۹۰- «وَاسْتَغْفِرُوا رَبَّکمْ، ثُمَّ تُوبُوا إِلَیهِ، إِنَّ رَبِّی رَحِیمٌ وَدُودٌ».
خوب است. چون توبه و استغفار در آن است که جبران خسارتهای پیشین را میرساند، خوبی آن درصد بالایی ندارد و کاری نو، ابتدایی و ابداعی شمرده نمیشود.
۹۱- «قَالُوا یا شُعَیبُ، مَا نَفْقَهُ کثِیراً مِمَّا تَقُولُ، وَإِنَّا لَنَرَاک فِینَا ضَعِیفاً، وَلَوْلَا رَهْطُک لَرَجَمْنَاک، وَمَا أَنْتَ عَلَینَا بِعَزِیزٍ».
خیلی بد است. با افرادی نادان رو بهرو میشود.
۹۲- «قَالَ یا قَوْمِ، أَرَهْطِی أَعَزُّ عَلَیکمْ مِنَ اللَّهِ، وَاتَّخَذْتُمُوهُ وَرَاءَکمْ ظِهْرِیاً، إِنَّ رَبِّی بِمَا تَعْمَلُونَ مُحِیطٌ».
محاجه و درگیری در آن است و بد است.
۹۳- «وَیا قَوْمِ، اعْمَلُوا عَلَی مَکانَتِکمْ، إِنِّی عَامِلٌ، سَوْفَ تَعْلَمُونَ مَنْ یأْتِیهِ عَذَابٌ یخْزِیهِ، وَمَنْ هُوَ کاذِبٌ، وَارْتَقِبُوا، إِنِّی مَعَکمْ رَقِیبٌ».
دانش استخاره، ج۳، ص: ۵۸
درگیری، جدال، تهدید و عذاب را خاطرنشان میشود. کار مورد نظر بد است.
۹۴- «وَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا نَجَّینَا شُعَیباً وَالَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِنَّا، وَأَخَذَتِ الَّذِینَ ظَلَمُوا الصَّیحَةُ، فَأَصْبَحُوا فِی دِیارِهِمْ جَاثِمِینَ».
بد است.
۹۵- «کأَنْ لَمْ یغْنَوْا فِیهَا، أَلَا بُعْداً لِمَدْینَ، کمَا بَعِدَتْ ثَمُودُ».
بد است. استخارهای مستقل است و تابع آیهٔ پیشین شمرده نمیشود.
۹۶- «وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَی بِآَیاتِنَا وَسُلْطَانٍ مُبِینٍ».
سرفصلی جدید است و از حضرت موسی علیه السلام سخن میآغازد. بسیار خوب است. آیهای است کوتاه و صریح که ارسال، سلطان و قسم در آن است.
«وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا»: ذکر دوبارهٔ آن، بر اهمیت ویژهٔ داستان حضرت موسی تأکید دارد. باید توجه داشت که پیامبران پیشین برای هدایت امت برانگیخته میشدند و آنان با امت مواجه بودند، ولی حضرت موسی علیه السلام بهسوی یک فرد برانگیخته میشود.
۹۷- «إِلَی فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ، فَاتَّبَعُوا أَمْرَ فِرْعَوْنَ، وَمَا أَمْرُ فِرْعَوْنَ بِرَشِیدٍ».
خیلی بد است چون صدر، میانه و ذیل آن فرعون است که در چگونگی کار وی آمده است: «وَمَا أَمْرُ فِرْعَوْنَ بِرَشِیدٍ».
۹۸- «یقْدُمُ قَوْمَهُ یوْمَ الْقِیامَةِ، فَأَوْرَدَهُمُ النَّارَ، وَبِئْسَ الْوِرْدُ الْمَوْرُودُ».
بسیار بد است.
۹۹- «وَأُتْبِعُوا فِی هَذِهِ لَعْنَةً، وَیوْمَ الْقِیامَةِ بِئْسَ الرِّفْدُ الْمَرْفُودُ».
خیلی بد است.
دانش استخاره، ج۳، ص: ۵۹
۱۰۰- «ذَلِک مِنْ أَنْبَاءِ الْقُرَی، نَقُصُّهُ عَلَیک، مِنْهَا قَائِمٌ وَحَصِیدٌ».
بسیار بد است. البته به اعتبار: «ذَلِک» ورود و شروع به این کار و ظاهر آن خوب است اما چون اخبار از عذاب پیشینیان است و در پایان نیز میفرماید: «مِنْهَا قَائِمٌ وَحَصِیدٌ» و عوارض سوء آن با آن همراه است و در پی آن خواهد آمد. نباید آن را انجام داد.
۱۰۱- «وَمَا ظَلَمْنَاهُمْ وَلَکنْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ، فَمَا أَغْنَتْ عَنْهُمْ آلِهَتُهُمُ الَّتِی یدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ شَیءٍ لَمَّا جَاءَ أَمْرُ رَبِّک، وَمَا زَادُوهُمْ غَیرَ تَتْبِیبٍ».
بد است. خواهان با افرادی جاهل و نادان مواجه میشود که به مباحثه و محاجه نیاز پیدا میکند.
۱۰۲- «وَکذَلِک أَخْذُ رَبِّک، إِذَا أَخَذَ الْقُرَی، وَهِی ظَالِمَةٌ، إِنَّ أَخْذَهُ أَلِیمٌ شَدِیدٌ».
خیلی بد است؛ چرا که میفرماید: «إِنَّ أَخْذَهُ أَلِیمٌ شَدِیدٌ». «أَخْذُ»: عذاب و قبض است. خدا برخی از بندگان را به قبض مکافات میکند. قبض بر دو قسم دفعی و به شکل عذاب و نیز تدریجی است. کسانی که به اخذ و قبض تدریجی دچار میشوند وجد و شادی آنان نیز به سبب مشکلات باطنی که دارند و به سبب خباثت و اهمال و ناصافی خویش قبضی و اخذی است. چنین افرادی باید بسیار توبه و استغفار داشته باشند و با اهتمام و جدیت سعی نمایند از این حالات رهایی یابند.
۱۰۳- «إِنَّ فِی ذَلِک لَآَیةً لِمَنْ خَافَ عَذَابَ الْآَخِرَةِ، ذَلِک یوْمٌ مَجْمُوعٌ لَهُ النَّاسُ، وَذَلِک یوْمٌ مَشْهُودٌ».
بسیار بد است.
۱۰۴- «وَمَا نُؤَخِّرُهُ إِلَّا لِأَجَلٍ مَعْدُودٍ».
بسیار بد است.
دانش استخاره، ج۳، ص: ۶۰
۱۰۵- «یوْمَ یأْتِ لَاتَکلَّمُ نَفْسٌ إِلَّا بِإِذْنِهِ، فَمِنْهُمْ شَقِی وَسَعِیدٌ».
بسیار بد است.
۱۰۶- «فَأَمَّا الَّذِینَ شَقُوا فَفِی النَّارِ، لَهُمْ فِیهَا زَفِیرٌ وَشَهِیقٌ».
بسیار بد است.
۱۰۷- «خَالِدِینَ فِیهَا مَا دَامَتِ السَّمَوَاتُ وَالْأَرْضُ إِلَّا مَا شَاءَ رَبُّک، إِنَّ رَبَّک فَعَّالٌ لِمَا یرِیدُ».
بسیار بد است.
۱۰۸- «وَأَمَّا الَّذِینَ سُعِدُوا فَفِی الْجَنَّةِ، خَالِدِینَ فِیهَا مَا دَامَتِ السَّمَوَاتُ وَالْأَرْضُ، إِلَّا مَا شَاءَ رَبُّک، عَطَاءً غَیرَ مَجْذُوذٍ».
خوب است.
«وَأَمَّا الَّذِینَ سُعِدُوا»: کار مورد نظر امری ابتدایی نیست.
«عَطَاءً غَیرَ مَجْذُوذٍ» این کار دیربازده است و دیر به پایان میرسد.
نگارنده این آیه را که خلود در بهشت را مقید و محدود میسازد در کتاب «خلود دوزخ و آتش و عذاب جاوید» تفسیر و تبیین نموده است.
۱۰۹- «فَلَا تَک فِی مِرْیةٍ مِمَّا یعْبُدُ هَؤُلَاءِ، مَا یعْبُدُونَ إِلَّا کمَا یعْبُدُ آبَاؤُهُمْ مِنْ قَبْلُ، وَإِنَّا لَمُوَفُّوهُمْ نَصِیبَهُمْ غَیرَ مَنْقُوصٍ».
بد است. زیان، نگرانی و اضطراب دارد.
۱۱۰- «وَلَقَدْ آتَینَا مُوسَی الْکتَابَ، فَاخْتُلِفَ فِیهِ، وَلَوْلَا کلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّک لَقُضِی بَینَهُمْ، وَإِنَّهُمْ لَفِی شَک مِنْهُ مُرِیبٍ».
خیلی بد است. اختلاف، عذاب، حرمان و شک را به همراه میآورد.
این کار نه تنها نتیجهبخش نیست، بلکه زیان را در پی دارد.
۱۱۱- «وَإِنَّ کلًاّ لَمَّا لَیوَفِّینَّهُمْ رَبُّک أَعْمَالَهُمْ، إِنَّهُ بِمَا یعْمَلُونَ خَبِیرٌ».
خوب، پر زحمت و امری اکتسابی است و نه اعطایی و تلاشی مضاعف را میطلبد؛ چرا که میفرماید: «لَیوَفِّینَّهُمْ رَبُّک أَعْمَالَهُمْ».
دانش استخاره، ج۳، ص: ۶۱
۱۱۲- «فَاسْتَقِمْ کمَا أُمِرْتَ، وَمَنْ تَابَ مَعَک، وَلَا تَطْغَوْا، إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ».
خیلی خوب است. کاری است پر مشقت: «فَاسْتَقِمْ»، که امری است که چندین قید کلان با آن آمده است: «کمَا أُمِرْتَ» و «وَمَنْ تَابَ مَعَک».
کاری است بسیار سخت و سنگین که نمیتوان روند اجرای کار را در دست داشت؛ زیرا به: «وَمَنْ تَابَ مَعَک» مقید است. تهدید نیز در آن وجود دارد: «وَلَا تَطْغَوْا، إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ»؛ بر این اساس، خواهان در انجام این کار رقیبانی نیز دارد. اگر بشود کار دیگری را برگزیند بهتر است.
۱۱۳- «وَلَا تَرْکنُوا إِلَی الَّذِینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّکمُ النَّارُ وَمَا لَکمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِیاءَ ثُمَّ لَاتُنْصَرُونَ».
خیلی بد است؛ زیرا عذاب و آتش دارد و کسی نیز مددکار خواهان نمیشود و نتیجهای نیز از آن به دست نمیآید.
۱۱۴- «وَأَقِمِ الصَّلَاةَ طَرَفَی النَّهَارِ وَزُلَفاً مِنَ اللَّیلِ، إِنَّ الْحَسَنَاتِ یذْهِبْنَ السَّیئَاتِ، ذَلِک ذِکرَی لِلذَّاکرِینَ».
خیلی خوب است. کاری بسیار سنگین و سخت است؛ زیرا در ابتدای آن میفرماید: «وَأَقِمِ» و پایان آن نیز از ذاکران سخن میگوید: «ذَلِک ذِکرَی لِلذَّاکرِینَ» و همچنین مورد آن خاص است. صاحب استخاره ممکن است کار مورد نظر را برای فردی مناسب تشخیص ندهد و استخارهٔ آن را بد بداند و برای فردی دیگر بگوید آن را با مواظبت و دقت تام انجام دهد.
«الصَّلَاةَ»: هشدار به لزوم توجه و آگاهی است. باید در انجام کار اهتمام داشت و با ارادهای محکم و راسخ بر آن اقدام نمود تا نتیجهبخش گردد.
دانش استخاره، ج۳، ص: ۶۲
۱۱۵- «وَاصْبِرْ، فَإِنَّ اللَّهَ لَایضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ».
عالی است؛ بهویژه آن که کوتاه است. نیازمند اهتمام و دقت است اما هیچ ضرر و زیانی در آن نیست.
۱۱۶- «فَلَوْلَا کانَ مِنَ الْقُرُونِ مِنْ قَبْلِکمْ أُولُو بَقِیةٍ ینْهَوْنَ عَنِ الْفَسَادِ فِی الْأَرْضِ إِلَّا قَلِیلًا مِمَّنْ أَنْجَینَا مِنْهُمْ، وَاتَّبَعَ الَّذِینَ ظَلَمُوا، مَا أُتْرِفُوا فِیهِ، وَکانُوا مُجْرِمِینَ».
بسیار بد است و بدی آن چنان است که نباید برای ترک آن استخارهای دیگر گرفت. غفلت و گرفتاری و مخاطرات از عوارض اجتنابناپذیر آن است.
۱۱۷- «وَمَا کانَ رَبُّک لِیهْلِک الْقُرَی بِظُلْمٍ وَأَهْلُهَا مُصْلِحُونَ».
بد است. هلاکت و ظلم در آن پیش میآید.
۱۱۸- «وَلَوْ شَاءَ رَبُّک لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّةً وَاحِدَةً، وَلَا یزَالُونَ مُخْتَلِفِینَ».
خوب است. مشّیت و تنوع در آن است. کاری است عمومی، باز و گسترده.
۱۱۹- «إِلَّا مَنْ رَحِمَ رَبُّک، وَلِذَلِک خَلَقَهُمْ، وَتَمَّتْ کلِمَةُ رَبِّک، لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِینَ».
خیلی بد است. ابتدا امری استثنایی را بیان میدارد و نه امری عمومی را و میگوید آنان که از این آزادی و اختیار حسن استفاده را دارند اندک و استثنایی میباشند و آزادی و اختیار سبب غفلت بیشتر مردمان میگردد، پایان آن نیز تهدید است: «لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِینَ».
۱۲۰- «وَکلًاّ نَقُصُّ عَلَیک مِنْ أَنْبَاءِ الرُّسُلِ مَا نُثَبِّتُ بِهِ فُؤَادَک، وَجَاءَک فِی هَذِهِ الْحَقُّ، وَمَوْعِظَةٌ وَذِکرَی لِلْمُؤْمِنِینَ».
بسیار عالی است.
«وَکلًاّ»: ضمانت اجرای کار است.
دانش استخاره، ج۳، ص: ۶۳
«نَقُصُّ عَلَیک»: آگاهی، دانایی و بصیرت است.
«مَا نُثَبِّتُ بِهِ فُؤَادَک»: خواهان قابلیت و گیرندگی خوبی دارد و استقرار مییابد.
۱۲۱- «وَقُلْ لِلَّذِینَ لَایؤْمِنُونَ اعْمَلُوا عَلَی مَکانَتِکمْ إِنَّا عَامِلُونَ».
به زبان غیبت سخن میگوید و واسطه میفرستد، از این رو خوب نیست. خطرناک است و تهدید را با خود دارد. با اعتبار امر: «وَقُلْ» بسیار سنگین میباشد.
