اولیای خدا درد همهٔ بندگان خدا را احساس میکنند؛ زیرا خداوند تمامی آن دردها را در مسیر سلوک به ذوق آنان وارد آورده است. آنان نسبت به تمامی دردمندان به مقداری که مقتضای حکمت باشد شفقت دارند. آنان حرمان راندهشدگان را به نیکی میدانند.
حضرت امیرمؤمنان علیهالسلام کاسهٔ شیر خود را برای ابن ملجم میفرستد و سفارش مینماید به او محبت کنند و او را آزار و شکنجه ندهند و مثله نکنند. حضرت امیرمؤمنان علیهالسلام وقتی خود را در مقابل حق میبیند و عثرات و لغزشهای خلقی را مشاهده میکند به ابن ملجم اشفاق مینماید و به او بغضی ندارد؛ چرا که او بندهای بدبخت، شکست خورده و حرمان دیده است؛ هرچند آن نابکار نسبت به این معنا در غفلت باشد.
مالک اشتر نیز در برابر اهانت علنی فردی کوفی، به مسجد رفت و برای بخشش او دو رکعت نماز گزارد بدون این که کدورتی از او داشته باشد، نه این که آزارهای او پیش چشم آورده شود و زخم و سوز آن در سینه باشد و از آن اذیت شود، ولی او را ببخشد.
کسی که کدورت و زخمی از دیگری در سینه دارد، نخست خود را آلوده کرده است. دل وی دریایی نیست که چنین به نیشتر آزاری و زخمی و به دست نامحرمی نجس میشود. باید دریادل بود و دریایی آرام در باطن داشت و با افقی باز و گسترده و روحی بزرگ با بندگان خدا مواجه شد؛ به گونهای که آزار دیگران را با محبت پاسخ گفت؛ چنانچه حضرت امیرمؤمنان علیهالسلام کاسهٔ شیر خود را با عشق خدایی که در سینه دارد برای ابن ملجم میفرستد. البته نیکی و محبت باید مقتضای حکمت و برای بنده خیر باشد و او را به شر مبتلا نسازد که تشخیص آن بسیار سخت است
به هر روی، باید دلی گسترده داشت و عذر دیگران را در آزارهایی که دارند پذیرفت و دل خود را با تمامی بندگان صاف کرد و به آنان احسان و لطف داشت. باید هر شب، پیش از خواب، محاسبه داشت و دل خود را از کمترین کدورتی نسبت به غیر پاک کرد.
برگرفته از کتاب سیر سرخ