ضرورت شناسايی مرتبهٔ احکام و رده بندی آن در ظرف اجرا

كتاب قانون

براي مطالعه بخشهايي از اين كتاب بر روي لينك كليك نماييد:

قانون ولايت

احکام اسلام در هر دوره‌ای باید رده‌بندی شود و تنها احکامی که قدرت بر اجرای آن است، فعلیت می‌یابد؛ زیرا هیچ حکمی بدون قدرت به فعلیت نمی‌رسد. برای نمونه، حکم اعدام زنی که قاتل مرد است و لزوم پرداخت نصف دیه، در صورتی که با فشارهای بین‌المللی به‌خصوص در حوزهٔ اقتصاد مواجه شود و فشارها سبب شود مردم از دین خسته و ناامید گردند، چون قدرت اجرای آن وجود ندارد، وجوب پیدا نمی‌کند و اجرای آن کنار گذاشته می‌شود؛ اما این حکم تا قیامت باقی است و چنان‌چه نظام اسلامی به مرحله‌ای از بازدارندگی برسد که بتواند فشارهای بین‌المللی را دفع کند و پاسخ گوید، اجرای این حکم، واجب می‌باشد و دیگر نمی‌شود نسبت به اجرای آن کم‌ترین اهمالی داشت.

قرآن کریم و روایات اهل بیت علیهم‌السلام برای احکام مرتبه قرار داده‌اند. نمونهٔ آن در شناخت احکام حرام، بحث گناهان کبیره و صغیره و رتبه‌بندی معصیت‌ها می‌باشد. برای مثال، در برخی روایات، شرک به خداوند، ناامیدی از رحمت خدا، ایمنی از مکر خدا، عاق والدین، نسبت ناروا دادن به زنی پاک و شوهردار، خوردن مال یتیم به باطل، فرار از میدان نبرد، خوردن ربا، سحر، زنا، سوگند دروغ یاد کردن بر مال، خیانت، شهادت به باطل، پنهان داشتن شهادت، آشامیدن شراب، بت‌پرستی، ترک عمدی نماز، شکستن پیمان و قطع رحم از گناهان کبیره دانسته شده است. در این میان، در خدمت دولت باطل و طاغوت بودن، خود گناه کبیره، بلکه سرآمد تمامی گناهان کبیره می‌باشد. گاه گناه کوچکی چنان در سطح جامعه بزرگ می‌شود که نوعی فرافکنی برای کوچک‌کردن گناهان بزرگ به شمار می‌رود. به طور مثال، اگرچه ریش‌تراشی معصیت است و فرد را از عدالت خارج می‌کند و نمی‌توان پشت سر کسی که ریش خود را می‌تراشد نماز خواند؛ اما این گناه با گناهانی هم‌چون تهمت و غیبت که شدیدتر از زناست، یکسان نیست و بزرگ‌تر یا برابر دانستن آن اشتباه است. اگر احکام اسلام رده‌بندی می‌شد، چنین نبود که کسی از میان بی‌شمار احکام اسلام، تنها پوشش آن را بگیرد و در بقیهٔ احکام به پیروان دیگر ادیان و مکاتب شباهت جوید. کسی می‌تواند پوشش خاص اسلام را داشته باشد که در بیش‌تر احکام به صورت عملی، مسلمان باشد و اسلام از او هویدایی و آشکاری داشته باشد.

رندان جنایت‌کار و کسانی که همواره بر آن هستند که کشورها و جوامع اسلامی را بازی دهند، همیشه مترسک‌هایی را بزرگ می‌کنند تا آب را گل‌آلود کنند و بر سر امور کوچک زنند تا بلکه بزرگان جامعهٔ اسلامی را کوچک نمایند. برای نمونه، در فرهنگ جامعهٔ ما، به‌ویژه در میان متدینان، قبح غنا و موسیقی بزرگ‌نمایی شده، در حالی که از منظر دین و قرآن کریم و روایات چنین نبوده است و آن‌چه در روایات وارد شده است ناظر به ترویج صدای باطل و حمایت از دولت طاغوت می‌باشد که در حاشیهٔ غنا و موسیقی باعث خانه‌نشینی مقام عصمت شده است.

فقه حکمت‌گرا بر فقیه لازم می‌داند مرتبهٔ احکام را بشناسد و با رده‌بندی آن‌ها، احکام را با همهٔ خصوصیاتی که دارد بشناسد و سپس با توجه به میزان اهمیتی که دارد آن را رتبه‌بندی نماید و سپس به تبلیغ آن اقدام کند.

حوزه‌ها و عالمان دینی که رهبران جامعه هستند باید طبیب جامعه باشند. آنان باید با رتبه‌بندی گناهان و با توجه به میزان آسیب آن بر فرد و جامعه، با آن مقابله کنند، در غیر این صورت، قبح برخی از گناهان تحت شعاع برخی از گناهان غیر مهم قرار می‌گیرد و جامعه را درگیر آسیب‌های بسیاری می‌نماید….

براي مطالعه بخشهايي از اين كتاب بر روي لينك كليك نماييد:

قانون ولايت

 

مطالب مرتبط