ذکر خدا

خطرناک بودن ورود به ذکر خاص به خاطر برخی خصوصیات افراد

ذکر با آن‌که کاری عملی است و داخل در علوم عملیاتی مربوط به باطن آدمی و غیب عالم می‌باشد، اما مبتنی بر دانش‌های نظری بسیار و وابسته به آن‌هاست.

ذکر، از دانش‌های عملیاتی مبتنی بر گزاره‌های عرفانی و فلسفی است که بدون آگاهی از ظرافت‌های آن، یکی از مهم‌ترین مبادی ذکر، محقق نمی‌شود و خاصیتی بر ذکری که گفته می‌شود، مترتب نمی‌گردد.

چنین نیست که کسی بدون در اختیار داشتن پیش‌فرض‌های نظری لازم و بدون سیری که باید در باطن خود داشته باشد ، ذکری را بی‌محابا مداومت کند و با خوش‌خیالی، توقع نتیجه‌بخشی آن را داشته باشد.

همچنين ذکرپرداز باید خصوصیاتی را در خود رعایت کند. نحوهٔ رعایت این خصوصیات، نحوهٔ سیر و شتاب آن و نیز سختی و آسانی آن برای حصول نتیجه را شکل می‌دهد. گاه برخی خصوصیات افراد، ورود به ذکری را خطرناک می‌سازد.

 

شرایط لازم برای ذکرپرداز

اگر ذکرپرداز، دارای شرایط لازم ذکر نباشد یا شرایط مربوط به واژگان ذکر را رعایت نکند، گاه می‌شود که ذکر، فرد ذکرپرداز را در خود اسیر و گرفتار می‌سازد و چونان اسب چموشی که به‌درستی سواری نمی‌دهد، وی را به زمین می‌زند و حادثه‌ای دردناک و تلخ را برای او پیش می‌آورد.

ذکری که ساخته می‌شود، چنین نیست که در جایی تأثیر نداشته باشد؛ بلکه چه بسا همانند لفظ آهی است که از نهاد دلشکسته‌ای برمی‌آید و بنیاد ظالمی را بر باد می‌دهد و یا هم‌چون چشم‌زخم است که شتری قوی و مست را در خاک می‌کند.

ذکر، دانشی پیچیده با خاصیت‌های فراوان و گاه خطرناک است. ذکر، دانشی است از نفایس انفاس قدسی اولیای خدا كه نیاز به تخصص و آگاهی دارد. ذکر، هم نیاز به زمینه‌های علمی دارد و هم نیاز به شناخت آثار تکوینی و معنوی آن به صورت تجربی و تأسیس مراکز ذکردرمانی عظیم با بسته‌های مختلف و فراوان ذکر دارد که از هریک، اثری بر می‌آید

 

ضرورت تأسیس مراکز ذکردرمانی سيستماتيک

باید متخصصی ذکرشناس و زبده تربیت نمود که به تجویز ذکر به صورت علمی و روشمند بپردازد. همان‌طور که بر کار پزشکان و کادر درمانی، نظام‌پزشکی و سازمان بهداشت نظارت می‌شود، دانش ذکر نیز نیازمند تدوین علمی و تربیت متخصصان ذکرشناس با نظارت مربیانی کارآزموده می‌باشد.

تأسیس مراکز ذکردرمانی، از آن‌رو ضرورت دارد که منشأ برخی بیماری‌های خاص، به هیچ‌وجه امور محسوس مادی و باکتری‌ها و ویروس‌های شناخته‌شده نمی‌باشد و هرچه درمان‌های دانش پزشکی، آن را تحت بررسی قرار دهد، به تشخیص نوع بیماری و منشأ آن موفق نمی‌گردد؛ زیرا عامل آن، امری فرامادی و مربوط به پدیده‌ای در باطن عالم بوده و درمان آن، منحصر به استفاده از ذکر می‌باشد.

هم‌چنین برخی از مشکلات روانی که روان‌شناسان و روان‌پزشکان از تشخیص نوع اختلال و درمان آن عاجز می‌باشند، تنها در حیطهٔ ذکردرمانی قرار می‌گیرد؛ اختلالاتی که گاه شکل اجتماعی به خود می‌گیرد و در قالب یک اپیدمی، جامعه‌ای را به خطر می‌اندازد؛ اختلالی اجتماعی که هرچه از راه‌های شناخته‌شدهٔ تجربی استفاده شود، نتیجه‌ای نمی‌دهد؛ درمان‌هایی که گاه یک دورهٔ پنج‌ساله یا یک یا چنددهه زمان می‌برد، تا خاصیت‌نداشتن خود را نشان دهد.

