تطبیق قواعد، اصطلاحات و رموز استخاره بر آیات قرآن كريم
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۰۹
«وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ»: گرفتاری زیاد و عناد و دشمنی در کار پدید میآید.
۲۰۵- «وَإِذَا تَوَلَّی سَعَی فِی الْأَرْضِ لِیفْسِدَ فِیهَا وَیهْلِک الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ، وَاللَّهُ لَا یحِبُّ الْفَسَادَ».
خیلی بد است.
«وَیهْلِک الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ»: هلاکت نسل و فساد: «وَاللَّهُ لَایحِبُّ الْفَسَادَ» نشانگر وجود معصیت، تجاوز، طغیان و ظلم در کار است، از این رو باید از آن پرهیز کرد.
۲۰۶- «وَإِذَا قِیلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ، فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ، وَلَبِئْسَالْمِهَادُ».
خیلی بد است.
۲۰۷- «وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاةِ اللَّهِ، وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ».
بسیار پر خیر و با معنویت است و این از کوتاهی آیه، متن آن و بهویژه از ذیل آن استفاده میشود.
۲۰۸- «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِی السِّلْمِ کافَّةً، وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیطَانِ، إِنَّهُ لَکمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ».
خوب است؛ زیرا در ابتدای آن امر آمده است.
«وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیطَانِ»: باید احتیاط و مراقبت داشت. ذیل آن متوسط و حاکی از هشدار است.
۲۰۹- «فَإِنْ زَلَلْتُمْ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْکمُ الْبَینَاتُ فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکیمٌ».
خوب نیست؛ چون لغزش و گرفتاری در آن است و با توجه به ذیل آن مؤاخذه و شدت نیز در آن است. «عَزِیزٌ حَکیمٌ»: درست است که آیه برای عذاب نیست، اما از «عزیز حکیم» تهدید بر میآید.
۲۱۰- «هَلْ ینْظُرُونَ إِلَّا أَنْ یأْتِیهُمُ اللَّهُ فِی ظُلَلٍ مِنَ الْغَمَامِ وَالْمَلَائِکةُ، وَقُضِی الْأَمْرُ، وَإِلَی اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ».
خوب است، ولی خوبی آن با سرعت، تندی، سختی و سنگینی همراه است.
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۱۰
«وَقُضِی الْأَمْرُ»: در هر موردی که از قضا سخن گفته شود، کار آزادی عمل ندارد و به صورت بسته انجام میشود.
۲۱۱- «سَلْ بَنِی إِسْرَائِیلَ کمْ آتَینَاهُمْ مِنْ آیةٍ بَینَةٍ، وَمَنْ یبَدِّلْ نِعْمَةَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُ فَإِنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ». «سَلْ»: تهدید را میرساند.
آیه از کفران نعمت: «وَمَنْ یبَدِّلْ نِعْمَةَ اللَّهِ» و عذاب شدید: «فَإِنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ» یاد میکند و بر این اساس خیلی بد است.
۲۱۲- «زُینَ لِلَّذِینَ کفَرُوا الْحَیاةُ الدُّنْیا، وَیسْخَرُونَ مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا، وَالَّذِینَ اتَّقَوْا فَوْقَهُمْ یوْمَ الْقِیامَةِ، وَاللَّهُ یرْزُقُ مَنْ یشَاءُ بِغَیرِ حِسَابٍ».
صدر این آیه خیلی بد و ذیل آن خوب است. انجام این کار برای کسی که اهل تقوا باشد و کار را با دقت، اهتمام و احتیاط انجام دهد، خوب است. با این حال، معلوم نیست خوبی آن برای همه ظاهر شود و صاحب استخاره است که میتواند در این موارد با توجه به شناختی که از شخصیت خواهان دارد تصمیم بگیرد و عالم به استخاره در این آیات به مشکل بر میخورد که راه برونرفت از آن در جلد نخست توضیح داده شد.
۲۱۳- «کانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً، فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیینَ مُبَشِّرِینَ وَمُنْذِرِینَ، وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْکتَابَ بِالْحَقِّ؛ لِیحْکمَ بَینَ النَّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ، وَمَا اخْتَلَفَ فِیهِ إِلَّا الَّذِینَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَینَاتُ، بَغْیاً بَینَهُمْ، فَهَدَی اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ، وَاللَّهُ یهْدِی مَنْ یشَاءُ إِلَی صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ».
این آیه سنگین است و طولانی بودن آن بر وجود مشکلات و مخاطرات در کار دلالت دارد. از سوی دیگر، اختلال و اختلاف و درگیری در روند کار پیش میآید. با این حال، برای کسی که توان گذر از مشکلات را داشته باشد، خیلی خوب است؛ چون «أُمَّةً»، «فَبَعَثَ»، «مُبَشِّرِینَ»،
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۱۱
«الْکتَابَ» و «بِالْحَقِّ»؛ یعنی امت، بعثت، بشارت، کتاب و حق در آن است. بر این اساس باید گفت اگر فرد نیت خیر، توجه، دقت و اهتمام داشته باشد، خوب است؛ ولی در صورتی که میخواهد با سستی، اهمال و سهلانگاری در پی کار رود، نتیجه نمیگیرد.
۲۱۴- «أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ، وَلَمَّا یأْتِکمْ مَثَلُ الَّذِینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِکمْ، مَسَّتْهُمُ الْبَأْسَاءُ وَالضَّرَّاءُ، وَزُلْزِلُوا حَتَّی یقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ مَتَی نَصْرُ اللَّهِ؟ أَلَا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِیبٌ». «حَسِبْتُمْ»: ابتدای کار خوب نیست؛ چون بر اساس «حسبان» فرد درگیر خیالپردازی و آرمان گرایی میشود.
«مَسَّتْهُمُ الْبَأْسَاءُ وَالضَّرَّاءُ»: کار سختی و مشکلات دارد که با توجه به ذیل آیه، با صبر و حوصله است که میتواند به نتیجه برسد و در این صورت، خیلی خوب است.
«حَتَّی یقُولَ الرَّسُولُ … مَتَی نَصْرُ اللَّهِ؟»: مشکلات مضاعف کار را میرساند که چنان است که مؤمنان را بیتاب میکند، از این رو کار مورد نظر خیلی سخت و سنگین و همراه با اضطراب و دلهره است، ولی در مجموع و به ویژه در نهایت خوب است.
۲۱۵- «یسْأَلُونَک مَاذَا ینْفِقُونَ؟ قُلْ مَا أَنْفَقْتُمْ مِنْ خَیرٍ فَلِلْوَالِدَینِ وَالْأَقْرَبِینَ وَالْیتَامَی وَالْمَسَاکینِ وَابْنِ السَّبِیلِ، وَمَا تَفْعَلُوا مِنْ خَیرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِیمٌ». «مَاذَا ینْفِقُونَ»: موضوع آیه «انفاق» است، از این رو خیلی خوب است؛ از طرفی انجام آن هیچ مشکلی ندارد.
«وَمَا تَفْعَلُوا مِنْ خَیرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِیمٌ»: کار نباید با امر دیگری اختلاط، تعدد و کثرت داشته باشد و خواهان باید از موضوع کار مورد نظر دور نشود و به انجام همان بسنده کند؛ برای نمونه، اگر میخواهد تجارت و کسب کند، کار دیگری را به آن راه ندهد و اگر در پی تحصیل علم است،
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۱۲
شغل دیگری را با آن نیامیزد و در صورتی که میخواهد خانهای را بفروشد، چیز دیگری همراه آن نخرد. این نکته از «مِنْ خَیرٍ» استفاده میشود. «خیر» جنس است، ولی وقتی مجرور «من» واقع میشود، انحصار کار را میرساند و باید تنها پیگیر یک کار باشد.
۲۱۶- «کتِبَ عَلَیکمُ الْقِتَالُ وَهُوَ کرْهٌ لَکمْ، وَعَسَی أَنْ تَکرَهُوا شَیئاً وَهُوَ خَیرٌ لَکمْ، وَعَسَی أَنْ تُحِبُّوا شَیئاً وَهُوَ شَرٌّ لَکمْ، وَاللَّهُ یعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَاتَعْلَمُونَ».
خوب است.
«کتِبَ عَلَیکمُ الْقِتَالُ وَهُوَ کرْهٌ لَکمْ»: کار ظاهر خوشایندی ندارد و با سختی و گرفتاری همراه است، در عین حال باطن کار بسیار خوب است؛ بهویژه این که در ذیل آیه: «وَأَنْتُمْ لَاتَعْلَمُونَ» آمده است.
۲۱۷- «یسْأَلُونَک عَنِ الشَّهْرِ الْحَرَامِ؛ قِتَالٍ فِیهِ؟ قُلْ قِتَالٌ فِیهِ کبِیرٌ، وَصَدٌّ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ، وَکفْرٌ بِهِ، وَالْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَإِخْرَاجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَکبَرُ عِنْدَ اللَّهِ، وَالْفِتْنَةُ أَکبَرُ مِنَ الْقَتْلِ، وَلَا یزَالُونَ یقَاتِلُونَکمْ حَتَّی یرُدُّوکمْ عَنْ دِینِکمْ إِنِ اسْتَطَاعُوا، وَمَنْ یرْتَدِدْ مِنْکمْ عَنْ دِینِهِ فَیمُتْ وَهُوَ کافِرٌ فَأُولَئِک حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِی الدُّنْیا وَالْآَخِرَةِ، وَأُولَئِک أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ».
بسیار بد است؛ چون سراسر آیه از قتال، صدّ راه حق، کفر، اخراج، فتنه و ارتداد سخن میگوید و پایان آن نیز منفی است. کار مورد نظر خیلی خطرناک است و به مشکلی گرفتار میشود که قابل دفع یا جبران نیست و خواهان در انجام اصل کار اختیار خود را از دست میدهد و کنترل آن با دیگران است و پایانی جز سقوط نیز ندارد: «هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ».
۲۱۸- «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَالَّذِینَ هَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أُولَئِک یرْجُونَ رَحْمَةَ اللَّهِ، وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ».
بسیار خوب است.
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۱۳
«آمَنُوا وَالَّذِینَ هَاجَرُوا وَجَاهَدُوا»: ظاهر کار سختی و مشکلاتی دارد.
«أُولَئِک یرْجُونَ رَحْمَةَ اللَّهِ»: باطن کار خیلی خوب است و فرجامی نیک دارد.
۲۱۹- «یسْأَلُونَک عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَیسِرِ، قُلْ فِیهِمَا إِثْمٌ کبِیرٌ، وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُمَا أَکبَرُ مِنْ نَفْعِهِمَا، وَیسْأَلُونَک مَاذَا ینْفِقُونَ؟ قُلِ الْعَفْوَ، کذَلِک یبَینُ اللَّهُ لَکمُ الْآَیاتِ لَعَلَّکمْ تتفکرونَ».
این آیه دو آیهٔ استخاره است و آیهٔ دوم از «وَیسْأَلُونَک مَاذَا ینْفِقُونَ؟» شروع میشود.
