«نفس» ـ که هویت فرد است ـ بُرد کوتاه حرکت آدمی است که تمامی افراد جامعه، چنانچه از مرحله طبیعت فراتر روند، آن را کم و بیش مورد استفاده قرار میدهند؛ اما برد متوسط آدمی «عقل» و برد نهایی او «روح» وی است. تمامی انسانها دارای عقل میباشند و این استعداد را درون خود نهفته دارند؛ اما چندان وارد فاز بهرهبرداری از آن نمیشوند و موتور عقل خود را بهخوبی و با سرعت بالا روشن نمینمایند تا از آن استفاده و بهره بیشتری ببرند. این عقل و روح است که به انسان استعداد حرکت و سیر در عوالم ربوبی و امور معنوی را میدهد. انسانها کمترین استفاده را از مرتبه عقلانی خود دارند. برخی از انسانهای عادی، دانشمندان، نوابغ و انبیا و اولیای الهی، این فاز را در خود فعال و کارآمد مینمایند و از آن بهره میبرند و تنها انبیای ربوبی و اولیای الهی هستند که بیشترین استفاده را از بعد روحی خود دارند و آن را به فعلیت و تحقق میرسانند و به مدد این فاز است که به ادراکات غیبی و تجربه امور معنوی و ربوبی و یافت حقایق میرسند. تربیت، عبادت، ریاضت، معرفت و حتی عشق در جهت شکوفا ساختن بعد روحی قرار میگیرد و به فرد این توان را میدهد تا به زمینههای غیر عادی و غیبی، ظرایف هستی و امور پیچیده الهی توجه نماید و آن را در خویش بیابد.
نوابغ، هوشمندان و افراد زیرک در برد متوسط و فاز عقلانی قرار دارند. این سه گروه، غیر از دانشمندان بزرگ میباشند که با رنج تحصیل، چیزی به دست میآورند.
در برد عالی و مقام روح، میان محبان و محبوبان تفاوت است. محبان، سالکانی هستند که به رنج ریاضت، ابتلا و مصیبت، رشد و ارتقا مییابند و به گوهر معرفت میرسند. محبوبان، عارفانی هستند که معرفتِ بدون ریاضت، بر آنان بارش و دهش دارد و خستگی آنان از فزونی این گنج اعطایی الهی بدون رنج است. سیر سالکان محب از پایین به بالا و سیر محبوبان از فراز به فرود است. عارف محبوب، عزیز و دردانه خداوند است و محب، کارگرِ سلوک الهی. بیشتر دعاها و ماثورات، شرح حکایت محبان و بازار بلا و ابتلای آنان است و تنها فرازهایی بسیار اندک در ادعیه میتوان دید که تصویر زخمهای از دل پرزخمه محبوبان را نشان میدهد. خواسته محبوبان، معرفت بیواسطه است که با فراز «اللهمّ عرّفنی نفسک» (اصول کافی، ج ۱، ص ۳۳۷) یا «اللهم اهدنی من عندک» (مصباح المتهجد، ص ۵۰) شروع میشود و شناخت خداوند را بدون واسطه میخواهند. دعای محبان، دعایی است که معرفت خداوند را به واسطه قرب به مقام ولایت و نبوت پیگیر میشود. محبوبان، عاشقان کبریایی ذات الهی هستند که خداوند بر آنها تیغ میزند و بدون شهادت از دنیا نمیروند و یا جگر آنان پاره پاره میشود یا بدن آنان؛ هرچند روزی بر شانه پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله بودهاند.
محبان در بستر مکافات و بلا به دست عزرائیل قبض روح میشوند و محبوبان خود روح خویش را به عزراییل تقدیم میدارند و به ایشان اذن قبض میدهند. تفاوت میان محبان و محبوبان بسیار است که باید آن را در بخش مربوطه بر روی همین پایگاه جویا شد.