منبع: علوم و نظرگاههای شاخص (جلد سوّم)
فصل چهاردهم :
استخارهٔ قرآنکریم
درآمد
قرآنکریم اقیانوسی ژرف است که دانشهای بسیاری را درون خود نهفته دارد. متأسفانه بشر با همهٔ پیشرفتی که در علوم و فنون داشته تا به امروز چندان بر آن دست نیافته است و حتی مؤمنان و اهل قرآنکریم نیز دستاورد چندانی در این زمینه نداشتهاند. باید توجه داشت حضرات معصومین علیهمالسلام با آن که گنجوران دانش الهی و خزانهدار وحی ربانی میباشند و با آن که انسانهایی فرازمانی بوده و نسبت به قرآنکریم در مقام «من خوطب به» هستند، در زمان محدود خود از ناحیهٔ دشمنان با مشکلات و مصایب فراوانی رو بهرو شدند و فرصت بیان چنین دانشهایی را نیافتند و تنها برخی از آن را به ایما و اشاره بیان داشتهاند تا شاگردان راستین مکتب آنان پیگیر آن باشند.
از دانشهای قرآنکریم که در اصل دانشی موهبتی است، اما با آموزش و تعلیم نیز تا حدی دستیافتنی و اکتسابی است، «استخاره با قرآنکریم» میباشد.
دانش استخاره همانند دانش تعبیر خواب و علم اسمای الهی از علوم موهوبی و مرتبط با غیب عالم است که ایمان به آن ایمان به غیب و باطن جهان دانسته میشود. این دانش از امور عنایی است و نه درایی و فرایند استخاره به عنایت حضرت حق شکل میپذیرد و نه به درایت عقل. البته عقل با درایت خویش، حجیت، حقانیت و ارزش صدق آن را درمییابد. ایمان به استخاره به معنای ایمان به عنایت و توجه حقتعالی است.
استخاره به معنای طلب خیر از خداوند است و در طلب خیر، عنایت نقش دارد، نه گزینش و اختیار که کارکرد خرد آدمی است. تفاوت میان استخاره و اختیار نیز در همین نکته نهفته است. کسی که کاری را با نیروی خرد خویش اختیار میکند، قدرت گزینش دارد و گزینش از کارکردهای عقل است، اما استخاره طلب خیر است و متعلق آن، فعل خداوند و عنایت او و توجه به باطن شمرده میشود، نه درایت و دریافت عقل.
این علم مانند هر علم دیگری چنانچه بهحقیقت در شخص باشد، از دانشهای ایجادی و انشایی به شمار میرود. علم حقیقی هیچ گاه از اخبار و مدد گرفتن از حافظه به دست نمیآید. استخاره با آن که برای نوع افراد مفهوم روشنی دارد، مصداق آن بهدرستی تبیین نگردیده است. دانش استخاره همانند دیگر دانشهای اعطایی است که استخارهگیرنده باید ملکهای قدسی را به موهبت داشته باشد تا بتواند به استنباط مفاهیم و محتوای آن بپردازد. در علوم معنوی افزوده بر آنچه در دانشهای ظاهر نیاز است، باید به نفس پاک و روح شاد مراجعه کرد و نه به نوشتههای دیگران. عالمان حقیقی برای تعبیر خواب یا استخاره به کتابی جز کتاب نفس خویش مراجعه ندارند و با بازخوانی آن است که از خود یا دیگران دستگیری دارند.
استخاره دانشی است با سیستم انشایی که استخراج و استنباط ویژهٔ خود را دارد و چنین نیست که بتوان با حفظ قواعد و رموز دانش استخاره، به دقیقترین استخارهها دست یافت، بلکه دقیقترین استخاره از آنِ کسی است که کتاب نفس وی گستردهتر، جزییتر و دقیقتر باشد و وی بتواند با مراجعه به آن، از الهامات بهره ببرد. از این رو به جویندگان دانش استخاره توصیه میشود به جای تکیهٔ صرف بر حفظ قواعد و اصول استخاره، به پالایش و پیرایش نفس خویش و انس با قرآنکریم و قرب با این کتاب آسمانی بپردازند و اینگونه است که به منطق استخاره و فقه استنباط و قدرت استخراج آن دست مییابند. کسی دارای دانش استخاره است که همانند مجتهدی صادق و توانا، ملکهای قدسی را به موهبت داشته باشد تا به مدد آن، قدرت انشا و ایجاد حکم و توان ابداع به حسب استنباط موقعیت بیابد و تکیهٔ صرف بر یادگیری اصول و قواعد استخاره، خواهان را قدرت گرفتن استخاره نمیدهد. مدرسی ساختن چنین دانشی، حکم یکی از مبادی را دارد که برای غیرصاحبان استخاره به اندازهٔ مبادی و مقدمات تأثیر دارد، نه بیش از آن. البته این مقدمات چنان حایز اهمیت است که گاه با سعادت و شقاوت آدمی درگیر میگردد؛ زیرا ناآگاه از چیستی استخاره که در شناخت مصداق آن ناتوان است با مطالعهٔ این علم بر آن احاطه مییابد و جایگاه خود در این دانش را میشناسد و ناآگاهانه دست به قرآنکریم نمیبرد و مردمی را به چالش و بدبختی و خود را به شقاوت و حرمان دچار نمیسازد.
