تغذیه و خواب
کمک به سلامت مزاج با گزینش در تغذیه
اگر انسانی در مزاجش گزینشی عمل کند و حتی نفَسکشیدن، خوردن و خوابیدن او همراه با انتخاب , و اراده باشد، انسان متمدنی است که با علم و آگاهی و با اراده که ویژگی آدمی است زندگی می کند.
اینانسان، بینظم و قانون زندگی نمیکند. وقتی میخواهد بنشیند، بخوابد، غذا بخورد، برای همهٔ آنها زمان مشخصی قائل است. میداند کدامغذا خوب، لازم و مناسب است و همان را مصرف میکند. اما گاهی هرچه پیشآمد، خوشآمد و «الخیر فی ما وقع»، چنین زندگیای بینظم و قانون خواهد بود؛ اما کسی که اهل گزینش در تغذیه است، میداند به چه مقدار غذا نیاز دارد و چهطور آن را تهیه کند، چه غذاهایی را باید مصرف کند.
انسان ها باید بدانند این غذایی را که دارند میخورند برایشان مناسب هست یا نه؟ کسی که وقتی به خانه میرود، نمیداند چه غذایی برای ناهار در نظر گرفته شده است و اگر بپرسد، به او میگویند صبر کن سفره را که انداختیم، میبینی، یعنی برای غذایی که میخواهد بخورد، هیچ آمادگیای ندارد و این غذا در ذهنش پیاده و آماده سازی نشده است.
انسان وقتی میخواهد غذایی را بخورد، باید از دو روز، ده روز یا بیست روز قبل، آن را در ذهن خود ذخیره و آماده سازی کند. یعنی با داشتن برنامه غذایی مناسب، بدن را برای خوردن این غذا آماده کند.
برخی از خانوادههای فرهنگی، ادارات، دانشگاهها و سربازخانهها، برنامهٔ غذایی هفتگی دارند. یعنی خودشان را برای خوردن این غذا آماده میکنند و این غذا را از قبل در ذهنشان پیاده و آماده سازی نموده و خودشان را برای خوردن این غذا آماده میسازند. در چنین حالتی این غذا حتی اگر سنگ هم باشد، برای بدنشان خوب است و بدنشان میتواند آن را هضم کند و برایش خطر ندارد.
اهمیت نگاه به غذا
نوع بیماریها به این دلیل است که مردم بینظم غذا میخورند. یا اراده ندارند، یا اختیار ندارند، یا دست خودشان نیست، یا تنبل هستند، یا بلد نیستند و نمیدانند چه باید بخورند و چه نباید بخورند.
همهٔ این عوامل، موجب بیماری و فلاکت میشود. بیشتر بیماریها به سبب این است که غذاهای مردم گزینشی نیست. وقتی ما یک غذایی را گزینش میکنیم، نفس، مزاج و بدن ما با آن غذا تعامل میکند، آن را وارد میسازد و ذخیره و پیاده میکند. در چنینحالتی، قبل از اینکه غذا را بخوریم، غذا مصرف شده است. اینغذا هیچخطری ندارد.
انسان وقتی میخواهد غذا بخورد، نباید تا سفره پهن شد، شروع به خوردن کند. انسان، اول باید غذا را نگاه کند، زیارت کند، قرب و نزدیکی داشته باشد؛ یعنی قبل از معده و مزاج، باید چشم و دل، غذا را بخورد و سیر شود. ابتدا باید چشم و دل انسان از غذا سیر شود؛ نه اینکه یکدفعه همهٔ غذاها را مصرف کند و متوجه نشود. انسانهای تندخور و پرخور، بیمارند، مشکل روانی هم دارند.
خوابهای پریشان
انسان، ابتدا باید نگاه کند که چه میخورد. اول باید چشم و دل و روح ، غذا را بخورد، آنگاه آن را به معده تحویل بدهد. کسی که در خوردن شتاب دارد، غذا را به بدن تحویل نمیدهد.
اینکه میگویند سرِ غذا حرف نزنید، به کسی نگاه نکنید، جلوی خود را نگاه کنید و غذا را بخورید، یعنی غذا را ذخیره و پیاده کنید، زیارت کنید، و نخست آن را به چشم وگوش و قلب و روح و حس و دل بدهید تا آن را مصرف کنند، سپس آن را در معده بریزید تا خردش کند. چون روحِ غذا مهمتر از جسم غذا است.
