سیر اسمی و اسمای دنیوی حق

مسیر رشد هر شخصی در جهتی خاص است که ویژهٔ اوست. حکیم و خردمند کسی است که هر فردی را بشناسد و سپس او را در مسیر خود قرار دهد.

عده‌ای باید اسمای دنیایی حق را پیروی کنند تا از پای کوه دنیا به قلهٔ اسما و صفات حق راه یابند. راه رسیدن به هر یک از اسمای مبارک خداوند از دنیا شروع می‌شود؛ همان‌گونه که فرموده‌اند: «الدنیا مزرعة الآخره»؛ دامنه و پای کوه دنیاست و آخرت و آخرین مرحله، صعود به قلهٔ اسما و صفات است. این سیر باید در انسان باشد تا به هر سمتی که حرکت می‌کند باز به حق رسد. البته، این امر با همراهی استاد زبردست و عارف به اسمای حسنای الهی ممکن است. کسانی که به راه کفر و نفاق می‌روند، سیر خود را قطع می‌کنند. آنان نه اسمای دنیوی حق را پیروی می‌کنند و نه اسمای غیبی و اخروی حق را. باید گفت آنان در اصل با هر حقیقت و واقعیتی مخالف هستند. البته، حقایقی که خود به آن نرسیده‌اند. «النّاس أعداء ما جهلوا»(۱)؛ مردم دشمن چیزی هستند که نمی‌دانند. خصلت مردم این‌گونه است که آن‌چه را نمی‌دانند انکار می‌کنند و این خصلت عمومیت دارد.

مسیری که به سوی حق تعالی می‌رود همه سویی و همه سمتی است. می‌توان از افعال به تماشای اسما و صفات، و از اسما و صفات به مشاهدهٔ ذات نشست. ذات هم از اسما و صفات تجلی می‌کند و به افعال می‌رسد. در سیر اسمی، عده‌ای تک اسمی، برخی چند اسمی و گروهی نیز دارای دسته‌ای از اسما می‌شوند. پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله ، حضرت زهرا علیهاالسلام و حضرات ائمهٔ معصومین علیهم‌السلام دارای همهٔ اسما و صفات الهی هستند. عده‌ای جمالی و عده‌ای جلالی و دسته‌ای در رأس هم جمالی و هم جلالی هستند که به آنان کمالی گفته می‌شود. برای دنیادوستان می‌توان راه و مسیر رسیدن به دنیا را از اسمای الهی نشان داد و آن‌ها را در کارگاه الهی از رشد، سیر و حرکت بی‌نصیب نگذاشت. اگر دنیادوستان را آرام آرام به سمت دنیا حرکت دهند، خداباوری به سراغ آن‌ها می‌آید و همه چیز را درک می‌کنند و راه بعدی خود را می‌یابند.

  1. نهج البلاغه، ص ۵۵۳٫
مطالب مرتبط