این در حالی است که این اختلال، در این سال‌ها، هم رشد عمقی یافته و هم توسعهٔ کمّی پیدا کرده و افراد بسیاری را به خود مبتلا ساخته است و درمان آن نیز جز از راه‌های باطنی ـ آن هم توسط مربی کارآزموده در این زمینه که بیش‌تر در اولیای محبوبی حق‌تعالی منحصر می‌باشد ـ ممکن می‌گردد.

 

پناهگاه بلایا و حِرز انسان در این دنیای پُر بلا چیست؟

آيه‏‌ى شريفه «وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَأَنْتَ فِيهِمْ وَمَا كَانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَهُمْ يَسْتَغْفِرُونَ» دو عامل را سبب مصونيت از عذاب و بلايا مى‏‌داند: يكى اين كه انسان در منطقه و شهر يا كشورى كه در آن زندگى مى‏‌كند اولياى خدا را بيابد و درون دل آن‏ها جايى داشته باشد و در كنار آنان نقشى ايفا نمايد.

سالكى كه يكى از اولياى خدا را مربى خود قرار مى‏‌دهد و او را در دل خود دارد، همان نقشى كه از اولياى خدا در دل دارد حرزى براى اوست و سالك در واقع در پناه او مى‏‌باشد. كسانى كه نقشى از اولياى الهى در نهاد خود ندارند بنيادى سست دارند.

درست است اين آيه‏‌ى شريفه از شخص رسول خدا صلى‏‌الله‏‌عليه‌‏و‏آله سخن مى‏‌گويد اما به تنقيح مناط و با توجه به ملاك، مى‏‌شود گفت تمامى اولياى خدا خواه در درون و دل انسان باشند يا در اجتماع، عامل حفظ بندگان از عذاب و بلايا هستند.

دومين عامل مصونيت از بلايا، استغفار نمودن و نداشتن غفلت از خداوند است. البته اگر ولى الهى در ميان جامعه باشد و افراد جامعه از او غفلت داشته باشند ممكن است آنان به سبب غفلتى كه از خداوند و به تبع از ولىّ الهى دارند، به عذاب دچار شوند.

 

جایگاه ذکر «تسبیح و صلوات» در میان اذکار

تسبيح اقتدار و سلامتى مى ‏آورد. تسبيح همانند استغفار و صلوات، مشكلات آدمى را مى‏ كاهد، بار او را سبك و بلا را دور مى‏ نمايد. گفتن «سبحان اللّه» براى كسى كه در زندگى با مشكل و آفت مواجه مى‏ شود يا حواس‏ پرتى دارد بسيار مؤثر و كارآمد است.

انسان بايد در ابتداى صبح و ابتداى غروب ذكرى داشته باشد؛ هرچند به گفتن يك «سبحان اللّه‏» باشد و اگر كسى چنين توفيقى داشته باشد كه صبح و عصر تنها به يك سبحان اللّه‏ خداوند را ياد نمايد، فرداى قيامت جزو ذاكران خواهد بود و عجب زيرك است كسى كه يك بار ذكرى بگويد و به چنين مقامى برسد! آن هم در روز قيامت كه «يوم التغابن» است و آدمى حسرت از دست دادن لحظه لحظه‏ ى عمر ناسوتى خود را مى‏ خورد.

تسبيح خداوند براى انسان همانند نماز ظهر و عصر الزام معنوى دارد و در مقامات معنوى وى بسيار مؤثر و كارآمد است؛ هرچند وجوب شرعى ندارد.

شروع هر كارى براى آن كه پيش‏رونده باشد نياز به ذكر دارد. براى نمونه، من به كسانى كه در سلوك تازه‏ وارد و نو سفر مى ‏باشند، ذكرى كه نخست توصيه مى‏ نمايم «صلوات» است.
سالك نخست بايد بتواند سحرخيزى داشته باشد و در سحرگاهان، دقايقى پيش از اذان صبح، ذكر صلوات را مداومت نمايد. البته در صورتى كه بر بيدارى در اين وقت موفق نشد، وى بعد از نماز صبح آن را انجام دهد و صلوات را به عنوان تعقيب نماز خود بياورد. «صلوات» براى سلوك اذن دخول الهى است و كسى كه سلوك را بدون آن شروع نمايد، سفرى عقيم و ابتر خواهد داشت.

