دل شكسته و زيارت حق تعالي

دل شكسته و زيارت حق تعالي

حق تعالی در دل‌های شکسته جای دارد و از چنین دل‌هایی باید ترسید که چوب حق برای دفاع از آنان مغز می‌شکند و این امر خود امداد حق است……

سوز و آه و فغان و فریاد افراد می‌تواند عامل حضور رجال غیب گردد و آن‌ها حامی و مدافع چنین افرادی می‌گردند.

هنگامی که مضطر و مظلومی از تمامی اسباب و علل ظاهری باز می‌ماند، ایادی باطنی حق تعالی او را حمایت می‌کنند و صحنه را به نفع وی تغییر می‌دهند.

خداوند مهربان در راه مانده‌ای گرفتار و در بندی که آهش از دل بر می‌آید؛ گرچه کافر و مشرک باشد را به واسطه مدبرات و امدادگران غیبی یاری می‌کند و وی را رونق می‌دهد و کار وی را سامان می‌دهد.

دلی که شکست، مورد لبیک حق واقع می‌شود؛ اگرچه تا آن هنگام روی به‌سوی حق نداشته باشد.

حق تعالی در دل‌های شکسته جای دارد و از چنین دل‌هایی باید ترسید که چوب حق برای دفاع از آنان مغز می‌شکند و این امر خود امداد حق است.

دل اگر دل باشد و این چنین دلی اگر بشکند، روزگار جمعی را فانی می‌سازد و پشت سپاهی را می‌شکند.

اگرچه قلب مومن عرش رحمان است، دل شکسته خودِ رحمان و برتر از عرش است و این شکستگی؛ خواه در کافر باشد یا در مومن و خواه در انسان‌های شایسته باشد یا بد، تفاوتی ندارد و کسی که دلی را بشکند، باید بداند که حق خود جابر آن است و می‌تواند آن دل را التیام بخشد و عالمی را درهم کوبد.

دل شکسته نزدیک‌ترین جایگاه بشری به حق تعالی و امداد وی را دارد و چنین فردی می‌تواند حق را بدون هر اسم و وصف ببیند و او را زیارت کند و با این توضیح به دست می‌آید که امدادهای غیبی در مواردی است که دردمندی باشد و شخص خود را از علل و اسباب ظاهری بریده بیند، همان‌طور که از موارد حمایت و دخالت جناب خضر این امر به‌خوبی به‌دست می‌آید.

 

مطالب مرتبط