شرایط ذکر مستجاب

اختلال نیروهای شیطانی در ذکر

منبع: علوم و نظرگاه‌های شاخص (جلد سوّم) 

اختلال نیروهای شیطانی در ذکر

ذکر در صورتی خاصیت دارد که بر طول موج صوتی خود آورده شود و این طول موج تا وصول به مقصد، دچار پارازیت صوتی و دَمی نگردد. طول موج هر ذکر و فرکانس آن با حفظ صفات ذکر، محقق می‌شود؛ اما نیروهای شیطانی و آنان‌که دارای خباثت نفس و قدرت‌های نفسانی می‌باشند، می‌توانند بر روی طول موج ذکر و فرکانس آن تأثیر بگذارند و آن را دچار پارازیت سازند و ذکر را از هدفی که دارد، بازدارند و از خاصیت‌بخشی آن مانع شوند. بنابراین، درست است که ذکرپرداز تمامی شرایط ذکرگویی را رعایت کرده و نان حلال مصرف نموده و خلوت و تاریکی و آسمان شب را پاس داشته و ذکر را بر مدار وصف آن آورده و رعایت تناسب ذکر با خود را داشته است؛ اما ذکر وی باید امنیت کافی برای وصول به مقصد را داشته باشد تا در طول مسیر صوتی خود (اعم از صوت لفظی یا قلبی باطنی) توسط شیاطین معاند دچار اختلال و پارازیت نگردد. باید توجه داشت اشرار اجنه، بسیار شرور می‌باشند. آنان اگر منطقه‌ای برای نفوذ و خراب‌کاری بیابند، به آن‌جا هجوم می‌آورند و برای نمونه ذکرهای مؤمنان را با دمیدن دم خبیث خود بر آن، فاسد می‌کنند. البته مؤمنان اگر کاستی نفسانی نداشته باشند، از ناحیهٔ فرشتگانِ همپا مواظبت می‌شوند. اما دمیدن در ذکرها توسط نیروهای خبیث و شرارت‌گر، واقعیتی است. انسان عادی با دمیدن، تنها در حدود یک متری خود را تحت تأثیر قرار می‌دهد، اما خبیث‌هایی که صاحب دم خُبث‌آلود می‌باشند، به حسب اقتداری که دارند، شعاع وسیعی می‌یابند و گاه یکی از آنان می‌تواند از این نقطهٔ شهر، در ذکر فردی که در نقطهٔ دیگری است، با فوتی بدمد و آن را فاسد سازد. داشتن استغفار، حرز و مددگیری از فرشتگان و توجه به حق‌تعالی، برای در امان ماندن از چنین نیروهای تخریب‌گری کارآمد است. فرشتگان فراوانی، وظیفهٔ حراست و نگاهبانی از بندگان خدا را در برابر نیروهای شر و شرارت‌آمیز بر عهده دارند. البته تنها برخی متوجه می‌شوند ذکر یا نماز آنان مورد هجوم این نیروها قرار گرفته است. سورهٔ فلق، نحوهٔ این استعاذه را آموزش می‌دهد. این استعاذه به حق‌تعالی سبب می‌شود فرشتگانِ همپا، پناه‌برنده را تا زمانی‌که به غفلت و معصیت و ظلم نگراییده است، محافظت کنند.

باید نتیجه و پی‌آمد ذکر را به دقت محاسبه کرد و واردات ذهنی و خطورات قلبی را رصد کرد و به صداها و نداها التفات داشت. در این مسیر، قوهٔ وهم و سپس خیال، دخالت بسیار دارد. برای فهم دخالت وهم و خیال، باید به مسیر رودخانه‌ای مثال زد که خشک شده و انواع آشغال‌ها را در خود دارد و اگر باران ببارد و آب در آن به جریان افتد، نخست انبوهی از آشغال‌ها را با خود می‌آورد. ذکرپرداز نیز با مداومت بر ذکری که دارد، نخست به خیال می‌افتد. در این هنگام، جریان آب ذکر، آشغال‌های جدول ذهنی وی را به حرکت وامی‌دارد و با لایروبی ذهن، آن را رفته‌رفته پاکسازی می‌کند. مبتدیانی که مشغول ذکر می‌شوند، ذهن آنان دچار فرکانس‌هایی می‌شود که افکار آلوده و بدی را به آنان القا می‌کند. فرد در این مرحله، دچار خیال‌پردازی می‌شود. برخی از افراد، به سبب شدت آلودگی‌های ذهنی و با آگاهی بر آن‌ها ممکن است دچار یأس و بیماری شوند که اگر مربی کارآزموده‌ای داشته باشند، آنان را از این خیالات عبور می‌دهد و به صفای ذهن می‌رساند. با صافی شدن ذهن از موهومات و خیالات، قدرت گیرندگی آن بالا می‌رود و می‌تواند صداهای غیبی را رصد کند و آن را بشنود. اگر ذکرپرداز در این مرحله، شدت و قوت یابد، صدای تسبیح و «سبّوح قدّوس» را هم از دل خود و هم از آسمان و زمین می‌شنود.

