تاثير مشكلات و بلاياي كمي و كيفي بر بزرگان علمي و اولياي الهي

در زندگی انسان‌ها مشکلات مختلفی وجود دارد که اثرات گوناگونی بر آن‌ها می‌گذارد. مشکلات به دو دستهٔ کمّی و کیفی تقسیم می‌شود. مشکلات کمّی، به مشکلات دست و پاگیر و وقت‌گیر و بی‌اهمیت گفته می‌شود. در مقابل آن، مشکلات کیفی وجود دارد، که با آن که عظیم و سهمگین می‌باشد، دست و پاگیر نیست و خود را برای دیگران نمی‌نمایاند و تنها کسی را که گرفتار آن است، در خود غرق می‌نماید.

مشکلات کیفی، چنان سهمگین‌اند که افرادی را که کم‌ترین ضعفی دارند، از خود بی‌خود می‌سازد و آنان را نابود می‌نماید و افراد ضعیف در مقابل چنین مشکلاتی، خود را می‌بازند و متلاشی می‌گردند و تنها افراد قوی هستند که قدرت دوام و مقاومت در برابر آن را دارند. برعکسِ افراد ضعیف، افراد توانمند در مقابل مشکلات کمّی دچار مشکل می‌شوند و از وقت‌کشی‌هایی که برای آنان پیش می‌آید، رنج می‌برند و با آن‌که اصل مشکل ناچیز است، در افراد قوی، اثر عکس دارد و آنان را به‌راحتی خوار می‌سازد.

برای مشکلات کمّی و کیفی، می‌توان مثال‌هایی آورد تا بحث خود را نشان دهد و منظورْ روشن گردد و نیز با آن، افراد قوی را از ضعیف بازشناخت. اگر فردی قوی و مردی توانا و عارف به‌حقی را در مقابل مشکلات کیفی قرار دهند و او را به قتل، زندان، شکنجه، تصاحب اموال و بیرون کردن از وطن تهدید کنند، با آن‌که هر یک از این امور، به تنهایی ممکن است هستی فردی را بر باد دهد، وی خود را نمی‌بازد و تعادل خود را حفظ می‌کند و خویش را با تمامی این مشکلات هماهنگ می‌سازد و به کار خود ادامه می‌دهد؛ در حالی که افراد ضعیف و بی‌ایمان با شنیدن چنین تهدیداتی، خود را از دست می‌دهند و در مواردی ممکن است متلاشی شوند و خود را پیش از اجرای تهدید، نابود سازند و بعد از شنیدن تهدید، دیگر ادامهٔ زندگی متعادل برای آن‌ها آسان نیست. افراد قوی و با ایمان، در مقابل چنین مشکلاتی، خود را پیدا می‌کنند و با عزت، مشکلات را پی‌گیری می‌کنند و هرگز تزلزل در خود راه نمی‌دهند و از توان موجود در خود، در جهت رفع مشکل یا تحمل آن، کمال استفاده را می‌برند و در برابر مشکلات، احساس ناتوانی نمی‌نمایند؛ بلکه ناخالصی‌های خود را در کورهٔ مشکلات ذوب می‌سازند و خود را صاف می‌نمایند و با دلی آرام و سرمست، از آینده استقبال می‌کنند.

این برخلاف مشکلات کمّی است که افراد توانمند و اولیای خدا را زمین‌گیر می‌سازد. این مشکلاتِ وقت‌کش است که آن‌ها را درگیر اینگونه ضایعات می‌سازد. برخی از مشکلات کمّی عبارتند از: درگیری با نادانی‌های افراد جامعه و یا سنت‌های غلط عمومی و یا ناملایمات داخلی در میان فامیل، اقوام، زن، فرزند و دیگر امور جانبی هم‌جوار.

جنگیدن با دشمن در میدان مبارزه یا سیاست یا راه‌یابی علمی و تحقیقات فنی در راستای اندیشه‌های فکری و عملی، هرگز نمی‌تواند اولیای خدا و عالمان و عارفانِ به‌حق را به زانو در آورد. در حالی که بسیاری از امور کمّی ـ مانند فقر، کثرت معیشت، اولاد و ناهماهنگی‌های داخلی ـ آن‌ها را زمین‌گیر می‌سازد.

جهل جهان و نارسایی‌های مادی و ناملایمات عمومی و خصوصی زندگی بسیاری از رجال علمی بوده است که امروز، دنیای علوم انسانی را ضعیف ساخته است. بر این اساس مشکلات کیفی، نیازمند قدرت است و مشکلات کمّی، محتاج فرصت. این مشکلات کمّی است که می‌تواند جوامع علمی را تضعیف کند. هم‌چنین عدم مسوولیت‌پذیری مراکز و اشخاص مسوول، توان پیشرفت را از اهل کار و راه می‌گیرد، به خصوص در زمان ما که با زمان‌های گذشته، تفاوت ماهوی دارد و برداشت عمومی و نوع زندگی، به کلی متفاوت گردیده است؛ به‌طوری که به هیچ وجه، زمان حاضر قابل مقایسه با گذشته نیست.

 

مطالب مرتبط