 

نتایج استفاده نکردن از ذکر

کسی که از غذای باطنی ذکر استفاده نمی‌کند ـ در حالی‌که خداوند این خوراکی لازم را با تنوع فراوان به بندهٔ خود پیشکش نموده است ـ به کفران نعمت دچار شده است؛ بر این‌پایه در این آیه شریفه می فرماید: «فَاذْکرُونِی أَذْکرْکمْ وَاشْکرُوا لِی وَلاَ تَکفُرُونِ»؛

پس مرا یاد کنید (تا) شما را یاد کنم و شکرانه‌ام را به جای آرید و با من ناسپاسی نکنید.

پی‌آمد کفران نعمت ذکر، این است که فردِ رویگردان از ذکر ـ که یا به صورت کلی ذکر نمی‌گوید و یا آن را کم و به اهمال می‌آورد ـ ابتلا پیدا خواهد کرد.

نتیجه گیری

به هر روی، ارتزاق جان آدمی با ذکر است؛ ذکر و رزقی که به باطن انسان صفا و خلوص می‌بخشد. مهم‌ترین خاصیت ذکر، این است که صفای انسانی و معنوی را درون آدمی ایجاد می‌کند.
 صفا ساختار خاصی دارد که با نسخه‌های ذکردرمانی ظهور می‌یابد. صفا، عامل جلب توفیق و عنایت خاص خداوند می‌باشد.

 

 رزق ذکر  

 رزق انسان‌ها بر دو گروه عمده می‌باشد: یکی رزقی که باید آن را با کسب و تلاش به دست آورد و در پی آن رفت تا به آن رسید و دیگر، رزقی که به خودی خود و بدون هیچ تلاشی به صاحب خود می‌رسد.
ذکر نیز داخل در رزق آدمی می‌باشد و احکام گفته‌شده برای رزق، برای ذکر نیز ثابت است.

برخی برای تحصیل رزق معنوی باید تلاش داشته باشند و ذکر خود را بیابند و آن را بیاورند؛ و برخی ذکر موهبتی دارند که ذکر به آنان القا می‌شود.
برای رزق معنوی ذکر نیز چنین می‌باشد و اگر کسی تلاش لازم در این زمینه را نداشته باشد، به غفلت مبتلا می‌شود. همان‌طور که حیات مادی و ظاهری بدون رزق امکان‌پذیر نیست، زندگی بدون ذکر نیز دوام ندارد.

بسیاری از بیماری‌ها یا مبتلا شدن به برخی معصیت‌ها یا بلایا، بر اثر غفلت از مصرف نکردن رزق ذکر درست و غفلت از حق‌تعالی می‌باشد.
فرد غافل نمی‌تواند از خود، دفع بلایا و مشکلات کند یا توان پیشگیری از بیماری‌ها را داشته باشد.
این ابتلاءات با غفلت ملازم است، نه این‌که خداوند به صورت مستقیم وی را به پی‌آمدهای غفلت خود مبتلا کرده باشد.
در واقع، این طبیعت هوشمند است که فرد غافل، از حق‌تعالی را مکافات می‌کند و وی را به جزای ناسپاسی (غفلت) خود می‌رساند.

کم‌ترین آفت فرد غافل این است که به‌راحتی به معصیت تن می‌دهد. از سویی، معصیت ـ که به ایجاد فساد در طبیعت می‌انجامد ـ مکافات دارد؛ مکافاتی که به صورت سیستماتیک و بر اساس نظام هوشمند طبیعت بر وی وارد می‌شود؛ نه آن‌که خداوند در این امر جزیی، دخالت بدون سبب داشته باشد؛ هرچند خداوند می‌تواند بدون سبب و واسطه، در هر پدیده‌ای مؤثر باشد.

 

 آثار ذکر
 
استفاده از ذکر، سلول‌های مغز را تقویت نموده و کارآمدی آن را بالا می‌برد. انسان بدون ذکر، باطنی مردار، ضعیف و ناقص دارد. وقت‌گذاشتن برای ذکر، به توان آدمی می‌افزاید و استفاده از وقت‌ها را برکت می‌بخشد.

