چهره عشق
چهره عشق

نویافته هایی از مفهوم، معنا، مصداق، نور ، حکم، عظمت و آثار (بسم الله الرحمن الرحیم)


 شناسنامه

چهـرهٔ عشـق

سرشناسه : نکونام، محمدرضا‏‫، ۱۳۲۷ -‬
‏عنوان و نام پديدآور : چهره‌ی عشق: نویافته‌هایی از مفهوم، معنا، مصداق، نور، حکم، عظمت و آثار (بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم)/محمدرضا نکونام.
‏مشخصات نشر : اسلام‌شهر: انتشارات صبح فردا‏‫، ‏‫۱۳۹۲.‬‬
‏مشخصات ظاهری : ‏‫۴۱۰ص.‬
‏فروست : مجموعه آثار؛ ۱۹۲.
‏شابک : ‏‫‬۲۲۰۰۰۰ ریال: ‏‫‭‭۹۷۸-۶۰۰-۷۳۴۷-۰۴-۱‬‬
‏وضعیت فهرست نویسی : فاپا
‏يادداشت : ‏‫پشت جلد به انگلیسی: The image of love‭.
‏یادداشت : کتابنامه به صورت زیرنویس.
‏عنوان دیگر : نویافته‌هایی از مفهوم، معنا، مصداق، نور، حکم، عظمت و آثار (بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم).
‏موضوع : تفاسیر (بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم)
‏رده بندی کنگره : ‏‫‭BP۱۰۱/۸‏‫‭/ن۸چ۹ ۱۳۹۲
‏رده بندی دیویی : ‏‫‭۲۹۷/۱۸
‏شماره کتابشناسی ملی : ۳۳۸۱۰۴۷

 


 

پیش‌گفتار

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم»؛ به نام خداوندگاری که رحمت فراگیر و ویژه‌اش همواره بر همگان جاری است؛ آغازگرِ والا؛ خدای تمام کمال، همیشه فراخْ رحمت‌ورز، ویژهْ مهرپرداز.

«چهرهٔ عشق» به تفسیر و توضیح تک بیت غزل عشق در قرآن کریم، کریمهٔ الهی: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم»ویژگی دارد.

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم» ضریح زیارت حق است. حق چنان بلند است که نمی‌توان او را به تمامی در آغوش کشید و بنده با زیارت اسمای پنج‌گانهٔ بسیط این کریمه است که می‌تواند بر جای جای دولت خداوندی بوسه آورد و او را در آغوش گیرد.

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم» اول اسمای ذاتی و جملهٔ کامل صفات ربوبی است که هر اسم جمالی و جلالی در ظل دولت آن است.

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم» نه تنها برای شروع و ورود است، بلکه برای ادامه و نهایت هم هست و تمامی کمال را در خود دارد. هم ذکر کمال است و هم ذکر تمام که مقام جمعی را به کمال و تمامیت داراست. ذکری

چهره عشق / صفحه : (۱۵)

که می‌توان تنها به آن بسنده کرد و تخلّق و تحقّق به آن، وصول و تحقق به تمام خوبی‌هاست که با وصول به آن، نیاز به ذکر دیگری نیست.

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم» تمام اسم و مسماست و ملاک جاری و شناسهٔ اندیشهٔ مکتب اهل بیت علیهم‌السلام است که توحید و ولایت را با هم دارد.

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم»؛ نگریستن به بلندای قامت جمال پروردگار و توجه به کمال اوست. بلندایی که «الرَّحْمَن» آن کمال اقتدار است و جمال و جلال را با هم دارد و قوام و ایستادگی لازم آن است و «الرَّحِیم» آن، مقام وصول عینی به تمامیت است و مرحمت، مهربانی، محبت، عطوفت، پاکی، طهارت، لطافت، انس، آراستگی و عشق را همراه دارد.

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم» شعار تحول و تلاش عاشقانه و بانشاط است که هر گونه خمودی، انزوا و سستی را نفی می‌کند که عشق جز حرکت، سیر، حرارت و نشاط نیست.

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم» بلندای سیر ظهوری مؤمن و نهایت سلوک او و نمای قرب الهی و تابلوی وصول به حق تعالی است.

