نقد نظريه تفكيك ميان ارزش‌ها و روش‌هاي حكومت در اسلام

محمد مجتهد شبستری: «در قرآن حکومتهایی به غیر از شیوه بیعت و شورا وجود دارد که تایید شده است؛ مثل حکومت داوود و سلیمان. بنابراین مسأله اصلی حکومت در قرآن، عدالت است ( نه شیوه حکومتی) نه انتخاب و انتصاب و شورا و مانند آن» هرمنوتیک کتاب و سنت. تهران: طرح نو. ص ۶۵٫

آیت الله نکونام: اسلام، شریعتی منحصر است که دارای شکل حکومتی خاص است.

حکومت انواع بسیاری دارد، اما اینکه شکل حکومتی اسلام کدام است، نیاز به تحقیق دارد و اینکه از حکومت بلقیس یا پیامبران قدیس بنی اسرائیل در قرآن کریم سخن گفته شده است، در صورتی به معنای تأیید آن به عنوان شکل حکومتی مورد نظر اسلام بود که خود حکمی برای آن نمی آورد. اسلام برای خود حکومت اسلامی دارد که بر چهار پایه مهم مشروعیت، تخصص، عدالت و مقبولیت استوار است. از سویی، تمام احکام اسلامی کلی و دایمی یا به تعبیر دقیق، ضروری است و تغییر فقط در ناحیه موضوع است و با تغییر موضوع، حکم ضروری موضوعِ نوظهور، فعلیت می یابد، نه آنکه حکم موضوع گذشته با حفظ همان موضوع، تغییر یافته باشد. اما باید به تغییر موضوع توجه داشته باشیم که با ظرایف و دقایق فراوانی پیچیده می شود تا به خلط در احکام دچار نشویم. منظور از دین اسلام، دینی است که پیامبر اکرم صل الله علیه و آله آورده و «اسلام» اصطلاح خاص است که بر شریعت آن حضرت اطلاق می شود. همان که آیه شریفه: «إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلام‏» از آن سخن می گوید و شریعتی فرد و متشخص است که دیگر تکرار نمی پذیرد و جایگزین ندارد و البته چون دینی جامع و خاتم است تعلیق، تعطیل، تعدّد و تغیر نمی پذیرد. اما «اسلام» که بر دیگر پیامبران الهی اطلاق شده است در معنای لغوی آن و به معنای تسلیم بودن به کار رفته است؛ چنانکه می فرماید: «مَا كَانَ إِبْرَاهِيمُ يَهُودِيًّا وَلَا نَصْرَانِيًّا وَلَٰكِنْ كَانَ حَنِيفًا مُسْلِمًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ». اسلام مصطلح با خصیصه مرتبه و مورد، مطرح است و اسلام عام _ که به معنای تسلیم شدن به یکتاپرستی و توحید است _ بدون این خصیصه است. چنانچه حکمی با این اصطلاح، اسلامی دانسته شود، به این معنا نیست که در شریعت پیامبر اکرم صل الله علیه و آله اعتبار دارد؛ چراکه وحدت یکتاپرستی _ که البته نگاهی سطحی است و هر پیامبری در مرتبه ای خاص از توحید تعین و تشخص دارد _ به معنای وحدت شریعت و نیز وحدت دین نیست. « اسلام»، «شریعت» و «دین» سه امر متمایز است؛ چنانچه گفتیم، حتی کافر نیز می تواند دین به معنای «پرستش» و برنامه طبیعی زندگی داشته باشد و هر پیامبری «اسلام» به معنای یکتاپرستی دارد. وحدت اسلام، اخص از وحدت دین است و افزون بر پرستش یکتاپرستی دارد؛ اما شریعت، اشتراکی نیست. شریعت، وجودی فرد و متشخص دارد و نمی شود دو شریعت مانند هم باشد.

 

مطالب مرتبط