۱۲۲- «وَانْتَظِرُوا، إِنَّا مُنْتَظِرُونَ».
کوتاه و خطرناکتر از کار پیشین است؛ چرا که عمل جوارحی کاربرد محدودی دارد اما انتظار که امری جوانحی است ممکن است به صورت ناگهانی عذابآور باشد. بلا و تهدید در آن است.
۱۲۳- «وَلِلَّهِ غَیبُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ، وَإِلَیهِ یرْجَعُ الْأَمْرُ کلُّهُ، فَاعْبُدْهُ، وَتَوَکلْ عَلَیهِ، وَمَا رَبُّک بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ».
آخرین آیهٔ سورهٔ هود همانند آیهٔ نخست آن بسیار خوب است.
توجه به آیات نخست، میانه و پایان هر سوره در تفأل کاربرد بسیار دارد و از قواعد آن دانش میباشد. بر اساس این دانش میتوان به دست آورد که برای نمونه تا چهل سال آینده در قم زلزلهای ویرانگر رخ نخواهد داد. این آیه از غیب سخن میگوید و آیهٔ نخست آن نیز حروف مقطعه را میآورد که امری غیبی است.
«فَاعْبُدْهُ، وَتَوَکلْ عَلَیهِ»: تمامی مراحل روند انجام این کار دارای محاسبه و قابل پیشبینی است و تمامی تلاش خواهان محفوظ میماند و آن را در نتیجهٔ کار میبیند: «وَمَا رَبُّک بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ».
این کار خیرات و برکات فراوان و موفقیت و پیروزی نهایی را با خود دارد.
دانش استخاره، ج۳، ص: ۶۵
سورهٔ یوسف
۱- «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ، الر، تِلْک آیاتُ الْکتَابِ الْمُبِینِ».
خیلی خوب است. توضیح بسمله در سورههای پیش گذشت.
خداوند در این آیه از ماجرای حضرت یوسف با عنوان «آیات» یاد میکند و آن را از حقایق میشمرد. این آیه زندگی عادی چنین مردمانی را آیه میخواند و نه معراجها و عروجهای معنوی آنان را.
انجام کار مورد نظر بسیار خوب است.
«الر»: این کار فنی، تخصصی و سنگین است و باید با دقت، مواظبت و مشاوره با کارشناسان و کارآگاهان انجام شود یا به تناسب کار، نیازمند گرفتن شریک و همراه ساختن کسی با خود میباشد.
۲- «إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ قُرْآناً عَرَبِیاً، لَعَلَّکمْ تَعْقِلُونَ».
بسیار خوب است. تمامی واژههای آن بر نیکی کار، متین و پر نتیجه بودن آن دلالت دارد.
۳- «نَحْنُ نَقُصُّ عَلَیک أَحْسَنَ الْقَصَصِ بِمَا أَوْحَینَا إِلَیک هَذَا الْقُرْآنَ، وَإِنْ کنْتَ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الْغَافِلِینَ».
خیلی خوب است ولی با لحاظ: «لَمِنَ الْغَافِلِینَ» باید در انجام آن اهتمام و جدیت داشت تا بتوان کار را به فرجام رساند.
دانش استخاره، ج۳، ص: ۶۶
۴- «إِذْ قَالَ یوسُفُ لِأَبِیهِ: یا أَبَتِ، إِنِّی رَأَیتُ أَحَدَ عَشَرَ کوْکباً، وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ رَأَیتُهُمْ لِی سَاجِدِینَ».
بسیار خوب است. امکانات دنیوی و دولت و سیطرهٔ آن به صورت فراوان به خواهان میرسد و وی از نتایج معنوی کار نیز بهرهمند میگردد.
دلیل بهرهمندی خواهان از نتایج معنوی این است که در این آیه تنها از اموری یاد شده که در آسمان وجود دارد و چیزی زمینی با آن همراه نبوده است.
۵- «قَالَ یا بُنَی، لَاتَقْصُصْ رُؤْیاک عَلَی إِخْوَتِک، فَیکیدُوا لَک کیداً، إِنَّ الشَّیطَانَ لِلْإِنْسَانِ عَدُوٌّ مُبِینٌ».
این آیهٔ شریفه تعبیر آیهٔ پیشین است و یازده ستاره به یازده برادر حضرت یوسف علیه السلام تعبیر شده است. حضرت یعقوب علیه السلام دارای دانش تعبیر بوده است وی کید برادران را از سجدهای که برادارن به وی نموده بودند به دست میآورد؛ چرا که وی میدید برادران یوسف نهتنها به وی روی خوش نشان نمیدهند بلکه همواره خود را بالاتر و برتر از او میبینند و به وی فخر و استکبار میفروشند، از این رو، سجدهٔ چنین افرادی خالی از ماجراجویی و فتنه نیست و نیز فارغ از دانش تعبیر خواب، دشمنی چون ابلیس در کمین آنان است: «إِنَّ الشَّیطَانَ لِلْإِنْسَانِ عَدُوٌّ مُبِینٌ». «لَا تَقْصُصْ رُؤْیاک عَلَی إِخْوَتِک»: لازم است در انجام این کار احتیاط و دقت فراوان داشت.
«فَیکیدُوا لَک کیداً»: مشکلات، گرفتاری، پشیمانی و پریشانی را در پی دارد ولی از آن نهی نمیکند. بر این اساس باید اهتمام و جدیت در کار داشت و آن را به صورت پنهانی و بهدور از تبلیغات و شلوغی انجام داد و آشکار ساختن آن سبب بروز آفت و آسیب میشود.
دانش استخاره، ج۳، ص: ۶۷
۶- «وَکذَلِک یجْتَبِیک رَبُّک، وَیعَلِّمُک مِنْ تَأْوِیلِ الْأَحَادِیثِ، وَیتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَیک وَعَلَی آلِ یعْقُوبَ، کمَا أَتَمَّهَا عَلَی أَبَوَیک مِنْ قَبْلُ إِبْرَاهِیمَ وَإِسْحَاقَ، إِنَّ رَبَّک عَلِیمٌ حَکیمٌ».
خیلی عالی و پر از موهبت است. البته بسیار سنگین است. کار مورد نظر استمرار دارد؛ به این معنا که پر نتیجه و طولانی است و منافع آن به نسلهای دیگر نیز میرسد. این کار امری شخصی نیست بلکه کاری عمومی، کلی و گسترده است.
۷- «لَقَدْ کانَ فِی یوسُفَ وَإِخْوَتِهِ آیاتٌ لِلسَّائِلِینَ».
خوب است. باید آن را پیگیر بود و انجام آن نیازمند همکاری یا شراکت دیگران است.
«لَقَدْ»: باید کار را با اهتمام انجام دهد.
«فِی یوسُفَ وَإِخْوَتِهِ»: کار با شراکت و همکاری دیگری است که انجام میشود. البته برادران یوسف افرادی نجیب اما خود برتربین بودهاند.
۸- «إِذْ قَالُوا لَیوسُفُ وَأَخُوهُ أَحَبُّ إِلَی أَبِینَا مِنَّا وَنَحْنُ عُصْبَةٌ، إِنَّ أَبَانَا لَفِی ضَلَالٍ مُبِینٍ».
خیلی بد است. فتنه، غرور و شکست در این کار است و باید آن را ترک کرد.
۹- «اقْتُلُوا یوسُفَ أَوِ اطْرَحُوهُ أَرْضاً یخْلُ لَکمْ وَجْهُ أَبِیکمْ، وَتَکونُوا مِنْ بَعْدِهِ قَوْماً صَالِحِینَ».
خیلی بد است. قتل، خدعه، خطر و ظاهر سازی در آن است.
۱۰- «قَالَ قَائِلٌ مِنْهُمْ لَاتَقْتُلُوا یوسُفَ، وَأَلْقُوهُ فِی غَیابَةِ الْجُبِّ، یلْتَقِطْهُ بَعْضُ السَّیارَةِ، إِنْ کنْتُمْ فَاعِلِینَ».
خوب نیست. فتنه و کینه در این کار پیش میآید.
دانش استخاره، ج۳، ص: ۶۸
۱۱- «قَالُوا یا أَبَانَا، مَا لَک لَاتَأْمَنَّا عَلَی یوسُفَ، وَإِنَّا لَهُ لَنَاصِحُونَ».
در این چند آیه مادهٔ «قال» به صورت متعدد آمده و به این معناست که اتفاقی مهم و خطرناک در شرف وقوع است و نیز با توجه به جمع بودن آن، کار با یک نفر انجام نمیشود و چندین نفر در آن نقش دارند.
خیلی خطرناک است.
۱۲- «أَرْسِلْهُ مَعَنَا غَداً یرْتَعْ وَیلْعَبْ، وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ».
با آن که ظاهری خوب دارد اما خیلی بد است. ظاهر آن با توجه به واژههای: «أَرْسِلْهُ»، «یرْتَعْ» و یلْعَبْ» کاری شیرین مینماید.
«وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ»: ضمانت انجام کار است اما چون حافظ آن خلقی است باطن نیکو و فرجامی خوش ندارد و خواهان به بلا مبتلا میشود.
۱۳- «قَالَ إِنِّی لَیحْزُنُنِی أَنْ تَذْهَبُوا بِهِ، وَأَخَافُ أَنْ یأْکلَهُ الذِّئْبُ، وَأَنْتُمْ عَنْهُ غَافِلُونَ».
بسیار بد است. فتنهای در کار است.
۱۴- «قَالُوا لَئِنْ أَکلَهُ الذِّئْبُ وَنَحْنُ عُصْبَةٌ إِنَّا إِذاً لَخَاسِرُونَ».
خیلی بد است. غرور و خسران دارد.
۱۵- «فَلَمَّا ذَهَبُوا بِهِ وَأَجْمَعُوا أَنْ یجْعَلُوهُ فِی غَیابَةِ الْجُبِّ وَأَوْحَینَا إِلَیهِ لَتُنَبِّئَنَّهُمْ بِأَمْرِهِمْ هَذَا وَهُمْ لَایشْعُرُونَ».
خوب نیست. خطر و مشکلات و نادانی خواهان را تهدید میکند.
۱۶- «وَجَاءُوا أَبَاهُمْ عِشَاءً یبْکونَ».
خیلی بد است؛ زیرا پایان آن به بکاء و گریه میانجامد.
۱۷- «قَالُوا یا أَبَانَا، إِنَّا ذَهَبْنَا نَسْتَبِقُ، وَتَرَکنَا یوسُفَ عِنْدَ مَتَاعِنَا، فَأَکلَهُ الذِّئْبُ، وَمَا أَنْتَ بِمُؤْمِنٍ لَنَا، وَلَوْ کنَّا صَادِقِینَ».
خیلی بد است. خدعه و دروغ در این کار پیش میآید.
دانش استخاره، ج۳، ص: ۶۹
۱۸- «وَجَاءُوا عَلَی قَمِیصِهِ بِدَمٍ کذِبٍ، قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَکمْ أَنْفُسُکمْ أَمْراً، فَصَبْرٌ جَمِیلٌ، وَاللَّهُ الْمُسْتَعَانُ عَلَی مَا تَصِفُونَ».
بد است. دروغ، تسویل و فریب و مصیبتی که صبر و بردباری را میطلبد را در پی دارد.
صاحب استخاره تنها با توجه به: «فَصَبْرٌ جَمِیلٌ» میتواند کار را برای برخی عالی ولی پرخطر بداند.
۱۹- «وَجَاءَتْ سَیارَةٌ، فَأَرْسَلُوا وَارِدَهُمْ، فَأَدْلَی دَلْوَهُ، قَالَ یا بُشْرَی، هَذَا غُلَامٌ، وَأَسَرُّوهُ بِضَاعَةً، وَاللَّهُ عَلِیمٌ بِمَا یعْمَلُونَ».
خوب است. تمامی واژههای آن بر حرکت و خیر و خوبی دلالت دارد.
۲۰- «وَشَرَوْهُ بِثَمَنٍ بَخْسٍ، دَرَاهِمَ مَعْدُودَةٍ، وَکانُوا فِیهِ مِنَ الزَّاهِدِینَ».
ظاهر آن خوب اما منافع آن محدود است: «وَکانُوا فِیهِ مِنَ الزَّاهِدِینَ».
۲۱- «وَقَالَ الَّذِی اشْتَرَاهُ مِنْ مِصْرَ لِامْرَأَتِهِ أَکرِمِی مَثْوَاهُ، عَسَی أَنْ ینْفَعَنَا، أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَداً، وَکذَلِک مَکنَّا لِیوسُفَ فِی الْأَرْضِ، وَلِنُعَلِّمَهُ مِنْ تَأْوِیلِ الْأَحَادِیثِ، وَاللَّهُ غَالِبٌ عَلَی أَمْرِهِ، وَلَکنَّ أَکثَرَ النَّاسِ لَایعْلَمُونَ».
بسیار خوب است. دنیا، خیرات و کمالات با این کار به خواهان رو میآورد. امید و آرزو در آن است. با توجه به طولانی بودن آیه مشکلات و خطرات آن فراوان است.
۲۲- «وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ آتَینَاهُ حُکماً وَعِلْماً، وَکذَلِک نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ».
بسیار عالی و پرخیر است؛ چرا که بلوغ، اعطاء، حکم، علم، احسان و جزاء در آن است.
۲۳- «وَرَاوَدَتْهُ الَّتِی هُوَ فِی بَیتِهَا عَنْ نَفْسِهِ، وَغَلَّقَتِ الْأَبْوَابَ، وَقَالَتْ هَیتَ لَک، قَالَ مَعَاذَ اللَّهِ، إِنَّهُ رَبِّی، أَحْسَنَ مَثْوَای، إِنَّهُ لَایفْلِحُ الظَّالِمُونَ».
بسیار بد، خطرناک و وحشتناک است چون تأنیث در صدر آیه قرار
دانش استخاره، ج۳، ص: ۷۰
گرفته و میان جار و مجرور با متعلق آن فاصله افتاده است: «وَرَاوَدَتْهُ» متعلق «عَنْ نَفْسِهِ» است که فاصلهٔ بسیاری میان آن دو است. تجاوز، ظلم، فتنه، خیانت و در نهایت نیز شکست با آن است: «إِنَّهُ لَایفْلِحُ الظَّالِمُونَ».
۲۴- «وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ، وَهَمَّ بِهَا لَوْلَا أَنْ رَأَی بُرْهَانَ رَبِّهِ، کذَلِک لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاءَ، إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِینَ».
خیلی خوب است.
«هَمَّتْ بِهِ»: لازم است در انجام کار احتیاط و مواظبت داشته باشد.
کار خالی از مشکلات و سختی نیست.
«إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِینَ»: فرجام کار بسیار نیکوست.
۲۵- «وَاسْتَبَقَا الْبَابَ، وَقَدَّتْ قَمِیصَهُ مِنْ دُبُرٍ، وَأَلْفَیا سَیدَهَا لَدَی الْبَابِ، قَالَتْ مَا جَزَاءُ مَنْ أَرَادَ بِأَهْلِک سُوءاً إِلَّا أَنْ یسْجَنَ أَوْ عَذَابٌ أَلِیمٌ».