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم» پلاک اسلام و ملاک تمامی احکام است. این بدان معناست که تمام اسلام در همین عنوان خلاصه شده است و با این وزان می‌توان پیرایه‌های دینی را بازشناخت.

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم» شعار عاشقی است. شعار نفی خشونت است. شعار ولایت و توحید محض است. کسی که کم‌ترین خشونت در گفتار و کردار خود داشته باشد از «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم»بیگانه و با

چهره عشق / صفحه : (۱۶)

الفبای دین و ملاک آن ناآشناست، با این همه، چگونه آهنگ استنباط حکم دینی را دارد؟!

کسی می‌تواند به «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم» وصول یابد که مشق محبت نماید و تلاش کند با همه مهربان باشد و با خود شرط می‌نماید با همه نرم‌خو و پرمهر رفتار کند. محبتی که به او نرمی، پویایی و حرکت می‌دهد بدون آن که تجاوز و فسادی داشته باشد. او برای پاکی، طهارت و صفا برپا می‌خیزد. صفایی که اقتدار و قوام را با خود دارد و کم‌ترین سستی و ضعف در آن نیست. حتی ضعف مالی و فقر را ـ که از عوامل خشونت‌زاست ـ از خود دور می‌دارد تا هر روز خود را به سلامت بگذراند و با حفظ سلامت خود از سعادت نصیب برد. او از هر چیزی راضی است و شعار او سلام است و می‌داند سلامت بدون آگاهی و اقتدار ممکن نیست و مهربانی و عشق نیاز به انصاف و صدق دارد؛ پس هرچه ناراستی است از خود دور می‌سازد. او می‌داند عشق بدون تمامیت ممکن نیست و بر آن است تا تمامی صفات پروردگار را در خود محقق سازد و به تمام اسمای الهی وصول داشته باشد و نیز می‌داند عشق اگر به ذات حق تعالی نباشد تنها محبت است؛ بنابراین در کمین می‌نشیند تا عنایت خاص خداوندی را برای تحقق آن جلب کند. عشق بدون شناخت پروردگار و وصول به ذات حق تعالی ممکن نیست؛ همان‌طور که در دعای مشهور غیبت آمده است:

«اللهمّ عرّفنی نفسک فإنّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف نبیک. اللهمّ عرّفنی نبیک فإنّک إن لم تعرّفنی نبیک لم أعرف

چهره عشق / صفحه : (۱۷)

حجّتک. اللهمّ عرّفنی حجّتک فإنّک إن لم تعرّفنی حجّتک ضللت عن دینی»(۱).

نبی و ولی هر دو واسطه‌ای از ناحیهٔ خداوند هستند و آن که اصل است تنها خداست و با شناخت حق تعالی است که شناخت تمام شکل می‌گیرد. البته چهارده معصوم علیهم‌السلام که کمّل اولیای الهی می‌باشند به سبب گستردگی که دارند جایی و چیزی را نیست که فرا نگرفته باشند، بنابراین وصول به تمامی پدیده‌ها ناچار به شناخت آنان باز می‌گردد. با تحقق به اسمای الهی است که بنده می‌تواند همگون و همراه خداوند شود تا به کمال تمام رسد.

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم» تنها آیه‌ای است که در ابتدای تمام سوره‌های قرآن کریم ـ به‌جز سورهٔ توبه ـ و نیز در نامهٔ حضرت سلیمان آمده است. آیه‌ای که بسیاری با غفلت تمام از آن می‌گذرند. چه بسیار کسانی که آن را بر سردر خانهٔ خود نصب کرده‌اند یا در ابتدای کتاب خویش آورده‌اند؛ اما بی‌خبر از محتوای عاشقانهٔ آن‌اند.

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم» ذکر شروع است. شروعی که رنگ الهی دارد و با دیدهٔ عشق به تمام پدیده‌ها می‌نگرد و زیبایی‌های هستی را به تماشا می‌نشیند.

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم» در میان تمامی ادیان الهی بوده و کامل‌ترین اسم الهی است که تمام حقایق در آن است؛ اگرچه باید تصوری صحیح را از آن داشت.

