چشمهٔ « ۲۳۴ » شرط سفره
عمدهترین شرط سفره نه نشستن رو به قبله و گفتن بسم اللّه است که حلال بودن غذای آن است.
چشمهٔ « ۲۳۵ » تفاوت حلال با طیب
رابطهٔ حلال و طیب به لحاظ عقلایی و عرفی عموم و خصوص من وجه است؛ به این معنا که بعضی از حلالها طیب است و برخی خیر و برخی از طیبها حلال است و برخی خیر. برخی رزقها نه طیب است و نه حلال. رزق حلال غیر طیب همانند پولی که از راه کفنفروشی و مانند آن به دست آید. رزق طیب غیر حلال همانند پولی که از دزدی از حرم امام رضا علیهالسلام تهیه شود و غیر طیب غیر حلال همانند فرشی که از زیر پای خانوادهٔ فقیری دزدیده شود. البته آنچه گفته شد به لحاظ عرفی است وگرنه در شریعت هر طیبی همواره حلال است و افزوده بر حلال، عیاری بالاتر دارد که همان طیب است.
چشمهٔ « ۲۳۶ » ترک واجب و اقبال به مستحب
کسی که همواره مراقب است تا نزد مردم آبروداری کند و به همسر و فرزند خویش غذای ساده و به مهمانش بهترین غذا را میدهد، واجب را رها کرده و به مستحب پرداخته است؛ چرا که تشریفات مهمانی واجب نیست اما حق زن و فرزند واجب است.
(۱۹۶)
در زندگی باید از هر گونه ریای اجتماعی دور بود؛ چرا که انسان میخواهد عمری در همین اجتماع و با همین مردم زندگی کند، در نتیجه باید آنچه دارد رو کند و نزد دیگران چهرهای پوشالی از خود نسازد.
چشمهٔ « ۲۳۷ » راههای جذب غذا
دستگاه گوارش که کار هضم و جذب غذا را به عهده دارد منحصر به معده و آنچه علم امروز آن را میشناسد نیست. مهمترین دستگاه برای جذب غذا، چشم آدمی و سپس حس بویایی و بعد از آن معده است. چشم میتواند غذایی را با نگاه دقیق خود ببلعد و از خوردن آن لذت برد. قرآن کریم نیز به این مسأله ارشاد میدهد، آنجا که به تأکید خاطرنشان میشود: «فَلْینْظُرِ الاْءِنْسَانُ إِلَی طَعَامِهِ»(۱).
بوییدن غذا نیز بعد از رؤیت آن چنین است. معده پایینتر اثر را در جذب غذا دارد و اگر کسی تنها به آن بسنده کند و به غذای خود نیک ننگرد و از بوی آن بهره نبرد، بیشتر غذا را اسراف کرده و آن را به تفاله تبدیل نموده است.
باید توجه داشت به لحاظ روانشناسی اگر کسی آتشی را بیافروزد تا گرم شود، وقتی به آن نگاه میکند بیشتر گرما را حس میکند تا وقتی آن را نمیبیند؛ زیرا حس بینایی بر هر حسی پیشی دارد.
حس بینایی چنان قوی عمل مینماید که گاه نگاه کردن به فردی بی
- عبس / ۲۴٫
(۱۹۷)
نماز یا کسی که حرامی را مرتکب شده است، ذهن آدمی را به انباری از آلودگی تبدیل مینماید. البته برخی از آلودگیهایی که با نگاه به ذهن وارد میشود با هیچ بلا و مصیبتی پاک نمیگردد و تمرینهای سخت و دردناک برزخی است که میتواند جراح جان آدمی شود و آن آلودگی را در دورهای طولانی از نفس وی بزداید. این امر کنترل نگاه چشم را میطلبد و باید آن را از هرزگی پاس داشت.
چشمهٔ « ۲۳۸ » گوارایی غذا با فعالیت متناسب
یکی از آیات شیرین قرآن کریم که دربارهٔ تغذیه رهنمون میدهد و در مهندسی تغذیه باید به آن توجه داشت آیهٔ زیر است که مقدار و کیفیت خوراک را با میزان کار روزانه هماهنگ میسازد. این کریمه میفرماید: «کلُوا وَاشْرَبُوا هَنِیئا بِمَا کنْتُمْ تَعْمَلُونَ»(۱). بهره بردن از لذت خوراکیها و آشامیدنیها در صورتی مفید و نیز گواراست که در برابر کار و تلاش باشد وگرنه جز تلخکامی و بیماری جسمی یا روانی نخواهد داشت.
گوارایی غذاها به تجربه نیز قابل دستیابی است. کارگری که شبانهروز زحمت میکشد یا عالمی که شبانهروز تحقیق و نگارش دارد، با خوردن نان و پنیر چنان لذتی میبرد که هیچ گاه انسان بیکار و بیعار از خوردن کباب نمیتواند چنین لذت و گوارایی را حس نماید. بدن این فرد با تخلیهٔ انرژی، چنان تازه و باطراوت است که برای تأمین انرژی، غذا را با
- طور / ۱۹٫
(۱۹۸)
ولع و توان تمام به کام خود میکشد به عکس بدن بیکاری که از انرژیهای متراکم و چربی به انبار ضایعاتی تبدیل گشته است.
به لحاظ معنوی نیز خوردن از مالی که با کار خود فراهم آمده گواراست و مال حرام دیگران، جز وبال و مبال نیست.