بسیار بد و خطرناک است. حیثیت، حرمت و آبروی خواهان در خطر میافتد و پایانی جز حرمان و عذاب نیز ندارد.
۲۶- «قَالَ هِی رَاوَدَتْنِی عَنْ نَفْسِی، وَشَهِدَ شَاهِدٌ مِنْ أَهْلِهَا إِنْ کانَ قَمِیصُهُ قُدَّ مِنْ قُبُلٍ فَصَدَقَتْ، وَهُوَ مِنَ الْکاذِبِینَ».
خوب نیست. درگیری، تعارض، شکایت و اختلاف در کار مورد نظر پیش میآید.
۲۷- «وَإِنْ کانَ قَمِیصُهُ قُدَّ مِنْ دُبُرٍ فَکذَبَتْ، وَهُوَ مِنَ الصَّادِقِینَ».
خوب نیست. انجام این کار سبب درگیری و تعارض میشود و کار به دادگاه، شکایت و شهادت کشیده میشود. نتیجه و حکم نیز در آن نیست و تنها پیشنهادی برای طرح حکم است.
۲۸- «فَلَمَّا رَأَی قَمِیصَهُ قُدَّ مِنْ دُبُرٍ، قَالَ إِنَّهُ مِنْ کیدِکنَّ، إِنَّ کیدَکنَّ عَظِیمٌ».
خوب نیست. با آن که حکم و تبرئه را با خود دارد از کارهایی است که به مشاجره و اختلاف کشیده میشود و پرمخاطره است.
دانش استخاره، ج۳، ص: ۷۱
۲۹- «یوسُفُ أَعْرِضْ عَنْ هَذَا، وَاسْتَغْفِرِی لِذَنْبِک، إِنَّک کنْتِ مِنَ الْخَاطِئِینَ».
خوب نیست. اعراض، استغفار و خطا در آن است.
۳۰- «وَقَالَ نِسْوَةٌ فِی الْمَدِینَةِ: امْرَأَةُ الْعَزِیزِ تُرَاوِدُ فَتَاهَا عَنْ نَفْسِهِ قَدْ شَغَفَهَا حُبّاً، إِنَّا لَنَرَاهَا فِی ضَلَالٍ مُبِینٍ».
خیلی بد است. حیثیت و آبروی خواهان در خطر است و کنترل آن نیز از دست وی خارج میشود و صحنهگردان امور کسی دیگر میگردد؛ چرا که میفرماید: «وَقَالَ نِسْوَةٌ». «إِنَّا لَنَرَاهَا فِی ضَلَالٍ مُبِینٍ»: جنجال و آشوب را در پی دارد.
۳۱- «فَلَمَّا سَمِعَتْ بِمَکرِهِنَّ أَرْسَلَتْ إِلَیهِنَّ، وَأَعْتَدَتْ لَهُنَّ مُتَّکأً، وَآتَتْ کلَّ وَاحِدَةٍ مِنْهُنَّ سِکیناً، وَقَالَتِ اخْرُجْ عَلَیهِنَّ، فَلَمَّا رَأَینَهُ أَکبَرْنَهُ، وَقَطَّعْنَ أَیدِیهُنَّ، وَقُلْنَ حَاشَ لِلَّهِ، مَا هَذَا بَشَراً، إِنْ هَذَا إِلَّا مَلَک کرِیمٌ».
خوب نیست. گرفتاری و بریدگی در آن است. راه پرخطر و سخت است ولی ممکن است صاحب استخاره آن را برای فردی خوب تشخیص دهد؛ چرا که به اعتبار: «حَاشَ لِلَّهِ» و نیز: «إِنْ هَذَا إِلَّا مَلَک کرِیمٌ»، کورهراههایی به نجات و رهایی نیز وجود دارد که آن را نتیجهبخش میسازد. در دو آیهٔ پیشین نیز چنین بود.
۳۲- «قَالَتْ فَذَلِکنَّ الَّذِی لُمْتُنَّنِی فِیهِ، وَلَقَدْ رَاوَدْتُهُ عَنْ نَفْسِهِ، فَاسْتَعْصَمَ، وَلَئِنْ لَمْ یفْعَلْ مَا آمُرُهُ لَیسْجَنَنَّ، وَلَیکونَنْ مِنَ الصَّاغِرِینَ».
خوب نیست. خطر و گرفتاری دارد و با افرادی مواجه میشود که به هیچ وجه خوشایند وی نیستند.
۳۳- «قَالَ رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَی مِمَّا یدْعُونَنِی إِلَیهِ، وَإِلَّا تَصْرِفْ عَنِّی کیدَهُنَّ أَصْبُ إِلَیهِنَّ، وَأَکنْ مِنَ الْجَاهِلِینَ».
بد است و زجر و گرفتاری و زندان حقیقی یا مشابه آن را در پی دارد.
«وَإِلَّا تَصْرِفْ عَنِّی کیدَهُنَّ أَصْبُ إِلَیهِنَّ»: مشخص نیست نتیجهٔ کار چیست.
دانش استخاره، ج۳، ص: ۷۲
۳۴- «فَاسْتَجَابَ لَهُ رَبُّهُ، فَصَرَفَ عَنْهُ کیدَهُنَّ، إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ».
از آیات صاحب استخاره است. به اعتبار: «فَاسْتَجَابَ لَهُ رَبُّهُ» ترمیم نواقص گذشته و جبران آن است، از این رو خوب نیست و مشکلات بسیاری دارد و با لحاظ: «إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ» خوب است که به شخصیت خواهان بستگی دارد.
۳۵- «ثُمَّ بَدَا لَهُمْ مِنْ بَعْدِ مَا رَأَوُا الْآَیاتِ لَیسْجُنُنَّهُ حَتَّی حِینٍ».
خوب نیست.
۳۶- «وَدَخَلَ مَعَهُ السِّجْنَ فَتَیانِ، قَالَ أَحَدُهُمَا إِنِّی أَرَانِی أَعْصِرُ خَمْراً، وَقَالَ الْآَخَرُ إِنِّی أَرَانِی أَحْمِلُ فَوْقَ رَأْسِی خُبْزاً تَأْکلُ الطَّیرُ مِنْهُ، نَبِّئْنَا بِتَأْوِیلِهِ، إِنَّا نَرَاک مِنَ الْمُحْسِنِینَ».
خوب نیست. با آن که ذیل آن آمده است: «إِنَّا نَرَاک مِنَ الْمُحْسِنِینَ» و خیری در پایان آن است اما مشکلات آغازین آن چنان گسترده است که نباید آن را برگزید.
۳۷- «قَالَ لَایأْتِیکمَا طَعَامٌ تُرْزَقَانِهِ إِلَّا نَبَّأْتُکمَا بِتَأْوِیلِهِ قَبْلَ أَنْ یأْتِیکمَا ذَلِکمَا مِمَّا عَلَّمَنِی رَبِّی، إِنِّی تَرَکتُ مِلَّةَ قَوْمٍ لَایؤْمِنُونَ بِاللَّهِ، وَهُمْ بِالْآَخِرَةِ هُمْ کافِرُونَ».
خوب نیست. نتیجهای به دست نمیدهد. هم قتل در آن است و هم آزادی، اما این که هر یک به چه کسی میرسد، آن را مشخص نمیسازد.
همچنین میفرماید: «إِنِّی تَرَکتُ مِلَّةَ قَوْمٍ لَایؤْمِنُونَ».
۳۸- «وَاتَّبَعْتُ مِلَّةَ آبَائِی إِبْرَاهِیمَ وَإِسْحَاقَ وَیعْقُوبَ، مَا کانَ لَنَا أَنْ نُشْرِک بِاللَّهِ مِنْ شَیءٍ، ذَلِک مِنْ فَضْلِ اللَّهِ عَلَینَا وَعَلَی النَّاسِ، وَلَکنَّ أَکثَرَ النَّاسِ لَا یشکرُونَ».
خوب است. شروع آن عالی است: «وَاتَّبَعْتُ مِلَّةَ آبَائِی» ولی در ادامه مشکلاتی دارد و شاید به نتیجه نیز نرسد: «وَلَکنَّ أَکثَرَ النَّاسِ لَایشکرُونَ».
دانش استخاره، ج۳، ص: ۷۳
۳۹- «یا صَاحِبَی السِّجْنِ، أَأَرْبَابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَیرٌ أَمِ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ».
استفهام در آن است، از این رو کار مورد نظر خوب نیست. نتیجهای نیز ندارد.
«أَمِ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ»: تهدید و گرفتاری را میرساند.
۴۰- «مَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِهِ إِلَّا أَسْمَاءً سَمَّیتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُکمْ، مَا أَنْزَلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ، إِنِ الْحُکمُ إِلَّا لِلَّهِ، أَمَرَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِیاهُ، ذَلِک الدِّینُ الْقَیمُ، وَلَکنَّ أَکثَرَ النَّاسِ لَایعْلَمُونَ».
بد است. نتیجهٔ خیری در پی ندارد و انجام آن ناآگاهانه است.
۴۱- «یا صَاحِبَی السِّجْنِ، أَمَّا أَحَدُکمَا فَیسْقِی رَبَّهُ خَمْراً، وَأَمَّا الْآَخَرُ فَیصْلَبُ، فَتَأْکلُ الطَّیرُ مِنْ رَأْسِهِ، قُضِی الْأَمْرُ الَّذِی فِیهِ تَسْتَفْتِیانِ».
خوب نیست. تعبیری که پیش از این به اجمال گذشت، در این جا تفصیل مییابد و شفاف میشود. یکی اعدام میشود و دیگری ساقی ولی وی باید در کنار شیر بیشهای ساقی شود، بر این اساس، با آن که ظاهری پرشکوه دارد اما خطرات آن بسیار است و فرجام خیر و نیکویی ندارد.
۴۲- «وَقَالَ لِلَّذِی ظَنَّ أَنَّهُ نَاجٍ مِنْهُمَا: اذْکرْنِی عِنْدَ رَبِّک، فَأَنْسَاهُ الشَّیطَانُ ذِکرَ رَبِّهِ، فَلَبِثَ فِی السِّجْنِ بِضْعَ سِنِینَ».
خوب نیست.
۴۳- «وَقَالَ الْمَلِک: إِنِّی أَرَی سَبْعَ بَقَرَاتٍ سِمَانٍ یأْکلُهُنَّ سَبْعٌ عِجَافٌ، وَسَبْعَ سُنْبُلَاتٍ خُضْرٍ، وَأُخَرَ یابِسَاتٍ، یا أَیهَا الْمَلَأُ أَفْتُونِی فِی رُؤْیای، إِنْ کنْتُمْ لِلرُّؤْیا تَعْبُرُونَ».
خوب نیست. مکافات و گرفتاری دارد. نتیجهای نیز به دنبال ندارد:
«إِنْ کنْتُمْ لِلرُّؤْیا تَعْبُرُونَ».
دانش استخاره، ج۳، ص: ۷۴
۴۴- «قَالُوا: أَضْغَاثُ أَحْلَامٍ، وَمَا نَحْنُ بِتَأْوِیلِ الْأَحْلَامِ بِعَالِمِینَ».
خوب نیست. با آن که خواب عزیر مصر شفاف بوده و تعبیر آن واضح و آشکار میباشد، اما آنان چون تعبیر آن را نمیدانستند به تخریب خواب دست یازیدند. ما توضیح و تفسیر این آیات را در کتاب «اصول و قواعد تعبیر خواب» آوردهایم.
۴۵- «وَقَالَ الَّذِی نَجَا مِنْهُمَا: وَادَّکرَ بَعْدَ أُمَّةٍ أَنَا أُنَبِّئُکمْ بِتَأْوِیلِهِ، فَأَرْسِلُونِ».
بد نیست. نتیجهای از آن به دست نمیآید، اما ممکن است گشایشی در آن باشد: «فَأَرْسِلُونِ».
۴۶- «یوسُفُ، أَیهَا الصِّدِّیقُ، أَفْتِنَا فِی سَبْعِ بَقَرَاتٍ سِمَانٍ یأْکلُهُنَّ سَبْعٌ عِجَافٌ، وَسَبْعِ سُنْبُلَاتٍ خُضْرٍ، وَأُخَرَ یابِسَاتٍ، لَعَلِّی أَرْجِعُ إِلَی النَّاسِ، لَعَلَّهُمْ یعْلَمُونَ».
حاکم مصر خواب خود را دقیق و شفاف بیان میکند اما استخارهٔ آن خوب نیست. نتیجه و خیری را به همراه ندارد: «لَعَلَّهُمْ یعْلَمُونَ».
۴۷- «قَالَ تَزْرَعُونَ سَبْعَ سِنِینَ دَأَباً فَمَا حَصَدْتُمْ فَذَرُوهُ فِی سُنْبُلِهِ إِلَّا قَلِیلًا مِمَّا تَأْکلُونَ».
زحمت و گرفتاری آن بسیار است.
۴۸- «ثُمَّ یأْتِی مِنْ بَعْدِ ذَلِک سَبْعٌ شِدَادٌ، یأْکلْنَ مَا قَدَّمْتُمْ لَهُنَّ إِلَّا قَلِیلًا مِمَّا تُحْصِنُونَ».
خوب نیست. ارایهٔ راهکار برای گذر از چالش و بحران است، کار مورد نظر پر چالش و آسیب زاست و جبران خسارتی است که وارد میشود، از این رو خوب نیست.
۴۹- «ثُمَّ یأْتِی مِنْ بَعْدِ ذَلِک عَامٌ فِیهِ یغَاثُ النَّاسُ وَفِیهِ یعْصِرُونَ».
مشکلات، سختی و گرفتاری آن بسیار است. خوب نیست.
۵۰- «وَقَالَ الْمَلِک ائْتُونِی بِهِ فَلَمَّا جَاءَهُ الرَّسُولُ قَالَ ارْجِعْ إِلَی رَبِّک فَاسْأَلْهُ مَا بَالُ النِّسْوَةِ اللَّاتِی قَطَّعْنَ أَیدِیهُنَّ إِنَّ رَبِّی بِکیدِهِنَّ عَلِیمٌ».
ماجراجویی، اختلاف، درگیری و هرج و مرج و آشوب را در پی
دانش استخاره، ج۳، ص: ۷۵
میآورد. بسیار خوب است. گویندهٔ آن حاکمی است که از سر اقتدار سخن میگوید و «مجیء» و «رسالت» نیز در آن است. کار مورد نظر اهتمام، اقتدار و تبرئه میآورد و فرجامی پاک و طاهر دارد.
۵۱- «قَالَ مَا خَطْبُکنَّ إِذْ رَاوَدْتُنَّ یوسُفَ عَنْ نَفْسِهِ، قُلْنَ حَاشَ لِلَّهِ، مَا عَلِمْنَا عَلَیهِ مِنْ سُوءٍ، قَالَتِ امْرَأَةُ الْعَزِیزِ الْآَنَ حَصْحَصَ الْحَقُّ، أَنَا رَاوَدْتُهُ عَنْ نَفْسِهِ، وَإِنَّهُ لَمِنَ الصَّادِقِینَ».
