در ماه مبارك رمضان نظام عالم هستی و سیستم آن و جو در ورای دنیا و به تعبیر دیگر در متافیزیک عالم تغییر میکند و درهای رحمت باز میشود و شیاطین بسته میشوند و جهنم خاموش میشود؛ یعنی همان گونه که زمستان هوا سرد و در تابستان هوا گرم میشود و آب و هوا تغییرات پایداری را نشان میدهد، ماه رمضان نیز نظام هستی را بهگونهای دیگر مینماید ….
«حدّثنا أبی رضی اللّه عنه قال: حدّثنا سعد بن عبد اللّه، وعبد اللّه بن جعفر الحمیری، ومحمّد بن یحیی العطّار، وأحمد بن إدریس جمیعا قالوا: حدّثنا أحمد بن محمّد ابن عیسی، ومحمّد بن الحسین بن أبی الخطّاب، عن محمّد بن سنان، عن حذیفة بن منصور، عن معاذ بن کثیر، ویقال له: معاذ بن مسلم الهراء، عن أبی عبد اللّه علیهالسلام قال: شهر رمضان ثلاثون یوما لا ینقص واللّه أبدا»(۱).
ـ نقل شده امام صادق علیهالسلام فرمود: ماه رمضان سی روز است و به خدا سوگند که هیچ گاه از آن کاسته نمیشود.
بیان: گاه خداوند توفیق برخی از امور را از انسان میگیرد؛ برای نمونه، ممکن است ماه رمضان باشد و مردم چون نمیدانند اول ماه شده است روزهٔ خود را میخورند. ممکن است در پایان ماه، عید فطر باشد و مردم در ماه شوال روزه بگیرند و در غیر آن فطریه میدهند و نماز عید فطر میگزارند. مؤمنان به چنین حرمانهایی مبتلا میشوند. درست است که آنان به ظاهر مأمور میباشند و ممکن است تکلیفی نداشته باشد، ولی از عوارض روزهخواری یا روزهٔ عید فطر در امان نیستند و مانند کسی است که شراب را به گمان آب میخورد. وی گرچه گناهی نکرده است اما چنین نیست که به آلودگی مستی دچار نشود. زمانی که خداوند توفیق را از انسان سلب کند وی تکلیف خود را نمیداند.
روزهٔ ماه شعبان در واقع مدخل ورودی ماه رمضان و اذن دخول به آن میباشد. روزهٔ ماه رجب و شعبان همانند اذان و اقامه برای نماز است و انسان را برای انجام این فریضه آماده میسازد. ورود به ماه رمضان بسیار سنگین است و کسی که بخواهد ادب نگاه دارد و بخواهد سنگینی آن را بکاهد ناچار است روزهٔ این دو ماه را به قدر توان بیاورد و از خداوند بخواهد به وی توفیق دهد تمامی روزهٔ این ماه نصیب وی بشود و او بتواند تمامی روزهای این ماه مبارک را روزه بگیرد. آقا امام سجاد علیهالسلام در صحیفهٔ سجادیه نسبت به عظمت ماه رمضان و ورود و خروج آن اهتمام بسیاری دارد و دعایی که در این رابطه در صحیفه آمده حلول ماه مبارک رمضان را همپای نزول قرآن کریم و وحی دانسته است.
اما آنچه در این ماه حایز اهمیت است این است که انسان در پی جلب توفیق و عنایت خاص خداوند باشد. چنین نیست که تیر از چلهٔ کمان گذشته و هرچه قرار است بشود میشود! جیب یکی در روشنایی روز زده میشود و یکی در تاریکی شب گوهری مییابد. یکی در تاریکی چیزی مییابد و دیگری در روشنایی چیزی را گم میکند. بله، درست است انسانی که ظهوری بیش نیست و شأن از اویی دارد باید همواره به خداوند تکیه نماید و غرور و کبر دامنگیر وی نشود و همیشه به خدا پناه برد تا خداوند به وی عنایت نماید و از او سلب توفیق نشود و روزهٔ ماه رمضان و نماز عید فطر را در جای خود بگزارد. بیتوفیقی یعنی اینکه ندانیم اسم اعظم الهی چیست؟ یعنی اینکه مؤمن واقعی را نشناسیم کیست تا به او احترام گذاریم یا مواظب باشیم آسیبی به او نرسانیم! یعنی آغاز و انجام ماه رمضان را در نیابیم. ماه رمضان بسیار عظمت دارد و باید قدرشناس این ماه بود و با صفای بیشتر و حرارت فراوانتری دنبال صفا و تزکیهٔ نفس بود و با قرآن کریم بیشتر انس داشت و از آن استفاده نمود. نباید چنین باشد که تنها ناهار این ماه به افطاری و سحری و مهمانی تبدیل شود. این در حالی است که امام سجاد علیهالسلام این ماه را چنین توصیف مینماید:
«والحمد للّه الذی جعل من تلک السبل شهره شهر رمضان، شهر الصیام، وشهر الإسلام، وشهر الطهور، وشهر التمحیص، وشهر القیام، الذی أنزل فیه القرآن، هدی للنّاس، وبینات من الهدی والفرقان»(۲) و آن را «شهر الاسلام»، «شهر الطهور»، «شهر التمحیص» و «شهر القیام» میدانند.