چشمهٔ « ۲۳۹ » عقل و معده
وقتی معده از غذا پر میشود، خون بدن به دستگاه گوارش هجوم میبرد و توانی برای رسیدن خون به مغز نمیماند و با ضعیف شدن این گیرنده، جبههٔ عالی بدن از دست میرود و عقل آدمی و نیروی گیرندگی یا تحلیل و کشف مطالب یا نوآوری تعطیل میگردد.
در واقع معده را باید سلطان و حاکم بر عقل نامید. وقتی معده بر عقل چیرگی داشته باشد، غذایی که انسان میخورد بر قوهٔ فهم او تأثیر میگذارد. بر این اساس چه چیزی خوردن، کجا خوردن و با چه کسی خوردن بر عقل آدمی اثر میگذارد و نیروی خرد آدمی با تأثیر از آن میاندیشد؛ به گونهای که اگر کسی یبوست داشته باشد و غذا بیش از مقدار لازم در بدن بماند، اندیشه و عقل بوی تعفن میگیرد و رفتاری متعفنانه را خواهان میشود و افکار وی آلوده و تیره و خود وی نیز بددل میگردد.
چشمهٔ « ۲۴۰ » رژیم غذایی
(۱۹۹)
چشمهٔ « ۲۴۰ » رژیم غذایی
در فلسفه و عرفان وقتی میخواهند بحث انسانشناسی را تبیین نمایند، از اصول مهم آن را این اصل میدانند که انسان دارای مقام جمعی است و جمعیت دارد. در مهندسی تغذیه از این اصل میتوان استفاده نمود و گفت انسان را نباید به غذایی خاص محدود ساخت. کسانی که تنها خامخواری را پیشنهاد میدهند یا او را گیاهخوار میپندارند و از خوردن انواع گوشتها حذر میدهند، از این اصل فلسفی و از مقام جمعی وی غفلت دارند و نسخههایی میدهند که او را به بیماری و ضعف میکشاند. انسان هم باید خامخوار باشد و هم غذای پخته بخورد؛ اگرچه در رژیم غذایی بیشتر باید خامخواری نمود و از میوهجات برای دباغی و پاک نمودن بدن استفاده کرد. استناد به گیاهخواری گوسفند و سالم بودن آن برای توجیه برتری خامخواری برای انسان درست نیست چرا که گوسفند، برهٔ خود را در هنگام تولد میلیسد و میکروبها و ویروسهای آن را با اشتها میخورد و لذت میبرد و بیمار هم نمیشود برخلاف انسان که اگر میکروب یا ویروس وارد بدن وی شود، او را به ضعف یا بیماری میکشاند. این تفاوتها به خاطر آن است که انسان مقام جمعی دارد و دیگر پدیدهها تک بعدی هستند.
چشمهٔ « ۲۴۱ » سبکی و سنگینی خوراکیها
میوهها را میتوان بر سه بخش میوههایی که در زیر خاک رشد مییابند، میوههایی که بر روی خاک قرار میگیرد و میوههای درختی دانست. میوههایی مانند هویج، سیبزمینی، شلغم، پیاز و چغندر که در
(۲۰۰)
زیر خاک رشد مییابد همه تجاذبی سنگین دارد و هضم آن برای معده دشوار است و مانع بر شدن فرد به عوالم بالا میگردد. میوههایی که بر روی خاک قرار میگیرد مانند خربزه، هندوانه، خیار و مانند آن سنگینی و ثقل کمتری دارد و میوههای درختی مانند سیب، پرتقال، گردو و گیلاس سبکبار است. علت سبکی و سنگینی این میوهها دوری و نزدیکی آن به زمین و خاک است؛ زیرا زمین و خاک ثقل دارد و ثقل آن بر روی چیزهایی که با آن تماس دارد اثر میگذارد.
ثقل زمین، بر تمامی خوراکیها به تناسبی که با آن برخورد دارد اثر میگذارد. برای مثال، گوشت پرندگان از بهترین گوشتهاست چرا که با زمین فاصله دارد؛ چنانکه قرآن کریم از وجود گوشت انواع پرنده در بهشت خبر میدهد: «وَلَحْمٍ مِمَّا یشْتَهُونَ»(۱).
سنگینی زمین بر گوشت اعضای مختلف یک حیوان نیز تأثیر دارد. برای مثال، گوشت گردن گوسفند که از زمین فاصله دارد بهترین جای آن است، به عکس ران که بر روی زمین قرار میگیرد. پس از گردن، راسته بهترین گوشت است. از راسته به عنوان دارو نیز میتوان استفاده کرد که بحث از آن را باید در جای خود دید.
این حقیقت را از آیهٔ شریفهٔ: «کلُّ مَنْ عَلَیهَا فَانٍ»(۲) نیز میتوان به دست آورد؛ به این معنا که هر که پا در زمین دارد و روی خاک زندگی میکند یا فاصلهٔ کمتری با خاک دارد فانی میشود. عمر کسانی که بر روی خاک، کار و زندگی دارند یا فرسنگها در زیر زمین کار مینمایند
- طور / ۲۲٫
- الرحمن/ ۲۶٫
(۲۰۱)
کوتاه میشود.