ما هیچگاه به روح غذا اعتنا نمیکنیم. هنگام غذاخوردن، پیوسته حرف میزنیم، تلویزیون نگاه میکنیم. با اینکار، فیلم هم با غذا وارد مزاج و معده میشود. چنینکسی آشفته میشود و خواب پریشان میبیند.
بسیاری از خوابهای پریشانی که انسانها میبینند، از این ناشی میشود که هنگام غذاخوردن، فیلم میبینند، حرف میزنند و دائم به اطراف و آدمهای دیگر نگاه میکنند؛ یعنی به جای اینکه غذا بخورند، این و آن را میخورند.
وقتی این و آن را میخورد، خواب میبیند در قبرستان است، خواب میبیند مرده است، خواب میبیند او را کفن کردهاند، خواب میبیند در دستشویی افتاده و هیچکس نیست او را بلند کند. وی هنگام غذاخوردن، فیلم نگاه کرده، حرف زده، این و آن را نگاه کرده و آنها را همراه غذا خورده است. حالا خواب مرده و قبرستان میبیند.
دست کم سه روز قبل باید دانست چه باید بخوریم
قرآن میفرماید: (فَلْیَنظُر الإِنْسٰان إِلیٰ طَعٰامِه) یا (انْظُرْ إِلیٖ طَعامِک وَ شَرابِک) «ینظر» فعل مضارع است؛ یعنی با دقت با توجه و با اهمیت، غذا را معاینه کند، ذخیره و آماده سازی نماید و بعد بخورد. تغذیه باید گزینشی باشد. هرکسی باید دستکم از سهروز قبل بداند چه میخواهد بخورد.
عامل مهمی که باعث شده غذا بلای جان ما شود، این است که دارای برنامه مناسب تغذیه و گزینشی نبوده و بدون هیچنظمی است. در طب و درمان، برای رفع بیماریها و مشکلاتمان، یکی از راهحلهای درمان، گزینشیبودن است. برای هرمشکلی نباید دارو خورد. دوای اینمشکل، گزینش است. غذایی را که میخورید، با گزینش بخورید؛ یعنی بدانید چه بخورید و چهقدر بخورید.
کاهش مقدار مصرف خوراک مادی در زمان حضرت حجت علیهاالسلام
متأسفانه، امروزه مشاعر انسانها بسته شده و فقط معدهي آنان باز است و انسانها فقط خود را با ماده و جسم سير ميكنند. در زمان حضرت حجت؛ امام زمان (عجل اللّه تعالي فرجه الشريف) خوراكها بر سه قسم ميشود و مقدار مصرف خوراك مادي كاهش مييابد.
خوراك يا مادي معدوي است و يا مادي شامهاي كه با بوبايي حاصل ميشود و از آن نيز لذت ميبرند. غذاي شامهاي مانند سرمي است كه به بدن بيمار ترزيق ميشود و يا مادي بينايي است. پيامبر اكرم يا امامان معصوم : از عطر استفاده ميكردند تا به معدهي خود فشار نياورند و از راه بويايي بخشي از انرژي خود را به دست آورند.
دستهي سوم كساني هستند كه از راه شنيدن مناجاتها خود را سير ميكنند. توانايي حضرت امير مؤمنان عليه السلام و قدرت بر بركندن درِ خيبر از اين نوع خوراكي انرژي ميگيرد. حضرت ميفرمايد: «در خيبر را با قوت جسماني بر نكندم بلكه آن را به وسيلهي قوت رحماني اين كار را كردم». قوت رحماني از طريق استشمام و استماع حاصل ميشود.
خلاصه اين كه صدا ميتواند عقلاني و حقيقي معنوي باشد. همان معنايي كه در صوت امام حسن مجتبي عليه السلام و حضرت داوود عليه السلام وجود دارد.
بهره بری از صوت و حصول قوت رحمانی
سخن كساني كه صدا را منحصر در تخيل معنوي و تخيل مجازي ميدانند درست نيست؛ چرا كه صدا امري حقيقي است و عقلاني معنوي ميباشد و اوليا و انبياي الهي در پي الهام اين معنا بودهاند؛ زيرا اين صدا وصول و قرب ميآورد، ولي افسوس كه ديوسيرتان، ظهور آن بزرگان را مانع شدند و هم خود و هم بشريت را از آن حقايق معنوي محروم ساختند.