  1. کافی، ج ۱، ص ۳۳۷٫

چهره عشق / صفحه : (۱۸)

ما در فصل‌های هشت‌گانهٔ این کتاب بر آنیم تا نویافته‌ها را به نوشتهٔ بنان و نوگفته‌ها را به رشتهٔ بیان آوریم. مطالبی که جایگاه و عظمت «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم» را در اندازهٔ گفتار خود می‌نمایاند.

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم» از چند ناحیه قابل پی‌گیری و بحث است: نخست، بحث‌های ادبی، معناشناسی و علمی آن، و دیگر بحث‌های ربوبی و معرفتی که از مقولهٔ علم نیست، اما می‌توان آن را به صورت کلی ـ نه به صورت موردی و جزیی ـ تحت اصول و قواعد علمی رایج درآورد.

در این جلد از آثار، خصوصیات و ثمرات تخلقی، اتصافی و ربوبی و نیز احکام آیهٔ شریفهٔ «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم» و روش استفاده از آن بحث می‌شود. معارفی که مشکل‌گشای جان انسان و مداوا کنندهٔ مشکلات روحی روانی آدمی است. مشکلاتی که تنها با ورود به ساحت انشایی این کریمهٔ آسمانی برطرف می‌گردد. برای استفادهٔ ربوبی از این آیهٔ شریفه ابتدا باید مفهوم و معنای آن را باز کرد تا بتوان آن را به صورت انشایی آورد، نه با لحاظ حکایت و اِخبار. ورود به بارگاه با عظمت انشای این آیه است که ما را برای استفاده از معنا، آثار و حکم این کریمهٔ الهی آماده می‌سازد. ورودی که جز از مسیر درک تصور صحیح معنای آن دست نمی‌دهد. بعد از آن است که می‌توان عروجی داشت و صفایی یافت و دل را برای ضیافت خدای عشق و مهربانی آماده ساخت. جلد حاضر چگونگی این میهمانی و آداب برپایی آن را بیان می‌دارد و بر آن است تا خوانندهٔ محترم را اسم به اسم با اسمای پنچ‌گانهٔ «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم»همراه سازد و با حل ناهمواری‌های فهم معنای آن،

چهره عشق / صفحه : (۱۹)

شیوهٔ وصول و تحقق به آن را آموزشی و مدرسی نماید و با بررسی‌های روان‌شناختی، چگونگی عاشق شدن و مسیر عاشقی و تمامی چهرهٔ عشق را تبیین نماید و دقایق و لطایف آن را در فصل‌های هشت‌گانهٔ این جلد بیاورد. نوشتهٔ یاد شده طریق بندگی و شیوهٔ ارتباط با خداوند را توضیح می‌دهد و شروع عاشقی و بندگی را ورود به رمز و رازهای «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم» می‌داند و آن را «چهرهٔ عشق» می‌داند. با مطالعهٔ این جلد به نیکی دانسته می‌شود چرا «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم»مهم‌ترین آیهٔ قرآن کریم است. آیه‌ای که در ابتدای هر سوره ـ به‌جز سورهٔ برائت ـ آمده و معنا و آثار هر مورد آن با دیگری متفاوت است و به هیچ وجه تکراری در آن نیست.

ما در این کتاب هم از تفسیر «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم»می‌گوییم که وصف معنا و مفهوم است و هم از تأویل آیهٔ مبارکه که بررسی مصداقی آن است و طریق وصول به «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم» را نشان می‌دهد. وصولی که با دانش ادبیات، منطق، کلام، فلسفه و عرفان به دست نمی‌آید، بلکه نیاز به انس و قرب و عشق به این کریمهٔ الهی و وصول نوری ربوبی دارد؛ نه حصول صوری علمی. طریقی که در وصف آن آمده است: «لیس شیء أبعد من عقول الرجال من تفسیر القرآن»(۱).