چشمهٔ « ۲۴۲ » شیر مادر
گفته میشود: «شیر مادر، بهترین غذاست». این گزاره درست است اما باید به نکتهای که بسیار حایز اهمیت است توجه نمود و آن این که خوبی شیر مادر به غذایی که مادر استفاده میکند بستگی دارد. هیچ گاه شیر مادری که همواره از غذاهای آماده و سرد مانند پیتزا و ساندویج یا غذایی که ترکیب درستی ندارد استفاده میکند نمیتواند بهترین غذا شمرده شود، بلکه مادر اگر از غذاهای سالم بخورد و سرد و گرم غذا را خوب با هم ترکیب کند و خرما و عسل را در برنامهٔ غذایی خود داشته باشد، شیر وی غذایی کامل است، وگرنه همانطور که اگر به زنبور عسل شکر داده شود، عسل آن هیچ گاه طبیعی و مرغوب نخواهد بود و عسل آن با عسل زنبوری که از گلهای طبیعی، متنوع و رنگارنگ استفاده میکند تفاوت بسیار دارد، شیر مادر نیز طبیعی، سالم و کامل نخواهد بود. شیر گاوی که نان کپکزده میخورد نیز با شیر گاوی که از علوفهای تازه تغذیه میکند بسیار متفاوت است و عیار آن با هم قابل مقایسه نیست.
افزون بر تأثیر غذاها بر شیر مادر، مشکلات روحی و روانی مادر نیز از طریق شیر بر کودک تأثیر میگذارد و کودک را مضطرب و عصبی مینماید؛باید توجه داشت یکی از تأثیرگذارترین شیرها بر کودک شیر آغوز است؛ چنانکه خداوند متعال نخست به مادر حضرت موسی علیهاالسلام امر نمود تا وی را شیر دهد و سپس او را به دریا افکند؛ چنانکه میفرماید:
(۲۰۲)
«وَأَوْحَینَا إِلَی أُمِّ مُوسَی أَنْ أَرْضِعِیهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَیهِ فَأَلْقِیهِ فِی الْیمِّ وَلاَ تَخَافِی وَلاَ تَحْزَنِی إِنَّا رَادُّوهُ إِلَیک وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِینَ»(۱). این شیری که همان شیر آغوز است و اولین شیری است که هنگام تولد فرزند از پستان مادر خارج میشود، بسیار مقوی است و عاطفهٔ زیاد میان مادر و فرزند را موجب میشود. در روز قیامت، مادر و فرزند توسط این شیر است که یکدیگر را میشناسند.
چشمهٔ « ۲۴۳ » منابع نامحدود تغذیه
قاعدهای عرفانی است که میگوید هر چیزی در هر چیزی است. اگر این قاعدهٔ درست عرفانی در صنایع غذایی مورد نظر قرار گیرد به این معناست که بشر میتواند از یک چیز همهٔ خوراکیهای مورد نیاز و عناصر آن را به دست آورد. بشر هنوز در ابتدای راه علم است و نحوهٔ استفادهٔ حد اکثری از اشیا را نمیداند وگرنه میتوانست غذای خود را از هر چیزی به دست آورد و کمبود غذای خود را از آن راه تأمین نماید و بر طول عمر خود نیز بیافزاید. اکنون بشر مغز گردو را میخورد و پوست استخوانی یا پوست سبز آن را که برای پوکی استخوان بسیار مفید است دور میریزد و هنوز از طلا و نقره استفاده نمیکند و دستکم آن را داخل آب نمیگذارد و نمینوشد تا از آن برای درمان ناراحتیهای عصبی و مغزی استفاده کند.
- القصص/ ۷٫
(۲۰۳)
باید توجه داشت دقت فلسفی برای عالم وجود مرز یا خط قرمز نمیشناسد و هر چیزی میتواند چیز دیگری شود؛ چرا که اشیا از خود ذات و ماهیتی ندارد تا گفته شود انقلاب در ماهیت ممکن نیست. بر این اساس چنین نیست که همیشه گندم از گندم بروید، جو ز جو، بلکه از سیب میتوان گلابی برداشت کرد و از گلابی پرتقال، به شرط آن که بتوان مرتبهٔ هر یک را در نظام پدیدههای هستی به دست آورد و گلابی را از مرتبهای که دارد به مرتبهٔ پرتقال تنزل یا ترقی داد. یا در ویژگیهای یک مرتبه تصرف نمود. در آینده بشر به چنان رشدی میرسد که همه چیز را به تصرف در میآورد؛ همانطور که امروزه تخلفهای جزیی قابل مشاهده است و با تغییر ژنها در مزه و اندازهٔ خوراکیها دست میبرند. در فقه نیز فروعاتی وجود دارد که حکم پدیدههای دو جنسی را بیان میدارد برای نمونه از حکم برهای میگوید که برخی از اعضای آن شکل سگ را دارد.
چشمهٔ « ۲۴۴ » ارزش صبحانه
بدن انسان باید به هنگام صبحگاهان، انرژیهای خود را برای فعالیت دشوار روز به دست آورد، از این رو صبحانه باید از غذاهای انرژیزا و مقوی باشد. بیشتر افراد یا صبحانه نمیخورند یا آن را با خوردن نان و پنیر و لیوانی چای از سر خود رفع مینمایند. صبحانه باید از غذاهای پختنی، گرم و انرژیزا برگزیده شود و به عکس، شام را باید سبک و از غذاهای آماده و سرد استفاده کرد تا خواب آن را به چربی یا فسیلهای
(۲۰۴)
زیانآور تبدیل ننماید.
البته، مناسب نبودن رژیم غذایی در صبحانه و شام بیشتر تقلیدی و بدون داشتن دلیل منطقی است که دستگاههای تأثیرگذار و فرهنگساز میتوانند آن را در جامعه تصحیح نمایند.
چشمهٔ « ۲۴۵ » خوشمزگی خوراکیها
مصرف خوراکیها؛ بهویژه میوهها وقتی دلنشین است که آقاخور باشد به این معنا که فقیران جامعه بهراحتی بتوانند آن را تهیه و استفاده نمایند.