 داشتن وقتی برای ذکر، وقت‌ساز است، نه وقت‌سوز.

ذکر با توجه به تأثیری که در سلامتی دارد و بلایایی که از انسان دفع می‌کند و برکتی که به عمر می‌بخشد، استفادهٔ مناسب از وقت می‌باشد. کسی که ذکر ندارد، با توجه به قطع ارتباطی که با باطن خود و باطن عالم دارد و باطن خود را مردار ساخته است، ظاهر خود را نیز فسیل، پوک، سست و عقب‌مانده می‌سازد و از رشد سالم و شتاب در زندگی باز می‌ماند.
نفْس و روح، اگر ذکر و شگردهای آن را نداشته باشد، به آدمی پیاده می‌ماند که کار چندانی از او برنمی‌آید؛ اما کسی که رزق ذکر را استفاده می‌کند، در مسیر کمال، شتاب و سرعت می‌گیرد و کارها برای او وفق می‌شود و بر انجام آن‌ها توفیق می‌یابد.

ذکر، مثل ورزش و مانند غذاست. کسی که ذکر ندارد، نه قدرت استجماع دارد و نه توان اراده. چنین کسی نمی‌تواند به اراده بخوابد و با اراده و اقتدار و به دور از ضعف، خستگی و کسالت برخیزد.

ذکر، آثار متفاوتی دارد که ایجاد تنش باطنی، یکی از مهم‌ترین آن‌هاست. ذکر باید سبب توجه باطن و پیوند قلبی با حق‌تعالی و نیروهای قدسی ماورایی شود؛ چنان‌که در آیهٔ شریفهٔ زیر آمده است:

«إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ إِذَا ذُکرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِیتْ عَلَیهِمْ آَیاتُهُ زَادَتْهُمْ إِیمَانا وَعَلَی رَبِّهِمْ یتَوَکلُونَ»؛
مؤمنان همان کسانی‌اند که چون خدا یاد شود، دل‌هایشان بترسد و چون آیات او بر آنان خوانده شود، بر ایمانشان بیفزاید و بر پروردگار خود توکل می‌کنند.

ذکر، خوراک معنوی و تغذیهٔ روان و جان انسان است و همان‌طور که بدن نیاز به غذا دارد و آن را مصرف می‌کند، باطن آدمی از ذکر مصرف غذایی دارد.

 

ذکر مستمر

کسی که ذکر دایمی دارد، حوزهٔ استحفاظی می‌یابد و در حریم معصیت پرسه نمی‌زند، و اگر در ذکر خفی و دایمی خود رشد یابد، حتی می‌تواند موکل یابد، بلکه پدیده‌هایی هم‌چون اجنه یا پدیده‌های ماورایی را با خود همراه و دل‌سپرده سازد.

بعد از یافت حس ذکر، باید سعی نمود از ذکر لفظی گذشت و به ذکر خفی (نفسی) و سپس قلبی رسید.
برای داشتن ذکر قلبی، نخست باید صاحب قلب شد.

 

ذکر پیشامد مصیبت

ناسوت با سختی‌ها و مصایب در هم پیچیده شده و آن‌که می‌خواهد صاحب ذکر مستجاب گردد، مصایب فراوان‌تری پیش رو دارد و نیاز به منبع انرژی‌بخشی دارد تا بتواند توان خود را برای تحمل مصایب بالا
ببرد.
برخی ذکرها در برابر مصیبت، به آدمی قوت، قدرت، توان و انرژی می‌دهند.
مصایب و گرفتاری‌ها انسان را تضعیف می‌کند و جبران و تقویت نیروهای از دست‌رفته با ذکرهای پیشامد مصیبت، حاصل می‌شود.
برای نمونه، ذکر قرآنی «إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ» از ذکرهایی است که فرد را نسبت به خویشتن‌داری در بروز مصیبت، واکسینه و نیز تقویت می‌کند. هم‌چنین ذکر تهلیل، می‌تواند فرد را به آرامش برساند و مانع عصبی‌شدن فرد گردد یا سبب می‌شود خشم فرد عصبانی فروکش کند.
ذکر «لا اله الا اللّه» از ذکرهای نیروبخش و انرژی‌زا با پیشامد بلا و مصیبت می‌باشد و ناراحتی و اندوه را برطرف می‌کند.
کسی که از داشتن همسر ناسازگار، فرزند فاسق، دوست بد یا استاد خام، ناراضی و اندوهگین می‌باشد، با این ذکر آرام می‌گیرد و برای مسلط شدن بر اعصاب خود و مدیریت و کنترل زندگی، توان و قوام می‌گیرد و سبب می‌شود تا بر مصیبت پیروز و سوار گردد و آن را مدیریت کند و از آن شکست نپذیرد؛ وگرنه در گرداب غم و مرداب اندوه می‌ماند و به گناه و معصیت و به ناشکری، کفران، ناسپاسی و به کفر مبتلا می‌شود.