خیلی خوب است. طهارت و پاکی را با خود دارد.
۵۲- «ذَلِک لِیعْلَمَ أَنِّی لَمْ أَخُنْهُ بِالْغَیبِ، وَأَنَّ اللَّهَ لَایهْدِی کیدَ الْخَائِنِینَ».
استخارهٔ این آیه به خواهان و نیت وی ارتباط دارد. اگر نیت وی خیر است، انجام آن خوب است ولی سخت است. چنانچه خواهان نیت خیر ندارد و اهل زرنگی، خدعه و نیرنگ و سودجویی است برای وی سخت و گران تمام میشود؛ چرا که میفرماید: «وَأَنَّ اللَّهَ لَایهْدِی کیدَ الْخَائِنِینَ».
۵۳- «وَمَا أُبَرِّئُ نَفْسِی، إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّی، إِنَّ رَبِّی غَفُورٌ رَحِیمٌ».
کار مورد نظر مشکلات بسیاری را برای خواهان پیش میآورد، اما فرجام آن با آن که مخاطرهآمیز است نیکوست: «إِنَّ رَبِّی غَفُورٌ رَحِیمٌ».
۵۴- «وَقَالَ الْمَلِک: ائْتُونِی بِهِ، أَسْتَخْلِصْهُ لِنَفْسِی، فَلَمَّا کلَّمَهُ قَالَ: إِنَّک الْیوْمَ لَدَینَا مَکینٌ أَمِینٌ».
عالی است. حکم، قدرت، رهایی و اطمینان در آن است اما سنگین است.
۵۵- «قَالَ: اجْعَلْنِی عَلَی خَزَائِنِ الْأَرْضِ، إِنِّی حَفِیظٌ عَلِیمٌ».
عالی است. مدیریت و اقتدار است.
دانش استخاره، ج۳، ص: ۷۶
۵۶- «وَکذَلِک مَکنَّا لِیوسُفَ فِی الْأَرْضِ، یتَبَوَّءُ مِنْهَا حَیثُ یشَاءُ، نُصِیبُ بِرَحْمَتِنَا مَنْ نَشَاءُ، وَلَا نُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ».
عالی است. خداوند پشتیبان آن است.
«وَکذَلِک»: قدرتی طبیعی در کار وجود دارد و امری دفعی نیست.
۵۷- «وَلَأَجْرُ الْآَخِرَةِ خَیرٌ لِلَّذِینَ آمَنُوا، وَکانُوا یتَّقُونَ».
خیلی خوب است. با لحاظ: «وَلَأَجْرُ» و «یتَّقُونَ» نیازمند زحمت و تلاش مضاعف است.
۵۸- «وَجَاءَ إِخْوَةُ یوسُفَ، فَدَخَلُوا عَلَیهِ، فَعَرَفَهُمْ، وَهُمْ لَهُ مُنْکرُونَ».
خوب است. بهسوی آدمی سرشناس و بزرگ میرود اما از آن غفلت دارد. انجام کار نیازمند هوشیاری و هوشمندی است و باید در آن احتیاط و اهتمام داشت و از سادگی و کوتاهی دوری نمود.
صاحب استخاره به اعتبار ذیل میتواند آن را برای فردی نامناسب تشخیص دهد: «وَهُمْ لَهُ مُنْکرُونَ».
۵۹- «وَلَمَّا جَهَّزَهُمْ بِجَهَازِهِمْ قَالَ: ائْتُونِی بِأَخٍ لَکمْ مِنْ أَبِیکمْ، أَلَا تَرَوْنَ أَنِّی أُوفِی الْکیلَ، وَأَنَا خَیرُ الْمُنْزِلِینَ».
بسیار خوب است. درخواست، سیاست و ضیافت در آن است اما مشکلات و گرفتاریها آن را سنگین میکند.
۶۰- «فَإِنْ لَمْ تَأْتُونِی بِهِ فَلَا کیلَ لَکمْ عِنْدِی، وَلَا تَقْرَبُونِ».
خوب است ولی شرط آن قوی، سنگین و سخت است و باید آن را با احتیاط و دقت پیگیر بود.
۶۱- «قَالُوا سَنُرَاوِدُ عَنْهُ أَبَاهُ، وَإِنَّا لَفَاعِلُونَ».
خوب است. به اعتبار حرف استیناف کاری است دیررس و سخت.
اتحاد و همکاری در آن است.
دانش استخاره، ج۳، ص: ۷۷
۶۲- «وَقَالَ لِفِتْیانِهِ: اجْعَلُوا بِضَاعَتَهُمْ فِی رِحَالِهِمْ، لَعَلَّهُمْ یعْرِفُونَهَا إِذَا انْقَلَبُوا إِلَی أَهْلِهِمْ، لَعَلَّهُمْ یرْجِعُونَ».
خیلی خوب است. تمامی آن خیر، برکت و امید است.
۶۳- «فَلَمَّا رَجَعُوا إِلَی أَبِیهِمْ قَالُوا یا أَبَانَا، مُنِعَ مِنَّا الْکیلُ، فَأَرْسِلْ مَعَنَا أَخَانَا نَکتَلْ، وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ».
بسیار خوب است. فقط نیاز به ضمانت دارد.
۶۴- «قَالَ: هَلْ آمَنُکمْ عَلَیهِ إِلَّا کمَا أَمِنْتُکمْ عَلَی أَخِیهِ مِنْ قَبْلُ، فَاللَّهُ خَیرٌ حَافِظاً، وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ».
عالی است و پایانی جمع و وفق دارد.
۶۵- «وَلَمَّا فَتَحُوا مَتَاعَهُمْ وَجَدُوا بِضَاعَتَهُمْ، رُدَّتْ إِلَیهِمْ، قَالُوا: یا أَبَانَا، مَا نَبْغِی هَذِهِ بِضَاعَتُنَا رُدَّتْ إِلَینَا، وَنَمِیرُ أَهْلَنَا، وَنَحْفَظُ أَخَانَا، وَنَزْدَادُ کیلَ بَعِیرٍ، ذَلِک کیلٌ یسِیرٌ».
عالی است. فتح و نعمت غیر منتظره و سود بسیار و ناگهانی به خواهان میرسد.
۶۶- «قَالَ لَنْ أُرْسِلَهُ مَعَکمْ حَتَّی تُؤْتُونِ مَوْثِقاً مِنَ اللَّهِ لَتَأْتُنَّنِی بِهِ إِلَّا أَنْ یحَاطَ بِکمْ، فَلَمَّا آتَوْهُ مَوْثِقَهُمْ قَالَ اللَّهُ عَلَی مَا نَقُولُ وَکیلٌ».
عالی است. کار نیازمند گذاردن وثیقه، گرو و جلب اطمینان است.
۶۷- «وَقَالَ یا بَنِی لَاتَدْخُلُوا مِنْ بَابٍ وَاحِدٍ، وَادْخُلُوا مِنْ أَبْوَابٍ مُتَفَرِّقَةٍ، وَمَا أُغْنِی عَنْکمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَیءٍ، إِنِ الْحُکمُ إِلَّا لِلَّهِ، عَلَیهِ تَوَکلْتُ، وَعَلَیهِ فَلْیتَوَکلِ الْمُتَوَکلُونَ».
خیلی خوب است. کار از روی سیاست انجام میشود: «لَاتَدْخُلُوا مِنْ بَابٍ وَاحِدٍ». حکم و توکل کلی و نه شخصی در آن است و در نتیجه خیرات آن فراوان است.
دانش استخاره، ج۳، ص: ۷۸
۶۸- «وَلَمَّا دَخَلُوا مِنْ حَیثُ أَمَرَهُمْ أَبُوهُمْ مَا کانَ یغْنِی عَنْهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَیءٍ، إِلَّا حَاجَةً فِی نَفْسِ یعْقُوبَ قَضَاهَا، وَإِنَّهُ لَذُو عِلْمٍ لِمَا عَلَّمْنَاهُ، وَلَکنَّ أَکثَرَ النَّاسِ لَایعْلَمُونَ».
بسیار خوب است. البته آیه طولانی است و ذیل آن نیز نکتهای منفی را بیان میدارد ولی تمامی فرازهای پیش از آن برتری دارد.
۶۹- «وَلَمَّا دَخَلُوا عَلَی یوسُفَ آوَی إِلَیهِ أَخَاهُ، قَالَ إِنِّی أَنَا أَخُوک، فَلَا تَبْتَئِسْ بِمَا کانُوا یعْمَلُونَ».
عالی است. آن را میتوان با آسودگی خیال انجام داد. قرب، وصال و اطمینان در آن است.
۷۰- «فَلَمَّا جَهَّزَهُمْ بِجَهَازِهِمْ جَعَلَ السِّقَایةَ فِی رَحْلِ أَخِیهِ ثُمَّ أَذَّنَ مُؤَذِّنٌ أَیتُهَا الْعِیرُ إِنَّکمْ لَسَارِقُونَ».
مشکل اتهام و مانند آن در این کار پیشامد میکند. بد است.
۷۱- «قَالُوا وَأَقْبَلُوا عَلَیهِمْ مَاذَا تَفْقِدُونَ».
خوب نیست. دلنگرانی، فقدان، شرط گذاردن و پیگیری قضایی در آن است.
۷۲- «قَالُوا نَفْقِدُ صُوَاعَ الْمَلِک، وَلِمَنْ جَاءَ بِهِ حِمْلُ بَعِیرٍ، وَأَنَا بِهِ زَعِیمٌ».
خوب نیست.
۷۳- «قَالُوا تَاللَّهِ لَقَدْ عَلِمْتُمْ مَا جِئْنَا لِنُفْسِدَ فِی الْأَرْضِ، وَمَا کنَّا سَارِقِینَ».
۷۴- «قَالُوا فَمَا جَزَاؤُهُ، إِنْ کنْتُمْ کاذِبِینَ».
این دو آیه دارای یک استخاره است.
خوب نیست. تلاش بیهوده و به سختی افتادن را در پی دارد.
۷۵- «قَالُوا جَزَاؤُهُ مَنْ وُجِدَ فِی رَحْلِهِ فَهُوَ جَزَاؤُهُ، کذَلِک نَجْزِی الظَّالِمِینَ».
خوب نیست. خطرناک است. باید از خود مایه بگذارد. کار مورد نظر خالی از زرنگی و حیله نیست.
دانش استخاره، ج۳، ص: ۷۹
۷۶- «فَبَدَأَ بِأَوْعِیتِهِمْ قَبْلَ وِعَاءِ أَخِیهِ، ثُمَّ اسْتَخْرَجَهَا مِنْ وِعَاءِ أَخِیهِ، کذَلِک کدْنَا لِیوسُفَ، مَا کانَ لِیأْخُذَ أَخَاهُ فِی دِینِ الْمَلِک إِلَّا أَنْ یشَاءَ اللَّهُ، نَرْفَعُ دَرَجَاتٍ مَنْ نَشَاءُ، وَفَوْقَ کلِّ ذِی عِلْمٍ عَلِیمٌ».
خیلی خوب است. البته شروع و ظاهر خوبی ندارد اما حکمت و همت را به همراه میآورد.
۷۷- «قَالُوا: إِنْ یسْرِقْ فَقَدْ سَرَقَ أَخٌ لَهُ مِنْ قَبْلُ، فَأَسَرَّهَا یوسُفُ فِی نَفْسِهِ، وَلَمْ یبْدِهَا لَهُمْ، قَالَ: أَنْتُمْ شَرٌّ مَکاناً، وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا تَصِفُونَ».
بسیار بد است: «أَنْتُمْ شَرٌّ مَکاناً». خواهان را گرفتار میسازد.
۷۸- «قَالُوا: یا أَیهَا الْعَزِیزُ، إِنَّ لَهُ أَباً شَیخاً کبِیراً، فَخُذْ أَحَدَنَا مَکانَهُ، إِنَّا نَرَاک مِنَ الْمُحْسِنِینَ».
خوب است اما خالی از زحمت، گرفتاری و درخواست نیست. با فردی محسن و نیکوکردار یا شخصیتی بزرگ مواجه میشود: «أَیهَا الْعَزِیزُ»، از این رو عاقبت و نتیجهای عالی دارد.
۷۹- «قَالَ: مَعَاذَ اللَّهِ أَنْ نَأْخُذَ إِلَّا مَنْ وَجَدْنَا مَتَاعَنَا عِنْدَهُ، إِنَّا إِذاً لَظَالِمُونَ».
خوب نیست. اضطراب، دلهره، گرفتاری و سختگیری دامنگیر خواهان میشود.
۸۰- «فَلَمَّا اسْتَیئَسُوا مِنْهُ خَلَصُوا نَجِیاً قَالَ کبِیرُهُمْ أَلَمْ تَعْلَمُوا أَنَّ أَبَاکمْ قَدْ أَخَذَ عَلَیکمْ مَوْثِقاً مِنَ اللَّهِ وَمِنْ قَبْلُ مَا فَرَّطْتُمْ فِی یوسُفَ فَلَنْ أَبْرَحَ الْأَرْضَ حَتَّی یأْذَنَ لِی أَبِی أَوْ یحْکمَ اللَّهُ لِی وَهُوَ خَیرُ الْحَاکمِینَ».
به اعتبار صدر: «فَلَمَّا اسْتَیئَسُوا مِنْهُ»، دلهره، اضطراب، نگرانی و استرس در کار وجود دارد ولی پایان آن بسیار خوب است.
۸۱- «ارْجِعُوا إِلَی أَبِیکمْ، فَقُولُوا یا أَبَانَا، إِنَّ ابْنَک سَرَقَ، وَمَا شَهِدْنَا إِلَّا بِمَا عَلِمْنَا، وَمَا کنَّا لِلْغَیبِ حَافِظِینَ».
اتهاماتی در ابتدای کار به خواهان وارد میشود ولی کار چنان بسته و
دانش استخاره، ج۳، ص: ۸۰
اجرایی میگردد که کسی به آن توجهی نمیکند و پایان نیکی دارد. شروع آن اضطرابآور و سخت است.
۸۲- «وَاسْأَلِ الْقَرْیةَ الَّتِی کنَّا فِیهَا، وَالْعِیرَ الَّتِی أَقْبَلْنَا فِیهَا، وَإِنَّا لَصَادِقُونَ».
خوب است. به اعتبار سؤالی که در صدر آیه است کار سخت، سنگین و اضطرابآور است اما پایان آن به صدق ختم میشود، بر این اساس خوب است.
۸۳- «قَالَ: بَلْ سَوَّلَتْ لَکمْ أَنْفُسُکمْ أَمْراً، فَصَبْرٌ جَمِیلٌ، عَسَی اللَّهُ أَنْ یأْتِینِی بِهِمْ جَمِیعاً، إِنَّهُ هُوَ الْعَلِیمُ الْحَکیمُ».
عالی اما دیربازده و سخت است و صبوری فراوانی میطلبد.
