کسی باید استخاره نماید که میان خود و خدای خویش حجت داشته باشد و از صفای باطن و آگاهی بر مبانی و اصول استخاره بیبهره نباشد. استخاره همچون علم تعبیر و دیگر علوم ولایی، دانشی پیچیده و کاری بسیار سخت و سنگین است و برای انسان شایسته نیست خود را عهدهدار انجام آن سازد؛ مگر اینکه در پیشگاه خداوند حجت داشته باشد……
یکی از کارهای مهمی که ما در حوزهها انجام دادیم، تدریس استخاره با قرآن کریم میباشد که حاصل آن، پنج جلد کتاب با عنوان «دانش استخاره» میباشد. این کتاب، آموزش روشمند اصول، قواعد، اصطلاحات و رموز استخاره به همراه تطبیق بر تمامی آیات قرآن کریم را بر عهده دارد.
ما در استخاره میخواهیم به حقایق پنهان که در محدودهٔ عقل نیست و بیرون از دسترس اندیشه است به مدد الفاظ قرآنکریم که هریک اصطلاحی برای دانش استخاره است، دست یابیم. البته در این کتاب گفتهایم شناخت استخاره امری نفسانی نیست که حسابگریهای دنیا را بر عهده دارد و نه به نیروی جستوجوی عقلانی است، بلکه توانایی دل در بر شدن به مغیبات و دریافت الهام است؛ الهاماتی که عقل به آن راه ندارد. در این مرتبه، با چشم نگاه نمیشود، محاسبهای انجام نمیگیرد، بلکه تنها دل است که حکم میراند. دانش استخاره با مدیریت دل و روح قدسی شکل میپذیرد. این علم، از دانشهای بسیار سنگین و از اسرار ولایت است. این دانش از امور عنایی است و نه درایی و فرایند استخاره به عنایت حضرت حق و بر مدار ملکهٔ قدسی شکل میپذیرد، نه به درایت عقل. ملکه قدسی به معنای نوعی توانمندی معنوی در ارتباط با مبدء عالم و نیروهای ملکوتی و الهام گیری از آنان برای وصول به خیر می باشد. استخاره به معنای گذر از ظواهر عالم که در دسترس عقل بشری است و تمسک به غیب و باطن عالم در پرتو هدایت الفاظ قرآنکریم است. استخاره طریق خیر آدمی را مینمایاند اما این که چه حوادثی در روند انجام و در فرجام آن پیش خواهد آمد، به صورت محدود بیان میدارد، نه به صورت جزیی و تفصیلی. به تعبیر دیگر، «آیندهنگری» استخاره محدود است. در برابر آن، دانش ولایی و معنوی «تفأل» است که افزوده بر این که میتواند خیر و شر بودن چیزی را روشن کند، آیندهنگری جزیی و تفصیلی دارد و اثر و نتیجهٔ آن را به صورت گسترده و دقیق مینمایاند و ما نیز در همین کتاب، برخی گزینههای لازم این دانش را برای نخستین بار بیان داشتهایم. دایرهٔ تفأل بسیار گسترده است و حتی از اموری که به کردار ما ارتباطی ندارد؛ مانند هنگام مرگ و میر افراد و مکان دفن آنان و تولد فرزندان و یا پیشبینی حوادث غیر مترقبه میتوان خبر گرفت.
در این کتاب گفتهایم «استخاره» یک علم، بلکه دانشی بسیار پیشرفته و مترقی است؛ علمی که هنوز ناشناخته مانده و برای ارایهٔ روشمند و علمی آن تلاشی صورت نگرفته است و البته خوشبختانه کتاب پنج جلدی دانش استخاره، برای نخستین بار در جهان اسلام، اصول و قواعد استخاره و رموز آن را برای علاقمندان به مباحث ربوبی و قرآنی تبیین کرده است.
این کتاب، فرایند استخاره را بر دو رکن اساسی قرار داده است: یکی آگاهی بر مهندسی قرآنکریم و درک معانی و حقایق آن در پرتو انس صمیمانه با آن، و دو دیگر، شناخت نظام هستی و پدیدههای جهان خارج و بهویژه آگاهی بر مراتب روحی و روانی انسانها. در استخاره، افزون بر شناخت علمی آیات، فراست و زیرکی در شناخت فردی که استخاره میخواهد، توان و سرعت برداشت از آیات و صفای باطن و قدرت کشف از آنچه بر دل الهام میشود نیز لازم است. استخاره امری الهامی و از دانشهای موهبتی و خدادادی است که بر باطنی که صفا و صداقت در آن هموار است و به اصلاح دارای ملکهٔ قدسی است، ریخته میشود و به تسلط و آگاهی بر قواعد استخاره و نیز داشتن انس با قرآن کریم نیاز دارد.
مکانیسم استخاره بر برداشت از ظاهر آیات قرآن کریم مبتنی است. همانند تعبیر خواب که از شکلها و صورتهایی که در خواب دیده شده به حقیقت آن گذر میشود؛ عبوری که در مورد هر خوابی به گونهای است. استخاره توانایی کشف از حقیقت و دریافت واقع و ارزش صدق دارد. برای کشف از واقع باید گاه از سوره، از مجموع آیه و نیز از آیات پیشین یا بعد و در بسیاری از مواقع، از همان آیه استفاده نمود.
واژههای قرآنی در هر علمی اصطلاح خاص خود را دارد و در استخاره نیز هر واژهای از قرآن کریم بر معنایی خاص دلالت دارد و نباید از این معنا غافل بود. ادبیات استخاره، واژگان ویژهٔ خود را دارد و هر واژهای کلیدی است که رمزی را میگشاید و نکتهای را بیان میدارد. زبانی قراردادی که بسیار قانونمند است و ادبیات و دستور زبان ویژهٔ خود را دارد و چنین نیست که در همهٔ موارد با معنا و مفهوم تفسیری آیه ارتباط داشته باشد. این زبان وجوه معنایی بسیاری را بر میتابد و رمزآلود است و گشایش رمز آن به گفتهخوان و خواهان نیز ارتباط دارد و وی از ابزار کشف معنا در این مسیر میباشد و قرآن کریم تمامی این اسرار و رموز و اصطلاحات را در اختیار مونس و رفیق صادق خود قرار می دهد.
در این کتاب گفته شده است: استخاره دارای اصول و قواعدی است؛ اصول و قواعدی که بدون آگاهی از آن نمیتوان استخاره نمود. کسی که میخواهد استخاره بگیرد باید اصول و قواعد آن را بداند، و کسی که نمیتواند آیات الهی را در رابطه با استخاره تحلیل کند نباید برای کسی استخاره نماید؛ چرا که ممکن است مردم را به بیچارگی، گمراهی و بدبختی در اساسیترین مسایل زندگی دچار سازد و استحقاق بازخواست و عذاب در آخرت را برای خود فراهم سازد. کسی باید استخاره نماید که میان خود و خدای خویش حجت داشته باشد و از صفای باطن و آگاهی بر مبانی و اصول استخاره بیبهره نباشد. استخاره همچون علم تعبیر و دیگر علوم ولایی، دانشی پیچیده و کاری بسیار سخت و سنگین است و برای انسان شایسته نیست خود را عهدهدار انجام آن سازد؛ مگر اینکه در پیشگاه خداوند حجت داشته باشد.
متأسفانه متولیان موجسوار فعلی با همین کتاب نیز برخورد سلبی کردند و تمامی این کتاب را جمعآوری کردند.