چشمهٔ « ۲۴۶ » وسعت رزق و روزی
کسی که زندگی فقیرانه دارد و در ضیق رزق و تنگی معیشت است، بهتر است همواره طهارت داشته باشد. طهارت بر دو گونهٔ تعبدی و توصلی است. طهارت تعبدی در این جا که سخن از رزق است همان وضوست که برای انسان صفای دل و نورانیت قلب میآورد و او را برای نزول خیرات آماده میکند و طهارت توسلی تمیز بودن بدن و لباس و زدن مسواک است که عقل و اندیشه را باز و شکوفا میسازد. رعایت این دو طهارت، وسعت رزق و گشایش روزی را موجب میشود.
(۲۰۵)
چشمهٔ « ۲۴۷ » پیاز و عسل
خداوند متعال در قرآن کریم در وصف عسل میفرماید: «شَرَابٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ فِیهِ شِفَاءٌ لِلنَّاسِ»(۱)؛ شهدی که به رنگهای گوناگون است بیرون میآید در آن برای مردم درمانی است. در برابر عسل میتوان از پیاز نام برد. پیاز محصولی است آسیبپذیر که تا پوست آن جدا گردد، میکروبهای محیط را به خود جذب میکند و زود فاسد میشود و تنها میتوان آن را پزشکی بر سر سفره دانست، به عکس عسل که اگر برای مدت طولانی بماند هیچ میکروب یا ویروسی به خود نمیگیرد، بلکه خود بهترین دارویی است که میکروبها را از بین میبرد. کسی که بدن وی عفونت دارد؛ هرچند در حال احتضار باشد، اگر برای سه روز فقط عسل را به صورت شربت بخورد، بهطور معجزهآسایی سلامت خویش را باز مییابد. البته باید توجه داشت ناراحتی گوارشی نداشت، در غیر این صورت، باید در مصرف عسل، از پزشک خود نسخهٔ خاص خواست.
چشمهٔ « ۲۴۸ » مدیریت غذا
انسان میتواند در خوراک خود به این توانمندی برسد که غذایی را که خورده است مدیریت نماید و انرژی حاصل از آن را برای مدتهای طولانی در بدن خود نگاه دارد و آن را به ارادهٔ خود مصرف نماید.
- نحل / ۶۹٫
(۲۰۶)
چشمهٔ « ۲۴۹ » حرمت شراب
شراب، نیروی کنترل آدمی را از او میگیرد و عقل و هوشمندی را تعطیل مینماید و چنین فردی توان ارتباط با دیگران و با حق تعالی را ندارد. قدرت تخریب شراب چنان است که تا چهل نسل را تحت تأثیر قرار میدهد و آنان را به امراض گوناگون یا نفسی پلید دچار میگرداند. امروزه در اروپا به تناسب جمعیتی که دارد دیوانگان و مجانین بسیاری وجود دارد؛ چرا که شرب مواد الکلی در آن فراوان است.
البته مردم دنیا در صورتی از شراب دست بر میدارند که جایگزینی مناسب و حلال برای آن تولید شود تا هم مست کننده نباشد و هم نشاطآور؛ بهگونهای که دیگر هیچ کسی انگیزهای برای شراب خوردن نداشته باشد؛ همانطور که خداوند متعال شراب طهور بهشتی را به اهل بهشت هدیه میکند و آنان را با آن مسرور میگرداند. البته هر چیزی که در بهشت وجود داشته باشد میتوان وجود ناسوتی آن را نیز به تناسب نزولی که دارد ایجاد نمود.
چشمهٔ « ۲۵۰ » مستی شراب گردو
مستی شراب گردو از شراب انگور بیشتر است. دوستی داشتم که روزی بیش از پنجاه گردو را خورد و بعد از آن بیهوش شد. مادری داشت به نام اشرف خانم که وقتی دانست گردو خورده گفت عیب ندارد و بیهوش است. گردوها او را مست و بیهوش کرده است. البته من نیز دویست تایی گردو خورده بودم و گردوها را با پوستهای سبزش نیز میخوردم چون پوست سبز آن نیز تمام در بدن ریشه میشود و بدن را
(۲۰۷)
دارای الیاف میکند. ساعت دوازده شب آن روز ما میهمانی بودیم و من دو کیلو ترشی را با شام خوردم و هیچ یک بر بدن من اثر نکرد. استخوانبندی بچههای امروز استحکام ندارد؛ چرا که بیشتر غذاها مسموم است. امروزه مسمومتر از مرغهایی که با ویتامین رشد سریع دارند چیزی نیست. کسی که مرغ میخورد دهان وی تلخی میآورد.
چشمهٔ « ۲۵۱ » چاشنی غذا
استفاده از چاشنیها در غذا سبب جلوگیری از رنگپریدگی، چرت، سیاهی و چروک پوست میشود. از بهترین چاشنیها میتوان نبات، گلاب، زعفران و ادویهجات را نام برد.
چشمهٔ « ۲۵۲ » ویژگی تلخی خیار
تلخی خیار اذن دخول آن است و خوردن آن و نیز پوست خیار رخوت و سستی ناشی از خوردن خیار را از بین میبرد، افزون بر این که تلخی آن برای فشار خون بسیار مناسب است.
چشمهٔ « ۲۵۳ » دوای ضعف اعصاب
خوردن زعفران، آب عدس، آب نخود و نیز استفادهٔ فراوان از پیاز
(۲۰۸)
برای بدن مناسب است، بهخصوص بوی آن برای اعصاب بسیار خوب است و اگر معده تربیت شود، بوی آن هم از بین میرود.