۸۴- «وَتَوَلَّی عَنْهُمْ، وَقَالَ: یا أَسَفَی عَلَی یوسُفَ، وَابْیضَّتْ عَینَاهُ مِنَ الْحُزْنِ، فَهُوَ کظِیمٌ».
خوب نیست. نگرانی، اضطراب، غم، فراق و حوادث خطرناک خواهان را تهدید میکند و باید آن را رها کند؛ هرچند باطنی نیک دارد.
۸۵- «قَالُوا تَاللَّهِ تَفْتَأُ تَذْکرُ یوسُفَ حَتَّی تَکونَ حَرَضاً أَوْ تَکونَ مِنَ الْهَالِکینَ».
بد است. هلاکت، فراق، پریشانی و نگرانی در آن پدید میآید و به افرادی بیگانه دچار میشود.
۸۶- «قَالَ إِنَّمَا أَشْکو بَثِّی وَحُزْنِی إِلَی اللَّهِ، وَأَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ مَا لَاتَعْلَمُونَ».
شروعی پر زحمت و همراه با مشکلات و اضطراب دارد اما کاری خوب است و به خیر، برکت، شکوفایی و بالندگی پایان میپذیرد.
۸۷- «یا بَنِی، اذْهَبُوا، فَتَحَسَّسُوا مِنْ یوسُفَ وَأَخِیهِ، وَلَا تَیئَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ، إِنَّهُ لَاییئَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْکافِرُونَ».
خوب است. با آن که گرفتاری، سختی، مشکلات و تشویش و اضطراب آن فراوان است اما امیدواری و معنویت را نیز دارد و امور معنوی این کار بر سود دنیوی آن افزون است.
دانش استخاره، ج۳، ص: ۸۱
۸۸- «فَلَمَّا دَخَلُوا عَلَیهِ قَالُوا: یا أَیهَا الْعَزِیزُ، مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ، وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُزْجَاةٍ، فَأَوْفِ لَنَا الْکیلَ، وَتَصَدَّقْ عَلَینَا، إِنَّ اللَّهَ یجْزِی الْمُتَصَدِّقِینَ».
بد است. خواهان به خواری، پستی و سستی دچار میگردد و بهرهای اندک از این کار میبرد: «وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُزْجَاةٍ».
۸۹- «قَالَ: هَلْ عَلِمْتُمْ مَا فَعَلْتُمْ بِیوسُفَ وَأَخِیهِ، إِذْ أَنْتُمْ جَاهِلُونَ».
بد است. مصیبت، بیوفایی و افتادگی خواهان را سبب میشود؛ چرا که یوسف پیامبر علیه السلام گناه برادران را به رخ آنان میکشد و کریمانه از آن در نمیگذرد.
۹۰- «قَالُوا: أَئِنَّک لَأَنْتَ یوسُفُ؟ قَالَ: أَنَا یوسُفُ، وَهَذَا أَخِی، قَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَینَا، إِنَّهُ مَنْ یتَّقِ وَیصْبِرْ، فَإِنَّ اللَّهَ لَایضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ».
خوب است. تصفیه حساب شخصی، به رخ کشیدن و خجالت زده شدن در کار مورد نظر هست اما با توجه به ذیل آیه، زیان و ضرری در آن نیست: «فَإِنَّ اللَّهَ لَایضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ».
۹۱- «قَالُوا: تَاللَّهِ لَقَدْ آثَرَک اللَّهُ عَلَینَا، وَإِنْ کنَّا لَخَاطِئِینَ».
ضرر و زیان در این کار وجود دارد ولی خوب است.
۹۲- «قَالَ لَاتَثْرِیبَ عَلَیکمُ الْیوْمَ، یغْفِرُ اللَّهُ لَکمْ، وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ».
خوب است اما خالی از دردسر و گرفتاری نیست.
۹۳- «اذْهَبُوا بِقَمِیصِی هَذَا، فَأَلْقُوهُ عَلَی وَجْهِ أَبِی، یأْتِ بَصِیراً، وَأْتُونِی بِأَهْلِکمْ أَجْمَعِینَ».
خیلی خوب است. شادی و سرور، وحدت، خیرات و کمالات و رفع مشکلات را مژده میدهد.
۹۴- «وَلَمَّا فَصَلَتِ الْعِیرُ قَالَ أَبُوهُمْ: إِنِّی لَأَجِدُ رِیحَ یوسُفَ، لَوْلَا أَنْ تُفَنِّدُونِ».
بسیار خوب است.
دانش استخاره، ج۳، ص: ۸۲
۹۵- «قَالُوا: تَاللَّهِ، إِنَّک لَفِی ضَلَالِک الْقَدِیمِ».
خوب نیست. کدورت ایجاد میشود.
۹۶- «فَلَمَّا أَنْ جَاءَ الْبَشِیرُ أَلْقَاهُ عَلَی وَجْهِهِ، فَارْتَدَّ بَصِیراً، قَالَ أَلَمْ أَقُلْ لَکمْ إِنِّی أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ مَا لَاتَعْلَمُونَ».
عالی است. نعمت غیر منتظره به خواهان میرسد.
۹۷- «قَالُوا: یا أَبَانَا، اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا، إِنَّا کنَّا خَاطِئِینَ».
خوب متوسط است. فراق و تشویش خاطر را با خود دارد.
۹۸- «قَالَ: سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَکمْ رَبِّی، إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ».
خوب است. وعدهٔ جبران خسارت است.
۹۹- «فَلَمَّا دَخَلُوا عَلَی یوسُفَ آوَی إِلَیهِ أَبَوَیهِ، وَقَالَ: ادْخُلُوا مِصْرَ، إِنْ شَاءَ اللَّهُ آمِنِینَ».
عالی است. بر فردی کریم و محسن در مکانی پر خیر و برکت وارد میشود.
۱۰۰- «وَرَفَعَ أَبَوَیهِ عَلَی الْعَرْشِ، وَخَرُّوا لَهُ سُجَّداً، وَقَالَ: یا أَبَتِ، هَذَا تَأْوِیلُ رُؤْیای مِنْ قَبْلُ، قَدْ جَعَلَهَا رَبِّی حَقّاً، وَقَدْ أَحْسَنَ بِی، إِذْ أَخْرَجَنِی مِنَ السِّجْنِ، وَجَاءَ بِکمْ مِنَ الْبَدْوِ مِنْ بَعْدِ أَنْ نَزَغَ الشَّیطَانُ بَینِی وَبَینَ إِخْوَتِی، إِنَّ رَبِّی لَطِیفٌ لِمَا یشَاءُ، إِنَّهُ هُوَ الْعَلِیمُ الْحَکیمُ».
خیلی خوب است ولی کاری است که به درازا میکشد و طولانی است. عاطفه، تصفیه حساب، حرمت و بسیاری چیزهای دیگر که در یک مجلس اتفاق افتاده کار را خسته کننده مینماید.
۱۰۱- «رَبِّ، قَدْ آتَیتَنِی مِنَ الْمُلْک، وَعَلَّمْتَنِی مِنْ تَأْوِیلِ الْأَحَادِیثِ، فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ، أَنْتَ وَلِیی فِی الدُّنْیا وَالْآَخِرَةِ، تَوَفَّنِی مُسْلِماً، وَأَلْحِقْنِی بِالصَّالِحِینَ».
بسیار خوب است. معنویت، باطن، علم، صفا و صداقت در آن است و نفع آن عمومی است.
دانش استخاره، ج۳، ص: ۸۳
۱۰۲- «ذَلِک مِنْ أَنْبَاءِ الْغَیبِ، نُوحِیهِ إِلَیک، وَمَا کنْتَ لَدَیهِمْ؛ إِذْ أَجْمَعُوا أَمْرَهُمْ، وَهُمْ یمْکرُونَ».
خوب است، گرچه به خوشی پایان نمیپذیرد.
۱۰۳- «وَمَا أَکثَرُ النَّاسِ، وَلَوْ حَرَصْتَ بِمُؤْمِنِینَ».
خوب نیست. خیری ندارد و ناامید کننده است.
۱۰۴- «وَمَا تَسْأَلُهُمْ عَلَیهِ مِنْ أَجْرٍ، إِنْ هُوَ إِلَّا ذِکرٌ لِلْعَالَمِینَ».
خوب است.
۱۰۵- «وَکأَینْ مِنْ آیةٍ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ یمُرُّونَ عَلَیهَا وَهُمْ عَنْهَا مُعْرِضُونَ».
خیلی بد است. سود و بهرهای دنیایی در آن نیست. غفلت و عناد نیز میآورد.
۱۰۶- «وَمَا یؤْمِنُ أَکثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَهُمْ مُشْرِکونَ».
خوب نیست. کاری است منفی و آلوده.
۱۰۷- «أَفَأَمِنُوا أَنْ تَأْتِیهُمْ غَاشِیةٌ مِنْ عَذَابِ اللَّهِ، أَوْ تَأْتِیهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً، وَهُمْ لَا یشْعُرُونَ».
بسیار بد است. تهدید، عذاب، گرفتاری، سیاهی هلاکت و نادانی در آن است.
۱۰۸- «قُلْ: هَذِهِ سَبِیلِی، أَدْعُو إِلَی اللَّهِ عَلَی بَصِیرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِی، وَسُبْحَانَ اللَّهِ، وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِکینَ».
بسیار خوب است. البته رونقی ندارد و محدود است؛ زیرا میفرماید:
«وَمَنِ اتَّبَعَنِی». خواهان در این کار از آلودگی بهدور است.
۱۰۹- «وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِک إِلَّا رِجَالًا نُوحِی إِلَیهِمْ مِنْ أَهْلِ الْقُرَی، أَفَلَمْ یسِیرُوا فِی الْأَرْضِ، فَینْظُرُوا کیفَ کانَ عَاقِبَةُ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ، وَلَدَارُ الْآَخِرَةِ خَیرٌ لِلَّذِینَ اتَّقَوْا، أَفَلَا تَعْقِلُونَ».
خیلی خوب است، اما بدون مشکلات نیست.
دانش استخاره، ج۳، ص: ۸۴
۱۱۰- «حَتَّی إِذَا اسْتَیئَسَ الرُّسُلُ، وَظَنُّوا أَنَّهُمْ قَدْ کذِبُوا، جَاءَهُمْ نَصْرُنَا، فَنُجِّی مَنْ نَشَاءُ، وَلَا یرَدُّ بَأْسُنَا عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمِینَ».
خوب است. درگیری و گرفتاری نیز دارد ولی زمینههای لازم برای رفع آن فراهم میآید و مشکلات آن محدود است.
۱۱۱- «لَقَدْ کانَ فِی قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِأُولِی الْأَلْبَابِ، مَا کانَ حَدِیثاً یفْتَرَی، وَلَکنْ تَصْدِیقَ الَّذِی بَینَ یدَیهِ، وَتَفْصِیلَ کلِّ شَیءٍ، وَهُدًی وَرَحْمَةً لِقَوْمٍ یؤْمِنُونَ».
عالی است. خیر، برکت، صفا و صداقت میآورد. باید توجه داشت این سوره با استخارهای خوب شروع میشود و با استخارهای بهتر از آن پایان میپذیرد که این امر در استخاره به سورهها و نه آیهها حایز اهمیت است. ما در این کتاب از استخاره به سورههای قرآن کریم چیزی نگفتهایم و ان شاءاللَّه این آیندگان در زمانی دور خواهند بود که از آن سخن خواهند گفت. البته در جلد پنجم، برخي امور مربوط به آن را خواهيم گفت.
دانش استخاره، ج۳، ص: ۸۵
سورهٔ رعد
۱- «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ، المر، تِلْک آیاتُ الْکتَابِ، وَالَّذِی أُنْزِلَ إِلَیک مِنْ رَبِّک الْحَقُّ، وَلَکنَّ أَکثَرَ النَّاسِ لَایؤْمِنُونَ».
باید توجه داشت در سورهٔ رعد از مظاهر طبیعی بسیار یاد میشود.
شمار فراوانی از آیات این سوره بر نظمی که در پدیدههای طبیعی نهفته است آگاهی میدهد و بر دقت بر حکمت و اندیشهورزی در آن تأکید مینماید.
اما استخارهٔ این آیه چنین است: کار مورد نظر خوب است و باطنی نیکو دارد ولی ظاهر آن خوشایند نیست، از این رو مورد استقبال خواهان قرار نمیگیرد؛ هرچند امری لازم است و باید انجام شود. کار دارای اهمیت، استحکام و قوت است ولی از آن نتیجهای در خور نمیگیرد و باطن کار بر ظاهر آن افزونی دارد؛ زیرا میفرماید: «وَلَکنَّ أَکثَرَ النَّاسِ لَا یؤْمِنُونَ».
۲- «اللَّهُ الَّذِی رَفَعَ السَّمَاوَاتِ بِغَیرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا، ثُمَّ اسْتَوَی عَلَی الْعَرْشِ، وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ، کلٌّ یجْرِی لِأَجَلٍ مُسَمًّی، یدَبِّرُ الْأَمْرَ، یفَصِّلُ الْآَیاتِ، لَعَلَّکمْ بِلِقَاءِ رَبِّکمْ تُوقِنُونَ».
بسیار خوب است. البته پیچیده و سنگین میباشد؛ زیرا در ذیل آیه:
«لَعَلَّکمْ» و نیز: «تُوقِنُونَ» آمده است.
دانش استخاره، ج۳، ص: ۸۶
«رَفَعَ السَّمَاوَاتِ بِغَیرِ عَمَدٍ»: کار مورد نظر از لحاظ باطن قویتر است و ظاهر روشن و آشکاری ندارد. «وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ»: روند انجام کار طبیعی است و محدود نیز میباشد.
«یدَبِّرُ الْأَمْرَ، یفَصِّلُ الْآَیاتِ»: کاری است داری حساب و مهندسی طرح و برنامه ولی به همین میزان سنگین، محکم و قوی است.
۳- «وَهُوَ الَّذِی مَدَّ الْأَرْضَ، وَجَعَلَ فِیهَا رَوَاسِی وَأَنْهَاراً، وَمِنْ کلِّ الثَّمَرَاتِ جَعَلَ فِیهَا زَوْجَینِ اثْنَینِ، یغْشِی اللَّیلَ النَّهَارَ، إِنَّ فِی ذَلِک لَآَیاتٍ لِقَوْمٍ یتفکرُونَ».
بسیار خوب است. روند کار طبیعی و محکم است اما سنگینی آن نیز محسوس و آشکار است.
۴- «وَفِی الْأَرْضِ قِطَعٌ مُتَجَاوِرَاتٌ، وَجَنَّاتٌ مِنْ أَعْنَابٍ، وَزَرْعٌ، وَنَخِیلٌ صِنْوَانٌ، وَغَیرُ صِنْوَانٍ، یسْقَی بِمَاءٍ وَاحِدٍ، وَنُفَضِّلُ بَعْضَهَا عَلَی بَعْضٍ فِی الْأُکلِ، إِنَّ فِی ذَلِک لَآَیاتٍ لِقَوْمٍ یعْقِلُونَ».