 

ذکر بازدارنده از معصیت

اگر کسی ذکرهای بازدارنده از معصیت را نگوید، نفسی ضعیف و لیز می‌یابد که با پیشامد محیط گناه، کم‌ترین توان و مقاومتی برای مقابله با هوس‌های گناه‌آلود در خود نمی‌بیند و قدرت دفاعی و بازدارندگی خود را از دست می‌دهد.
ذکرهای بازدارنده بر دو گروه می‌باشد: ذکرهای تقویت‌کننده که فرد را توان می‌بخشد تا خود، از معصیت دور شود. دو دیگر، ذکرهایی است که بر روی گناه در مجاری عالی آن وارد می‌شود و آن را به خودی خود طرد می‌کند و گناه را از مجاری‌ای عبور می‌دهد تا به ذکرپرداز اصابت نکند.
این ذکرها، قدرت دفع معصیت را دارد؛ هرچند ذکرپرداز در نفس و نهاد خود به معصیت و لذت آن، تمایل داشته باشد.

بخش نخستِ ذکرهای بازدارنده، نفس را زره‌پوش می‌سازد و به آن، ترمز و قدرت مهار و کنترل می‌دهد و خود به خود از محیط‌های معصیت دور می‌شود.
نفس در پرتو ذکرهای بازدارنده، فارغ و صافی می‌شود و چنان قدرت و پهلوانی به خود می‌گیرد که معصیت را خود به خود و اتوماتیک‌وار از نفس دور می‌کند. کسی که با محیط‌هایی سر و کار دارد که می‌توان در آن معصیت نمود، چنان‌چه از این ذکرها بهره نبرد، با نزدیک شدن معصیت، به طرف گناه لیز می‌خورد و فاصلهٔ او و گناه، که بسیار بعید می‌نماید، به‌ناگاه به باریکی مویی می‌شود، بلکه خود را گناه‌کار می‌یابد.
ذکر استعاذه (اعوذ باللّه) و نیز «استجیر باللّه» از ذکرهای بازدارنده می‌باشد.

 

ذکر تسبیحات حضرت زهرا علیهاالسلام

ترتیب این ذکر، چنین می‌باشد: اللّه اکبر ۳۴ مرتبه، الحمدللّه ۳۳ مرتبه، سبحان اللّه ۳۳ مرتبه.
از خواص این ذکر، این است که به فرد توان و قدرت برای مقابله با محیط‌های گناه و معصیت را می‌دهد. کسی‌که به غفلت، کثرت و معصیت مبتلاست و توان مقابله با گناه را در خود نمی‌بیند و به‌راحتی تن به گناه می‌دهد، می‌تواند با مداومت بر این ذکر، انرژی و توان لازم برای بازدارندگی نفس از معصیت را در خود بیابد.
این ذکر غفلت‌ها و کدورت معصیت‌ها و نیز نفاق را به زیر می‌برد و آن را در دل می‌شکند و خُرد می‌کند و بعد از دست‌کم دو ماه مداومت بر آن، به ذکرپرداز قوّت و قدرتی باطنی می‌دهد تا بتواند هواهای نفسانی و غفلت و معصیت‌گرایی را مهار و کنترل کند و زندگی را از محیط گندیدهٔ گناه، تبدیل به بوستان معطر اطاعت نماید و آن را شیرین سازد.