استخارهٔ آیهٔ نخست خیلی بد و استخارهٔ آیهٔ دوم خیلی خوب است و در چنین مواردی صاحب استخاره میداند که کدام آیه مربوط به خواهان است، ولی عالمان به استخاره در بیشتر موارد ذیل را مقدم بر صدر قرار میدهند. آنان در صورت نگرانی و حیرت، باید دوباره استخاره کنند.
۲۲۰- «فِی الدُّنْیا وَالْآَخِرَةِ، وَیسْأَلُونَک عَنِ الْیتَامَی؟ قُلْ إِصْلَاحٌ لَهُمْ خَیرٌ، وَإِنْ تُخَالِطُوهُمْ فَإِخْوَانُکمْ، وَاللَّهُ یعْلَمُ الْمُفْسِدَ مِنَ الْمُصْلِحِ، وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَأَعْنَتَکمْ، إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکیمٌ».
خیلی خوب است.
«فِی الدُّنْیا وَالْآَخِرَةِ»: دنیا و آخرت را با هم دارد.
«إِصْلَاحٌ لَهُمْ خَیرٌ، وَإِنْ تُخَالِطُوهُمْ فَإِخْوَانُکمْ»: اصلاح و اذن به مخالطه در آن است.
«وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَأَعْنَتَکمْ»: به لحاظ «لاعنتکم» باید ملاحظه و احتیاط داشت؛ چون خواهان با افراد ضعیف و یتیم ارتباط دارد.
۲۲۱- «وَلَا تَنْکحُوا الْمُشْرِکاتِ حَتَّی یؤْمِنَّ، وَلَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَیرٌ مِنْ مُشْرِکةٍ وَلَوْ أَعْجَبَتْکمْ، وَلَا تُنْکحُوا الْمُشْرِکینَ حَتَّی یؤْمِنُوا، وَلَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَیرٌ مِنْ مُشْرِک وَلَوْ
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۱۴
أَعْجَبَکمْ، أُولَئِک یدْعُونَ إِلَی النَّارِ، وَاللَّهُ یدْعُو إِلَی الْجَنَّةِ وَالْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ، وَیبَینُ آیاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یتَذَکرُونَ».
خیلی خوب است
«وَلَا تَنْکحُوا»: موضوع آیه نکاح و ازدواج است که نماد رغبت است؛ افزون بر این، سخن از خیر و دعوت است.
«أُولَئِک یدْعُونَ إِلَی النَّارِ»: این فراز چون در ادامه با فراز: «وَاللَّهُ یدْعُو إِلَی الْجَنَّةِ» همراه است، باید گفت کار خیلی خوب و نتیجهبخش است.
«وَیبَینُ آیاتِهِ لِلنَّاسِ»: چیزی از کار کاسته یا تلف نمیشود.
«لَعَلَّهُمْ یتَذَکرُونَ»: کار مورد نظر عمومی و در توان همه است. البته، در صورتی نتیجه میدهد که توجه و دقت را داشته باشد.
بلندی آیه نیز بر وجود مشکلات در کار دلالت دارد که باید با دقت و اهتمام در رفع آن کوشش کرد.
۲۲۲- «وَیسْأَلُونَک عَنِ الْمَحِیضِ؟ قُلْ هُوَ أَذًی، فَاعْتَزِلُوا النِّسَاءَ فِی الْمَحِیضِ، وَلَا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّی یطْهُرْنَ، فَإِذَا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَیثُ أَمَرَکمُ اللَّهُ، إِنَّ اللَّهَ یحِبُّ التَّوَّابِینَ وَیحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ».
خوب نیست؛ چون امر به کنارهگیری و دوری: «فَاعْتَزِلُوا» و نهی از انجام: «وَلَا تَقْرَبُوهُنَّ» دارد.
کار مورد نظر به مال حرام یا معصیت آلوده میشود و ذیل آن تأثیری در کار ندارد.
«وَیسْأَلُونَک»، «الْمَحِیضِ» و «أَذی» همه از بدی کار حکایت دارد.
تمامی آیاتی که «سؤال» در آن است میرساند مشکلی در کار است.
۲۲۳- «نِسَاؤُکمْ حَرْثٌ لَکمْ، فَأْتُوا حَرْثَکمْ أَنَّی شِئْتُمْ، وَقَدِّمُوا لِأَنْفُسِکمْ، وَاتَّقُوا اللَّهَ، وَاعْلَمُوا أَنَّکمْ مُلَاقُوهُ، وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ».
خیلی خوب است.
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۱۵
«نِسَاؤُکمْ»: در هر موردی که «نساء» آمده باشد، دنیا و مواهب و بهرههای دنیوی در آن است.
«حَرْثٌ»: حکایت از دنیاست.
«فَأْتُوا حَرْثَکمْ أَنَّی شِئْتُمْ»: خواهان در انجام کار آزادی عمل دارد.
«وَقَدِّمُوا لِأَنْفُسِکمْ»: کار به سامان و نتیجه میرسد. این نتیجه در ازدواج به معنای فرزندان خوب و در غیر ازدواج، به معنای ثمرات و خیرات فراوان و پدید آمدن سرمایهٔ افزوده در کار است.
«وَاعْلَمُوا أَنَّکمْ مُلَاقُوهُ»: کار مورد نظر بسیار خوب است و کاستی ندارد.
تمامی مراحل کار خوب، شیرین و گواراست و خوبی آن نیز مطلق است و هیچ یک از فرازهای آن به چیزی مقید نشده است.
«وَاتَّقُوا اللَّهَ»: نشانهٔ تهدید نیست و افراد ناآگاه و گاه استبدادی گفتهاند: هر جا سخن از ملاقات خداست، یعنی نزدیک نشوید (!) بترسید. چنین افکاری سبب میشود انسانهای باصفا در پی خدا نروند؛ زیرا انسان باصفا میگوید: من از ترس و تهدید خوشایندی ندارم.
«ملاقوه» ملاقات خدا و دیدار با محبوب است. اگر آدمی خوب و متقی باشد، خداوند او را در آغوش میگیرد و نوازش میکند. ملاقات محترمانه است و در آن حرمت و احترام وجود دارد و نه برخورد بد و خشن.
ملاقات یعنی برخورد محترمانه، دوستانه و گوارا و چیزی از ضرب و زور از آن برداشت نمیشود. لقا و تلاقی به معنی معاشقه است، و نه سختی و جهنم. ملاقات؛ واژهای شیرین و دلنشین است. تلاقی، رو بهرو شدن و معاشقه است.
این آیه از آیات مطلق خیر است و در آن قیدی نیست و خواهان هر کاری را که قصد داشته باشد، میتواند انجام دهد. آیه بیشتر ملکوت
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۱۶
دنیایی دارد تا آخرتی، و از آیاتی است که به مطایبه میتوان گفت: اگر شخص بخواهد با سر به درون چاه نیز رود، باز خوب است؛ چون به طور حتم وی با سر به گنج میرسد.
۲۲۴- «وَلَا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَةً لِأَیمَانِکمْ أَنْ تَبَرُّوا وَتَتَّقُوا وَتُصْلِحُوا بَینَ النَّاسِ، وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ».
خوب نیست.
«وَلَا تَجْعَلُوا»: نهی از انجام کار است.
«عُرْضَةً لِأَیمَانِکمْ»: از خداوند مایه نگذارید؛ به این معناست که خواهان در انجام کار ناتوان و درمانده شده و از این رو از دیگری مایه میگذارد و چنین کسی به حتم ضرر و زیان میبیند.
«وَتُصْلِحُوا بَینَ النَّاسِ»: با مشکلاتی برخورد میکند که ناچار از تقیه و پردهپوشی میشود.
۲۲۵- «لَایؤَاخِذُکمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِی أَیمَانِکمْ، وَلَکنْ یؤَاخِذُکمْ بِمَا کسَبَتْ قُلُوبُکمْ، وَاللَّهُ غَفُورٌ حَلِیمٌ».
خوب نیست، ولی اگر خواهان آن را انجام دهد، ممکن است فرجام بدی نداشته باشد.
«یؤَاخِذُکم»: مؤاخذه و بازخواست در انجام این کار است.
«غَفُورٌ حَلِیمٌ»: خیری که خواهان برای آن رنج و زحمتی ندیده ممکن است با انجام این کار به وی رسد.
نتیجهٔ استخاره این است که چنانچه ناچار از انجام کار مورد نظر باشد، متوسط و در نهایت ممکن است خوب شود.
۲۲۶- «لِلَّذِینَ یؤْلُونَ مِنْ نِسَائِهِمْ تَرَبُّصُ أَرْبَعَةِ أَشْهُرٍ، فَإِنْ فَاءُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ».
کار مورد نظر بد نیست و نتیجهٔ آن دیررس است.
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۱۷
«تَرَبُّصُ أَرْبَعَةِ أَشْهُرٍ»: نتیجهٔ کاری که در نیت دارد نقد و فعلی نیست، ولی خوب است؛ زیرا باز «غفور رحیم» دارد.
۲۲۷- «وَإِنْ عَزَمُوا الطَّلَاقَ، فَإِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ».
خوب است.
«عَزَمُوا»: توصیه به فعل و انجام کار است.
«الطَّلَاقَ»: نشانهٔ آزادی است. هرچند طلاق مبغوض است، ولی در استخاره این گونه نیست.
خوب است؛ زیرا عزم و آزادی در آن است و در نهایت میفرماید:
خداوند سمیع و علیم است.
۲۲۸- «وَالْمُطَلَّقَاتُ یتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلَاثَةَ قُرُوءٍ، وَلَا یحِلُّ لَهُنَّ أَنْ یکتُمْنَ مَا خَلَقَ اللَّهُ فِی أَرْحَامِهِنَّ إِنْ کنَّ یؤْمِنَّ بِاللَّهِ وَالْیوْمِ الْآَخِرِ، وَبُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فِی ذَلِک، إِنْ أَرَادُوا إِصْلَاحاً، وَلَهُنَّ مِثْلُ الَّذِی عَلَیهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ، وَلِلرِّجَالِ عَلَیهِنَّ دَرَجَةٌ، وَاللَّهُ عَزِیزٌ حَکیمٌ».
بسیار خوب است.
«وَالْمُطَلَّقَاتُ»: در این کار آزادی است.
«یتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلَاثَةَ قُرُوءٍ»: نشان از زمانمند و دیررس بودن کار است.
«وَلَا یحِلُّ لَهُنَّ»: کار مشکلات باطنی دارد.
۲۲۹- «الطَّلَاقُ مَرَّتَانِ، فَإِمْسَاک بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِیحٌ بِإِحْسَانٍ، وَلَا یحِلُّ لَکمْ أَنْ تَأْخُذُوا مِمَّا آتَیتُمُوهُنَّ شَیئاً إِلَّا أَنْ یخَافَا أَلَّا یقِیمَا حُدُودَ اللَّهِ، فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا یقِیمَا حُدُودَ اللَّهِ فَلَا جُنَاحَ عَلَیهِمَا فِیمَا افْتَدَتْ بِهِ، تِلْک حُدُودُ اللَّهِ، فَلَا تَعْتَدُوهَا، وَمَنْ یتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَأُولَئِک هُمُ الظَّالِمُونَ».
خیلی خوب است. طلاق به معنای «آزادی» است و در هر آیهای بیاید خوب است.