خیلی خوب است. نعمتهای گوناگون و متفاوتی که همه مترقبه و قابل انتظار است را ارزانی خواهان میدارد. امری طبیعی، واقعی و منظم است. قابل محاسبه است و چون حساببردار است سنگین نیز میباشد.
۵- «وَإِنْ تَعْجَبْ فَعَجَبٌ قَوْلُهُمْ أَئِذَا کنَّا تُرَاباً أَئِنَّا لَفِی خَلْقٍ جَدِیدٍ أُولَئِک الَّذِینَ کفَرُوا بِرَبِّهِمْ وَأُولَئِک الْأَغْلَالُ فِی أَعْنَاقِهِمْ وَأُولَئِک أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ».
بسیار بد است. امری سنگین، طبیعی، واقعی و مطابق فطرت است که افرادی که واقعگرا نیستند را به زمین میزند. خیر این کار تمام شده و چیز دیگری در آن نیست تا کسی بتواند آن را دنبال کند یا دستکم این کار برای خواهان نتیجهبخش نیست؛ هرچند ممکن است برای دیگری چنین نباشد.
دانش استخاره، ج۳، ص: ۸۷
۶- «وَیسْتَعْجِلُونَک بِالسَّیئَةِ قَبْلَ الْحَسَنَةِ، وَقَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِمُ الْمَثُلَاتُ، وَإِنَّ رَبَّک لَذُو مَغْفِرَةٍ لِلنَّاسِ عَلَی ظُلْمِهِمْ، وَإِنَّ رَبَّک لَشَدِیدُ الْعِقَابِ».
خیلی بد است. اضطراب، اختلال و بینظمی در آن است و پایانی خطرناک دارد: «وَإِنَّ رَبَّک لَشَدِیدُ الْعِقَابِ».
۷- «وَیقُولُ الَّذِینَ کفَرُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَیهِ آیةٌ مِنْ رَبِّهِ، إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرٌ، وَلِکلِّ قَوْمٍ هَادٍ».
دو استخاره در این آیه است که نخست آن سخت و بد است و دومی آن بسیار خوب است.
۸- «اللَّهُ یعْلَمُ مَا تَحْمِلُ کلُّ أُنْثَی، وَمَا تَغِیضُ الْأَرْحَامُ، وَمَا تَزْدَادُ، وَکلُّ شَیءٍ عِنْدَهُ بِمِقْدَارٍ».
بسیار خوب است. کار روندی یکنواخت ندارد و شدت و ضعف و برتری و پستی و کمی و افزونی پیدا میکند که لازمهٔ آن داشتن روندی طبیعی و برخوردار بودن از مقدار و اندازه است.
۹- «عالِمُ الْغَیبِ وَالشَّهَادَةِ، الْکبِیرُ، الْمُتَعَالِ».
بسیار عالی است. علم، قدرت، صلابت و نیز چهار نام از نامهای مبارک پروردگار با تعلّقی غیبی در آن است. کاری است خوش باطن، خوش دست و پر خیر و برکت که هیچ عارضهٔ سوء و هیچ مشکل و گرفتاری ندارد.
۱۰- «سَوَاءٌ مِنْکمْ مَنْ أَسَرَّ الْقَوْلَ وَمَنْ جَهَرَ بِهِ، وَمَنْ هُوَ مُسْتَخْفٍ بِاللَّیلِ وَسَارِبٌ بِالنَّهَارِ».
خوب است. کاری است که مشکلات و گرفتاریهایی در آن به وجود میآید. رشد آن ضعیف و کاری عادی و معمولی است.
۱۱- «لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِنْ بَینِ یدَیهِ وَمِنْ خَلْفِهِ، یحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ، إِنَّ اللَّهَ لَا یغَیرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّی یغَیرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ، وَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوءاً فَلَا مَرَدَّ لَهُ، وَمَا
دانش استخاره، ج۳، ص: ۸۸
لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَالٍ».
دو استخاره است. آیهٔ نخست بسیار خوب و سخت است. کار حافظ، مواظب و مراقبی دقیق دارد و امری اعطایی است. باید دقت کرد و مواظب بود تا کار به سلامت و با رعایت اصول و قواعد انجام شود.
استخارهٔ دوم آن خوب نیست.
۱۲- «هُوَ الَّذِی یرِیکمُ الْبَرْقَ خَوْفاً وَطَمَعاً، وَینْشِیءُ السَّحَابَ الثِّقَالَ».
پایان آن خوب است ولی ترس، خوف، گرفتاری و خسارت نیز با آن است.
۱۳- «وَیسَبِّحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ، وَالْمَلَائِکةُ مِنْ خِیفَتِهِ، وَیرْسِلُ الصَّوَاعِقَ، فَیصِیبُ بِهَا مَنْ یشَاءُ، وَهُمْ یجَادِلُونَ فِی اللَّهِ، وَهُوَ شَدِیدُ الْمِحَالِ».
خیلی سخت و سنگین است و پایان بسیار بدی دارد. خطرات فراوانی دارد و شاید مرگ، تصادف، سرطان و مانند آن را با توجه به اقتدار الهی در پی داشته باشد: «وَهُوَ شَدِیدُ الْمِحَالِ».
۱۴- «لَهُ دَعْوَةُ الْحَقِّ، وَالَّذِینَ یدْعُونَ مِنْ دُونِهِ لَایسْتَجِیبُونَ لَهُمْ بِشَیءٍ إِلَّا کبَاسِطِ کفَّیهِ إِلَی الْمَاءِ، لِیبْلُغَ فَاهُ، وَمَا هُوَ بِبَالِغِهِ، وَمَا دُعَاءُ الْکافِرِینَ إِلَّا فِی ضَلَالٍ».
خیلی بد است و خواهان هرچه تلاش نماید هیچ نتیجهای نمیبیند و نهتنها زحمات وی هدر میرود بلکه گمراه نیز میگردد.
۱۵- «وَلِلَّهِ یسْجُدُ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعاً وَکرْهاً، وَظِلَالُهُمْ بِالْغُدُوِّ وَالْآَصَالِ».
بسیار خوب است. نظم در آن است.
۱۶- «قُلْ مَنْ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ، قُلِ اللَّهُ، قُلْ أَفَاتَّخَذْتُمْ مِنْ دُونِهِ أَوْلِیاءَ لَا یمْلِکونَ لِأَنْفُسِهِمْ نَفْعاً وَلَا ضَرّاً، قُلْ هَلْ یسْتَوِی الْأَعْمَی وَالْبَصِیرُ أَمْ هَلْ تَسْتَوِی الظُّلُمَاتُ وَالنُّورُ، أَمْ جَعَلُوا لِلَّهِ شُرَکاءَ خَلَقُوا کخَلْقِهِ فَتَشَابَهَ الْخَلْقُ
دانش استخاره، ج۳، ص: ۸۹
عَلَیهِمْ، قُلِ اللَّهُ خَالِقُ کلِّ شَیءٍ، وَهُوَ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ».
خوب است. انجام آن نیازمند سلامت در کار و دقت است و چنانچه خواهان آن را با سلامت و دقت انجام ندهد شکست وی حتمی است.
کاری است سنگین که باید از روی حکمت انجام شود و امری مرحمتی و اعطایی نیست.
۱۷- «أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً، فَسَالَتْ أَوْدِیةٌ بِقَدَرِهَا، فَاحْتَمَلَ السَّیلُ زَبَداً رَابِیاً، وَمِمَّا یوقِدُونَ عَلَیهِ فِی النَّارِ ابْتِغَاءَ حِلْیةٍ أَوْ مَتَاعٍ زَبَدٌ مِثْلُهُ، کذَلِک یضْرِبُ اللَّهُ الْحَقَّ وَالْبَاطِلَ، فَأَمَّا الزَّبَدُ فَیذْهَبُ جُفَاءً، وَأَمَّا مَا ینْفَعُ النَّاسَ فَیمْکثُ فِی الْأَرْضِ، کذَلِک یضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ».
قرار دادن معیار و ملاکهای طبیعی است، از این رو سنگین، پیچیده، سخت و بلند است ولی خوب است؛ چرا که از طبیعت سخن میگوید.
۱۸- «لِلَّذِینَ اسْتَجَابُوا لِرَبِّهِمُ الْحُسْنَی، وَالَّذِینَ لَمْ یسْتَجِیبُوا لَهُ، لَوْ أَنَّ لَهُمْ مَا فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً، وَمِثْلَهُ مَعَهُ لَافْتَدَوْا بِهِ، أُولَئِک لَهُمْ سُوءُ الْحِسَابِ، وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ، وَبِئْسَ الْمِهَادُ».
دو استخاره است. استخارهٔ نخست آن فراز: «لِلَّذِینَ اسْتَجَابُوا لِرَبِّهِمُ الْحُسْنَی» است که خوب است و استخارهٔ دوم آن بسیار بد است. کاری است خطرناک که شکست آن حتمی است و خواهان را به نابودی میکشاند.
۱۹- «أَفَمَنْ یعْلَمُ أَنَّمَا أُنْزِلَ إِلَیک مِنْ رَبِّک الْحَقُّ کمَنْ هُوَ أَعْمَی، إِنَّمَا یتَذَکرُ أُولُو الْأَلْبَابِ».
خوب است. مقایسه در آن است و نیاز آن است که به سلامت و با همت، دقت و احتیاط انجام شود وگرنه نتیجهبخش نخواهد بود.
۲۰- «الَّذِینَ یوفُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَلَا ینْقُضُونَ الْمِیثَاقَ».
خوب است.
دانش استخاره، ج۳، ص: ۹۰
۲۱- «وَالَّذِینَ یصِلُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یوصَلَ، وَیخْشَوْنَ رَبَّهُمْ، وَیخَافُونَ سُوءَ الْحِسَابِ».
باید پیگیر کار بود و آن را با دقت انجام داد تا به نتیجه رسید. کاری است سخت و اضطرابآور و خطرآفرین اما خوب.
۲۲- «وَالَّذِینَ صَبَرُوا ابْتِغَاءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ، وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ، وَأَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرّاً وَعَلَانِیةً، وَیدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّیئَةَ، أُولَئِک لَهُمْ عُقْبَی الدَّارِ».
خیلی خوب اما سنگین است.
۲۳- «جَنَّاتُ عَدْنٍ، یدْخُلُونَهَا وَمَنْ صَلَحَ مِنْ آبَائِهِمْ وَأَزْوَاجِهِمْ وَذُرِّیاتِهِمْ، وَالْمَلَائِکةُ یدْخُلُونَ عَلَیهِمْ مِنْ کلِّ بَابٍ».
عالی است. کار مورد نظر دارای خیرات قهری و غیر منتظره است.
۲۴- «سَلَامٌ عَلَیکمْ بِمَا صَبَرْتُمْ، فَنِعْمَ عُقْبَی الدَّارِ».
عالی است. کاری است که زحمت و تلاشی را لازم ندارد و نتیجهبخش است. البته، کاری سخت و سنگین است.
۲۵- «وَالَّذِینَ ینْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِیثَاقِهِ، وَیقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یوصَلَ، وَیفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ، أُولَئِک لَهُمُ اللَّعْنَةُ، وَلَهُمْ سُوءُ الدَّارِ».
بسیار بد است. نقض و قطع و لعنت در آن است. گرفتار زشتی، پلیدی و افراد ناآرام و بد خلق میشود.
۲۶- «اللَّهُ یبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یشَاءُ، وَیقْدِرُ، وَفَرِحُوا بِالْحَیاةِ الدُّنْیا، وَمَا الْحَیاةُ الدُّنْیا فِی الْآَخِرَةِ إِلَّا مَتَاعٌ».
ظاهر آن خوب است. کاری محدود و متوسط که باطنِ چندان خوشی ندارد.
۲۷- «وَیقُولُ الَّذِینَ کفَرُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَیهِ آیةٌ مِنْ رَبِّهِ، قُلْ إِنَّ اللَّهَ یضِلُّ مَنْ یشَاءُ، وَیهْدِی إِلَیهِ مَنْ أَنَابَ».
خوب نیست. قول و کفر در آن است؛ یعنی هم سخت است و هم
دانش استخاره، ج۳، ص: ۹۱
نتیجهای ندارد و خیر اندکی که در آن است معلوم نیست نصیب چه کسی میشود.
۲۸- «الَّذِینَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکرِ اللَّهِ، أَلَا بِذِکرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ».
بسیار خوب است. جمعیت، اطمینان و قلب در آنبهکاررفته؛ بنابراین، کاری است محکم، گسترده، قوی و ماندگار که باید با توجه انجام شود.
۲۹- «الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ طُوبَی لَهُمْ، وَحُسْنُ مَآَبٍ».
خیلی خوب است. عمل و زحمت را لازم دارد.
۳۰- «کذَلِک أَرْسَلْنَاک فِی أُمَّةٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهَا أُمَمٌ، لِتَتْلُوَ عَلَیهِمُ الَّذِی أَوْحَینَا إِلَیک، وَهُمْ یکفُرُونَ بِالرَّحْمَنِ، قُلْ هُوَ رَبِّی، لَاإِلَهَ إِلَّا هُوَ، عَلَیهِ تَوَکلْتُ، وَإِلَیهِ مَتَابِ».
ابتدای آن با زحمت، گرفتاری و سختی همراه است ولی با تحمل سختیها و با همت و قدرت میتوان فرجامی نیک را برای آن رقم زد.
«أُمَّةٍ»: کار سخت و سنگین است و انجام آن تنها با اعمال قدرت و همت ممکن است.
۳۱- «وَلَوْ أَنَّ قُرْآناً سُیرَتْ بِهِ الْجِبَالُ أَوْ قُطِّعَتْ بِهِ الْأَرْضُ أَوْ کلِّمَ بِهِ الْمَوْتَی بَلْ لِلَّهِ الْأَمْرُ جَمِیعاً أَفَلَمْ ییئَسِ الَّذِینَ آمَنُوا أَنْ لَوْ یشَاءُ اللَّهُ لَهَدَی النَّاسَ جَمِیعاً وَلَا یزَالُ الَّذِینَ کفَرُوا تُصِیبُهُمْ بِمَا صَنَعُوا قَارِعَةٌ أَوْ تَحُلُّ قَرِیباً مِنْ دَارِهِمْ حَتَّی یأْتِی وَعْدُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لَایخْلِفُ الْمِیعَادَ».
خیلی بد است. آیه طولانی است. بسیار سخت، سنگین و پر از گرفتاری و مانع است و باید آن را ترک کرد. برای ترک آن نمیتوان استخارهای دیگر گرفت.
۳۲- «وَلَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِنْ قَبْلِک فَأَمْلَیتُ لِلَّذِینَ کفَرُوا ثُمَّ أَخَذْتُهُمْ فَکیفَ کانَ عِقَابِ».
خیلی بد است. سرگردانی، اضطراب، سخره شدن و عذاب در آن به سرعت دیده میشود.