به طور کلی در این ماه باید به چهار امر توجه داشت:
نخست اینکه انسان نفس خود را رام کند. نفس آدمی سرکش و چموش است و در پی آزادی عمل و بخور بخور و لذات نفسانی و شهوانی است و برای رام کردن آن باید با نفسی که آزاد و رهاست درگیر شد، بهخصوص اگر نفس به مرحلهٔ اماره به بدیها برسد.
در این ماه باید با خود تمرین کرد و ریاضت کشید تا بتوان بر نفس چیره شد و زور خود را داشت. با چند ساعت غذا نخوردن، کالری و انرژی بدن انسان محدود میشود و در نتیجه روح وی قدرت مانور پیدا میکند و توان وی برای چیرگی بر نفس افزون میشود. این ماه را باید ماه کشتی با خود دانست و دید تا آخر ماه چه مقدار میتوان مانع هاری نفس شد.
از مشکلات امروز جوامع، هاری نفس انسانهاست. نفسها هار شدهاند و به همین جهت برای کمی پول، آدم کشته میشود و آمار جرم و جنایت بالا رفته است. در گذشته، قدارهکشها و قلدرها گاهی چند ساعت با هم دعوا میکردند و تنها چهار نیش تیغ را با مهارت فراوان به هم میزدند و آدم نمیکشتند اما امروزه قساوت قلب و هاری نفس چنان شدت گرفته که انسانهایی بی عرضه نیز قتل نفس مرتکب میشوند. این لقمههای حرام و آلوده است که نفس آدمی را چنین هار میکند که حتی انسانی ضعیف حاضر به کشتن دیگری میشود. باید هاری نفس را بهگونهای درمان کرد و خود را از ظلم، بیانصافی و ناجوانمردی دور داشت.
امر دوم این است که گرفتن روزه و سحر خیزی برای سلامتی مزاج انسان لازم است و سوخت بدن را کنترل میکند و نوعی سرویسدهی عمومی به بدن به شمار میآید و بدن را از استهلاک و پیری زودرس دور میدارد. تفصیل این نکته را باید در کتابهای پزشکی جست.
سومین امر مهم این است که انسان روزهدار چون تشنه و گرسنه میشود و میخواهد چیزی بخورد و بیاشامد اما نمیتواند، با فقیران و بینوایان همدرد میشود و آنان را یاد میکند. خانوادههای فقیری که چیزی ندارند تا مصرف کنند!
در این سه ویژگی تمام مردم مشترک هستند و حتی اگر کافری نیز روزه بگیرد، به سه خاصیت یاد شده دست مییابد اما جهت چهارمی که ویژهٔ مؤمنان است این است که برخی از روایات بیان میدارد نظام عالم هستی و سیستم آن و جو در ورای دنیا و به تعبیر دیگر در متافیزیک عالم تغییر میکند و درهای رحمت باز میشود و شیاطین بسته میشوند و جهنم خاموش میشود؛ یعنی همان گونه که زمستان هوا سرد و در تابستان هوا گرم میشود و آب و هوا تغییرات پایداری را نشان میدهد، ماه رمضان نیز نظام هستی را بهگونهای دیگر مینماید و اگر آدمی اندکی همت نماید و خود را در مسیر رحمت آن قرار دهد به توفیق خاص و عنایت ویژهٔ الهی دست مییابد. ماه رمضان ماهی است که درهای رحمت باز و وحی نازل میشود و جبراییل و دیگر فرشتگان به زمین میآیند و روح به ناسوت کشیده میشود و انسان میتواند در کمین فیوضات آسمانی بنشیند و آن را رصد نماید تا ببیند این فیوضات در کجا و در خانهٔ چه کسی مینشینند و بر چه کسی وارد میشوند. انسان میتواند در مظانّ رؤیت و وصول این حقایق بنشیند و از آن استفاده نماید. تعبیراتی که امام سجاد علیهالسلام نسبت به ماه مبارک رمضان در صحیفه دارند به جهت این امر است. فیوضات عالم در این ماه تغییر میکند و به تبع آن، مؤمن نیز باید در این ماه مبارک نسبت به این امر اهتمام بسیار داشته باشد؛ بهطوری که در پایان ماه بتواند بگوید من با تمام وجود این تغییرات عالم را دیدم و به فیوضات این ماه مبارک رسیدم نه آنکه تنها ببیند سیستم سفرهٔ وی تغییر کرده و خرما، بامیه و زولبیا به جای پنیر صبحانه در سفره آمده است. مؤمن حقیقی کسی است که بتواند چنین حقایقی را رصد کند. متأسفانه آزمایشگاهی که بتوان چنین مطالب ربوبی را در آن اثبات کرد، وجود ندارد و جای خالی آن دانشهای مسلمانی را رنج میدهد. باید به صورت آزمایشگاهی بتوان ثابت نمود و آن را محسوس نخبگان کرد که هوای ماه شعبان، رجب، رمضان و شوال با هم تفاوت دارد.