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۱۸
۲۳۰- «فَإِنْ طَلَّقَهَا فَلَا تَحِلُّ لَهُ مِنْ بَعْدُ حَتَّی تَنْکحَ زَوْجاً غَیرَهُ، فَإِنْ طَلَّقَهَا فَلَا جُنَاحَ عَلَیهِمَا أَنْ یتَرَاجَعَا إِنْ ظَنَّا أَنْ یقِیمَا حُدُودَ اللَّهِ، وَتِلْک حُدُودُ اللَّهِ یبَینُهَا لِقَوْمٍ یعْلَمُونَ».
بسیار خوب است. با آمدن واژهٔ «طلاق» میتوان بدون آن که به ادامهٔ آیه نگاه کرد، گفت خوب است.
۲۳۱- «وَإِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِکوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ سَرِّحُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ، وَلَا تُمْسِکوهُنَّ ضِرَاراً لِتَعْتَدُوا، وَمَنْ یفْعَلْ ذَلِک فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ، وَلَا تَتَّخِذُوا آیاتِ اللَّهِ هُزُواً، وَاذْکرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَیکمْ، وَمَا أَنْزَلَ عَلَیکمْ مِنَ الْکتَابِ وَالْحِکمَةِ یعِظُکمْ بِهِ، وَاتَّقُوا اللَّهَ، وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِکلِّ شَیءٍ عَلِیمٌ».
بسیار خوب است؛ زیرا موضوع آن «طلاق» است و هرجا سخن از طلاق باشد همهٔ فرازهای آیه خوب است.
«وَلَا تُمْسِکوهُنَّ ضِرَاراً»: باید مواظب بود به دلیل خوبی بسیار این کار به اسراف گرفتار نشد؛ چرا که در طلاق آزادی است و آزادی نیازمند خویشتنداری است.
۲۳۲- «وَإِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلَا تَعْضُلُوهُنَّ أَنْ ینْکحْنَ أَزْوَاجَهُنَّ إِذَا تَرَاضَوْا بَینَهُمْ بِالْمَعْرُوفِ، ذَلِک یوعَظُ بِهِ مَنْ کانَ مِنْکمْ یؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْیوْمِ الْآَخِرِ، ذَلِکمْ أَزْکی لَکمْ وَأَطْهَرُ، وَاللَّهُ یعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَاتَعْلَمُونَ».
بسیار خوب است؛ چون موضوع آن طلاق است. جامعهٔ علمی جامعهای است که جای باز شدن در آن باشد و جامعهای که به صورت نسبی و به حسب جمعیت آن، درصد کمی طلاق در آن وجود نداشته باشد، افول پیدا میکند. طلاق، یعنی جابهجایی؛ نه خشونت. اگر جامعه نتواند جابه جایی داشته باشد و زن و شوهر به اجبار کنار هم زندگی کنند، به قهقرا میرود. گاهی برای فرار از یک ناهنجاری هزاران معصیت در زندگی پیش میآید. در خانوادههای مذهبی و متدین به دلیل یک طلاق
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۱۹
انجام نشده گناهان بسیار انجام میشود و زن و شوهر بد اخلاقی، غیبت و ظلم و ستم بر یکدیگر روا میدارند اما حاضر به طلاق نیستند.
۲۳۳- «وَالْوَالِدَاتُ یرْضِعْنَ أَوْلَادَهُنَّ حَوْلَینِ کامِلَینِ لِمَنْ أَرَادَ أَنْ یتِمَّ الرَّضَاعَةَ، وَعَلَی الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَکسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ، لَاتُکلَّفُ نَفْسٌ إِلَّا وُسْعَهَا، لَاتُضَارَّ وَالِدَةٌ بِوَلَدِهَا، وَلَا مَوْلُودٌ لَهُ بِوَلَدِهِ، وَعَلَی الْوَارِثِ مِثْلُ ذَلِک، فَإِنْ أَرَادَا فِصَالًا عَنْ تَرَاضٍ مِنْهُمَا وَتَشَاوُرٍ فَلَا جُنَاحَ عَلَیهِمَا، وَإِنْ أَرَدْتُمْ أَنْ تَسْتَرْضِعُوا أَوْلَادَکمْ فَلَا جُنَاحَ عَلَیکمْ إِذَا سَلَّمْتُمْ مَا آتَیتُمْ بِالْمَعْرُوفِ، وَاتَّقُوا اللَّهَ، وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ».
آیهٔ بلندی است و از این لحاظ، خالی از مشکلات نیست.
«وَالْوَالِدَاتُ»: استخارهٔ آن خیلی خوب است؛ زیرا موضوع آن «والدات» است.
«یرْضِعْنَ»: شیر نشان از عشق، علم، صفا و پاکی است.
«حَوْلَینِ کامِلَینِ»: دور کامل در کار را میرساند.
«لِمَنْ أَرَادَ أَنْ یتِمَّ الرَّضَاعَةَ»: کار مقید است ولی مشکلی در کار نیست.
«لَا تُکلَّفُ نَفْسٌ إِلَّا وُسْعَهَا»: کار به زحمت، دردسر و سختی دچار نمیشود؛ از این رو به اعتبار فراز یاد شده باید گفت ترک آن بد است.
همهٔ فرازهای این آیه گواراست و تمامی زمینهها وامکانات مورد نیاز برای کاری خیر و امری مهم که انجام آن طولانی ودرازمدت است را دارد.
کار مورد نظر پشتوانه و ذخیره دارد و پر خیر و برکت و گسترده است.
۲۳۴- «وَالَّذِینَ یتَوَفَّوْنَ مِنْکمْ وَیذَرُونَ أَزْوَاجاً یتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَعَشْراً، فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلَا جُنَاحَ عَلَیکمْ فِیمَا فَعَلْنَ فِی أَنْفُسِهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ، وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ».
با آن که موضوع این آیه «وفات» و «مرگ» است، استخارهٔ آن خوب است.
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۲۰
«یتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَعَشْراً»: کار مدت و زمان خود را لازم دارد و دارای جدول زمانی است.
«بِالْمَعْرُوفِ»: کار مورد نظر خوب و شایسته است، و ظاهر آن نیکوست. البته، باطن این کار نیز خوب است.
۲۳۵- «وَلَا جُنَاحَ عَلَیکمْ فِیمَا عَرَّضْتُمْ بِهِ مِنْ خِطْبَةِ النِّسَاءِ أَوْ أَکنَنْتُمْ فِی أَنْفُسِکمْ، عَلِمَ اللَّهُ أَنَّکمْ سَتَذْکرُونَهُنَّ، وَلَکنْ لَاتُوَاعِدُوهُنَّ سِرّاً إِلَّا أَنْ تَقُولُوا قَوْلًا مَعْرُوفاً، وَلَا تَعْزِمُوا عُقْدَةَ النِّکاحِ حَتَّی یبْلُغَ الْکتَابُ أَجَلَهُ، وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یعْلَمُ مَا فِی أَنْفُسِکمْ، فَاحْذَرُوهُ، وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَلِیمٌ».
خوب نیست و مشکلات و گرفتاریهای ظاهری و باطنی دارد.
«وَلَا جُنَاحَ»: وجود «لا» نشانهٔ نهی است ولی چون همراه جناح آمده: «فِیمَا عَرَّضْتُمْ بِهِ» نمیتوان «لا» را منفی گرفت؛ اگرچه ممکن است خالی از مشکلات نیز نباشد.
«وَلَکنْ لَاتُوَاعِدُوهُنَّ سِرّاً»: بر ترک سفارش دارد. همچنین میرساند خواهان در پی کتمان و پنهان داشتن این کار است.
«وَلَا تَعْزِمُوا عُقْدَةَ النِّکاحِ»: بر ترک کار توصیه میکند.
«فَاحْذَرُوهُ»: نهی و دور داشتن آن از «لا» بیشتر است.
۲۳۶- «لَاجُنَاحَ عَلَیکمْ إِنْ طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ مَا لَمْ تَمَسُّوهُنَّ أَوْ تَفْرِضُوا لَهُنَّ فَرِیضَةً، وَمَتِّعُوهُنَّ عَلَی الْمُوسِعِ قَدَرُهُ، وَعَلَی الْمُقْتِرِ قَدَرُهُ، مَتَاعاً بِالْمَعْرُوفِ، حَقّاً عَلَی الْمُحْسِنِینَ». «لَا جُنَاحَ عَلَیکمْ»: چون اطلاق دارد بر جواز فعل دلالت میکند ولی به لحاظ «لا» بدون مشکل نمیباشد.
«مَتِّعُوهُنَّ»: امر است و به انجام کار سفارش دارد.
«مَتَاعاً بِالْمَعْرُوفِ» و «حَقّاً عَلَی الْمُحْسِنِینَ»: کار مورد نظر خوب است.
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۲۱
«احسان»، «حق» و «معروف» در هر آیهای که باشد نشان از کار بسیار خوب است.
۲۳۷- «وَإِنْ طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَمَسُّوهُنَّ وَقَدْ فَرَضْتُمْ لَهُنَّ فَرِیضَةً فَنِصْفُ مَا فَرَضْتُمْ إِلَّا أَنْ یعْفُونَ أَوْ یعْفُوَ الَّذِی بِیدِهِ عُقْدَةُ النِّکاحِ، وَأَنْ تَعْفُوا أَقْرَبُ لِلتَّقْوَی، وَلَا تَنْسَوُا الْفَضْلَ بَینَکمْ إِنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ».
در این آیهٔ شریفه نیز از طلاق سخن میگوید و از این رو خوب است و نیازی نیست به فرازهای دیگر توجه کرد.
۲۳۸- «حَافِظُوا عَلَی الصَّلَوَاتِ وَالصَّلَاةِ الْوُسْطَی، وَقُومُوا لِلَّهِ قَانِتِینَ». «حَافِظُوا» بر سنگینی کار دلالت دارد و نشان میدهد که در کار مورد نظر نوعی امانت داری رخ میدهد؛ حال یا سرمایه است یا فرزند یا علم و به هر حال، این کار امری شخصی نیست.
«قُومُوا»: سنگینی کار را میرساند. «قوموا» میگوید: سرا پا بایست و به کار اهتمام داشته باش.
این کار بسیار خوب و سنگین است.
۲۳۹- «فَإِنْ خِفْتُمْ فَرِجَالًا أَوْ رُکبَاناً فَإِذَا أَمِنْتُمْ فَاذْکرُوا اللَّهَ کمَا عَلَّمَکمْ مَا لَمْ تَکونُوا تَعْلَمُونَ».
خوب است.
«خِفْتُمْ»: اضطراب، نگرانی و سرگردانی دارد. البته نگرانی آن امری طبیعی است؛ چون فعل جمع است.
«فَاذْکرُوا اللَّهَ»: باید در انجام کار توکل داشت و با توکل است که نگرانی و اضطرابی که در ابتدای کار وجود دارد با پیشرفت کار و روشن شدن چگونگی آن برطرف میشود.