 

آثار ذکر تسبیحات حضرت زهرا (س)

از خواص این ذکر، این است که به فرد توان و قدرت برای مقابله با محیط‌های گناه و معصیت را می‌دهد.
کسی‌که به غفلت، کثرت و معصیت مبتلاست و توان مقابله با گناه را در خود نمی‌بیند و به‌راحتی تن به گناه می‌دهد، می‌تواند با مداومت بر این ذکر، انرژی و توان لازم برای بازدارندگی نفس از معصیت را در خود بیابد.
این ذکر، همانند سنگ آسیاب، زنگار غفلت‌ها و کدورت معصیت‌ها و نیز نفاق را به زیر می‌برد و آن را در دل می‌شکند و خُرد می‌کند و بعد از دست‌کم دو ماه مداومت بر آن، به ذکرپرداز قوّت و قدرتی باطنی می‌دهد تا بتواند هواهای نفسانی و غفلت و معصیت‌گرایی را مهار و کنترل کند و زندگی را از محیط گندیدهٔ گناه، تبدیل به بوستان معطر اطاعت نماید و آن را شیرین سازد.

این ذکر، قلب را نرم می‌کند ـ به شرط آن‌که مبادی لازم آن فراهم باشد ـ و سبب می‌شود شیاطین نتوانند به دل آدمی نزدیک شوند و آن را مزه کنند و خوراک خود قرار دهند؛ بلکه دل را محل نزول فرشتگان و در پناه حمایت آنان قرار می‌دهد.

ذکر بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم

ذکر «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم» از اذکار قدرت حافظه می‌باشد و مداومت بر آن، توان حفظ متون را افزایش می‌دهد؛ به‌گونه‌ای که به ذهن سپردن و به خاطرآوردن آن‌ها به‌راحتی و اتومات انجام می‌شود.
بهتر است زمانی خاص نیز در زیر آسمان و در هوای آزاد قرار گرفت و آن را تکرار کرد. باید توجه داشت این ذکر، هدیهٔ الهی به بندگان خود می‌باشد؛ اما هدیه‌ای که ارزش و قدر آن، کم‌تر دانسته می‌شود.
نفس برای گفتن این ذکر، باید شادابی و نشاط داشته باشد  که از شرایط مهم در استجابت ذکر است  هم‌چنین نباید آن را تند آورد و باید طمانینه، وقار و آرامش خود را حفظ کرد.
این ذکر، همانند مین‌یاب‌های تمام اتوماتیک، می‌تواند تمامی کاستی‌ها و مشکلات و موانع انجام کار را پاکسازی کند و یاور و مددکار ذکرپرداز شود. نباید از این ذکر، به صورت مقطعی بهره برد؛ بلکه باید آن را ذکر دایمی خود ساخت.

 

ذکر لا اله الا الله

ذکر «لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّه» به فرد توان بازدارندگی از ارتکاب معصیت را می‌دهد. کسی‌که به گناهی خاص آلوده است و نمی‌تواند بر نفس سرکش خود در این زمینه غلبه کند و آن را مهار سازد، با ذکر تهلیل، این قدرت را دارد که شحّ و طمع نفس را بگیرد و رفته‌رفته، نفس را برای دوری از گناه آماده سازد.
اما مهم‌تر از همهٔ این آثار، ذکر تهلیل موجب توجه و عنایت ویژهٔ خداوند به ذکرپرداز می‌شود و اقتدارِ الهام، انکشاف، رؤیت، معاینه، معارفه، کرامت، سعهٔ نفس، انکشاف روح و وحی را در پی دارد و فرد را از معلمان ظاهری بی‌نیاز می‌سازد و به مدرسهٔ حق‌تعالی ورود می‌دهد.

کسی‌که ذکر «لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّه» را ترک کند، به کدورت دل، وسواس، قساوت، غفلت و تمایل به معصیت مبتلا می‌شود.
 بهتر است این ذکر را در سجده در قالب یکی از دو ذکر زیر آورد:

 «لا إله إلاّ اللّه حقّا حقّا، لا إله إلاّ اللّه إیمانا وتصدیقا، لا إله إلاّ اللّه عبودیةً ورقّا، سجدت لک یا ربّ تعبّدا ورِقّا لا مُستَنکفا ولا مستکبرا، بل أنا عبدک الذلیل المِسکین المستکین»

 