دانش استخاره، ج۳، ص: ۹۲
۳۳- «أَفَمَنْ هُوَ قَائِمٌ عَلَی کلِّ نَفْسٍ بِمَا کسَبَتْ، وَجَعَلُوا لِلَّهِ شُرَکاءَ، قُلْ سَمُّوهُمْ أَمْ تُنَبِّئُونَهُ بِمَا لَایعْلَمُ فِی الْأَرْضِ أَمْ بِظَاهِرٍ مِنَ الْقَوْلِ، بَلْ زُینَ لِلَّذِینَ کفَرُوا مَکرُهُمْ، وَصُدُّوا عَنِ السَّبِیلِ، وَمَنْ یضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ».
بسیار بد است. خواهان نمیداند در انجام این کار با چه کسی مواجه میشود و به او مکر زده میشود. پر زحمت، خطرناک، حرمان آور و بینتیجه است.
۳۴- «لَهُمْ عَذَابٌ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا، وَلَعَذَابُ الْآَخِرَةِ أَشَقُّ، وَمَا لَهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَاقٍ».
خیلی بد است. مخاطرهآمیز است و در دامی گرفتار میشود که کسی نمیتواند مددکار وی گردد و نتیجهای نیز ندارد.
۳۵- «مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِی وُعِدَ الْمُتَّقُونَ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ، أُکلُهَا دَائِمٌ، وَظِلُّهَا، تِلْک عُقْبَی الَّذِینَ اتَّقَوْا، وَعُقْبَی الْکافِرِینَ النَّارُ».
بسیار خوب اما خطرناک است و باید با احتیاط و دور از غفلت آن را انجام داد. از خودستایی باید پرهیز داشت وگرنه شکست میخورد و سخت پریشان میشود.
۳۶- «وَالَّذِینَ آتَینَاهُمُ الْکتَابَ یفْرَحُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَیک، وَمِنَ الْأَحْزَابِ مَنْ ینْکرُ بَعْضَهُ، قُلْ إِنَّمَا أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ، وَلَا أُشْرِک بِهِ، إِلَیهِ أَدْعُو، وَإِلَیهِ مَآَبِ».
خوب است. در ابتدای کار با موانع و گرفتاریهای طبیعی برخورد میکند ولی با رویکردی سالم و درست میتواند آن را نتیجهبخش سازد.
۳۷- «وَکذَلِک أَنْزَلْنَاهُ حُکماً عَرَبِیاً وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَمَا جَاءَک مِنَ الْعِلْمِ مَا لَک مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِی وَلَا وَاقٍ».
خوب است. حکم ملموس و عینی دارد اما تهدید و گرفتاری نیز با آن است.
دانش استخاره، ج۳، ص: ۹۳
۳۸- «وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلًا مِنْ قَبْلِک، وَجَعَلْنَا لَهُمْ أَزْوَاجاً وَذُرِّیةً، وَمَا کانَ لِرَسُولٍ أَنْ یأْتِی بِآَیةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ، لِکلِّ أَجَلٍ کتَابٌ».
خوب است. در انجام آن ناهماهنگیهایی پیش میآید.
«وَجَعَلْنَا»: کار مورد نظر روندی پیشرو دارد.
«إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ»: کاری دیربازده و سخت است و برای رسیدن به نتیجه، همت بلند را میطلبد.
«لِکلِّ أَجَلٍ کتَابٌ»: کار محدودیتهایی دارد.
۳۹- «یمْحُوا اللَّهُ مَا یشَاءُ وَیثْبِتُ، وَعِنْدَهُ أُمُّ الْکتَابِ».
خیلی خوب است. باید در انجام آن سرعت و عجله داشت و هرگونه اهمالی به آن آسیب میرساند.
۴۰- «وَإِنْ مَا نُرِینَّک بَعْضَ الَّذِی نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّینَّک، فَإِنَّمَا عَلَیک الْبَلَاغُ، وَعَلَینَا الْحِسَابُ».
خوب است. کاری است که با زحمت، گرفتاری و موانع بسیار شروع میشود اما انجام شدنی است و باید با همت و تلاش و کوشش پیگیر آن بود.
۴۱- «أَوَلَمْ یرَوْا أَنَّا نَأْتِی الْأَرْضَ نَنْقُصُهَا مِنْ أَطْرَافِهَا، وَاللَّهُ یحْکمُ، لَامُعَقِّبَ لِحُکمِهِ، وَهُوَ سَرِیعُ الْحِسَابِ».
خوب نیست. روند فرسایشی آن خواهان را چنان گرفتار میسازد که راه گریز و چارهای برای او نمیگذارد و او مجبور میشود آن را دنبال کند:
«لَا مُعَقِّبَ لِحُکمِهِ».
۴۲- «وَقَدْ مَکرَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ، فَلِلَّهِ الْمَکرُ جَمِیعاً، یعْلَمُ مَا تَکسِبُ کلُّ نَفْسٍ، وَسَیعْلَمُ الْکفَّارُ لِمَنْ عُقْبَی الدَّارِ».
خیلی بد است. مکر، زحمت، اضطراب، انتظار و شکست در آن است.
دانش استخاره، ج۳، ص: ۹۴
۴۳- «وَیقُولُ الَّذِینَ کفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلًا، قُلْ کفَی بِاللَّهِ شَهِیداً بَینِی وَبَینَکمْ وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکتَابِ».
عالی و سنگین است. شروع آن زحمت و سختی دارد.
استخارهٔ آخرین آیهٔ سورهٔ رعد با نخستین آیهٔ آن در خوبی مشترک است. حروف مقطعهٔ آن تعبیر دیگری از: «وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکتَابِ» است و دیگر فرازها نیز هر یک با تعبیر دیگری آمده و تنها در استخاره انعکاس دارد به این معنا که صدر آیهٔ نخست خوب و در اینجا بد و ذیل آن بد و در این آیه خوب است.
دانش استخاره، ج۳، ص: ۹۵
سورهٔ ابراهیم
۱- «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ، الر، کتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَیک، لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَی النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ، إِلَی صِرَاطِ الْعَزِیزِ الْحَمِیدِ».
عالی است. کاری است پیچیده، سنگین، دارای اهمیت. وصول، نور، ثبات، صلابت، نصرت، معنویت، صفا و صداقت در آن است. برای کارهای مشارکتی و بهویژه ازدواج بسیار نیکوست.
«کتَابٌ»: کاری قانونمند است.
۲- «اللَّهِ الَّذِی لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ، وَوَیلٌ لِلْکافِرِینَ مِنْ عَذَابٍ شَدِیدٍ».
بسیار بد است. شروع و ظاهر کار بسیار عالی مینماید اما همین ظاهر نیکو سلب خیر میکند و افزون بر آن، به هیچ وجه عاقبت خوشی ندارد و خواهان را به مشکلات، درگیری، تعارض و اختلاف دچار میسازد.
۳- «الَّذِینَ یسْتَحِبُّونَ الْحَیاةَ الدُّنْیا عَلَی الْآَخِرَةِ، وَیصُدُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ، وَیبْغُونَهَا عِوَجاً، أُولَئِک فِی ضَلَالٍ بَعِیدٍ».
خیلی بد است. با افرادی بیمار مواجه میشود که به دنیا چسبیدهاند و برای حفظ منافع دنیا حتی حاضر هستند راه را به انحراف بکشند. کار مورد نظر شخصی نیست بلکه نوعی مزاحم و مانعی ماندگار دارد:
«أُولَئِک فِی ضَلَالٍ بَعِیدٍ».
دانش استخاره، ج۳، ص: ۹۶
۴- «وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا بِلِسَانِ قَوْمِهِ، لِیبَینَ لَهُمْ، فَیضِلُّ اللَّهُ مَنْ یشَاءُ، وَیهْدِی مَنْ یشَاءُ، وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکیمُ».
بسیار خوب است. مانعی در آن نیست.
۵- «وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَی بِآَیاتِنَا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَک مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَی النُّورِ، وَذَکرْهُمْ بِأَیامِ اللَّهِ، إِنَّ فِی ذَلِک لَآَیاتٍ لِکلِّ صَبَّارٍ شکور».
خیلی خوب است.
«بِأَیامِ اللَّهِ»: فرصتی است که باید آن را غنیمت داشت؛ چرا که ممکن است به خیری گران به صورت ناگهانی دست یابد؛ خیری که در جای دیگر یافت نمیشود.
۶- «وَإِذْ قَالَ مُوسَی لِقَوْمِهِ اذْکرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَیکمْ؛ إِذْ أَنْجَاکمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ، یسُومُونَکمْ سُوءَ الْعَذَابِ، وَیذَبِّحُونَ أَبْنَاءَکمْ، وَیسْتَحْیونَ نِسَاءَکمْ، وَفِی ذَلِکمْ بَلَاءٌ مِنْ رَبِّکمْ عَظِیمٌ».
خوب نیست. این کار سبب غفلت، تحقیر، استیصال، بدهکاری، زیان، عقب ماندگی و گرفتاری میشود و کاری فرتوت و فرسوده است.
«وَإِذْ» و نیز: «اذْکرُوا» دلیل بر وجود غفلت در کار است و کار به صورت آگاهانه انجام نمیشود.
«وَفِی ذَلِکمْ بَلَاءٌ مِنْ رَبِّکمْ عَظِیمٌ»: هرگاه میان صفت و موصوف جدایی افتد از سختی و بلا یا ابتلای کار کاسته میشود.
۷- «وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکمْ لَئِنْ شَکرتُمْ لَأَزِیدَنَّکمْ، وَلَئِنْ کفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِی لَشَدِیدٌ».
خوب است اما باید مواظب بود و احتیاط کرد تا به غفلت، کفران یا عاقبت سوء دچار نشد.
۸- «وَقَالَ مُوسَی: إِنْ تَکفُرُوا أَنْتُمْ وَمَنْ فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً فَإِنَّ اللَّهَ لَغَنِی حَمِیدٌ».
خیلی خوب است و حتی اگر مشکلات به صورت بارشی بر وی فرو بریزد کار به فرجام نیکی میرسد. کار خالی از گرفتاری و مصیبت نیست.
دانش استخاره، ج۳، ص: ۹۷
۹- «أَلَمْ یأْتِکمْ نَبَأُ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکمْ؛ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَالَّذِینَ مِنْ بَعْدِهِمْ، لَایعْلَمُهُمْ إِلَّا اللَّهُ، جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَینَاتِ، فَرَدُّوا أَیدِیهُمْ فِی أَفْوَاهِهِمْ، وَقَالُوا إِنَّا کفَرْنَا بِمَا أُرْسِلْتُمْ بِهِ، وَإِنَّا لَفِی شَک مِمَّا تَدْعُونَنَا إِلَیهِ مُرِیبٍ».
خوب نیست. آیهای طولانی است که تهدید و رجز خوانی از اقوام تبهکار، انکار، کفر و شک در آن است و در پایان نیز هیچ خیری از آن بر نمیآید.
۱۰- «قَالَتْ رُسُلُهُمْ أَفِی اللَّهِ شَک، فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ، یدْعُوکمْ لِیغْفِرَ لَکمْ مِنْ ذُنُوبِکمْ، وَیؤَخِّرَکمْ إِلَی أَجَلٍ مُسَمًّی، قَالُوا: إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا، تُرِیدُونَ أَنْ تَصُدُّونَا عَمَّا کانَ یعْبُدُ آبَاؤُنَا، فَأْتُونَا بِسُلْطَانٍ مُبِینٍ».
خوب نیست. کاری است فرسایشی که معلوم نیست نتیجهای بدهد.
شک و تهدید در آن است و چون جواب آن محذوف است به این معناست که خیری در آن نیست.
۱۱- «قَالَتْ لَهُمْ رُسُلُهُمْ: إِنْ نَحْنُ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُکمْ، وَلَکنَّ اللَّهَ یمُنُّ عَلَی مَنْ یشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ، وَمَا کانَ لَنَا أَنْ نَأْتِیکمْ بِسُلْطَانٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ، وَعَلَی اللَّهِ فَلْیتَوَکلِ الْمُؤْمِنُونَ».
عالی است. کاری بلند و سنگین است و باید آن را انجام داد.
۱۲- «وَمَا لَنَا أَلَّا نَتَوَکلَ عَلَی اللَّهِ، وَقَدْ هَدَانَا سُبُلَنَا، وَلَنَصْبِرَنَّ عَلَی مَا آذَیتُمُونَا، وَعَلَی اللَّهِ فَلْیتَوَکلِ الْمُتَوَکلُونَ».
خیلی خوب است. کاری است شیرین که با امید و توکل انجام میشود. کاری بلند و سنگین است که باید آن را با اهتمام تمام دنبال نمود.
۱۳- «وَقَالَ الَّذِینَ کفَرُوا لِرُسُلِهِمْ: لَنُخْرِجَنَّکمْ مِنْ أَرْضِنَا، أَوْ لَتَعُودُنَّ فِی مِلَّتِنَا، فَأَوْحَی إِلَیهِمْ رَبُّهُمْ: لَنُهْلِکنَّ الظَّالِمِینَ».
بسیار بد و خطرناک است. اخراج، تهدید و طرف شدن با افرادی زورگو در آن است که حتی موفقیت آن نیز شکست است.
دانش استخاره، ج۳، ص: ۹۸
۱۴- «وَلَنُسْکنَنَّکمُ الْأَرْضَ مِنْ بَعْدِهِمْ، ذَلِک لِمَنْ خَافَ مَقَامِی، وَخَافَ وَعِیدِ».
خوب است. آرامشی محدود دارد و خیر آن همگانی نیست. کاری سنگین است.
«ذَلِک»: قاعدهمند است.
۱۵- «وَاسْتَفْتَحُوا، وَخَابَ کلُّ جَبَّارٍ عَنِیدٍ».
خیلی بد است.
۱۶- «مِنْ وَرَائِهِ جَهَنَّمُ، وَیسْقَی مِنْ مَاءٍ صَدِیدٍ».
بدی آن بسیار فراوان است.
۱۷- «یتَجَرَّعُهُ وَلَا یکادُ یسِیغُهُ وَیأْتِیهِ الْمَوْتُ مِنْ کلِّ مَکانٍ وَمَا هُوَ بِمَیتٍ وَمِنْ وَرَائِهِ عَذَابٌ غَلِیظٌ».
بسیار خطرناک و بد است.
۱۸- «مَثَلُ الَّذِینَ کفَرُوا بِرَبِّهِمْ أَعْمَالُهُمْ کرَمَادٍ اشْتَدَّتْ بِهِ الرِّیحُ فِی یوْمٍ عَاصِفٍ لَایقْدِرُونَ مِمَّا کسَبُوا عَلَی شَیءٍ ذَلِک هُوَ الضَّلَالُ الْبَعِیدُ».
خیلی بد است. نهتنها نتیجهای ندارد بلکه نتیجهٔ زحمات وی تباهی و گمراهی است و برای نمونه فرزند وی گمراه میشود یا با درآمد و امکانات خود به دیگران ظلم و اجحاف روا میدارد.
۱۹- «أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ، إِنْ یشَأْ یذْهِبْکمْ وَیأْتِ بِخَلْقٍ جَدِیدٍ».
خوب نیست. ارعاب و تهدید در آن است و هیچ خیری در آن یافت نمیشود.