۲۴۰- «وَالَّذِینَ یتَوَفَّوْنَ مِنْکمْ وَیذَرُونَ أَزْوَاجاً وَصِیةً لِأَزْوَاجِهِمْ، مَتَاعاً إِلَی الْحَوْلِ غَیرَ إِخْرَاجٍ، فَإِنْ خَرَجْنَ فَلَا جُنَاحَ عَلَیکمْ فِی مَا فَعَلْنَ فِی أَنْفُسِهِنَّ مِنْ
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۲۲
مَعْرُوفٍ، وَاللَّهُ عَزِیزٌ حَکیمٌ».
خیلی خوب است؛ به ویژه آن که «فلا جناح» و «معروف» در آن است.
«فَلَا جُنَاحَ عَلَیکمْ فِی مَا فَعَلْنَ»: خواهان باید تلاش کند نیت آلودهای نداشته باشد.
۲۴۱- «وَلِلْمُطَلَّقَاتِ مَتَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ، حَقّاً عَلَی الْمُتَّقِینَ».
ابتدای آیه از طلاق میگوید و بنابر این، استخارهٔ آن خیلی خوب است. در ادامه «متاع»، «معروف»، «حق» و «متقین» آمده که همه خوبی کار را میرساند.
۲۴۲- «کذَلِک یبَینُ اللَّهُ لَکمْ آیاتِهِ لَعَلَّکمْ تَعْقِلُونَ». «کذَلِک»: آیهای که در آن «کذلک» آمده باشد، قانون و قاعدهای علمی را در یکی از شاخههای علم بیان میکند و باید با دقت و مطالعه در آن آیه، تلاش نمود تا به کشف آن نایل آمد؛ برای نمونه اگر میفرماید: «کذلک نحی الموتی» به این معناست که زنده کردن مردگان دارای قاعدهای علمی است که بشر با کشف آن میتواند به این دانش دست یابد.
کار مورد نظر قانونمند است و باید قاعدهٔ آن را رعایت کند. این کار برای فرد شایسته خیلی خوب و سنگین است.
۲۴۳- «أَلَمْ تَرَ إِلَی الَّذِینَ خَرَجُوا مِنْ دِیارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ، فَقَالَ لَهُمُ اللَّهُ: مُوتُوا، ثُمَّ أَحْیاهُمْ، إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَی النَّاسِ، وَلَکنَّ أَکثَرَ النَّاسِ لَا یشْکرُونَ».
این آیه به اعتبار فراز میانی: «خَرَجُوا مِنْ دِیارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ» بسیار سنگین و پرمخاطره، اما با این وجود خوب است. البته، هر کسی از عهدهٔ آن برنمیآید و تشخیص آن با صاحب استخاره است.
این آیه چند استخاره است و صاحب استخاره است که فراز مربوط به خواهان را از صدر، ذیل یا میانهٔ آیه تشخیص میدهد. استخارهٔ صدر
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۲۳
و ذیل آیه خوب نیست و گرفتاری و مشکلات پیش میآورد، اما همان گونه که گذشت فراز میانی آن به کارهایی مانند جهاد و دانش اندوزی یا ایثار و گذشت اختصاص دارد و خیلی خوب است، ولی باید مواظب بود که به کفران نعمت دچار نشد؛ چرا که میفرماید: «وَلَکنَّ أَکثَرَ النَّاسِ لَا یشْکرُونَ». این آیه سنگین است و بدیهی است کسی که میخواهد در پی شهادت یا علم یا ایثار و گذشت رود باید توان برداشتن چنین بار سنگینی بر دوش خود را داشته باشد و چنانچه خواهان توانمندی آن را داشته باشد، برای وی خوب است. برای نمونه، کسی است که میخواهد ضمانت دیگری را نماید، در صورتی این آیه برای وی مناسب است که او توان پرداخت وام ضمانت شده را داشته باشد؛ چرا که ممکن است وی مجبور شود تمامی وام مذکور را بپردازد، بدون آن که خردهای بر دیگری بگیرد.
باید توجه داشت که صدر و ذیل این آیه، یک آیهٔ استخاره و میانهٔ آن آیهٔ دیگری است و صدر با ذیل تکمیل میشود و پیش از این گذشت که در استخاره لازم نیست همهٔ محتوای یک استخاره در کنار هم آمده باشد و تشخیص آن با صاحب استخاره است.
عالم استخاره در مواردی که یک آیه از قرآن کریم چندین آیهٔ استخاره است و از تشخیص آیهٔ مربوط به خواهان عاجز و ناتوان میشود باید دوباره استخاره بگیرد تا در نهایت یک آیه بر دل وی بنشیند.
۲۴۴- «وَقَاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ، وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ». «وَقَاتِلُوا»: امر به «قتل» است و صیغهٔ امر به انجام کار رهنمون میدهد. کار مورد نظر خیلی خوب است و با آن که از قتل سخن میگوید، اما این کار نیز انگیزهٔ الهی دارد: «وَقَاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ».
۲۴۵- «مَنْ ذَا الَّذِی یقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَیضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافاً کثِیرَةً، وَاللَّهُ یقْبِضُ وَیبْسُطُ وَإِلَیهِ تُرْجَعُونَ».
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۲۴
«مَنْ ذَا الَّذِی»: آزادی و گشادگی و بساطت در کار را میرساند و هر چه که آزادی در کار را برساند؛ مانند: «من یشاء» خوب است.
«یقْرِضُ اللَّهَ»: نسبت دادن وام به پروردگار بر نیکویی کار دلالت دارد.
۲۴۶- «أَلَمْ تَرَ إِلَی الْمَلَإِ مِنْ بَنِی إِسْرَائِیلَ مِنْ بَعْدِ مُوسَی إِذْ قَالُوا لِنَبِی لَهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِکاً نُقَاتِلْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ، قَالَ: هَلْ عَسَیتُمْ إِنْ کتِبَ عَلَیکمُ الْقِتَالُ أَلَّا تُقَاتِلُوا؟ قَالُوا: وَمَا لَنَا أَلَّا نُقَاتِلَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَقَدْ أُخْرِجْنَا مِنْ دِیارِنَا وَأَبْنَائِنَا، فَلَمَّا کتِبَ عَلَیهِمُ الْقِتَالُ تَوَلَّوْا إِلَّا قَلِیلًا مِنْهُمْ، وَاللَّهُ عَلِیمٌ بِالظّالِمِینَ». «أَلَمْ تَرَ إِلَی الْمَلَإِ»: دارای زبان تهدید است و از این جهت کار مورد نظر خطرناک است؛ به ویژه آن که ذیل آیه نیز میفرماید: «وَاللَّهُ عَلِیمٌ بِالظّالِمِینَ».
از دیگر واژههایی که بر بدی این کار دلالت دارد عبارت است از: «بَنِی إِسْرَائِیلَ»، «نُقَاتِلْ»، «أَلَّا تُقَاتِلُوا»، «وَقَدْ أُخْرِجْنَا مِنْ دِیارِنَا» و «تَوَلَّوْا».
کار مورد نظر باید ترک شود.
۲۴۷- «وَقَالَ لَهُمْ نَبِیهُمْ: إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَکمْ طَالُوتَ مَلِکاً، قَالُوا: أَنَّی یکونُ لَهُ الْمُلْک عَلَینَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْک مِنْهُ وَلَمْ یؤْتَ سَعَةً مِنَ الْمَالِ، قَالَ: إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَیکمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِی الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ، وَاللَّهُ یؤْتِی مُلْکهُ مَنْ یشَاءُ، وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ». «وَقَالَ لَهُمْ نَبِیهُمْ»: همین فراز، خوبی کار را میرساند. به صورت کلی هرگاه در آیهای خداوند متعال یا یکی از معصومان علیهم السلام یا مؤمنی سخن بگوید، کار مورد نظر خوب است؛ چرا که آنان جز از ملکوت سخن نمیگویند و کلام نیکو از کار خوب حکایت دارد. البته در برخی موارد قرینه بر خلاف آن وجود دارد.
با توجه به تعدد گفتارها، در این کار مخالفت، درگیری و مشکلات به وجود میآید، اما خوب است.
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۲۵
«مَنْ یشَاءُ» و «وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ»: این کار دارای وسعت و گشایش است و از این رو نتیجهٔ فراوانی دارد.
«وَزَادَهُ بَسْطَةً فِی الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ»: در این کار هم سود دنیوی است و هم بهرهٔ اخروی و معنوی.
«وَاللَّهُ یؤْتِی مُلْکهُ مَنْ یشَاءُ»: ایتای الهی نیز خوب بودن آن را منظور دارد.
۲۴۸- «وَقَالَ لَهُمْ نَبِیهُمْ: إِنَّ آیةَ مُلْکهِ أَنْ یأْتِیکمُ التَّابُوتُ، فِیهِ سَکینَةٌ مِنْ رَبِّکمْ، وَبَقِیةٌ مِمَّا تَرَک آلُ مُوسَی وَآلُ هَارُونَ، تَحْمِلُهُ الْمَلَائِکةُ، إِنَّ فِی ذَلِک لَآَیةً لَکمْ؛ إِنْ کنْتُمْ مُؤْمِنِینَ».
بسیار خوب است.
«فِیهِ سَکینَةٌ مِنْ رَبِّکمْ»: نیت خواهان ازدواج و همنشینی با دیگری است و سکینه بر خیر بودن آن نظر دارد.
«وَبَقِیةٌ مِمَّا تَرَک»: گنج، عتیقه و نتیجهٔ مهمی از این کار به دست میآید و تنها واژهٔ «بَقِیةٌ» بر آن دلالت دارد.
۲۴۹- «فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِالْجُنُودِ قَالَ: إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِیکمْ بِنَهَرٍ، فَمَنْ شَرِبَ مِنْهُ فَلَیسَ مِنِّی، وَمَنْ لَمْ یطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّی إِلَّا مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِیدِهِ فَشَرِبُوا مِنْهُ إِلَّا قَلِیلًا مِنْهُمْ، فَلَمَّا جَاوَزَهُ هُوَ وَالَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ قَالُوا لَاطَاقَةَ لَنَا الْیوْمَ بِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ، قَالَ الَّذِینَ یظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلَاقُو اللَّهِ: کمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِیلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً کثِیرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ، وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِینَ».
خواهان در پی کاری است که خیلی خوب است، ولی دو آفت و آسیب دارد: یکی این که به اعتبار کیفیت، مشکلات و دشواریهای زیادی دارد و دو دیگر این که: بسیاری از افراد در انجام آن در میمانند و آن را به سرانجام نمیرسانند: «فَشَرِبُوا مِنْهُ إِلَّا قَلِیلًا مِنْهُمْ».
خوبی این کار به لحاظ آن است که آیه با امری مثبت آغاز شده و در
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۲۶
ادامه: «وَالَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ» و «الَّذِینَ یظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلَاقُو اللَّهِ» آمده است.
مهمتر از این، کیفیت کار است که با فراز: «کمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِیلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً کثِیرَةً» مورد تأکید قرار گرفته که نشان از موفقیت در کار است. البته این کار سنگین و سخت است و سنگینی و دشواری آن نیز پیآمد ابتلاهای آن است؛ مانند: «إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِیکمْ بِنَهَرٍ».
۲۵۰- «وَلَمَّا بَرَزُوا لِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالُوا: رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَینَا صَبْراً، وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا، وَانْصُرْنَا عَلَی الْقَوْمِ الْکافِرِینَ».