استخاره از دانشهای الهامی است که تنها بخشی از آن را میتوان قاعدهمند نمود و برخی دیگر از آن نیازمند تجربهٔ درونی و انس با قرآنکریم است و با مدد از باطن و معنویت شکل میگیرد.
استخارهٔ قرآنکریم در صورتی که توسط اهل آن گرفته شود، در مسایل کلان است که میتواند اعجاز خود را نشان دهد و نه در مسایلی بسیار جزیی و کماهمیتِ افرادی بسیار ضعیف که قدرت برگرفتن کوچکترین تصمیمی را برای خود ندارند و به سستی و پوچی اراده دچار شدهاند.
با تأسف بسیار باید گفت خردی قصد و نیتهایی که برای استخاره میشود و بیخبری کسانی که برای استخاره دست به قرآنکریم میبرند و نیز کتابهای زیادی که در موضوع استخاره به قرآنکریم به چاپ میرسد اما هیچگونه ارزش علمی ندارد و علمی و روشمند نمیباشد و از اصول و قواعد استخاره با قرآنکریم بهدور است، به «لوث کردن» استخاره که از علوم باطن به شمار میرود و به بی اعتبار کردن این دانش میانجامد و نه به شناخت و استفاده از آن و این امور هماینک دانش استخاره را در سطح یک «باور» به تعبیری محترمانه، و به تعبیری صریح، به یک «خرافه» تنزل داده است.
نکتهٔ دیگری که در این رابطه بایستهٔ ذکر است این است که بلاها و ابتلاءاتی که در مسیر زندگی برای آدمی پیش میآید، در صورت برخورد صحیح با آن و رضایت به خواستهٔ الهی سبب میشود که رنجهای برزخی و کاستیهای واپسینی وی کاهش یابد و پناه بردن به استخاره برای رهایی از ابتلاءات دنیوی و دوری از سیر طبیعی کردههای ناسوتی، محنت برزخی را در پی دارد و از این نقطهنظر نیز شایسته نیست به مصلحتاندیشی در پرتو استخاره پناه برد؛ مگر آن که تصمیمگیری در مورد کاری باشد که نفع یا ضرر آن همگانی است یا به دیگران میرسد.
در استخاره باید هم معنای واژگان هر آیه را به صورت تجزیه به دست آورد و هم معنای آن را در نقش ترکیبی که دارد. ما سعی نمودهایم مهمترین و پرکاربردترین واژگان را که از آن به عنوان «اصطلاحات استخاره» یاد کردهایم، آموزش دهیم و معنای ترکیبی آن را نیز در ذیل هر آیه بیاوریم.
ما در کتاب «دانش استخاره» بحثهای مقدماتی، مانند مشروعیت و توجیهپذیری استخاره با قرآنکریم و غیر آن و خردپذیربودن آن را طرح نموده و تفاوتهای آن با دانشهای مشابه را بررسیدهایم. همچنین جایگاه استخاره از دیدگاه قرآنکریم و روایات باب استخاره و دیدگاه فقهیان و عالمان دینی را در ادامه آوردهایم. آنگاه قواعد کلی استخاره و نیز رموز و اصطلاحات آن را برای نخستین بار تبیین نمودهایم.
استخاره میتواند خواهان را ویزیت کند و نظری کارشناسی شده که بر نیمهٔ پنهان کار نیز که از دید خرد آدمی دور است به خواهان ارایه دهد و وی میتواند در پرتو رهنمون آن در عالم واقع تصرف کند و خود را به خیرات یا منافعی برساند یا از شرور و آسیبهایی دور نگاه دارد و این گونه نیست که تنها اثری ذهنی و نفسی بر خواهان داشته باشد و وی را فقط از حیرت، سرگردانی و تردید نجات بخشد و تخیل نفسی را برای وی شکل دهد؛ چیزی که بشر امروز کمتر به آن توجه دارد و در نتیجه، خود را از حقایق قرآنکریم و بهرههای آن محروم نموده است.
استخاره به معنای گذر از ظواهر عالم که در دسترس عقل بشری است و تمسک به غیب و باطن عالم در پرتو هدایت قرآنکریم میباشد که آن ساحت، فراتر از عقل صوری است که به حدس قوی یا شهود نایل نیامده است.