_ نميتوان گفت اسلام به موسيقي اهميت نداده است! بلكه بايد گفت: اولياي الهي فرصت آن را نيافتند كه اين امور و بسياري از رازهاي هستي را نمايان سازند. صداي وحي و صداي ربوبي از اسرار هستي است. آيا وحي صوتي مادي است يا فرامادي و مجرد. در هر حال، صدا و صوت واقعيت و حقيقتي شگرف است كه هنوز بشر به كنه آن نرسيده و نتوانسته است آن را از انبياي الهي بياموزد. صوتي كه پيامبران از آن بهره بردند و با آن زنگار دل را صيقل دادند و به خدا عشق ورزيدند.
_ امام سجاد عليه السلام در صحيفهي سجاديه از صوت بهره ميبرد؛ بهرهاي كه انسان را بهت زده مينمايد. اين كتاب در زمينهي صوت از نهج البلاغه برتر است؛ زيرا حضرت امير مؤمنان عليه السلام فرصت چهل سالهي امام سجاد را نداشت و ديگر اين كه حضرت علي عليه السلام مشكلات بسياري كه با افراد نادان زمان خود داشته است را بازگو نموده و در كتاب شريف نهج البلاغه جمع آوري شده است.
تدریجی بودن خواب
انسان یکباره به خواب نمیرود و ناگهانی نیز از خواب بیدار نمیشود. بیدار شدن از خواب مانند کلید برق نیست که اگر کلید آن زده شود، ناگهان خاموش یا روشن گردد. تدریج در خواب و بیداری وجود دارد.
البته این مسأله برای انسانهای ماشینی و مکانیکی امروز مطرح نیست. امروزیان با زنگ ساعت به سرعت و نه بهتدریج بیدار میشوند و در راه غذا میخورند و در خیابان پوشش خود را مرتب میکنند و هنگام شب از شدت خستگی نمیدانند چگونه به خواب میروند. آنان به دقایق و ریزهکاریهای خواب دقتی ندارند و از آن نیز لذتی نمیبرند.
اگر کسی تدریجی بودن خواب را پیگیری کند، بسیاری از علوم، در عالم خواب به او داده میشود و بسیاری از راه و روشها، از بیداری به خواب کشیده میشود و پشت سکهٔ بیداری برای او آشکار میشود. البته این سیر و حرکت به سمت پشت سکهٔ بیداری یا از آن سمت به این طرف، تدریج لازم دارد.
نحوهٔ به خواب رفتن و بیدار شدن از خواب
هنگامی که انسان بیدار میشود و چشم باز میکند و حواس وی به حالت نخست باز میگردد، همان هنگام، بدون اینکه حرکت کند، فکر کند که چند لحظه پیش چه میکرد، کجا بود و چه افکاری داشت و چه خوابهایی میدید؛ چرا که این کار باعث رشد فرد میشود.
به هنگام خواب نیز انسان باید بیندیشد که میخواهد کجا برود؟ چه خوابی میخواهد ببیند و چه چیز کمیابی را در خواب بدون دست و پا زدن جستوجو میکند؟ این تمرینها برای رشد عقل در جهت پردهبرداری از آن سوی سکهٔ بیداری مفید است.
شگفتی های خوراکی
بیشتر غذاها با ورزش است که نیروی خود را آزاد میکند و به تعبیر دیگر، بدن انسان با ورزش است که قدرت جذب انرژی غذاها را به دست میآورد.
مزاج انسانها با همدیگر متفاوت است و در برنامهٔ غذایی باید نسبت غذا با مزاج هر فرد را نیز سنجید. فشار و ورزش با هماهنگی غذا با مزاج است که میتواند بدن را برای جذب خوب غذا آماده سازد و سلامت آن را تأمین نماید؛ ولی فشار نباید چنان زیاد شود که در بدن ایجاد حساسیت کند و جسم مانند اسبی فراری و لگام گسیخته گردد. تأثیر ورزش تنها محدود به سلامت جسم نیست و روان آدمی را نیز سالم مینماید. برای نمونه، با ورزش میتوان وسواس را از فرد وسواسی دور نمود. وسواسی کسی است که ارادهٔ خویش را از دست داده و آن را رها گذارده است و عنان آن را در دست ندارد، از این رو نمیتواند تصمیم بگیرد، حکمی دهد و کاری را بدون تکرار انجام دهد. ما برای رفع وسواس از فرد بیمار، ورزش را توصیه میکنیم. ورزش یکی از بهترین راهها برای تقویت
اراده است.