۲۰- «وَمَا ذَلِک عَلَی اللَّهِ بِعَزِیزٍ».
خوب نیست. تهدید کوتاه است که شدت آن را میرساند و به صورت قهری هر کاری که باشد سبب نابودی، مرگ، تصادف و بلا یا ابتلاهایی مانند آن میشود.
دانش استخاره، ج۳، ص: ۹۹
۲۱- «وَبَرَزُوا لِلَّهِ جَمِیعاً، فَقَالَ الضُّعَفَاءُ لِلَّذِینَ اسْتَکبَرُوا: إِنَّا کنَّا لَکمْ تَبَعاً، فَهَلْ أَنْتُمْ مُغْنُونَ عَنَّا مِنْ عَذَابِ اللَّهِ مِنْ شَیءٍ؟ قَالُوا: لَوْ هَدَانَا اللَّهُ لَهَدَینَاکمْ؛ سَوَاءٌ عَلَینَا أَجَزِعْنَا أَمْ صَبَرْنَا، مَا لَنَا مِنْ مَحِیصٍ».
بسیار بد است و روند طولانی آن بدتر است. پشیمانی، پریشانی، عذاب و گرفتاری را با خود میآورد و نتیجهای نیز در بر ندارد و از آن نمیتوان رهایی جست: «مَا لَنَا مِنْ مَحِیصٍ». باید آنرا بهسرعت ترک کرد.
۲۲- «وَقَالَ الشَّیطَانُ لَمَّا قُضِی الْأَمْرُ: إِنَّ اللَّهَ وَعَدَکمْ وَعْدَ الْحَقِّ، وَوَعَدْتُکمْ، فَأَخْلَفْتُکمْ، وَمَا کانَ لِی عَلَیکمْ مِنْ سُلْطَانٍ إِلَّا أَنْ دَعَوْتُکمْ، فَاسْتَجَبْتُمْ لِی، فَلَا تَلُومُونِی، وَلُومُوا أَنْفُسَکمْ، مَا أَنَا بِمُصْرِخِکمْ، وَمَا أَنْتُمْ بِمُصْرِخِی، إِنِّی کفَرْتُ بِمَا أَشْرَکتُمُونِ مِنْ قَبْلُ، إِنَّ الظَّالِمِینَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ».
خیلی بد است. خواهان محکوم و مورد ملامت و سرافکنده میشود و کسی نیز نمیتواند به وی کمک و مددی داشته باشد و به صورت قهری به ظلم و بلا آلوده و گرفتار میگردد.
۲۳- «وَأُدْخِلَ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ، خَالِدِینَ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ، تَحِیتُهُمْ فِیهَا سَلَامٌ».
بسیار خوب است. فرجام آن صفا و سلامت است. البته با توجه به یادکرد از عمل صالح، کار سنگین و سخت است.
۲۴- «أَلَمْ تَرَ کیفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا کلِمَةً طَیبَةً کشَجَرَةٍ طَیبَةٍ، أَصْلُهَا ثَابِتٌ، وَفَرْعُهَا فِی السَّمَاءِ».
عالی است. ارعاب و هشدار است. کاری است پر نعمت که مستمر و ماندگار است.
۲۵- «تُؤْتِی أُکلَهَا کلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا، وَیضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ، لَعَلَّهُمْ یتَذَکرُونَ».
عالی است. کاری است قانونمند و کوتاه که بهراحتی جمع و انجام میشود و بهرههای آن مستمر است.
دانش استخاره، ج۳، ص: ۱۰۰
۲۶- «وَمَثَلُ کلِمَةٍ خَبِیثَةٍ کشَجَرَةٍ خَبِیثَةٍ، اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ، مَا لَهَا مِنْ قَرَارٍ».
خیلی بد است. هتک حیثیت، آبروریزی و فلاکت ماندگار را برای خواهان موجب میشود.
۲۷- «یثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا، وَفِی الْآَخِرَةِ، وَیضِلُّ اللَّهُ الظَّالِمِینَ، وَیفْعَلُ اللَّهُ مَا یشَاءُ».
صدر و ذیل آن با هم تنافی دارد. شروع آن خوب ولی پایان زیانباری دارد و باید آن را ترک کرد.
۲۸- «أَلَمْ تَرَ إِلَی الَّذِینَ بَدَّلُوا نِعْمَةَ اللَّهِ کفْراً، وَأَحَلُّوا قَوْمَهُمْ دَارَ الْبَوَارِ».
خیلی بد است. تهدید، تبدیل نعمت، حرمان، کفر و نابودی در آن است.
۲۹- «جَهَنَّمَ یصْلَوْنَهَا، وَبِئْسَ الْقَرَارُ».
بسیار بد است. کنترل کار مورد نظر که دارای پیشینه است و دیگران بخشی از آن را انجام دادهاند از دست خواهان خارج میشود. این کار خیلی خطرناک است و بدیهای آن نیز ماندگار است: «وَبِئْسَ الْقَرَارُ».
۳۰- «وَجَعَلُوا لِلَّهِ أَنْدَاداً لِیضِلُّوا عَنْ سَبِیلِهِ، قُلْ تَمَتَّعُوا، فَإِنَّ مَصِیرَکمْ إِلَی النَّارِ».
خیلی بد است. کار مورد نظر نتیجهٔ کارهای پیشین خواهان یا دیگران است. گرفتاری، عذاب و دردمندی را برای خواهان به ارمغان میآورد.
۳۱- «قُلْ لِعِبَادِی الَّذِینَ آمَنُوا یقِیمُوا الصَّلَاةَ، وَینْفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرّاً وَعَلَانِیةً، مِنْ قَبْلِ أَنْ یأْتِی یوْمٌ لَابَیعٌ فِیهِ وَلَا خِلَالٌ».
بسیار خوب است.
«لِعِبَادِی»، «یقِیمُوا الصَّلَاةَ» و «ینْفِقُوا»: در مجموع زحمت و تلاش زیادی را میطلبد و سخت است.
دانش استخاره، ج۳، ص: ۱۰۱
«مِنْ قَبْلِ أَنْ یأْتِی یوْمٌ»: لازم است در انجام کار سرعت عمل و عجله داشت وگرنه نتیجهبخش نخواهد بود و منافع آن از دست میرود.
۳۲- «اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ، وَأَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً، فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقاً لَکمْ، وَسَخَّرَ لَکمُ الْفُلْک لِتَجْرِی فِی الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ، وَسَخَّرَ لَکمُ الْأَنْهَارَ».
خیلی خوب است. بهرههای فراوان هبهای، بخششی و دهشی و پربرکت دارد که خالی از زحمت و تلاش است و همهٔ آن اعطای خداوند میباشد.
۳۳- «وَسَخَّرَ لَکمُ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ دَائِبَینِ، وَسَخَّرَ لَکمُ اللَّیلَ وَالنَّهَارَ».
بسیار خوب است. خیرات و برکات کار مورد نظر دایمی است. البته، تزلزل و حرمان نیز خواهان را تهدید میکند.
۳۴- «وَآتَاکمْ مِنْ کلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ، وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لَاتُحْصُوهَا، إِنَّ الْإِنْسَانَ لَظَلُومٌ کفَّارٌ».
ظاهر کار و نیز شروع آن بسیار خوب است و نعمت و بهرهٔ آن نیز فراوان است ولی خواهان در پایان به کفران نعمت و حرمان دچار میشود و گرفتاری، پریشانی و پشیمانی تمام وجود او را فرا میگیرد و فردی درمانده و وامانده میشود. بسیار بد است.
۳۵- «وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ: رَبِّ، اجْعَلْ هَذَا الْبَلَدَ آمِناً، وَاجْنُبْنِی وَبَنِی أَنْ نَعْبُدَ الْأَصْنَامَ».
خیلی خوب است و خیرات و برکات خود را دارد ولی با توجه به درخواست امنیت: «اجْعَلْ هَذَا الْبَلَدَ آمِناً» که غیر از وجود امنیت و آرامش است، ناامنیهایی خواهان را آزار خواهد داد.
۳۶- «رَبِّ، إِنَّهُنَّ أَضْلَلْنَ کثِیراً مِنَ النَّاسِ، فَمَنْ تَبِعَنِی فَإِنَّهُ مِنِّی، وَمَنْ عَصَانِی فَإِنَّک غَفُورٌ رَحِیمٌ».
مشروط است، از این رو خوب نیست؛ مگر آن که به انجام آن مجبور باشد.
دانش استخاره، ج۳، ص: ۱۰۲
۳۷- «رَبَّنَا، إِنِّی أَسْکنْتُ مِنْ ذُرِّیتِی بِوَادٍ غَیرِ ذِی زَرْعٍ عِنْدَ بَیتِک الْمُحَرَّمِ، رَبَّنَا، لِیقِیمُوا الصَّلَاةَ، فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِی إِلَیهِمْ، وَارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَرَاتِ، لَعَلَّهُمْ یشکرُونَ».
آیات دعایی بر خیر و برکت دلالت دارد. آیهٔ شریفه بلند و طولانی است و خیرات آن با تحمل مشکلات و سختیهاست که به دست میآید: «بِوَادٍ غَیرِ ذِی زَرْعٍ».
۳۸- «رَبَّنَا إِنَّک تَعْلَمُ مَا نُخْفِی وَمَا نُعْلِنُ وَمَا یخْفَی عَلَی اللَّهِ مِنْ شَیءٍ فِی الْأَرْضِ وَلَا فِی السَّمَاءِ».
کاری است سخت، سنگین و دقیق که انجام آن به ماجراجویی میماند و فشار فراوانی بر خواهان وارد میآید. بد است و باید آن را ترک کرد.
۳۹- «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی وَهَبَ لِی عَلَی الْکبَرِ إِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَاقَ، إِنَّ رَبِّی لَسَمِیعُ الدُّعَاءِ».
عالی است. از دهشهای الهی است. هبه، حمد و استجابت در آن است. شنیدن دعا به معنای انجام شدن آن است.
۴۰- «رَبِّ، اجْعَلْنِی مُقِیمَ الصَّلَاةِ، وَمِنْ ذُرِّیتِی، رَبَّنَا، وَتَقَبَّلْ دُعَاءِ».
عالی است. زحمت و تلاش را لازم دارد و مورد پذیرش قرار میگیرد.
۴۱- «رَبَّنَا، اغْفِرْ لِی وَلِوَالِدَی وَلِلْمُؤْمِنِینَ، یوْمَ یقُومُ الْحِسَابُ».
خوب است.
«اغْفِرْ»: کار به نتیجه میرسد.
«یوْمَ یقُومُ الْحِسَابُ»: نتیجهٔ آن طولانی و مستمر است.
۴۲- «وَلَا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ غَافِلًا عَمَّا یعْمَلُ الظَّالِمُونَ، إِنَّمَا یؤَخِّرُهُمْ لِیوْمٍ تَشْخَصُ فِیهِ الْأَبْصَارُ».
خیلی بد و خطرناک است. مکر و فریب در کار وجود دارد و ظاهر
دانش استخاره، ج۳، ص: ۱۰۳
نیکوی آن تنها ابزاری برای فریب است. خطرات آن در ابتدا خود را نشان نمیدهد و ناگهان خواهان را غافلگیر میکند.
۴۳- «مُهْطِعِینَ، مُقْنِعِی رُؤُوسِهِمْ، لَایرْتَدُّ إِلَیهِمْ طَرْفُهُمْ وَأَفْئِدَتُهُمْ هَوَاءٌ».
کاری است وحشتناک، خطرناک، سخت و سنگین که خواهان را به هلاکت و نابودی میکشاند.
۴۴- «وَأَنْذِرِ النَّاسَ یوْمَ یأْتِیهِمُ الْعَذَابُ، فَیقُولُ الَّذِینَ ظَلَمُوا: رَبَّنَا، أَخِّرْنَا إِلَی أَجَلٍ قَرِیبٍ، نُجِبْ دَعْوَتَک، وَنَتَّبِعِ الرُّسُلَ، أَوَلَمْ تَکونُوا أَقْسَمْتُمْ مِنْ قَبْلُ، مَا لَکمْ مِنْ زَوَالٍ».
خوب نیست. انذار و تهدید در آن است. روند طولانی کار خطرناک است و با گرفتاریهایی که برای خواهان پیش میآید، بهسوی زوال و نابودی پیش میرود.
۴۵- «وَسَکنْتُمْ فِی مَسَاکنِ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ، وَتَبَینَ لَکمْ کیفَ فَعَلْنَا بِهِمْ، وَضَرَبْنَا لَکمُ الْأَمْثَالَ».
خوب و پر منفعت است. جمع کردن کار و به نتیجه رساندن آن زحمت بسیار میبرد.
۴۶- «وَقَدْ مَکرُوا مَکرَهُمْ، وَعِنْدَ اللَّهِ مَکرُهُمْ، وَإِنْ کانَ مَکرُهُمْ لِتَزُولَ مِنْهُ الْجِبَالُ».
بسیار بد است. چهار مکر در آیه آمده و به این معناست که از هر سویی به وی حمله شود، خواهان را در غرقاب نابودی فرو میبرد.
۴۷- «فَلَا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ مُخْلِفَ وَعْدِهِ رُسُلَهُ، إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ ذُو انْتِقَامٍ».
خوب نیست. تهدید، انتقام و وعید در آن است.
۴۸- «یوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَیرَ الْأَرْضِ وَالسَّمَوَاتُ، وَبَرَزُوا لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ».
خوب نیست. تبدیل، گرفتاری، زحمت و مشقت در آن است و نتیجهای نیز ندارد.
دانش استخاره، ج۳، ص: ۱۰۴
۴۹- «وَتَرَی الْمُجْرِمِینَ یوْمَئِذٍ مُقَرَّنِینَ فِی الْأَصْفَادِ».
بسیار بد و خطرناک است و خواهان را به سختیهای بسیار دچار میسازد.
۵۰- «سَرَابِیلُهُمْ مِنْ قَطِرَانٍ، وَتَغْشَی وُجُوهَهُمُ النَّارُ».
خیلی خطرناک و عذابآور است.
۵۱- «لِیجْزِی اللَّهُ کلَّ نَفْسٍ مَا کسَبَتْ، إِنَّ اللَّهَ سَرِیعُ الْحِسَابِ».
بد و آسیبزاست و سبب مکافات میشود.
۵۲- «هَذَا بَلَاغٌ لِلنَّاسِ، وَلِینْذَرُوا بِهِ، وَلِیعْلَمُوا أَنَّمَا هُوَ إِلَهٌ وَاحِدٌ، وَلِیذَّکرَ أُولُو الْأَلْبَابِ».
عالی است. کاری است که بهحتم انجام میشود.
«إِلَهٌ وَاحِدٌ»: شیوهٔ انجام کار منحصر در یک راه است و قدرت مانور و تجربه و آزمایش روشهای گوناگون در آن وجود ندارد.
باید توجه داشت آیهٔ نخست این سوره در محتوا با آیهٔ آخر هماهنگ است و استخارهٔ هر دو نیز بسیار خوب است.