چشمهٔ « ۲۵۴ » خرما و انگور
خرما و انگور از میوههایی است که باید همواره بر خوردن آن مداومت داشت. قرآن کریم در وصف بهشتیان میفرماید: «فَأَنْشَأْنَا لَکمْ بِهِ جَنَّاتٍ مِنْ نَخِیلٍ وَأَعْنَابٍ»(۱).
کسی که از این دو میوه به میزان کافی استفاده نکند، عمری کوتاه خواهد داشت. دستکم باید هفتهای دو دانه خرما خورد و کسی که از این دو میوه بهویژه از خرما استفاده میکند از پوکی استخوان ایمن میگردد. خرما برای مغز و انگور برای معده بسیار مفید است و معده را شستوشو میدهد. این دو میوه برای تقویت زنان باردار و نیز کودک نوزاد بسیار مفید است و بیشتر مواد مورد نیاز بدن کودک را تأمین مینماید.
چشمهٔ « ۲۵۵ » خوردن سرمایهدارها
اغنیا میخورند تا لذت ببرند، برای همین است که با آن قرص میخورند تا غذا زود از بدن آنان دفع شود تا بتوانند دوباره بخورند و لذت ببرند؛ ولی فقیران میخورند تا سیر شوند و سیر میشوند تا زنده
- مؤمنون / ۱۹٫
(۲۰۹)
باشند و بتوانند کار کنند. کمترین ناراحتی و ناملایمی برای اغنیا آزاردهندهترین آن است.
چشمهٔ « ۲۵۶ » اسپند
از بهترین آنتی بیوتیکها که قدرت تطهیر هوا و از بین بردن ویروسها و میکروبها را دارد اسپند است که دود نمودن آن در خانه، بهخصوص برای فردی که بیمار است بسیار سودمند است.
چشمهٔ « ۲۵۷ » زعفران
زعفران از چاشنیهای بسیار مفید برای بدن است و دستکم باید در هر شش ماه مثقالی از آن را مصرف نمود. انرژی این چاشنی به اندازهای است که میتوان مثقالی از آن را با چند کیلو گوشت برابر دانست. افزون بر زعفران، پسته هم بسیار مفید است.
چشمهٔ « ۲۵۸ » خنکای آب
خداوند در قرآن کریم میفرماید: حضرت ایوب علیهالسلام پس از تحمل دردها، رنجها، مشقتها و بیماریهای دشوار از شماتت دشمنان رنجیدهخاطر گشت و از خداوند مدد و یاری خواست. خداوند هم به او
(۲۱۰)
فرمود پای بر زمین بزن تا چشمهای در آید و خود را در آن که خنکا دارد شستوشو بده و از آن بیاشام تا از همهٔ بیماری و غمها آسوده شوی: «وَاذْکرْ عَبْدَنَا أَیوبَ إِذْ نَادَی رَبَّهُ أَنِّی مَسَّنِی الشَّیطَانُ بِنُصْبٍ وَعَذَابٍ. ارْکضْ بِرِجْلِک هَذَا مُغْتَسَلٌ بَارِدٌ وَشَرَابٌ»(۱)؛ و بندهٔ ما ایوب را به یاد آور آنگاه که پروردگارش را ندا داد که شیطان مرا به رنج و عذاب مبتلا کرد. به او گفتیم با پای خود به زمین بکوب، اینک این چشمهساری است سرد و آشامیدنی.
این آیه از خنکای آن آب میگوید. گواراترین آشامیدنی برای انسان آب خنک است (نه آب یخ) و چنین آبی میتواند میکروبها را از بین ببرد و ضعف و ناتوانی بدن را برطرف کند. بازی با آب سرد و نگاه کردن به آن نیز موجب آرامش روانی میگردد. باید توجه داشت چشمههای آب گرم اگر فوایدی دارد برای گرمی آن نیست، بلکه به خاطر املاح موجود در آن میباشد.
چشمهٔ « ۲۵۹ » انواع کامها و غذاها
کامها متفاوت است: یکی از خوردن لذت میبرد و دیگری از علم. یکی تنها غذای حیوانی میخورد و یکی افزون بر آن به خاطر عالم ناسوت، رزق سمایی و آسمانی دارد: «وَفِی السَّمَاءِ رِزْقُکمْ وَمَا تُوعَدُونَ»(۲). حیوان رزقش در زمین است، از این رو سر خود را هم بالا
- ص / ۴۲٫
- ذاریات / ۲۲٫
(۲۱۱)
نمیآورد ولی انسان این چنین نیست.
چشمهٔ « ۲۶۰ » بدن قوی
میکروبها به طور نسبی در همهٔ غذاها وجود دارد و گریزی از آن نیست، ولی این بدن قوی است که موجب میشود میکروب به آن آسیب نرساند، از همین رو وقتی چند نفر با سنهای متفاوت یک نوع غذا را میخورند گاه مشاهده میشود که فرد سالخورده به خاطر ضعفی که دارد قدرت دفع میکروب را ندارد و بیمار میشود ولی جوانان مشکلی پیدا نمیکنند؛ زیرا بدنی قوی دارند.
چشمهٔ « ۲۶۱ » حلال درمانی
اگر دورن خودروهای بنزینی، شیره ریخته شود، نه تنها حرکتی نمیکند، بلکه موتور آن آسیب جدی میبیند. انسان نیز در صورتی میتواند موتور خود را به حرکت درآورد و دستی در غیب داشته باشد که نان حلال و طیب بخورد و نه حرام که در این صورت کوردلی او را فرا میگیرد و هر روز بدتر از روز پیش میشود و به هاری میافتد.