ارزش صبحانه
بدن انسان باید به هنگام صبحگاهان، انرژیهای خود را برای فعالیت دشوار روز به دست آورد، از این رو صبحانه باید از غذاهای انرژیزا و مقوی باشد. بیشتر افراد یا صبحانه نمیخورند یا آن را با خوردن نان و پنیر و لیوانی چای از سر خود رفع مینمایند. صبحانه باید از غذاهای پختنی، گرم و انرژیزا برگزیده شود و به عکس، شام را باید سبک و از غذاهای آماده و سرد استفاده کرد تا خواب آن را به چربی یا فسیلهای
زیانآور تبدیل ننماید.
البته، مناسب نبودن رژیم غذایی در صبحانه و شام بیشتر تقلیدی و بدون داشتن دلیل منطقی است که دستگاههای تأثیرگذار و فرهنگساز میتوانند آن را در جامعه تصحیح نمایند.
تأثیر آلودگی معده بر سایر اعضای بدن
شکم انسان و روده و معده حامل «عَذَره» و آلودگی است. وقتی معده و روده را شستشو نمیدهیم، دهان بوی بد میگیرد، دندانها خراب میشود، گوش وِزوِز میکند، چشم پلک میزند و میپرد، همهٔ اینها به دلیل آلودگی معده است.
یکی از دلایلی که برخی از مردم به راحتی خوابشان نمیبرد یا به راحتی از خواب بر نمیخیزند، این است که معدههای آلودهای دارند. انسان وقتی میخواهد بخوابد، باید بهداشت معده را انجام دهد. وقتی این میکروبها در معده نباشند، انسان راحت خوابش میگیرد.
سرکه یا آبغوره یا آبلیمو یا هرچیزی که ترش و اسیدی باشد، میکروبهای بدن را از بین میبرد.
هم چنین سعی کنید آب بیشتری مصرف کنید؛ چون در محیط ما مواد جامد بیش از مواد مایع مصرف میشود. باید آبمیوه، آبگوشت، آش و سایر مایعات را مصرف کنیم. پس اول ترشی و سپس آب زیاد مصرف کنید.
ضرورت مصرف ترشی جات در وعده غذایی
بدنها میکروبهایی دارند که باید تخلیه شود؛ اما چگونه؟ اگر کسی در طول شبانهروز مقداری ترشي جات مصرف نکند، حتماً بدنش پر از میکروب است. سرکه یا آبغوره یا آبلیمو یا هرچیزی که ترش و اسیدی باشد، میکروبهای بدن را از بین میبرد.
بدنهایی که شیرینی مصرف میکنند، سست میشوند. کسی که شیرینی میخورد، باید حتماً ترشی هم بخورد. اگر کسی نتواند ترشی بخورد، حتماً بیمار است. اگر یک تهاستکان آب لیمو خوردید و مشکل پیدا کردید، حتماً بیمارید. یا برای مثال، سرکه را بدون اضافه کردن آب، بخورید. اگر خوردید و مشکل پیدا کردید، حتماً درون بدنتان میکروب هست. معده باید هر روز تمیز و سرویس شود.
کسی که ترشی نخورد، سست میشود. در واقع، ترشی به بدن قوام میدهد. البته زیادی آن نیز برای اعصاب خوب نیست؛ اما اگر بدن، ترشی به خود نبیند، فُسیلاش زیاد شده و چاق و بزرگ میشود و همواره میل به خواب دارد. چنین کسی در خواب نیز بیشتر دَمَر میخوابد. در واقع از نوع خوابیدن، میتوان بیماری را تشخیص داد. آدمهایی که دَمَر میخوابند، رخوت مغز دارند. ترشی، بهترین مقاومسازِ بدن است. حتماً در شبانهروز باید مقداری ترشی مصرف نمود؛ وگرنه مرگ در بدن لانه میکند.
خوردن مقداری ترشی در روز، ضروری است و حتی خالی خوردن آن هم اشکالی ندارد. آنقدر درون معدهها آشغال جمع شده است که میتوان گفت ما معدهٔ خالی نداریم. معدهها پر از آشغال است؛ حتی اگر در آنلحظه، فرد غذایی نخورده باشد، تا مدتی معده پر از کثافاتی است که هنوز بیرون نیامده است. خوردن ترشی، یکی از راههای تخلیهٔ کثافات معده است.
غذاهای فانتزی ، عادی و تجردی
غذاها دو نوع است: غذاهای مادی و غذاهای معنوی. غذاهای مادی خود بر سه بخش هستند: ۱٫ غذاهای فانتزی (کمحجم و پرانرژی) ۲٫ غذاهای مادی عادی (فلّهای) ۳٫ غذاهای مادی تجردی (ریزپایه). این تجرد به معنای ظریف است، نه به معنای فلسفی آن.