قرآن کریم در وصف این ماه و شب قدر آن میفرماید: «تَنَزَّلُ الْمَلاَئِکةُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کلِّ أَمْرٍ»(۳)؛ مؤمن باید ببیند این فرشتگان و روح در کجا فرود میآیند. باید دانست «روح» موجودی بزرگتر از ملائکه و بسان قلب برای وادی ملکوت است و تنها این ماه است که ظرفیت نزول و پذیرش آن را دارد و دیگر ماهها چنین ظرفیتی ندارند. علت اینکه قرآن کریم در این ماه مبارک نازل شده به خاطر کشش و ظرفیت این ماه است و ناسوت در غیر این ماه کشش نزول قرآن کریم را ندارد.
چگونه است که «روح» با این عظمت به ناسوت فرود میآید و ما نه آن را میبینیم و نه خبری از آن میشنویم! و گاه تنها بر اثر زیاد خوردن سحری و افطاری چند کیلو بر وزن خود میافزاییم. وقتی واکسنی به بدن تزریق میشود اثر آن ظاهر میگردد و گاه یک قرص انسان را به زمین میزند یا او را که مانند جنازهای در بستر افتاده از زمین بلند میکند، اما چگونه است که ما اثر فرود و فراز «روح» و تغییرات ماورایی عالم در ماه مبارک رمضان را نمیبینیم!
باید عاجزانه از خداوند خواست معرفت و قدرت شناسایی این ماه مبارک را به ما عطا فرماید تا بتوانیم فیوضات این ماه را باور کنیم و حقایق آن را ببینیم.
اما روایتی که در صدر بحث نقل شد، بیان میدارد ماه رمضان همیشه سی روز است و در طول تاریخ هیچ گاه کمتر از آن و بیست و نه روز نمیشود. مرحوم صدوق این روایت را نقل میکند و به آن فتوا میدهد. مرحوم صدوق قدسسره معتقد است کسانی که ماه رمضان را کمتر از سی روز میدانند تابع اهل سنت شدهاند. وی گوید: «مذهب خواصّ الشیعة وأهل الاستبصار منهم فی شهر رمضان أنّه لا ینقص عن ثلاثین یوما أبدا، والأخبار فی ذلک موافقة للکتاب ومخالفة للعامّة، فمن ذهب من ضعفة الشیعة إلی الأخبار التی وردت للتقیة فی أنّه ینقص ویصیبه ما یصیبه الشهور من النقصان والتمام اتّقی کما تتّقی العامّة، ولم یکلّم إلاّ بما یکلّم به العامّة، ولا قوّة إلاّ باللّه»(۴).
از سوی دیگر بیشتر فقیهان با این نظرگاه مخالفت نمودهاند. علم هیأت نیز این دیدگاه را نمیپذیرد و با توجه به دوران این ماه در فصول چهارگانه و حرکت وضعی ماه و درجهٔ خاصی که دارد آن را بیست و نه روز میداند. چنین فتوایی اساس علمی ندارد و اشتباه و خطاست. شاید روایت یاد شده خصوصیت مکانی و زمانی داشته و از این لحاظ قابل توجیه است که در جای خود قابل بحث است.
- الخصال، ص ۵۲۹٫
- صحیفهٔ سجادیه، ص ۲۱۲٫
- قدر / ۴٫
- خصال، ص ۵۳۱٫