استخاره به قرآنکریم به دو صورت ممکن است: یکی استخاره با آیات قرآنکریم و دیگری استخاره با سورهها. آنچه در میان مردم و عالمان دینی رایج است استخاره با آیات قرآنکریم است اما کمتر کسی را میتوان سراغ گرفت که با سورههای قرآنکریم استخاره نماید. استخاره با سورهها خود را بیشتر در محدودهٔ تفأل نشان میدهد. دانش تفأل شعبهای از دانشهای قرآنی است که قدرت پیشبینی کارها و دورنگری در آن با توجه به آیات و سورههای قرآنکریم را به دست میدهد.
علم استخاره به دست آوردن آگاهی کلی و نه جزیی و موردی نسبت به آیندهٔ نزدیک از طریق ظاهر آیات قرآنکریم میباشد اما ترسیم علل، اسباب، خصوصیتها و آثار امور را بهطور مشخص و دقیق در تیررس اذهان آدمی قرار نمیدهد مگر در بعضی موارد آن هم نسبت به صاحبان استخاره و اولیای الهی که در این زمینه وامدار باطن خویش و صفای نفس خود هستند. این دانش تفأل است که میتواند جزیینگر باشد و به صورت موردی از آیندههای دور و نزدیک نسبت به هر امری به صورت خرد و کلان خبر دهد و زمینهٔ شناخت آن و تصرف در راستای متفاوت علل، اسباب و خصوصیتها و آثار آن را فراهم آورد که چنین علمی تنها در تیررس خصّیصان از راهیافتگان به بارگاه عظیم و رفیع قرآنکریم میباشد. باید از این دانش در فرصتی مناسب و در جای خود سخن گفت که متأسفانه هنوز مجال و فرصت آن پیش نیامده است.
از مجموع 6236 آیهٔ قرآنکریم، استخارهٔ 999 آیه خوب، استخارهٔ 666 آیه بد، استخارهٔ 12 آیه وسط، استخارهٔ 78 آیه برای صاحب استخاره، استخارهٔ 538 آیه عالی، استخارهٔ 1123 آیه بسیار خوب، و استخارهٔ 1478 آیه بسیار بد، استخارهٔ 76 آیهٔ آن بد نیست و استخارهٔ 1266 آیهٔ آن خوب نیست، میباشد که بهطور کلی میتوان گفت: 70/44 درصد استخارهٔ آیات قرآنکریم (2749 آیه) خوب و 30/55 درصد آیات آن، استخارهٔ بد است. البته آیات صاحب استخاره در این آمار منظور نشده است.
در بررسی آماری دیگری میتوان گفت: از مجموع 114 سورهٔ قرآنکریم استخارهٔ 44 سوره (59/38 درصد) که دارای 2200 آیه است خوب و هفتاد سوره (41/62 درصد) که دارای 4034 آیه میباشد، استخارهٔ بدی دارد.
خوب یا بد بودن آیات، وصف به حال متعلق موصوف است، نه اصل موصوف؛ یعنی خوب و بد بودنها نسبت به کارهای ماست نه نسبت به آیات و سور الهی که آیات و سور الهی تمامی خوب و وحی است و ملکوت امور و کارها را در بر دارد و نسبت به راستای ناسوت و نفسانیتهای ماست که وصف خوب یا بد به خود میگیرد.
باید دانست خوب و بد بودن استخارهٔ آیات، امری نسبی است و نسبت به کارها و افراد تنوع میپذیرد و از یک آیه برای هر موقعیتی میتوان برداشتی متفاوت از پیش داشت و چنین نیست که استخارهٔ آیات ثابت و تغییرناپذیر باشد و آیهای که برای موردی خوب است، همان آیه برای موردی دیگر یا برای فردی دیگر بد باشد. برداشت از آیات توسط صاحبان استخاره، خالی از تنوع و تعدد و نسبیت نیست.
آنچه در اینجا دربارهٔ استخاره آمده است، اندکی از حقایق بیشمار و بیپایان از مواهب عینی خداوند است که آن را در قرآنکریم نهفته است و تنها در حکم مقدمه و زمینهای محدود و کوتاه برای راهیابی به حقایق قرآنکریم است تا هم جایگاه قرآنکریم تا حدودی روشن شود و هم راه از بیراهه مشخص گردد و افرادی ناآگاه بیمحابا عَلَمِ ادعا بر ندارند و از روی جهل به ساحت قرآنکریم با ادعاهای مکتوب یا شفاهی خود، بیاحترامی ننمایند و نیز راه روشن باشد و آنان که میخواهند با قرآنکریم مأنوس گردند و رهرو این راه شوند نقشهٔ راه را در اختیار داشته باشند.
منبع: علوم و نظرگاههای شاخص (جلد سوّم)