شرکت در انتخابات: حقی معرفت محور

_ امام جمعه مشهد: فردی که در انتخابات شرکت نکند مسلمان نیست. رهبری از ما مشارکت حداکثری از ملت را خواسته اند. این فرمایش از دو جهت تکلیف است زیرا این نظام در برابر استکبار ایستاده است و دلیل آن نیز پشتوانه مردمی و وابستگی مردمی به این نظام است. مشارکت حداکثری مانور قدرت برای نظام است و فردی که در انتخابات شرکت نکند یعنی در برابر مقابله با کفر جهانی نایستاده است. در اسلام مشارکت سیاسی یک تکلیف است و طبق حدیثی از پیامبر اسلام اگر فردی در مسائل سیاسی شرکت نکند مسلمان نیست. ۲ / ۱۱ / ۱۳۹۴

_ آیت الله نکونام: شرکت در انتخابات: حقی معرفت محور

حق تعیین سرنوشت، از حقوق فرادینی و بالاتر از شریعت بوده و حقی خدادادی است. مردم هم به صورت عادی به حق خود قانع و راضی می باشند و حق تعیین سرنوشت را به معنای حقِ خواستن خوبی ها و عاقبت به خیری می دانند. نباید این حق خدادادی را حقی سیاسی گرفت؛ چراکه حتی اگر کسی در حوزه سیاست هم وارد نشود، این حق را دارد و حقی روبنایی نیست؛ بلکه حقی اساسی است. همچنین اسلام دینی جامع است که ادعای خاتمیت و هدایت در تمامی زمینه ها را دارد؛ بنابراین نباید آن را در بخش احکام و فقه خلاصه نمود و نیز فقهِ آن، معنایی بسیار عام دارد. فقیه، نخست باید حکیم ( دارای مجموعه ای از علوم در هم تنیده به همراه ملکه قدسی برای یافت حقیقت) باشد و سپس وارد فقه شود تا فقه را به درستی بیابد و در شبکه تحجر و تنگ نظری و سلایق شخصی گرفتار نیاید. بلکه هم اسلام و هم فقه، اعم از تکلیف است. اسلام از حقوق نیز بحث کرده است؛ اما با این وجود، حقوق مدار هم نیست. نباید فقه را دستوری پنداشت که تکلیف آور و دارای امر و نهی الزامی یا ترجیحی است؛ بلکه باید ها و نبایدهای فقهی _ که به صورت امر و نهی است_ در محتوایی توصیفی ظاهر می گردد و حرکت در مرز مشخصی است که به سلامت و سعادت انسان پایان می یابد. می گوییم علت اصلی عقب ماندگی شریعت اسلام در دنیا این است که دین توصیفی، فرمانی شده و دین فرمانی نیز بیشتر در امور منفی و نواهی منحصر گردیده است. این فقه ظاهرگراست که حقوق را به تکلیف تبدیل می کند و انتخابات در نظام اسلامی معنا نمی یابد؛ چراکه وقتی تعیین کسی وظیفه شد، به او حکم می دهند؛ ولی انتخابات، انتخابات است و نمی شود آن را فرمالیته و شکلی برگزار کرد، وگرنه مضحک می شود. البته انتخاب در اسلام باید دارای ملاک باشد؛ زیرا نوعی تعاون اجتماعی است که زمینه معرفتی دارد؛ به این معنا که یک شهروند مسلمان باید نسبت به دیگران و جامعه اهتمام داشته باشد و تلاش نماید که فرد اصلح را برگزیند؛ به گونه ای که اگر در نامزدهای معرفی شده، کسی صلاحیت نداشته باشد، نمی توان در انتخابات شرکت کرد. از آن سو، اگر چند نامزد، شرایط مقرر در قانون را داشته باشند، حق مردم در انتخاب آزاد یکی از آنها محفوظ است. اسلام، شریعتی معرفت محور است که امری برتر از حق یا تکلیف است. اسلام پیروانی می خواهد که شریعت را فهم کنند و با عقلانیت است که به آنان معنویت می دهد.

 

 

 

 

مطالب مرتبط