جمالِ صورت ایشان، نور رخ مبارک ایشان، و جلال صورت آن حضرت علیهالسلام ، خال صورت ایشان است. در حکومت آن حضرت علیهالسلام نیز جمال حکومت ایشان در دست محبوبان و محبان حق میباشد و جلال حکومت ایشان در دست شرورترین افراد جامعه است، که آنها نیز زیر نظر دولت امام زمان (عجل اللّه تعالی فرجه الشریف) کار میکنند.
امام زمان (عجل اللّه تعالی فرجه الشریف)صورتی مانند ماه شب چهارده دارند و در گونهٔ راست ایشان، خال دلربایی نمایان است که به چهرهٔ زیبای ایشان، صفای دیگری میبخشد؛ ولی تفسیر این خال را تا به حال در جایی ندیده و نشنیدهام. چرا سیاهی خال در صورت ایشان نقصان ایجاد نمیکند؛ بلکه به زیبایی حضرت میافزاید؟ آیا میشود، دفتری سفید با قطعهای جوهر سیاه که در گوشهای از آن است، زیبا باشد؟ به صورت کلی، مفهوم سیاهی چیست و چرا این خال در آن صورت پر نور سفید، خوب و زیبا جلوه میدهد و همه را مبهوت مینماید؟ سیاهی معنای بدی دارد و بد را به سیاه تعبیر میکنند. انسانهای ظاهربین و نژادپرست، سیاهپوستان را بد و سفیدپوستان را نژاد برتر میدانند. از آن طرف، سیاهپوستان خود را نژاد برتر نمیدانند؛ بلکه همهٔ انسانها را برابر میدانند و افراد خدایی و اولیای الهی نیز که دل را مبنا قرار میدهند، دل سیاه را بد میدانند؛ هرچند صاحب دل سیاه، چهرهای سفید داشته باشد. از سوی دیگر، دل سفید را صاحب حسن و خوبی میدانند؛ هرچند چهرهای سیاه داشته باشد.
خال سیاه، بدون اتصال به جایی، نشانهٔ بدی است. در جامعه نیز انسانهای شرور، قلبی سیاه دارند. شیطان هم بدون اتصال و ارتباط به حقتعالی بد و شر است؛ ولی زمانی که این خال، در صورتی سفید و نورانی جا میگیرد، خوب جلوه میدهد. افراد شرورو بد نیز زمانی که زیر پرچم و دولت حقتعالی باشند، خوب و خیر جلوه میکنند. شیطان و انسانهای شرور نیز زمانی که زیر نظر دولت حقتعالی هستند، جزو جلال حقتعالی میشوند.
پس امام زمان (عجل اللّه تعالی فرجه الشریف)هم جمال دارد، هم جلال. جمالِ صورت ایشان، نور رخ مبارک ایشان، و جلال صورت آن حضرت علیهالسلام ، خال صورت ایشان است. در حکومت آن حضرت علیهالسلام نیز جمال حکومت ایشان در دست محبوبان و محبان حق میباشد و جلال حکومت ایشان در دست شرورترین افراد جامعه است، که آنها نیز زیر نظر دولت امام زمان (عجل اللّه تعالی فرجه الشریف) کار میکنند، و هرجا حضرت اراده کند، میروند و هرجا لازم باشد، خراب میکنند و اگر کسی از دور، حکومت آن دلربا را ببیند، این تضاد را در افراد مییابد که همه زیرنظر دولت ایشان کار میکنند. کافر، مؤمن، مسلم، موحد، منافق، ظالم و مظلوم، همه زیر نظر دولت اوست. زهر در زهردان و اسید در معده و سیاهی در جای خود و سفیدی در مکان خود، هر یک به کاری که از آنان بر میآید، به کار خود ادامه میدهند.