این آیه مانند آیهٔ پیشین است و ویژگیهای آن را دارد و برای نمونه، «وَلَمَّا بَرَزُوا لِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ» مانند: «فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِالْجُنُودِ» و نیز:
«وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا، وَانْصُرْنَا عَلَی الْقَوْمِ الْکافِرِینَ» همپایهٔ: «الَّذِینَ یظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلَاقُو اللَّهِ» است.
«رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَینَا صَبْراً» از سنگینی و سختی کار حکایت دارد.
«وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا»: این کار آفات و آسیبهای زیادی دارد که باید به آن توجه کامل و دقت فراوان داشت. این فراز بیان میدارد بسیاری از اشخاص به انجام کار مورد نظر خود موفّق نمیشوند و اهل ثبات و پایداری و بردباری در این کار پر مشکل اندک هستند.
۲۵۱- «فَهَزَمُوهُمْ بِإِذْنِ اللَّهِ، وَقَتَلَ دَاوُودُ جَالُوتَ، وَآتَاهُ اللَّهُ الْمُلْک وَالْحِکمَةَ، وَعَلَّمَهُ مِمَّا یشَاءُ، وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ، وَلَکنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَی الْعَالَمِینَ».
این آیه همانند دو آیهٔ پیشین است. «فَهَزَمُوهُمْ» مانند: «فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِالْجُنُودِ» و «وَلَمَّا بَرَزُوا لِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ» و نیز: «وَقَتَلَ دَاوُودُ جَالُوتَ» مانند: «کمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِیلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً کثِیرَةً»، «رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَینَا صَبْراً» و «وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا» و نیز «وَلَکنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَی الْعَالَمِینَ» مثل:
«وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِینَ» و «وَانْصُرْنَا عَلَی الْقَوْمِ الْکافِرِینَ» است.
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۲۷
سه آیهٔ یاد شده با هم شباهت بسیار دارد و هر سه آیه سه ضلع دارد: استخارهٔ هر یک بسیار خوب است، هر یک بسیار سنگین است و افراد بسیاری از انجام آن باز میمانند و مردود میشوند.
در انجام استخاره باید به این اصل دقت داشت که: هر کار بسیار عالی و مبارک و خجستهای بسیار سنگین و سخت است و هر کار سختی، مردودی بسیاری دارد و از این رو برای تشخیص خوب یا بد بودن کار خواهان باید از این اصل غفلت نداشت و تناسب سنگینی کار و ارزش آن و توان خواهان را سنجید.
۲۵۲- «تِلْک آیاتُ اللَّهِ نَتْلُوهَا عَلَیک بِالْحَقِّ، وَإِنَّک لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ». «تِلْک»: همواره در مقام بیان قاعده و قانونی علمی است و منش هستی و آفرینش را تبیین میکند و «آیاتُ» همان قوانین یاد شده است.
این آیه نیز مانند سه آیهٔ پیش دارای سه جهت است: هم خوب است و هم سنگین و سخت و هم پذیرفتهشدگان آن اندک است. برای مثال: «وَإِنَّک لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ» همانند: «وَلَکنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَی الْعَالَمِینَ»، «وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِینَ» و «وَانْصُرْنَا عَلَی الْقَوْمِ الْکافِرِینَ» در سه آیهٔ گذشته است.
«تِلْک آیاتُ اللَّهِ»: کار خواهان خیلی خوب است.
«عَلَیک» و «بِالْحَقِّ»: این کار سنگین است و مردودی بسیاری دارد.
۲۵۳- «تِلْک الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَی بَعْضٍ، مِنْهُمْ مَنْ کلَّمَ اللَّهُ، وَرَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجَاتٍ، وَآتَینَا عِیسَی ابْنَ مَرْیمَ الْبَینَاتِ، وَأَیدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ، وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا اقْتَتَلَ الَّذِینَ مِنْ بَعْدِهِمْ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَینَاتُ، وَلَکنِ اخْتَلَفُوا، فَمِنْهُمْ مَنْ آمَنَ، وَمِنْهُمْ مَنْ کفَرَ، وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا اقْتَتَلُوا، وَلَکنَّ اللَّهَ یفْعَلُ مَا یرِیدُ». «تِلْک آیاتُ اللَّه» در آیهٔ پیشین ملاک و مناطی کلی را بیان میکرد و فراز: «تِلْک الرُّسُلُ» به معرفی مصادیق و افراد آن میپردازد. تمامی اشیا و
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۲۸
همهٔ افراد انسانی آیات و نمودهای خداوند متعال هستند و «تِلْک الرُّسُلُ» تنها بخشی از آن را خاطرنشان میشود. در پدیدههای هستی هیچ دو نمود مساوی و برابر یافت نمیشود و خداوند متعال در آفرینش هر پدیدهای در شأنی است و «فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَی بَعْضٍ» به رسولان ویژگی ندارد؛ اما جای این پرسش است که چرا این آیهٔ شریفه تنها رسولان را خاطرنشان شده است؟ پاسخ این است که غیر از انبیا و اولیای الهی که نبوت باطنی و نه تشریعی دارند، دیگران افزوده بر فضایل در نقایص نیز با هم برابری ندارند و در آنان هم افضل از دیگری است و هم بدتر از دیگران، اما حیث برتری در نقایص و کمبودها در پیامبران وجود ندارد و آنان در اصل کمال و عصمت و طهارت با هم اشتراک دارند و در خصوصیات مرتبه مییابند و از این رو آنان مختص به ذکر شدهاند.
سپس در بیان مقام درجات و مراتب انبیا به موقعیت حضرت عیسی علیه السلام اشاره دارد که میفرماید: «وَأَیدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ»؛ ما «روح القدس» را به یاری او گماردیم. روح القدوس پدیدهای است که با حضرت عیسی همراه بوده، با او سخن میگفته و مدد او بوده است.
خداوند برخی از بندگان را به چنین پدیدهای یاری میکند تا بهویژه در عوالم بالا تنها نباشند. گاهی کسی خواب میبیند در خیابان راه میرود یا بر سر سفره نشسته است، ولی زمانی خواب میبیند که روی خطی، طنابی یا چوبی یا روی مو یا بر یک دیوار یک سانتی راه میرود یا بر فراز قلهٔ کوهی در حرکت است و یا در دریا شنا میکند. این خوابها با خوابهای پیشین تفاوت بسیار دارد و ناسوتی دانسته نمیشود و مربوط به عوالم بالاتر است. رؤیا وقتی از ظرف عادی خارج شود، ناسوتی نیست. در ماجرای جناب عیسی علیه السلام نیز روح القدس که موجودی غیر عادی و فراتر از ناسوت است او را مددکار بوده است.
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۲۹
کار مورد نظر بسیار عالی است. به صورت کلی هرجا به رسولان اشارهای باشد آن کار خوب است.
«وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا اقْتَتَلُوا»: کار خواهان سخت و سنگین است و ریزش و مردودی زیادی دارد و اشخاص اندکی به انجام آن موفق میشوند.
خیرات، کمالات و نتایج معنوی این کار بیش از آثار مادی آن است و باطن کار از ظاهر آن بهتر است؛ هرچند کار از سنخ کارهای مادی باشد.
بهویژه اگر کسی بخواهد کاری را شروع کند، این آیه برای او بسیار خوب است. این نکته از «تِلْک» به دست میآید. تلک و اسمای اشارهٔ دیگر سرفصل به شمار میرود وهر آیهای که چنین سرفصلهایی داشته باشد، برای شروع کار خیلی خوب است. «لمّا» و «اذا» مانند «تلک» سرفصل است، ولی «الم تر» سرفصل نیست و از کاری که دارای پیشینه است و ریشه در گذشته دارد خبر میدهد. این آیه برای کارهای بدوی و بکر خیلی خوب است.
۲۵۴- «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا، أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَاکمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ یأْتِی یوْمٌ لَابَیعٌ فِیهِ وَلَا خُلَّةٌ وَلَا شَفَاعَةٌ، وَالْکافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ».
بسیار خوب است، ولی کاری که بر اساس آن انجام میگیرد، کم مصداق پیدا میکند و باید آن را به سرعت پیگیر بود و بدون از دست دادن وقت، آن را به سرانجام رساند. از این رو میفرماید: «مِنْ قَبْلِ أَنْ یأْتِی یوْمٌ لَابَیعٌ فِیهِ». هرگونه تأخیری در انجام این کار سبب میشود فرصت عملی کردن آن از دست رود. برخی از زمانهای ذکر شده در آیات حکم سرفصل را دارد که میرساند باید در انجام کار سرعت عمل داشت و زمان لازم را از دست نداد، اما زمانهایی که چنین حکمی را ندارد؛ مانند:
«حَولَین کامِلَین» و «ثَلاثَة أیام» بر طولانی و زمان بر بودن کار دلالت دارد و به این معناست که کار سریع انجام نمیشود و برای انجام، زمان خود را میطلبد.
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۳۰
۲۵۵- «اللَّهُ لَاإِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَی الْقَیومُ، لَاتَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ، لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ، مَنْ ذَا الَّذِی یشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ، یعْلَمُ مَا بَینَ أَیدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ، وَلَا یحِیطُونَ بِشَیءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ، وَسِعَ کرْسِیهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ، وَلَا یؤودُهُ حِفْظُهُمَا، وَهُوَ الْعَلِی الْعَظِیمُ».
این آیه و دو آیهٔ بعد «آیة الکرسی» را شکل میبخشد و این که برخی گفتهاند آیة الکرسی تنها همین آیه است، سخن درستی نیست، هرچند این سه آیه با هم تفاوتهایی دارد. آیة الکرسی از برترین آیات و از عظیمترین آن است که بسیاری از کارهای سخت را میتوان با مدد گرفتن از آن انجام داد. آیهٔ یاد شده ده پایه دارد و با هر پایهٔ آن میتوان کارهایی را عملی نمود. اهل معرفت، این آیه را از گنجهای الهی میدانند که در قرآن کریم قرار گرفته است.
ده پایهٔ آن عبارت است از:
الف: «اللَّهُ لَاإِلَهَ إِلَّا هُوَ»؛
ب: «الْحَی الْقَیومُ»؛
ج: «لَاتَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ»؛
د: «لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ»؛
ه: «مَنْ ذَا الَّذِی یشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ»؛
و: «یعْلَمُ مَا بَینَ أَیدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ»؛
ز: «وَلَا یحِیطُونَ بِشَیءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ»؛
ح: «وَسِعَ کرْسِیهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ»؛
ط: «وَلَا یؤودُهُ حِفْظُهُمَا»؛
ی: «وَهُوَ الْعَلِی الْعَظِیمُ».
در سه فراز نخست آن به طور حتم اسم اعظم قرار دارد و دیگر فرازهای این آیه پیکرهٔ اسمای مذکور در این سه فراز میباشد. ما به آثار
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۳۱
و پیآمدهای این آیه نمیپردازیم و تنها شایان ذکر است که این آیه از مهمترین آیات قرآن کریم است که باید شب و روز بر تلاوت آن مداومت داشت. در این آیهٔ شریفه تراکم انرژی فراوان است و تلاوت آن در هر روز انرژیزا و توانآور است. باید توجه داشت در صورتی سزاوار است این سه آیه به عنوان ذکر قرار گیرد که برای ذاکر سنگین نباشد و به او فشار نیاورد. البته اگر این آیات را اندک و تنها چند مرتبه بخواند، اشکال ندارد، ولی اگر بخواهد زیاد از آن استفاده کند، باید با تجویز مربی شایسته باشد.