فهم «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم»تنها با عقل خشک به دست نمی‌آید، بلکه نیاز به انس، صفا و قرب دارد تا این کلید گنج‌های عرش را قابل فهم سازد و رمز و کدهای گشایش آن را بنماید. حقیقتی که حی، زنده و حکیم است و تمامی اوصاف الهی را در خود دارد و حقایق آن به صورت فعلی

  1. أحمد بن محمّد بن خالد برقی، المحاسن، ج ۲، ص ۳۰۰٫

چهره عشق / صفحه : (۲۰)

در پهنهٔ پدیدارها نمودار است. حقایقی که از طریق انس با قرآن کریم و هر یک از آیات آن به دست می‌آید. باید توجه داشت هر آیه طریقی خاص برای انس می‌طلبد. کسی که بتواند با این آیهٔ شریفه انس بگیرد، این کریمهٔ الهی به صورت هوشمند با وی ارتباط برقرار می‌کند و دریای معارف را بر قلب آن مونس دل‌چاک جاری می‌سازد. وی کافی است «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم» بگوید تا آیهٔ شریفه شناسه و رمز کاربری او را شناسایی کند و به وی اجازهٔ ورود به بارگاه عظمت معنایی و حقایق ربوبی خود دهد. این هوشمندی چنان شگرف است که گاهی کسی به «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم»سوره‌ای اجازهٔ ورود می‌یابد، اما به «بسم اللّه» سورهٔ دیگر اذن داده نمی‌شود. هر بسم اللّه نیاز به انسی خاص و قربی ویژه برای ورود دارد. ورودی که بدون داشتن صفا، صدق و انصاف ممکن نیست. صدقی که سبب شود هر کسی خود باشد و کارویژهٔ خود را انجام دهد؛ نه آن که نقش ریا، سالوس و نفاق زند.

در میان سوره‌های قرآن کریم، ورود به بسم اللّه سورهٔ حمد از جایگاه برتری برخوردار است و فتح آن سخت‌تر و صعب‌تر است. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم» سورهٔ حمد که آن را قرآن دوم و مثانی می‌گویند، مهم‌ترین بسملهٔ قرآن کریم است. آیه‌ای که تمامی قرآن کریم و وحی الهی را در خود جای داده؛ از این رو «مثانی» است؛ یعنی دوره‌ای کامل از وجود و از قرآن کریم و از سورهٔ حمد است و عنوانی است که تمامی هستی و پدیده‌های آن و نیز تمامی قرآن کریم در آن است؛ به گونه‌ای که با دریافت آن، نیازی به هیچ آیه‌ای دیگر نیست و تمامی قرآن کریم شرح همین آیه و ظهور و تنزیل آن است. کسی این معنا را درک می‌کند که بتواند

چهره عشق / صفحه : (۲۱)

با آیهٔ شریفه انس یابد؛ به‌گونه‌ای که این کریمه، خود را به او در خواب یا بیداری بنمایاند. باید آن را گفت و بارها گفت و در هر گفتن، سیری تمام در همهٔ پدیده‌ها داشت و هر پدیده‌ای را از آینهٔ آن به تماشا نشست. ذکری که تکرار برنمی‌دارد و هر تماشایی تکرار پدیده‌های گذشته نیست؛ چرا که هستی مانند آب در جریان است و لحظه به لحظه نو و تازه می‌شود و سیر در آن مانند شنا در آب دریایی است که هر بار آبی تازه از بدن آدمی می‌گذرد.

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم» نزدیک‌ترین راه وصول کامل و لقای حقیقی است که هیچ ذکری به آن نمی‌رسد و تمامی سیر نزول و صعود و از فعلیت تا سعادت و لقای ذاتی و نیز تمامی وحی الهی را در بر دارد و اسمای مبارک حیاتی، بدوی و فتحی در آن چیده شده است.

از موارد کاربرد آیهٔ شریفه به عنوان «ذکر»، رفع مشکلات بزرگ به صورت فوری و ویژه است؛ به گونه‌ای که اگر کسی در کار خود درمانده و مستأصل شده باشد، چنان‌چه به این ذکر، با معرفت و ارادت پناه برد، مشکل وی برطرف می‌گردد؛ بدون آن که به هیچ دعا و ذکر دیگری نیاز داشته باشد. ما آثار ذکر قرار دادن این آیه را در کتاب حاضر توضیح داده‌ایم.

امید است نوشتار پیش رو گامی پیشرو برای شناخت شعار ایمانی «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم» باشد که جامع‌ترین بیان در شناساندن فرهنگ مسلمانی و مکتب اسلام است.

وآخر دعوانا أن الحمد للّه ربّ العالمین

چهره عشق / صفحه : (۲۲)

مطالب مرتبط