(۲۱۲)
چشمهٔ « ۲۶۲ » آداب چای
از مسایلی که برای زندگی سالم آفت به شمار میرود عادت کردن به برخی از امور و زندگی به حسب «عادت» است. برای مثال، برخی عادت دارند هر روز چای بخورند! باید این قدرت را در خود پدید آورد که بتوان بر عادتها فایق آمد. برای نمونه، به جای چای، بتوان گل گاو زبان خورد! چرا که این گیاه نوعی چای شمرده میشود. آدمی قدر عمر، سلامتی و جوانی خود را نمیداند و تا عصا به دست نگیرد از این معنا غافل میباشد.
خوردن چای به تنهایی نیز خوب نیست و بهتر است گلاب، زعفران یا دارچین با آن همراه شود.
خوردن چایی که جوشیده یا مانده است برای معده ضرر دارد و باید دور ریخته شود. چای جوشیده و به تعبیر ما پیر شده، انسان را پیر میکند. نباید از جوانی غافل شد و باید سعی نمود در مصرف خوراکیها رعایت استانداردها را داشت و هر چیزی را نخورد؛ چرا که آدمی از نخوردن نمیمیرد ولی از خوردن بعضی چیزها بیمار میشود یا میمیرد.
خداوند دنیا را برای ریاضت بندگان و به عنوان ریاضتخانه نیافریده است، بلکه میخواهد بندههای وی با استفاده از نعمتهای آن سالم زندگی کنند. البته میان داشتن سلامت در زندگی با اشرافیگری که سلامت روان آدمی را به مخاطره میاندازد تفاوت است.
(۲۱۳)
چشمهٔ « ۲۶۳ » آب و سیب صبحانه
خوردن آب در صبحگاهان باعث شستوشوی معده است. خوردن سیب نیز مفید است و خون را تصفیه مینماید.
چشمهٔ « ۲۶۴ » شیر فسادناپذیر
شیر از غذاهای کامل است اما زود فساد میپذیرد و باید آن را همواره تازه نوشید. خداوند در وصف برخی از نهرهای بهشت میفرماید: «وَأَنْهَارٌ مِنْ لَبَنٍ لَمْ یتَغَیرْ طَعْمُهُ»(۱). شیر زود فساد میپذیرد، از این رو اگر کسی شیر تازه پیدا نکرد، بهتر است از خوردن شیر مانده پرهیز کند. در بهشت نهرهایی از شیر است که طعم شیر آن تغییر نمیکند و همواره تازه است و هیچ گاه خراب نمیشود.
چشمهٔ « ۲۶۵ » کباب ایرانی
بهترین غذای ایرانی چلوکباب است. گفته میشود حتی در ریاض، عربها بیشتر به کافههای ایرانی میروند و غذاهای ایرانی برای آنان بیشترین لذت را دارد. البته درست کردن کوبیده سخت است و این هنر ویژهٔ ایرانیان است و بس. من در کودکی در مغازهٔ کبابی کار مینمودم و هماینک بهترین کبابها را میتوانم تهیه کنم.
- محمد / ۱۵٫
(۲۱۴)
چشمهٔ « ۲۶۶ » شیوهٔ طبخ آبگوشت
آبگوشت را باید در دیزی درست کرد، نه زودپز. تهیهٔ آبگوشت در زودپز مانند اضافه کردن کمی سم به آن میماند که در درازمدت، میزان عمر را به قدر چشمگیری کاهش میدهد. همچنین به آبگوشت بهتر است روغن اضافه نکرد؛ چرا که این کار آن را مسموم میسازد بلکه برای چربی، باید دنبه به آن افزود.
چشمهٔ « ۲۶۷ » حکمت و طب
بهترین روش درمانی داشتن حکمت است و نه استفاده از روشهای درمانی پزشکی؛ به این معنا که بدن را با خوردن غذاهای مناسب و سالم و با ورزش متناسب محکم و استوار نگاه داشت بدون این که عارضهای در کار باشد ولی درمان با داروهای شیمیایی یا چاقوی جراحی که به نوعی تیغ کشی میماند، به دست آوردن تسکین یا سلامتی یک عضو از بدن است به بهای تخریب دیگر اعضا.
چشمهٔ « ۲۶۸ » اهمیت نظافت
میگویند «من» در روایت «النظافة من الایمان» تبعیضیه است، اما من آن را تمامیت میدانم و تمامی ایمان را در نظافت و تمیزی اعم از ظاهری و
(۲۱۵)
باطنی میدانم و هر کسی به هر مقدار که در لباس و بدن و نیز در باطن و نفس خود نتواند نظافت و پاکی را رعایت نماید در جایی به افراط و تفریط گرفتار است و به همان میزان که از عدالت انحراف دارد، از ایمان وی خواه در ظاهر یا باطن کاسته است. شما باید برنامهای داشته باشید که نظافت محل کار و نیز منزل و بهویژه آشپزخانه را مراعات نمایید که بسیاری از میکروبها با مایع ظرفشویی از بین نمیروند و با کثیف ماندن محلی به مدت طولانی، آن محیط را آلوده میسازند.
چشمهٔ « ۲۶۹ » فرزند زیبا معلول نشاط و شادمانی
کسی که در منزل شادی و نشاط ندارد نمیتواند فرزندانی زیبا داشته باشد. این که در روایات ما از مجالس شادی کمتر سخن به میان آمده است برای آن است که حضرات معصومین علیهمالسلام دولت نداشتهاند و اگر مجلسی مانند مجلس عروسی برگزار میکردند و رجال و بزرگان شیعی را به آن دعوت مینمودند، دستگاه حاکم آنان را در همان مجلس شناسایی مینمود و بعد به تعقیب آنان میپرداخت. امامان ما حتی نمیتوانستند امامت جماعت داشته باشند تا چه رسد به مجالس شادی. البته این بدان معنا نیست که کسی به فتاوای موجود که شعایر دینی دانسته میشود دهن کجی نماید. برای این کار، نخست باید نظام اجتهاد و استنباط را سالم نمود و صاحبان ادعا را از صاحبان علم حقیقی باز شناخت.