قرآن کریم پس از ذکر این سه آیه به سراغ مردم میرود و آنان را خطاب قرار میدهد و پیش از این نیز خطاب آیات پیشین با مردم بود که توجه به آن به دست میدهد که این سه آیه همچون گنجینهای است که در این جا پنهان شده است. ظاهر آن چون آیات دیگر است، ولی باطن آن از کنوز الهی است.
استخارهٔ آن بسیار خوب است و کار مورد نظر دارای اسرار، امور غیر عادی و نتایج منحصر به فرد است که از دو فراز نخست در صدر و فراز پایانی آیه ظاهر میشود. این کار سنگین، ولی ملکوتی، آسمانی و اقتداری است.
۲۵۶- «لَاإِکرَاهَ فِی الدِّینِ، قَدْ تَبَینَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَی، فَمَنْ یکفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَک بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَی، لَاانْفِصَامَ لَهَا، وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ».
کار مورد نظر خیلی خوب، سنگین و انرژی زاست.
۲۵۷- «اللَّهُ وَلِی الَّذِینَ آمَنُوا، یخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَی النُّورِ، وَالَّذِینَ کفَرُوا أَوْلِیاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ، یخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَی الظُّلُمَاتِ، أُولَئِک أَصْحَابُ النَّارِ، هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ».
این کار خیلی خوب، بسیار سنگین، ملکوتی و انرژیزاست.
«وَالَّذِینَ کفَرُوا أَوْلِیاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ»: باید توجه داشت شیطنت و دامن
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۳۲
زدن به صفات منفی، انسان را از صفا و طهارت به کلی دور میسازد. این فراز میگوید بعضی انسانها گو این که چهار چشمیاند و به جای دو چشم، چهار چشم دارند! باطن این افراد بسیار آلوده و ناهنجار است.
اولیای خدا با آن که هزاران چشم دارند، ولی چشمشان نمیبیند.
آدمهای شیطان صفت چهار چشم دارند و با همهٔ آنها میبینند. گفت:
«مرغ صد تخم دارد و دم نمیزند؛ خروس یکی دارد و فریاد میزند!» اینها جز چشمان خود چشمهای دیگری پیدا میکنند که آنان را از نور به ظلمات میبرد. آدمهای هفت خط، شیطان صفت و حُقهباز و انسانهای زرنگ، بازیگر و نیرنگ باز خوراک جهنم میشوند. باید میان دانایی و بصیرت و شارلاتان بازی و حق سازی که به هم شباهت دارند تفاوت گذاشت، هرچند فاصلهٔ این دو بسیار است.
۲۵۸- «أَلَمْ تَرَ إِلَی الَّذِی حَاجَّ إِبْرَاهِیمَ فِی رَبِّهِ أَنْ آتَاهُ اللَّهُ الْمُلْک، إِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ: رَبِّی الَّذِی یحْیی وَیمِیتُ، قَالَ: أَنَا أُحْیی وَأُمِیتُ، قَالَ إِبْرَاهِیمُ: فَإِنَّ اللَّهَ یأْتِی بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِهَا مِنَ الْمَغْرِبِ، فَبُهِتَ الَّذِی کفَرَ، وَاللَّهُ لَایهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ».
خیلی خوب، ولی سنگین و سخت است؛ چون در آن تهدید وجود دارد، اما نهایت و پایان نیکی دارد: «فَبُهِتَ الَّذِی کفَرَ». تهدید از فراز: «أَلَمْ تَرَ» دانسته میشود.
۲۵۹- «أَوْ کالَّذِی مَرَّ عَلَی قَرْیةٍ وَهِی خَاوِیةٌ عَلَی عُرُوشِهَا، قَالَ: أَنَّی یحْیی هَذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا؟! فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِأَةَ عَامٍ، ثُمَّ بَعَثَهُ، قَالَ: کمْ لَبِثْتَ؟ قَالَ: لَبِثْتُ یوْماً أَوْ بَعْضَ یوْمٍ، قَالَ: بَلْ لَبِثْتَ مِأَةَ عَامٍ، فَانْظُرْ إِلَی طَعَامِک وَشَرَابِک، لَمْ یتَسَنَّهْ، وَانْظُرْ إِلَی حِمَارِک، وَلِنَجْعَلَک آیةً لِلنَّاسِ، وَانْظُرْ إِلَی الْعِظَامِ کیفَ نُنْشِزُهَا، ثُمَّ نَکسُوهَا لَحْماً، فَلَمَّا تَبَینَ لَهُ قَالَ: أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلَی کلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ».
کار مورد نظر خیلی خوب اما غیر عادی است و مرگ و زندگی، نظر و
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۳۳
توجه، رفت و آمد، شکست و پیروزی و فراز و نشیبهای بسیاری در آن است، ولی فراز: «أَنَّ اللَّهَ عَلَی کلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ» بر نفی مشکلات و گذر از آن دلالت دارد.
۲۶۰- «وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ: رَبِّ، أَرِنِی کیفَ تُحْیی الْمَوْتَی؟ قَالَ: أَوَ لَمْ تُؤْمِنْ؟ قَالَ: بَلَی، وَلَکنْ لِیطْمَئِنَّ قَلْبِی، قَالَ: فَخُذْ أَرْبَعَةً مِنَ الطَّیرِ، فَصُرْهُنَّ إِلَیک، ثُمَّ اجْعَلْ عَلَی کلِّ جَبَلٍ مِنْهُنَّ جُزْءاً، ثُمَّ ادْعُهُنَّ، یأْتِینَک سَعْیاً، وَاعْلَمْ: أَنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکیمٌ».
خیلی خوب و غیر عادی و سنگین است ولی با توجه به امری که به حضرت ابراهیم در آیه وجود دارد باید کار را به صورت فنّی و بر اساس قاعده و قانون و نقشه انجام داد و برای نمونه، در صورتی که خواهان میخواهد با کسی قرارداد کاری یا تجاری ببندد، باید وکیل یا شاهد گرفت و چنانچه پروژهای است باید زمانبندی شود و شرایط آن به صورت دقیق تعیین گردد تا وی را دچار مشکل و آسیب نسازد.
۲۶۱- «مَثَلُ الَّذِینَ ینْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ کمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ، فِی کلِّ سُنْبُلَةٍ مِأَةُ حَبَّةٍ، وَاللَّهُ یضَاعِفُ لِمَنْ یشَاءُ، وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ».
کار مورد نظر خیلی خوب، و در آن وسعت، گشایش و بسط است و هیچ گونه قبض و ناآرامی در آن وجود ندارد.
«ینْفِقُونَ»: مادهٔ «نفق» نشان از سبکی و گشایش کار و نرمی آن دارد.
«نفاق» را از آن جهت نفاق نام نهادهاند که سنگینی «کفر» را ندارد.
۲۶۲- «الَّذِینَ ینْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ، ثُمَّ لَایتْبِعُونَ مَا أَنْفَقُوا مَنّاً وَلَا أَذًی، لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ، وَلَا خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَلَا هُمْ یحْزَنُونَ».
با توجه به وجود مادهٔ «نفق»، بسیار خوب است و تمام آن بسط و گشایش است.
۲۶۳- «قَوْلٌ مَعْرُوفٌ وَمَغْفِرَةٌ خَیرٌ مِنْ صَدَقَةٍ یتْبَعُهَا أَذًی، وَاللَّهُ غَنِی حَلِیمٌ».
بسیار خوب است. در هر آیهای که واژهٔ «صدقه» باشد بر خوبی کار مورد نظر دلالت دارد.
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۳۴
۲۶۴- «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا، لَاتُبْطِلُوا صَدَقَاتِکمْ بِالْمَنِّ وَالْأَذَی، کالَّذِی ینْفِقُ مَالَهُ رِئَاءَ النَّاسِ، وَلَا یؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْیوْمِ الْآَخِرِ، فَمَثَلُهُ کمَثَلِ صَفْوَانٍ، عَلَیهِ تُرَابٌ، فَأَصَابَهُ وَابِلٌ، فَتَرَکهُ صَلْداً، لَایقْدِرُونَ عَلَی شَیءٍ مِمَّا کسَبُوا، وَاللَّهُ لَایهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرِینَ».
با توجه به فراز: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا» و وجود واژهٔ «صدقه» کار خواهان بسیار خوب است و با توجه به کاربرد مادهٔ «نفق» این کار وسعت و گشایش و آزادی عمل دارد ولی خواهان باید مواظب باشد کار خود را آلوده نسازد و فراز: «کالَّذِی ینْفِقُ مَالَهُ رِئَاءَ النَّاسِ» به آن هشدار میدهد.
۲۶۵- «وَمَثَلُ الَّذِینَ ینْفِقُونَ أَمْوَالَهُمُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاةِ اللَّهِ وَتَثْبِیتاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ، کمَثَلِ جَنَّةٍ بِرَبْوَةٍ أَصَابَهَا وَابِلٌ، فَآَتَتْ أُکلَهَا ضِعْفَینِ، فَإِنْ لَمْ یصِبْهَا وَابِلٌ فَطَلٌّ، وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ».
بسیار عالی است.
۲۶۶- «أَیوَدُّ أَحَدُکمْ أَنْ تَکونَ لَهُ جَنَّةٌ مِنْ نَخِیلٍ وَأَعْنَابٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ، لَهُ فِیهَا مِنْ کلِّ الثَّمَرَاتِ وَأَصَابَهُ الْکبَرُ، وَلَهُ ذُرِّیةٌ ضُعَفَاءُ، فَأَصَابَهَا إِعْصَارٌ فِیهِ نَارٌ، فَاحْتَرَقَتْ، کذَلِک یبَینُ اللَّهُ لَکمُ الْآَیاتِ لَعَلَّکمْ تتفکرونَ».
با توجه به این که از آیهٔ ۲۶۱ تا این آیه از «انفاق» سخن گفته میشود، کار مورد نظر بسیار خوب است و آزادی عمل دارد و تنها باید مراقب بود کار با سلامت انجام شود تا به عوارض سوء احتمالی آن گرفتار نیاید و فراز: «فَأَصَابَهَا إِعْصَارٌ فِیهِ نَارٌ، فَاحْتَرَقَتْ» به آن هشدار میدهد.
۲۶۷- «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِنْ طَیبَاتِ مَا کسَبْتُمْ وَمِمَّا أَخْرَجْنَا لَکمْ مِنَ الْأَرْضِ، وَلَا تَیمَّمُوا الْخَبِیثَ مِنْهُ تُنْفِقُونَ، وَلَسْتُمْ بِآَخِذِیهِ إِلَّا أَنْ تُغْمِضُوا فِیهِ، وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَنِی حَمِیدٌ».
موضوع این آیه نیز انفاق است و از این رو بسیار خوب است.