ذکر سبحان الله

ذکر سبحان الله، تنزیه خداوند است از هر کاستی و از هر نقص خَلقی، و حق بودن حق را ثابت می‌کند. تسبیح، تقدیس الهی را می‌آورد؛ به این معنا که آدمی را از شرک و دوئیت دور می‌کند. شرک انسان، با ذکر تسبیح برطرف می‌شود؛ همان‌طور که مانع پیشامد برخی از گرفتاری‌های ظاهری یا سامان‌یافتن آن‌ها می‌گردد.
ذکر یادشده ترس و خوف و خطر را از دل او برمی‌دارد.
تسبیح ـ به‌ویژه در هنگامه‌هایی که غم به انسان رو می‌آورد، مانند حوادث تلخ، یا به هنگام غروب آفتاب یا عصرهای جمعه ـ نشاط‌برانگیز است. در قرآن کریم بر داشتن تسبیح پیش از طلوع آفتاب و قبل از غروب آن تأکید شده است.
تسبیح در حالت سجده، بسیار سفارش شده است و در سجده‌های نماز نیز می‌آید. ذکرهای نماز و حالات آن، سادات اذکار و مهم‌ترین آن‌ها می‌باشد.
کتاب دانش ذکر

 

پاسداشت آسمان شب

ذکرها مانند پرندگانی در قفس هستند که اگر بتوانند خود را به فضای آسمان‌ها برسانند و اوج بگیرند، مقصد خود را یافته‌اند. رؤیت آسمان، شرط بسیار مهمی برای توان‌بخشی به ذکر و تعیین بُرد پروازی آن می‌باشد.

 

آثار ذکر صلوات

صلوات، ذکری است که انسان را از حرام‌ها و آلودگی‌ها دور می‌کند. کسی‌که بر ذکر صلوات مداومت دارد و شرایط آن را حفظ می‌کند و اهل صلوات شده است، صلوات، چنان وی را شفاف می‌سازد که دیگر نمی‌تواند دروغ بگوید. صلوات از اذکار بازدارنده از معاصی است که توان مهار و کنترل سرکشی‌های نفس را دارد.بیمهٔ صلوات، چنان تضمینی است که زرهٔ محافظتی و نفوذناپذیر فرد می‌شود و به فرض، اگر جنگی اتفاق افتد، حتی یک تیر به صاحب صلوات نمی‌خورد و چنان‌چه بمبی در کنار وی منفجر شود، آسیبی به وی نخواهد رسید و اگر آتش بر او افتد، در وی کارگر نمی‌شود و
بلا به او نمی‌نشیند.

 

ارتزاق فرشتگان از ذکر

فرشتگان با ذکر خدا ارتزاق می کنند.خوراک فرشتگان ذکر است و از آن خوشایند دارند.هر جا بوی خوش ذکر معنوی حق تعالی بلند شود،فرشتگان را چونان آهن ربا به خود می کشاند.

 

 آثار ذکر گفتن

ذکر،مانند ذره عمل می کند و فرد را در بحبوحه های طغیان هواهای نفس می گیرد و انسان را از گناه و  عصیان و طغیان دور می کند ،اما غافل و بریده از ذکر،چموشی می کند و آلوده و بلا زده می شود.

 

شرط ذکر و خلوت

شایسته است نکته‌ای را خاطرنشان نمود و آن این که هیچ گونه ذکر و خلوتی نباید بر روی کارهای واجب روزمره و وظایف انسان؛ به‌ویژه تحصیل برای طلبه که امری واجب است، خللی وارد آورد وگرنه در مصرف شهریه‌ای که می‌گیرد باید تجدیدنظر نماید و در این صورت لازم است ذکر و خلوت خود را ترک گوید؛ چرا که برای طلبه چیزی حتی سلوک و ذکر نمی‌تواند جایگزین تحصیل گردد. هم‌چنین اگر کسی با گفتن برخی از این اذکار، خواب شبانهٔ خود را از دست می‌دهد و تا نیمهٔ صبح به خواب می‌رود و از فعالیت‌های سالم خود باز می‌ماند، باید آن را ترک نماید. افزون بر این، برخی از اذکار برای کسانی که روحیهٔ اجتماعی بالایی دارند و در روز مدت‌ها با دوستان خود نشست و برخاست دارند و حرف‌های روزمره می‌گویند و به شادمانی آن مجالس یا مجالس میهمانی خو دارند یا کسانی که بسیار منبر می‌روند، تأثیری ندارد.

ادامه دارد…

مطالب مرتبط