(۲۱۶)
چشمهٔ « ۲۷۰ » اهمیت ورزش
بخشی از کثافات بدن بدون تعریق از بدن بیرون نمیآید و این امر به ورزش نیاز دارد. بدن بدون ورزش حامل قاذورات و کثافاتی است که روح را آلوده و پژمرده میگرداند و به آن سستی و پوکی میدهد. طبیعی است چنین بدنی نشاط و سرزندگی برای انجام هیچ کاری از جمله عبادت و نماز ندارد و زن و مرد را نیز به همدیگر راغب نمیسازد مگر این که چنان نرمشی داشته باشند که به تعریق بینجامد.
استحمام نیز برای نظافت بدن از عرق لازم است وگرنه بدن حامل مردار میگردد. بدن اگر با استحمام نظافت و جرمگیری نشود به زودمیری مبتلا میگردد. بسیاری از بیماریهای پوستی موجب بیماریهای درونی میشود، از این رو بهترین راه برای دفع این امراض ورزش و سپس استحمام است.
چشمهٔ « ۲۷۱ » لزوم ورزش
اگر تشریع جایز بود من واجب میکردم ورزش پیش از نماز واجب انجام شود. روح نمیتواند با بدنی که سلامت ندارد همراه شود و بر کاری تمرکز و استجماع نماید.
(۲۱۷)
چشمهٔ « ۲۷۲ » علت پادرد
پادرد برای دو زانو یا چهار زانو نشستن نیست؛ گرچه نوع نشستن هم در این امر بیتأثیر نیست، بلکه برای غذاهای آلوده و نامناسب و هوای نامطلوب است وگرنه آنان که همواره عمری نماز خواندند و شب و روز خویش را به عبادت پرداختند باید پادرد میگرفتند.
چشمهٔ « ۲۷۳ » دو هوا شدن
توحید مفضل از روایات طولانی است که بسیاری از دقیقترین مسایل علم تجربی را در خود جای داده است. در این روایت، مسایل هواشناسی نیز وجود دارد و برخی از مسایل هوا فضا در آن آمده است. رفت و آمد ابرها و فشردگی هوا و نیز صافی یا ابری بودن آن مورد اشاره قرار گرفته و جابهجایی هوا نیز خاطرنشان شده است. امام صادق علیهالسلام به مفضل توصیه مینماید در صاف یا ابری بودن هوا و نیز به گرمی و سردی و اعتدال آن اندیشه نماید: «فکر یا مفضّل فی الصحو والمطر کیف یتعاقبان علی هذا العالم لما فیه صلاحه، ولو دام واحد منهما علیه کان فی ذلک فساده. . ألا تری أنّ الأمطار إذا توالت عفنت البقول والخضر واسترخت أبدان الحیوان وحصر الهواء فأحدث ضروبا من الأمراض. وفسدت الطرق والمسالک وأنّ الصحو إذا دام جفّت الأرض، واحترق النبات، وغیض ماء العیون والأودیة، فأضرّ ذلک بالنّاس، وغلب الیبس علی الهواء فأحدث ضروبا أخری من الأمراض. فإذا تعاقبا علی العالم هذا التعاقب إعتدل الهواء ودفع کلّ واحد منهما عادیة الأخر، فصلحت الأشیاء واستقامت»(۱).
- بحارالانوار، ج ۳، ص ۱۲۵٫
(۲۱۸)
در طبیعت چنین است که هوای گرم و سرد آرام آرام جای خود را به هم میدهد و اعتدال بهاری و پاییزی میان تابستان و زمستان فاصله میاندازد و اگر غیر از این بود، برای بدن آدمی و دیگر پدیدههای طبیعی زیانآور خواهد بود؛ همانطور که اگر کسی ناگهان از حمام داغ به جای خنکی پای نهد بدن وی آسیب میبیند. از این بیان علمی و دقیق امام صادق علیهالسلام میتوان چنین نتیجه گرفت که برخی از بیماریها به سبب جابهجا شدنهای ناگهانی و سرعت در سفر پیش میآید. کسی با هواپیما به مدت دو ساعت از منطقهٔ سردسیری به محیطی گرم و خشک میرود، هوای مورد تنفس او تغییر ناگهانی میکند و بدن وی قدرت تطبیق ناگهانی با آن را از دست میدهد و بیمار میشود. قدیمیها به چنین بیماری میگفتند دو هوایی شده است.
بدن آدمی و هر پدیدهٔ طبیعی با محیط زندگی خویش انس میگیرد و تطبیق آن با شرایط جدید به زمان نیاز دارد. همانند گلی که در گلخانه بزرگ شده و کسی که آن را به فضای باز میبرد و میکارد، تا چند روزی برگهای آن زرد میشود تا آن که پس از مدتی با محیط انس میگیرد.