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۳۵
۲۶۸- «الشَّیطَانُ یعِدُکمُ الْفَقْرَ وَیأْمُرُکمْ بِالْفَحْشَاءِ، وَاللَّهُ یعِدُکمْ مَغْفِرَةً مِنْهُ وَفَضْلًا، وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ».
استخارهٔ این آیه دو بعد دارد و کار خواهان هم میتواند بهترین کار باشد و هم بدترین کار، و با توجه به این که آیهٔ شریفه «شیطان» را در صدر آورده و آن را پیش داشته، بدی و بطلان کار افزون است و خوبی و حقانیت آن کمتر بهرهٔ کسی میشود، از این رو باید گفت: خوب نیست؛ مگر به صورت استثنا که تشخیص آن با صاحب استخاره است.
۲۶۹- «یؤْتِی الْحِکمَةَ مَنْ یشَاءُ، وَمَنْ یؤْتَ الْحِکمَةَ فَقَدْ أُوتِی خَیراً کثِیراً، وَمَا یذَّکرُ إِلَّا أُولُوا الْأَلْبَابِ».
حکمت آن است که انسان تنها خداوند را ببیند و به غیر او آویزان نشود. نتیجهٔ این کار بسیار عالی است و هیچ گونه بدی و ناخوشایندی ندارد، ولی چون سنگین است، فردی که بتواند آن را به فرجامی نیک برساند اندک است: «وَمَا یذَّکرُ إِلَّا أُولُوا الْأَلْبَابِ». باید توجه داشت فراز:
«مَنْ یشَاءُ» به عبارت گفته شده مقید است و مطلق نیست تا گشایش و وسعت در کار را برساند.
۲۷۰- «وَمَا أَنْفَقْتُمْ مِنْ نَفَقَةٍ أَوْ نَذَرْتُمْ مِنْ نَذْرٍ، فَإِنَّ اللَّهَ یعْلَمُهُ، وَمَا لِلظَّالِمِینَ مِنْ أَنْصَارٍ».
با توجه به کاربرد مادهٔ «نفق»، کار مورد نظر بسیار خوب است و در آن گشایش و آزادی عمل است و خطری نیز خواهان را تهدید نمیکند؛ چون: «فَإِنَّ اللَّهَ یعْلَمُهُ» در اصطلاح استخاره به معنای «یحفظه» است.
علم موجب حفظ آبروی آدمی است؛ چنان که امیرمؤمنان علیه السلام میفرماید: «المال تحفظه والعلم یحفظک». خداوند حافظ و نگاهبان خواهان است و رقیبان و مخالفان وی پاسداری ندارند: «وَمَا لِلظَّالِمِینَ مِنْ أَنْصَارٍ» و آنان نمیتوانند در کار وی کارشکنی ایجاد کنند. آنان حتی
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۳۶
توانایی حفظ خود را ندارند تا چه رسد به این که بتوانند به وی آسیبی برسانند؛ در حالی که او در پناه حمایت خداوند است.
۲۷۱- «إِنْ تُبْدُوا الصَّدَقَاتِ فَنِعِمَّا هِی، وَإِنْ تُخْفُوهَا وَتُؤْتُوهَا الْفُقَرَاءَ فَهُوَ خَیرٌ لَکمْ، وَیکفِّرُ عَنْکمْ مِنْ سَیئَاتِکمْ، وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ».
با توجه به فراز: «فَهُوَ خَیرٌ لَکمْ» این کار خیلی خوب است اما عبارت:
«وَیکفِّرُ عَنْکمْ مِنْ سَیئَاتِکمْ» میرساند کار یاد شده خالی از مشکلات و زحمت و سختی نیست.
۲۷۲- «لَیسَ عَلَیک هُدَاهُمْ، وَلَکنَّ اللَّهَ یهْدِی مَنْ یشَاءُ، وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ خَیرٍ فَلِأَنْفُسِکمْ، وَمَا تُنْفِقُونَ إِلَّا ابْتِغَاءَ وَجْهِ اللَّهِ، وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ خَیرٍ یوَفَّ إِلَیکمْ وَأَنْتُمْ لَاتُظْلَمُونَ».
آیهٔ شریفه دارای سه فراز مهم است که دو مورد آن با «وما تنفقوا» و یک مورد با «وما تنفقون» شروع میشود و هر سه مورد بر خوبی بسیار کار دلالت دارد، اما باید توجه داشت صدر آیه با فراز: «لَیسَ عَلَیک هُدَاهُمْ» و ذیل آن با: «وَأَنْتُمْ لَاتُظْلَمُونَ» آمده است و نشان میدهد که در صورتی انجام این کار برای خواهان خیر و مفید است که نیت و انگیزهٔ وی در انجام آن خیر باشد. همچنین با توجه به تکرار مادهٔ «انفاق» در عملی کردن آن نباید بخل و خساست ورزید و باید دستی گشاده و باز داشت.
خیر آن نیز هم جمعی است و هم فردی و آسیب و مشکلی در پی ندارد و فقط انگیزهٔ آن باید معنوی باشد و انفاق و بخششهای وی نباید دل او را تنگ سازد و به او فشار وارد آورد. عبارت: «وَلَکنَّ اللَّهَ یهْدِی مَنْ یشَاءُ» به تنهایی یک آیهٔ استخاره است و معنوی بودن کار را میرساند. در این آیه از سه انفاق سخن گفته شده که یکی «فَلِأَنْفُسِکمْ» و دومی «ابْتِغَاءَ وَجْهِ اللَّهِ» و سومی «یوَفَّ إِلَیکمْ» است و هر ضمانتی را میرساند که بر عظمت و بزرگی کار دلالت دارد.
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۳۷
۲۷۳- «لِلْفُقَرَاءِ الَّذِینَ أُحْصِرُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ لَایسْتَطِیعُونَ ضَرْباً فِی الْأَرْضِ، یحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغْنِیاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ، تَعْرِفُهُمْ بِسِیمَاهُمْ، لَایسْأَلُونَ النَّاسَ إِلْحَافاً، وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ خَیرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِیمٌ».
کار با آن که سختی و مشکلات دارد، بسیار خوب و «فِی سَبِیلِ اللَّهِ» است و در پایان آن از انفاق سخن گفته شده است. کار مورد نظر ابتدایی است و پیشینهای ندارد. سخت و مشکل بودن آن از: «یحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغْنِیاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ» دانسته میشود. البته، با توجه به عبارت: «لَایسْأَلُونَ النَّاسَ إِلْحَافاً» مهم این است که این کار حساب شده و با برنامه انجام شود و در این صورت یادکرد از «انفاق» در پایان آن و با ضمانت: «فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِیمٌ»، سختیهای آن پشت سر گذاشته میشود و فرجام خوشی دارد. با این توضیح، تناسب این آیه با آیات پیشین به دست میآید.
۲۷۴- «الَّذِینَ ینْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ بِاللَّیلِ وَالنَّهَارِ سِرّاً وَعَلَانِیةً، فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ، وَلَا خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَلَا هُمْ یحْزَنُونَ».
انفاق در هر صورت و با هر نیتی حتی اگر انگیزهٔ غیر الهی داشته باشد نیک است، و بر این اساس در هر موردی که از انفاق سخن رود، آن کار خوب است. باید توجه داشت که کار خیر، خیر است و نیت خیر در اصل خوبی آن دخالتی ندارد، ما این نکته را در جای خود توضیح دادهایم و در آن جا گفتهایم این اشتباه است که انسان کار خیری را به سبب نداشتن نیت و انگیزهٔ الهی ترک کند.
۲۷۵- «الَّذِینَ یأْکلُونَ الرِّبَا لَایقُومُونَ إِلَّا کمَا یقُومُ الَّذِی یتَخَبَّطُهُ الشَّیطَانُ مِنَ الْمَسِّ، ذَلِک بِأَنَّهُمْ قَالُوا إِنَّمَا الْبَیعُ مِثْلُ الرِّبَا، وَأَحَلَّ اللَّهُ الْبَیعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا، فَمَنْ جَاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَانْتَهَی فَلَهُ مَا سَلَفَ، وَأَمْرُهُ إِلَی اللَّهِ، وَمَنْ عَادَ فَأُولَئِک أَصْحَابُ النَّارِ، هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ». «الَّذِینَ یأْکلُونَ الرِّبَا»: ربا در برابر و مقابل انفاق است. کسی که انفاق و
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۳۸
بخشش دارد، سرمایهٔ خود را میریزد ولی رباخوار در ربا بر آن است تا این سرمایه را جمع کند و بر آن بیفزاید. کار مورد نظر بسیار بد است و پریشانی، نکبت، زشتی و پلیدی را در پی دارد.
«فَمَنْ جَاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّهِ»: اگرچه «اللَّه»، «بیع» و «موعظه» در این آیه استفاده شده است، اما موعظهٔ آن نیز خیربرانگیز نیست.
۲۷۶- «یمْحَقُ اللَّهُ الرِّبَا، وَیرْبِی الصَّدَقَاتِ، وَاللَّهُ لَایحِبُّ کلَّ کفَّارٍ أَثِیمٍ».
خیلی بد است.
۲۷۷- «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّکاةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ، وَلَا خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَلَا هُمْ یحْزَنُونَ».
خیلی خوب است، ولی با توجه به عبارت: «وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ» و فرازهای بعدی کاری پر زحمت است و مشکلاتی را به همراه دارد و خواهان با تحمل زحمت و سختی آن است که خیر کار را میبرد.
۲۷۸- «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ، وَذَرُوا مَا بَقِی مِنَ الرِّبَا، إِنْ کنْتُمْ مُؤْمِنِینَ».
با آن که کار مورد نظر خوب است، اما خواهان با توجه به فراز: «وَذَرُوا مَا بَقِی مِنَ الرِّبَا» در بحران قرار میگیرد؛ چون ممکن است نتواند آن را رها کند و از این رو به آفت و آسیب دچار میشود.
۲۷۹- «فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ، وَإِنْ تُبْتُمْ فَلَکمْ رُؤُوسُ أَمْوَالِکمْ، لَاتَظْلِمُونَ وَلَا تُظْلَمُونَ».
موضوع این آیه نیز رباست و از این روی، استخارهٔ این آیه بسیار بد است.
۲۸۰- «وَإِنْ کانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ إِلَی مَیسَرَةٍ، وَأَنْ تَصَدَّقُوا خَیرٌ لَکمْ إِنْ کنْتُمْ تَعْلَمُونَ».
در این آیه نیز از صدقه سخن به میان میآید و کار مورد نظر امر خیری
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۳۹
است و از این رو بسیار خوب است. در آن وسعت و گشایش است و قبضی ندارد و دلیل آن فراز: «فَنَظِرَةٌ إِلَی مَیسَرَةٍ» است.
۲۸۱- «وَاتَّقُوا یوْماً تُرْجَعُونَ فِیهِ إِلَی اللَّهِ، ثُمَّ تُوَفَّی کلُّ نَفْسٍ مَا کسَبَتْ، وَهُمْ لَا یظْلَمُونَ».