تغذیههای تجردی، شامل شادمانی، هوای پاک و هوای سرد است. هر انسانی باید در طول شبانهروز، پنج تا پانزده دقیقه شوخی کند.
غذاهای مادی فانتزی، شامل نمک، زعفران، سیر، پیاز و غیره هستند که نخوردن و زیاد خوردن آن، باعث مرگ میشود. این غذاها باید به اندازه خورده شوند. یکمثقال زعفران را میتوان در مدتی طولانی مانند ششماه مصرف کرد؛ از اینرو، گران تمام نمیشود. میتوان یک پرِ آن را در قوری چای، پلو، و یا آبگوشت ریخت و روزانه مصرف کرد. عدم مصرف زعفران، رنگ پوست را کدر و سیاه میکند. تغذیههای فانتزی باید هر روز مصرف شوند. چای و زعفران تا ششماه سالم باقی میمانند؛ ولی برنج تا یکسال.
نمک را نمیشود هر روز نخورد؛ اما امروزه اکثر غذاهای ما خود نمک دارند و دیگر نباید به غذا نمک بیفزاییم. هم چنین باید سیر خورد؛ البته باید بوی آن را گرفت تا کسی را اذیت نکند. در مورد سیر هم باید گفت که قورت دادنِ آن، مفید نیست؛ بلکه باید از گذرگاه دندانها عبور کند و جویده شود. بو گرفتن دهان، به خاطر معدهٔ ناسالم است؛ وگرنه پیاز و سیر، آنقدر هم بودار نیستند. حتماً باید روزانه مقدار کمی پیاز خورد. تمام ویروسهای بدن با مصرف پیاز از بین میروند.
در تغذیه باید چیزی خورد که چربیها آب شوند، و نمیشود تنها با آب این کار را کرد؛ از اینرو، حتی مقدار کمی از نوشابههای صنعتی میتواند این مهم را انجام دهد و عروق را باز کند. هم چنین روی چربی نباید آب خورد؛ چون چربی میبندد و نَفَس را تنگ میکند.
اگر نوشابه میل نمیفرمایید، باید آبلیمو، آبغوره و یا میوهجات مصرف نمایید. برخی میگویند این نوشابهها برای بدن و معده ضرر دارند؛ باید گفت: بدن و معده، بسیار قویتر از آن است که مصرفِ کم و به اندازهٔ این نوشابهها به آن آسیب برساند.
غذاهای فانتزی، مشاعر انسان را باز میکنند و منجر به سلامتی میگردند. غذاهای فلّهای، غیرفانتزی هستند؛ مانند نان، برنج، گوشت، و… . حتی میتوان به جای زعفران، از ریشهٔ آن، که سبکتر از خود زعفران است، مثلاً در آبگوشت استفاده نمود. مصرف زعفران، خواب را کم و خوراک را تنظیم میکند. البته باید توجه داشت که زعفران باید دستکم نیمساعت در آب بماند تا در آن حل شود.
بسیاری از بیماریها از مجاری بینی و گلو وارد بدن میگردند؛ بنابراین، یکقاشق آبلیمو را در نصف لیوان آب حل نمایید و روزی یکبار، یا دستکم هر سهروز یکبار، یا درگلو غرغره کنید و یا بینی خود را با آن شستشو دهید. در این زمینه آبِ تنها کافی نیست.
غذاهایی که پخته نمیشوند، کم آزارترند؛ ازاین رو، بهتر است سبزیجات و میوهجات را به طور فلّهای و خام خورد. البته بنده به خامخوری معتقد نیستم، ولی تا ایناندازه پختهخواری نیز مناسب نیست. هرچه میتوانید سبزی، میوه و انواع خارهای خوراکی را بخورید.
ما باید تمام این غذاها را – از فلهای تا فانتزی – مصرف نماییم. پیاز، سیر و نمک، ویروسهای مرگآور را از بین میبرند و از بدن دفع مینمایند. پیازهای فلّهای که در کبابیها استفاده میشود و درشت هستند، مفید نیستند. پیاز باید کوچک باشد، مانند پیازچه یا تربچه. بهتر است پیاز تند باشد؛ اما پیازِ تند را باید طوری مصرف کنیم که به لثه فشار نیاید.
ادامه دارد……