اجسام، اشیا و موجودات با تفاوت آب و هوا شکلی متفاوت به خود میگیرد، همانطور که زمین متناسب با آب و هوا در مناطق مختلف، رنگها و شکلهای گوناگونی دارد و تابع نظمی است که خداوند در هستی قرار داده است. خاکها و سنگها تفاوتی با هم ندارد؛ خواه در کرهٔ زمین باشد یا در دیگر کرات و این شرایط جوّی گوناگون است که خاکی را طلا یا الماس و دیگری را زغال میکند. انسانها نیز یکی سفید
(۲۱۹)
است و یکی سیاه و شرایط آب و هوایی موجب گوناگونی آنها شده است و اگر چند صد سال جابهجایی صورت گیرد، فردی سفید میتواند نسل سیاهی داشته باشد و نیز به عکس.
این شرایط همانند این است که برخی از انسانها محبوبی و برگزیدهٔ خداوند میشوند؛ همانطور که رگهای طلا در میان کوه نمک دیده میشود. البته تمامی پدیدههای هستی در مرتبهٔ فطرت، پدیدههای الهی و ظهور او هستند بدون این که تفاوتی میان آنان باشد ولی این ناسوت و طبیعت است که به آنان مراتب میدهد و شرایط گوناگون دنیوی یکی را گُل و دیگری را گِل و یکی را طلا و دیگری را زغال و مس مینماید.
همهٔ انسانها مانند کوهی که لایههای گوناگونی دارد دارای لایههای مختلف میباشند و شرایط گوناگون، این لایهها را یکی پس از دیگری آشکار مینماید.
آب و هوا بر چهرههای مردم تأثیر میگذارد. کسانی که در سرزمینهای ابری یا سردسیر زندگی میکنند چشمانی تنگ، صورتی سفید و قدی کوتاه دارند و به عکس، مناطق گرمسیر، مردمانی دارد با چشمانی باز، صورتی سیاه یا سبزه و قدهایی رشید و کشیده که همه به خاطر میزان تابش نور آفتاب و شرایط آب و هوایی حاکم بر آن است. کسانی که در دشتها و دیگر مناطق باز زندگی میکنند هم به لحاظ جسمی و هم به لحاظ روحی گسترده و باز میشوند و کسانی که در درهها و درکهها هستند بسته و منقبض میشوند و انبساط نه در جسم و نه در روح آنان دیده نمیشود.
(۲۲۰)
چشمهٔ « ۲۷۴ » لباس شب
قرآن کریم میفرماید ما شب را برای شما پوشش قرار دادیم: «وَهُوَ الَّذِی جَعَلَ لَکمُ اللَّیلَ لِبَاسا»(۱). بر این اساس بهتر است در شب، کمترین پوشش را داشت تا بدن تنفس لازم را داشته باشد. پوششی که اگر فرزند بخواهد بر آدمی وارد شود باید اجازه بگیرد؛ چنانکه میفرماید:«یا أَیهَا الَّذِینَ آَمَنُوا لِیسْتَأْذِنْکمُ الَّذِینَ مَلَکتْ أَیمَانُکمْ وَالَّذِینَ لَمْ یبْلُغُوا الْحُلُمَ مِنْکمْ ثَلاَثَ مَرَّاتٍ مِنْ قَبْلِ صَلاَةِ الْفَجْرِ وَحِینَ تَضَعُونَ ثِیابَکمْ مِنَ الظَّهِیرَةِ وَمِنْ بَعْدِ صَلاَةِ الْعِشَاءِ ثَلاَثُ عَوْرَاتٍ لَکمْ لَیسَ عَلَیکمْ وَلاَ عَلَیهِمْ جُنَاحٌ بَعْدَهُنَّ طَوَّافُونَ عَلَیکمْ بَعْضُکمْ عَلَی بَعْضٍ کذَلِک یبَینُ اللَّهُ لَکمُ الاْآَیاتِ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکیمٌ»(۲). انسان در سه وقت گفته شده یعنی بعد از نماز عشا، سحرگاهان و پیش از طلوع فجر و به هنگام ظهر باید پوششی سبک داشته باشد و در این سه هنگام باید خود را زمین گذارد و استراحت کرد هرچند برای دقایقی باشد.
چشمهٔ « ۲۷۵ » لباس بهشتی
لباسهای بهشتی همانند لباسهای میهمانی فانتزی است و پوشش آن زینت به حساب میآید وگرنه بدن آن جایی خود به گونهای است که
- فرقان / ۴۷٫
- نور / ۵۸٫
(۲۲۱)
پوشش دارد و نیازمند پوشش نیست.
چشمهٔ « ۲۷۶ » ساده و تمیز
مسلمان نباید خود را بزک کند و لباسهای گران قیمت به تن نماید و نیز نباید ژولیده و آلوده باشد، بلکه باید از اولیا و انبیای الهی درس گیرد و در عین سادگی، خود را تمیز و بیآلایش آراسته نماید و بیرون آید.
چشمهٔ « ۲۷۷ » رابطهٔ طهارت و تمیزی
طهارت و نجاست شرعی با بهداشت تفاوت دارد و به جای پاکی و نجسی نمیتوان از واژههای بهداشتی و غیر بهداشتی استفاده کرد. بهداشت، پاکی و نجاست، آلودگی نیست. قیچی جراحی با ضد عفونی کردن پاک نمیشود اما بهداشتی میگردد. برای تفاوت آشکار میان پاکی و نجسی شرعی با پاکی و آلودگی بهداشتی میتوان به پساب تطهیر مثال زد. آیا با آبی که به هنگام طهارت و شستن محل مدفوع ریخته میشود میتوان خوراکی درست کرد؛ چرا که پاک و طاهر است، در حالی که چنین نیست و این آب از کثیفترین آبهاست هرچند نجس نیست. طهارت و نجاست شرعی را نمیتوان با بهداشت در آمیخت همانطور که نمیتوان هر چیز پاک و طاهری را بهداشتی دانست.