عبادت حکمی، ایثار مالی و مهرورزی مشفقانه

«نماز»، «نیاز» و «ناز»

منبع: علوم و نظرگاه‌های شاخص (جلد سوّم) 

عبادت حکمی، ایثار مالی و مهرورزی مشفقانه

در سبک ذکر ما، سه عنصر «نماز»، «نیاز» و «ناز»، حیاتی‌ترین ارکان ذکر مستجاب را تشکیل می‌دهد. ناز حق‌تعالی و بنده‌های او را کشیدن، شگرد اساسی خشنودسازی خداوند برای اعطای ذکر مستجاب می‌باشد.

ذکر، در صورتی به استجابت می‌رسد که با شگرد خاص ـ که در قالب سبک طراحی می‌شود ـ سبب جلب رضایت خداوند شود. کسی ذکری مستجاب دارد که بتواند دل خداوند را به دست آورد و او را رضا سازد. نماز (بندگی)، نیاز (دستگیری از خلق) و نازکشی از حق‌تعالی، از شرایط عام استجابت ذکر و دعاست. این سه امر، رضاسازی حق‌تعالی و به دست آوردن دل او را آسان می‌سازد.

ما از «ناز» و «نماز» در فصل «روان‌شناسی راستین» گفتیم. پس از نماز و آوردن ریاضتِ بندگی حق‌تعالی، این «نیاز» است که می‌تواند دل را تیمار کند. مراد از «نیاز» این است که برای هر کسی در زیر این آسمان نیازمند باشد، تصدی‌گری برطرف‌ساختن نیاز او را نماید. رد نیاز پدیده‌ها یا نداشتن قدرت شنیدن نیاز آنان، شرک است. اگر نیازی به گوش کسی برسد و با وجود آن‌که می‌تواند آن نیاز را برآورده کند، نسبت به آن بی‌تفاوت گردد، مشرک می‌شود و صفای باطن خویش را از دست می‌دهد. این نیاز و ناز است که ذکر را پرورش و رشد می‌دهد و آن را به دل و عشق مرتبط می‌سازد.

ذکر و رابطه با خدا، باید به تناسب با رابطهٔ نیکو با خلق خدا تنظیم شود؛ وگرنه قرب نمی‌آورد و ذکر مستجاب نمی‌شود.

کسی‌که نیاز دارد و ناز دیگر پدیده‌ها را می‌کشد، ملکوت ذکر تهلیل را می‌یابد. ذکر تهلیلِ چنین کسی چنان ملکوتی دارد که یک ذکر وی، عالَمی را زیر و رو می‌کند. یک بسملهٔ او فتح‌الفتوح می‌شود و با یک صلوات، پرواز می‌کند و با ساکنان آسمان‌ها هم‌نشین و با فرشتگان هم‌نفس می‌گردد. نیاز و ناز کشیدن، به ذکر کیفیت و سلامت می‌دهد.

ذکرهای سلوکی

کسی‌که می‌خواهد سیر در کمالات باطنی و امور ربوبی و معنوی داشته باشد، نیاز به انرژی و سوخت برای حرکت خود دارد. ذکر، انرژی لازم برای این حرکت را تأمین می‌کند و منبع سوخت و تغذیهٔ باطن می‌باشد.

در سیر و سلوک، داشتن ذکر برای مدتی، امری الزامی و اجتناب‌ناپذیر است. سالک، بدون داشتن ذکرهای برنامه‌ریزی شده، توان سیر و تحمل مشکلات و بلایای مسیر را نمی‌یابد. سالک لازم است از ذکر لفظی بیاغازد و تا ذکر نفْسی و ذکرهای معنوی ربوبی و الهی پیش رود. به هر روی، قوت و خوراک سالک، از ذکر ـ آن هم ذکر دایمی قلبی ـ تأمین می‌شود و بدون ذکر قلبی، در سلوک، راجل و درمانده می‌گردد.