شرایط ذکر مستجاب

نخستین شرط ذکر ـ که از مبادی و مقدمات پایه‌ای آن می‌باشد ـ آگاهی بر ارکان نظری آن می‌باشد. ذکر با آن‌که کاری عملی است و داخل در علوم عملیاتی مربوط به باطن آدمی و غیب عالم می‌باشد، اما مبتنی بر دانش‌های نظری بسیار و وابسته به آن‌هاست، که متأسفانه گزاره‌های علمی آن تاکنون نه منطق فهم یافته است و نه برای فهم آن، تلاشی در خور و منسجم صورت گرفته است.

ذکر، از دانش‌های عملیاتی مبتنی بر گزاره‌های عرفانی و فلسفی است که بدون آگاهی از ظرافت‌های آن، یکی از مهم‌ترین مبادی ذکر، محقق نمی‌شود و خاصیتی بر ذکری که گفته می‌شود، مترتب نمی‌گردد.

چنین نیست که کسی بدون در اختیار داشتن پیش‌فرض‌های نظری لازم و بدون سیری که باید در باطن خود داشته باشد، ذکری را بی‌محابا مداومت کند و با خوش‌خیالی، توقع نتیجه‌بخشی آن را داشته باشد. در ادامه مهم‌ترین شرایط ذکر خاطرنشان می‌شود.

ذکر؛ مبتنی بر استعداد ویژهٔ باطنی

دانش ذکر، نحوهٔ تصرف در غیب عالم و شگرد ویژه و باطنی تسخیر طبیعت را آموزش می‌دهد. این دانش بر پایهٔ توان ایجاد نوعی ارتباط معنوی و باطنی با طبیعت و ایجاد انعکاساتی در آن، از طریق ماورا و غیب آن است. تصرف در باطن عالم از طریق ذکر، نیازمند تناسب‌هایی باطنی است. تناسبِ باطن فرد با غیب عالم موجب می‌شود شگرد طبیعت در ذکر ظاهر شود و ذکرپرداز را با طبیعت همراه و مأنوس نماید و قدرت تصرف در آن را به وی دهد. برای ذکرپردازی، باید استعداد و تناسب داشت و چنین نیست که هرکسی در هر مرتبه از رشد و کمال که باشد، بتواند از هر ذکری استفاده کند و از آن بهره ببرد؛ چنان‌چه برای پرورش اندام، باید بدنی ماهیچه‌ای داشت و بدن‌های استخوانی، مناسب این رشته نمی‌باشد. ذکر، حکم ابزار کار را دارد و قدرت نفس، حکم قدرت بازو و دقت در استفاده از آن را دارد و مانند پتک می‌ماند که مهم این است که در دست چه کسی قرار می‌گیرد. اسم اعظم ـ که یکی از اذکار بسیار کارآمد می‌باشد و حکم شاه‌کلید را دارد که هر قفلی را باز می‌کند ـ تنها حکم ابزار را دارد و مهم نفْسی است که می‌تواند راه‌اندازِ این اسم گردد. اسم اعظم برای یک نفس، حکم فاز و برای نفس فردی دیگر حکم نول را دارد و این به سبب اختلاف استعدادهای نفسانی می‌باشد. نفس هر شخصی در امور عملیاتی، توانمندی‌های ویژه و کاربردهای خاصی دارد و صفتِ اذکار را به حسب ترکیب با استعداد خویش و ارتباط با توانایی‌های خود متغیر می‌سازد و یا سبب تقویت و کارآمدی و یا خنثی‌سازی و تخریب آن می‌شود. ذکر، دانشی نیست که بتوان برای آن، بار عام داشت و هرکسی را به آن دعوت کرد. کسی می‌تواند برای تعلیم دانش ذکر پذیرفته شود و در مراکز ذکردرمانی به استفاده از تخصص خود بپردازد، که استعداد ذکرپردازی و قدرت باطنی برای ایجاد ارتباط با غیب عالم و پیوند قربی با حق‌تعالی را داشته باشد و بتواند سیر خود را به سیر هستی و پدیده‌های آن پیوند زند و آن را مهار نماید؛ وگرنه چنان‌چه همه به این دانش به صورت بار عام دعوت گردند، تنها به هدر دادن و تضییع استعدادها و امکانات و تربیت نیروهای مدعی اما فاقد کارایی منجر می‌شود.

کسانی که به تعبیر ما ظهوری خشتی دارند، برای دانش ذکر مناسب نمی‌باشند. منظور از ظهور خشتی، این است که جز یک لایه ندارد و جز یک کار از او برنمی‌آید و با کم‌ترین مواجهه با مانعی، از هم می‌پاشد. ذکر برای افرادی مناسب است که نمودی پولادین داشته باشند و بتوانند چند کار را با هم و بدون تداخل انجام دهند و مرتب چهره عوض کنند و قدرت تبدیل‌پذیری آن‌ها بالا باشد و در مواجه شدن با صحنه‌های گوناگون، متلاشی نمی‌شوند و استقامت خود را دارند. آنان به هر کوره‌ای وارد شوند، مقاومت می‌کنند و در کوره می‌مانند و با قدرت تبدیل، به جنسی اعلا و برتر و مستحکم‌تر تحویل می‌روند.

منبع: علوم و نظرگاه‌های شاخص (جلد سوّم) 

دیدگاه ها بسته شده اند.