منبع: علوم و نظرگاههای شاخص (جلد سوّم)
امداد ذکر
کسیکه به دیگری ذکر میدهد(مربی ذکر)، باید این توان را داشته باشد که خود پیگیر آن باشد و کاستیهای ذکرپرداز را برطرف کند و آن را امداد و حمایت نماید تا ذکرپرداز بتواند آن را بهدرستی مصرف نموده و به هدف اجابت و خواسته برسد؛ وگرنه دادن نسخهٔ صرف، بدون توان امداد و دَمِ قدسی استاد و مربی، خاصیتی ندارد و مانند استفاده از ذکرهای خودتجویز و بدون اذن میباشد. استاد باید دارای دولت معنوی و اقتدار و سلطنت باطنی باشد تا بتواند به نسخهای که میدهد، روح و حیات بدمد؛ همانطور که مجتهد حقیقی، دارای ید و قدرت تصرف مشروع میباشد و هرگونه کاستی در علم و عدالت (ملکهٔ اعطایی قدسی که شرح آن را در کتاب جامعهشناسی عالمان دینی آوردهایم)، کمترین تصرف وی را ظالمانه و دارای ضمان میسازد.
صاحبان اقتدار باطنی میتوانند به ذکر دَم بدهند و آن را امداد کنند. ذکری میتواند مستجاب گردد که دَم قدسی یکی از اولیای الهی را با خود داشته باشد و توسط وی توصیه و حمایت شود. دَم در ذکر، واگذاری اقتدار باطنی حاصل از آن ذکر، به ذکرپرداز میباشد. صاحبان اقتدار، ذکر لازم را در بیداری یا در خواب میدهند. حمایت از ذکر، توسط مقتدران انسی، جنی و نیز از ناحیهٔ زندگان یا اموات وارسته انجام میشود. امداد حقیقی ذکر، مسیر ذکرپرداز را بسیار کوتاه میکند و از سنگینی کار وی میکاهد و شتاب و کیفیت آن را بالا میبرد. حقیقتی که باید باشد تا نتیجه دهد؛ وگرنه ادعا فایدهای نمیبخشد.
سبک اختصاصی ذکر
متخصصان ذکردرمانی که سمت مربیگری و استادی دارند، دارای دو گروه عمده میباشند: گروه اول، مربیان تابع که در ذکر، مقلد استاد خویش میباشند و خود در ذکری که میدهند، صاحب سبک خاص و طریق ویژه نمیباشند. اینان در ذکر، از معلومات فراگرفته از استاد خود بهره میبرند و صاحب اختراع و تولید نمیباشند.
گروه دوم که اساتید ممتاز و منحصر در ذکردرمانی و دارای قدرت تولید و اختراع میباشند، صاحب سبک، روش و طریق میباشند. در هر دانشی، برخی که بسیار انگشتشمار میباشند و از نوابغ آن دانش به شمار میروند، صاحب سبک و طریق میگردند و در آن دانش به عنوان راهگشا و پیشرو مطرح میگردند. صاحبان سبک، دانش موردنظر را به طریق خاص خود تعلیم میدهند؛ طریقی که تنها در اختیار آنان است و دیگران از رمز و رازهای آن اطلاعی ندارند؛ مگر کسی در نزد آنان برای چندین سال شاگردی نماید و از طریق اُنسی که با وی مییابد و تجربهای که میبیند، از فوت و فنهای آن آگاه شود.
برای گفتن ذکر، باید مربی داشت. مربیان نیز اگر مربیان کارآزموده و صاحبان عنایت مستقل باشند، سبکهای خود را در ذکر دارند. برخی برای ذکر، از محاسبه و مراقبه وارد میشوند. بعضی از ذکر «سبحاناللّه» میآغازند و عدهای «استغفراللّه» را پایهٔ کار خود قرار میدهند.
برای پیمودن مسیر قرب و سلوک و نیز یافتن اقتدار بر داشتن ذکری مستجاب، شناختن ترتیب ذکرها و آوردن آنها با ترتیب یافتهشده، بسیار مهم و حیاتی میباشد.
سبک ویژه و منحصر ما ـ که بیش از پنجاه سال است با آن کار میکنیم و سبکی عنایی و موهبتی میباشد ـ شروع ذکر با «صلوات» و ادامهٔ آن با اذکار کمالی تحمیدی برای محبان و شروع ذکر با «بسمله» برای محبوبان میباشد.
در میان اذکار، سه ذکر: «اللهّمّ صلّ علی محمّد و آل محمّد»، «بـِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم» و «لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ» اهمیت فراوانی دارد و از ذکرهای لازم و ضروری و دایمی میباشد. این سه ذکر، در بیشتر دعاها و مأثورات ـ بهویژه در دعاهای صحیفهٔ سجادیه ـ آمده است.
این سه ذکر را باید با هم داشت و نباید تنها بر یکی بسنده کرد و تناسب زمانی و مکانی و لحاظ حال ذکرپرداز را داشت و شمار آن را با توجه به آن خصوصیات به دست آورد. برای نمونه اگر ذکرپرداز به کثرت مبتلاست، لازم است ذکر تهلیل را بیشتر بیاورد، اما اگر به کدورت قلبی و نفْس و هوس و هوا مبتلاست، باید ذکر صلوات را بیشتر بیاورد و چنانچه بخواهد کار مهمی را انجام دهد، باید از ذکر قدرتی «بسمله» بهره برد.
با این سه ذکر ـ البته اگر قلبی شده باشد ـ میتوان به دل و به عشق رسید. صاحب عشق، دارای قدرت پرواز و بر شدن میباشد و از تمامی پدیدهها، حتی پدیدههای شَرّ که ظلم را در نهاد خود دارند، خوشامد دارد و به سبب اقتدار باطنیای که یافته است، هیچیک برای او سنگینی ندارند.
از ذکرهای لازم و ضروری بعد از سه ذکر یادشده، استغفار، تسبیحات اربعه، تسبیح مطلق (سبحان اللّه) و ذکر حوقله میباشد. همچنین ذکر یونسیه و ذکر «یا حی یا قیوم» نیز در ردیف بهترین ذکرها میباشد. ما هریک از این ذکرها را در کتاب «دانش ذکر» با ظرافتهایی که دارد، توضیح دادهایم.
منبع: علوم و نظرگاههای شاخص (جلد سوّم)