هدف در ذکرهای سلوکی، داشتن قرب حقی و از دست دادن جهت خَلقی می‌باشد. ذکرهای سلوکی برای کسی مناسب است که «سالک» باشد. سالک، اصطلاحی خاص است و بار معنای لغوی خویش را با خود حمل می‌کند. سلوک، به حرکتی نظام‌مند و از پیش برنامه‌ریزی شده می‌گویند. سلوک به معنای عملیاتی نمودن برنامه‌ای خاص و حرکت در چارچوبی معین است. چنین برنامه‌ای به سبب آن‌که دارای نظم است، برای مربی و راه‌رفتگان باتجربه، قابل پیش‌بینی است.

لازم است ذکرپرداز برای آوردن ذکرهای سلوکی، هم دارای سلوک باشد و هم آن را به‌گونهٔ انشایی بیاورد و هم در انشای آن سیستماتیک عمل کند و نیز ترنم حق در آن سریان داشته باشد و با اعمال جوارح هماهنگ گردد و به حسب اذکاری که می‌آورد، هم آدم باشد و هم مسلمان.

ضرورت هماهنگی ذکر با کردار

در گفتن ذکرهای سلوکی، شرطی حیاتی وجود دارد. این شرط چنان اهمیت دارد که اگر رعایت نشود، ذکر به‌جای پدیدآوردن سیر صعودی، سیری قهقرایی به ذکرپرداز می‌دهد. ذکرهای سلوکی به حسب مرتبهٔ سالک، یا نفسی است، یا قلبی و یا روحی. شرط حیاتی در آوردن این اذکار، این است که ذکر همان‌گونه که در باطن سالک به صورت خفی می‌آید یا ذکرهایی که به توصیهٔ استاد به گونهٔ جلی در خلوت آورده می‌شود، با عمل جوارحی فرد هماهنگ باشد و کردار عملی، با ذکرهای باطنی وی ناسازگار نگردد. سلوک حق و دارای برنامه، این فصل مقوّم را دارد؛ به‌گونه‌ای که بدون آن، نه برنامه است و نه سلوک و هر نظمی که با فقد این شرط، رعایت شود، سلوک باطل می‌باشد، نه حق.

برای نمونه کسی که ذکر « یا اللّه» یا « سبحان‌اللّه» را برای سلوک می‌آورد، چنان‌چه آن را روزانه پنج مرتبه می‌گوید، باید در کردار خود نیز دست‌کم پنج کار خیر و نیکو داشته باشد. چنین کسی اگر به توصیهٔ مربی‌های غیرمتخصص ـ که مهارت کافی در دانش ذکر ندارند ـ روزانه صدبار تکبیر یا تسبیح دارد، باید بر جوارح خود نیز صد کردار نیکو را با توزیعی که دارد، جریان دهد و عمل وی با ذکرهای او هماهنگ باشد.

مربیانی که به حسب نام‌های افراد یا به بهانه‌های دیگر، ذکرهایی در بسته‌هایی با شمارگان بیش از هزار می‌دهند، در دانش ذکر پیاده‌اند و شاگرد خود را عقده‌ای، حسرتی، عصبی، تنگ‌نظر و دارای قساوت شدید می‌سازند و وی را به نوعی جنون مبتلا می‌گردانند.

ذکرهای سلوکی دارای شماره، تنها برای کسانی تجویز می‌شود که بتوانند ذکر را به گونهٔ انشایی بیاورند. کسی‌که هنوز معنای ذکرها را به درستی نمی‌داند و جوارح و کردار خود را به حسب معنای آن اذکار، با کارهای نیکو مأنوس نساخته است، برای سلوک آمادگی ندارد؛ تا چه رسد برای گفتن ذکرهای سلوکی، که تنها به سالکان حقیقی و راه‌رفته توصیه می‌شود و آنان هستند که به سبب سیر و سلوک و تماشای معانی حقیقی، معنای اذکار را درمی‌یابند و می‌توانند برای آن معنا، قصد انشا داشته باشند.

منبع: علوم و نظرگاه‌های شاخص (جلد سوّم) 

دیدگاه ها بسته شده اند.