نتيجه ساده‌باوري نسبت به پيرايه‌های دینی و باورهاي غیرحقيقي

آیت الله نکونام: ساده باوری، مغزها را در بند و خاموش می سازد و جیبها را خالی.

در شوروی سابق، زمانی به زیارت آرامگاه ایوب پیامبر در همان نزدیکی ها رفتم. ایوب، پیامبر آبروداری بود و مسلمانان، اعم از سنی و شیعه به صورت انبوه به زیارت آرامگاهش می رفتند. چشمه آبی در آن مکان وجود داشت که آن را از معجزات حضرت ایوب می دانستند. من اما، تمام این حرف و نقل ها را تکذیب کردم و گفتم، آبی که در نقل ها از آن سخن گفته شده، ماء بارد است. آب این چشمه اما، داغ و ولرم است. متأسفانه عده ای، در هر زمانی با خرافات و حرفهای بی اساس، اعتقادات افراد ساده دل و ناآگاه جامعه را شکل می دهند و آن ها را فریب می دهند و از این راه، به اصطلاح نان در می آورند و کسب درآمد می کنند. کشور ایران در این زمینه، الحمدلله! یار مدعیانی است که قبری را گنبد و بارگاه می دهند، به نام امامزاده در حالی که سندی محکم و قابل استناد ندارد؛ اما درآمد حاصل از گنبد و بارگاه امامزادگان، گاه بیش از یک چاه نفت است؛ زیرا نفت، ذخیره ای است که روزی تمام می شود؛ اما باوری دینی هرچند نادرست و پیرایه باشد، اگر در جامعه فرهنگ و نهادینه شود، نامحدود و پایان ناپذیر است. به همین دلیل، بعضی بر امامزادگان و آرامگاه هایشان هرچند سندی نداشته باشد، سرمایه گذاری می کنند.

در زمان های قدیم، مردم داستانی را نقل می کردند که شخصی قاتل، می خواست قتلهایش از دیگران مخفی بماند. کارگری را استخدام می کند و به او می گوید، پدر من، فوت کرده، اما او را در هر مکانی دفن می کنم، بر می گردد و به سراغ من می آید. او به کارگر، وعده پولی هنگفت می دهد و از او می خواهد، بدن مرده را در جایی بیندازد که امکان برگشتش نباشد. مثلا آن را در دریا بیندازد. او، بدن مرده را در نمد می پیچد و کفن می کند. سپس به کارگر می گوید، اگر مرده، برنگشت، دستمزدت را می دهم. کارگر، بدن مرده را در مکان دوردستی می اندازد و نزد آن شخص، بر می گردد. آن شخص قاتل می گوید، مرده زودتر از تو برگشته است. کارگر اینبار ، بدن مرده را در دریا می اندازد. شخص قاتل می گوید، مرده برگشته است و قرار این بود که اگر مرده، برنگشت، به تو دستمزد بدهم. کارگر تصمیم می گیرد، اینبار سنگی به دست و پای مرده بندد. به این ترتیب، آن شخص قاتل، همه کسانی را که کشته بود، به دست آن کارگر، مفقود الاثر می کند. سرانجام شخص قاتل، دستمزد کارگر را به او می دهد. افراد جامعه اگر ساده باور باشند، به راحتی فریب می خورند؛ آن قدر که مجرمی به راحتی می تواند، بی گناهانی را که سرمایه های مردم هستند به دست خود آنان، در بند و مفقود الاثر کند. افراد جامعه اگر بسیار ساده باشند و سادگی کنند، الماس و طلا را از آنان می ربایند و به جای آن، سنگ و بدلی به آنان می دهند و قناری را از آنان می ستانند و گنجشک را به جای آن رنگ می کنند و به آنان قالب می نمایند.

مطالب مرتبط