ذکرپرداز برای تقویت ارادهٔ خود باید در شبانهروز، دقایقی بر خود توقف داشته باشد به این معنا که برای نمونه سیب یا میوهٔ دیگری را به دست گیرد و دقایقی با آن بازی کند بدون آن که آن را بخورد.
این کار برای خلوت کردن بدن و آرام نمودن روان و نشست نمودن روح متلاطم بسیار مؤثر است. افزون بر این، داشتن استحمام و گرفتن دوش با آب سرد در فصل گرما و آب ولرم در فصل سرما بسیار مناسب است و سبب نشاط روانی و آرامش میشود.
برای تقویت اراده در تمرکز، نخست باید از امور محسوس کمک گرفت. برای مثال، لیوانی آب را پیش روی خود گذاشت و پنج دقیقه فقط به آن نگاه کرد و نگاه خود را از آن برنداشت و تا میتواند پلک زدن خود را کمتر نماید. شروع این تمرین باید از چیزهای کوچک و ادامهٔ آن در ماههای بعد با چیزهای بزرگ و بزرگتر باشد. وی میتواند به ظرف میوهای بنگرد یا گلی را نگاه کند. در مرحلهٔ بعد، این تمرین را باید در حافظه انجام داد و خود را بر حافظهٔ خویش متمرکز نمود. همان لیوان آب را میتوان در ذهن مجسم نمود و ده دقیقه بر تصویر ذهنی آن تمرکز داشت و آن قدر این کار را تمرین نمود تا تمرکز در نهاد ذکرپرداز نهادینه شود. این کار با بیحرکت نمودن بدن نیز انجام میگیرد. در مرحلهٔ بعد باید به سراغ قلب رفت. بدیهی است استفاده از تمرینهای قلبی برای تقویت تمرکز اراده در توان کسی است که پیشینهٔ خویش را درست کرده و مقدمات عرفان را بهدرستی انجام داده و سالک متوسط گردیده است اما کاستی وی آن است که وی توان مقابله با خویش را ندارد. وی در قلب خود بر محبت، شیرینی، حرارت و مانند آن تمرکز مینماید. اراده باید به گونهای شود که در نهایت ارادی و اختیاری گردد وگرنه با ارادهٔ خارج از اراده نمیتوان کاری کرد. گاه اراده هوس میکند چیزی را بخورد. گاه از هوس برتر میرود و اشتیاق به انجام کاری پیدا میکند و گاهی اشتیاق را کنار میگذارد و این اراده است که تصمیم میگیرد و نه امور دیگر. اگر اراده اختیاری گردد هرچه را که میخواهد به ذهن خویش راه میدهد و هرچه را که نمیخواهد راه نمیدهد و ذهن دربانی دارد که قدرت کنترل ورودی و خروجی را دارد. با ممارست بر تمرینهای گفته شده، تمرکز در اراده ایجاد میشود و با پیدایش آن و ادامهٔ تمرینها میتوان در زمینههای کلی نیز ورود داشت.