خوب است، اما سنگین است و باید جانب احتیاط و دقت را پاس داشت؛ چرا که میفرماید: «وَاتَّقُوا یوْماً» و نیز موضوع آن بازگشت به سوی خداست که امری سنگین است: «تُرْجَعُونَ فِیهِ إِلَی اللَّهِ» و نیز هر عملی به نام خواهان تمام میشود و وی نتیجهٔ کردار خود را میبیند؛ هرچند اصل بازگشت به سوی خدا و نیز دادن جزا و پاداش به کردار امری نیکو و خوب است و توقع عادلانهای است و در این کار نیز ستم و ظلمی وجود ندارد.
۲۸۲- «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا تَدَاینْتُمْ بِدَینٍ إِلَی أَجَلٍ مُسَمّی فَاکتُبُوهُ، وَلْیکتُبْ بَینَکمْ کاتِبٌ بِالْعَدْلِ، وَلَا یأْبَ کاتِبٌ أَنْ یکتُبَ کمَا عَلَّمَهُ اللَّهُ، فَلْیکتُبْ وَلْیمْلِلِ الَّذِی عَلَیهِ الْحَقُّ، وَلْیتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ، وَلَا یبْخَسْ مِنْهُ شَیئاً، فَإِنْ کانَ الَّذِی عَلَیهِ الْحَقُّ سَفِیهاً أَوْ ضَعِیفاً أَوْ لَایسْتَطِیعُ أَنْ یمِلَّ هُوَ فَلْیمْلِلْ وَلِیهُ بِالْعَدْلِ، وَاسْتَشْهِدُوا شَهِیدَینِ مِنْ رِجَالِکمْ، فَإِنْ لَمْ یکونَا رَجُلَینِ فَرَجُلٌ وَامْرَأَتَانِ مِمَّنْ تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَدَاءِ أَنْ تَضِلَّ إِحْدَاهُمَا، فَتُذَکرَ إِحْدَاهُمَا الْأُخْرَی، وَلَا یأْبَ الشُّهَدَاءُ إِذَا مَا دُعُوا، وَلَا تَسْأَمُوا أَنْ تَکتُبُوهُ صَغِیراً أَوْ کبِیراً إِلَی أَجَلِهِ، ذَلِکمْ أَقْسَطُ عِنْدَ اللَّهِ، وَأَقْوَمُ لِلشَّهَادَةِ، وَأَدْنَی أَلَّا تَرْتَابُوا، إِلَّا أَنْ تَکونَ تِجَارَةً حَاضِرَةً تُدِیرُونَهَا بَینَکمْ، فَلَیسَ عَلَیکمْ جُنَاحٌ أَلَّا تَکتُبُوهَا، وَأَشْهِدُوا إِذَا تَبَایعْتُمْ، وَلَا یضَارَّ کاتِبٌ وَلَا شَهِیدٌ، وَإِنْ تَفْعَلُوا فَإِنَّهُ فُسُوقٌ بِکمْ، وَاتَّقُوا اللَّهَ وَیعَلِّمُکمُ اللَّهُ، وَاللَّهُ بِکلِّ شَیءٍ عَلِیمٌ».
آیهٔ حاضر بلندترین آیهٔ قرآن کریم است که در بلندترین سوره که سورهٔ بقره است قرار دارد و از این دو جهت حایز اهمیت و اهتمام
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۴۰
است. محتوای آیه بیان برخی از احکام شریعت در موضوع بدهی و دین است و تنها فراز آن که بسیار سنگین است آموزهٔ ملکوتی: «وَاتَّقُوا اللَّهَ وَیعَلِّمُکمُ اللَّهُ» که میشود واو به معنای حتی باشد.
کاری که خواهان قصد انجام آن را دارد شلوغ، سنگین و پر مخاطره است؛ زیرا میفرماید: «فَاکتُبُوهُ»؛ یعنی ممکن است سبب درگیری و زیان باشد، اما چون تنها احتمال آن میرود کار را بد نمیسازد و این کار خوب است؛ هرچند خالی از مشکلات نیست و در نهایت سخت و خسته کننده است.
۲۸۳- «وَإِنْ کنْتُمْ عَلَی سَفَرٍ وَلَمْ تَجِدُوا کاتِباً فَرِهَانٌ مَقْبُوضَةٌ، فَإِنْ أَمِنَ بَعْضُکمْ بَعْضاً فَلْیؤَدِّ الَّذِی اؤْتُمِنَ أَمَانَتَهُ، وَلْیتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ، وَلَا تَکتُمُوا الشَّهَادَةَ، وَمَنْ یکتُمْهَا فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ، وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِیمٌ».
استخارهٔ این آیه خوب است ولی سنگین است و مشکلاتی دارد.
در این آیه فقط یک مورد ملکوتی دارد یعنی غیر احکام است و آن:
«وَلْیتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ، وَلَا تَکتُمُوا الشَّهَادَةَ» است که جایگاه گناه کتمان و خیانت که سبب فساد انسان میشود را خاطرنشان میشود که گناه قلب است و قلب ریشه در باطن آدمی دارد که شاسی او را ویروسی میسازد: «وَمَنْ یکتُمْهَا فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ» که بسیار سنگین است. استفاده از صیغهٔ فاعل در «آثِمٌ» مداومت گناهکار به این عمل را میرساند و گناه وی عملی مقطعی نیست. در قرآن کریم از این مورد که گناه به قلب نسبت داده شود اندک است. با این توضیح به دست میآید که کار مورد نظر خوب است ولی سنگین و سخت است و به احتیاط و دقت و توجه نیاز دارد.
۲۸۴- «لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ، وَإِنْ تُبْدُوا مَا فِی أَنْفُسِکمْ أَوْتُخْفُوهُ یحَاسِبْکمْ بِهِ اللَّهُ، فَیغْفِرُ لِمَنْ یشَاءُ، وَیعَذِّبُ مَنْ یشَاءُ، وَاللَّهُ عَلَی کلِشَیءٍقَدِیرٌ».
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۴۱
خیلی خوب است؛ خواه آشکار باشد یا پنهان: «فَیغْفِرُ لِمَنْ یشَاءُ» و لازم نیست خواهان کار خود را پنهان کند یا از کسی بترسد و پایان آن نیز:
«وَاللَّهُ عَلَی کلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ» است که بسیار عالی است.
۲۸۵- «آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنْزِلَ إِلَیهِ مِنْ رَبِّهِ، وَالْمُؤْمِنُونَ کلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلَائِکتِهِ وَکتُبِهِ وَرُسُلِهِ، لَانُفَرِّقُ بَینَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ، وَقَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا غُفْرَانَک رَبَّنَا، وَإِلَیک الْمَصِیرُ».
با توجه به: «آمَنَ» و «سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا» خیلی خوب است و تمامی این کار خیر و برکت است.
۲۸۶- «لَایکلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَهَا، لَهَا مَا کسَبَتْ وَعَلَیهَا مَا اکتَسَبَتْ، رَبَّنَا لَا تُؤَاخِذْنَا إِنْ نَسِینَا أَوْ أَخْطَأْنَا، رَبَّنَا وَلَا تَحْمِلْ عَلَینَا إِصْراً کمَا حَمَلْتَهُ عَلَی الَّذِینَ مِنْ قَبْلِنَا، رَبَّنَا وَلَا تُحَمِّلْنَا مَا لَاطَاقَةَ لَنَا بِهِ، وَاعْفُ عَنَّا، وَاغْفِرْ لَنَا، وَارْحَمْنَا، أَنْتَ مَوْلَانَا، فَانْصُرْنَا عَلَی الْقَوْمِ الْکافِرِینَ».
خوب است ولی خیلی سنگین و بزرگ و با مخاطره است و قدرت تحمل بالایی را میطلبد. این کار زمانبر و دیررس است، اما با توجه به پایان آیه، فرجام خوبی دارد.
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۴۳
سورهٔ آل عمران
۱- «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ، الم».
چگونگی ورود به هر سوره از قرآن کریم و روش به دست آوردن استخارهٔ آیاتی که دارای حروف مقطع است در بیان استخارهٔ آیهٔ نخست سورهٔ بقره گذشت. با توجه به آن مطالب و با لحاظ آیهٔ پایانی این سوره که آیهٔ شریفهٔ زیر است: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا، اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا، وَاتَّقُوا اللَّهَ، لَعَلَّکمْ تُفْلِحُونَ» باید گفت: کار مورد نظر خوب است اما انجام کار مشکلاتی را به همراه دارد؛ چرا که لعل در عبارت: «لَعَلَّکمْ تُفْلِحُونَ» و نیز واژههای: «اصْبِرُوا» و «صَابِرُوا» و «رَابِطُوا» از سنگینی کار و این که معلوم نیست کار به نتیجهای برسد حکایت میکند.
۲- «اللَّهُ لَاإِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَی الْقَیومُ».
کار مورد نظر سنگین و پیچیده است و لازم است از کجی، کاستی و ناراستی پرهیز داشت که در این صورت، کار مورد نظر بسیار شیرین، گوارا و خوب است و از این رو در استخارهٔ این آیه باید به خصوصیات و صفات خواهان توجه داشت و خوب یا بد بودن آن را با این لحاظ تعیین نمود.
«لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ»: هر آیهای که در آن از «لا» و «الا» استفاده شود، سنگین است و چنانچه «لا» به تنهایی باشد به ترک آن رهنمون میدهد. اسمای
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۴۴
الهی نیز بر سبک یا سنگین بودن کار دلالت دارد و کیفیت و چگونگی آن را میرساند. در این آیه، اسمای: «اللَّهُ»، «هُوَ»، «الْحَی» و «الْقَیومُ» به کار رفته که خیلی سنگین است.
۳- «نَزَّلَ عَلَیک الْکتَابَ بِالْحَقِّ، مُصَدِّقاً لِمَا بَینَ یدَیهِ، وَأَنْزَلَ التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِیلَ».
کار خوبی است اما سنگین است و باید از کژی و کاستی دوری جست. موضوع این آیات کارهایی معنوی است که صفای نفس را میطلبد.
«بِالْحَقِّ»: کار باید قانونمند باشد.
«مُصَدِّقاً»: خالی از هرگونه ناراستی و زرنگی شیطانی باشد.
«بَینَ یدَیهِ»: نتیجهٔ آن قطعی و قابل دسترس است.
۴- «مِنْ قَبْلُ هُدًی لِلنَّاسِ، وَأَنْزَلَ الْفُرْقَانَ، إِنَّ الَّذِینَ کفَرُوا بِآَیاتِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِیدٌ، وَاللَّهُ عَزِیزٌ ذُو انْتِقَامٍ».
موضوع این آیه نیز کارهای معنوی است و در صورتی که خواهان نیت و انگیزهٔ خیری داشته باشد و در طول روند کار از زرنگی و شیطنت بپرهیزد، انجام آن کار برای وی خیر است وگرنه نه، از این رو ذیل آیه در واقع صدر آن را بیان میدارد و با آن تنافی ندارد.
۵- «إِنَّ اللَّهَ لَایخْفَی عَلَیهِ شَیءٌ فِی الْأَرْضِ وَلَا فِی السَّمَاءِ».
خوب است اما نباید کار را به صورت پنهانی و مخفیانه انجام داد. کار مورد نظر از امور ظاهری، علنی، اجتماعی، مشارکتی، عمومی و تعاونی است که پنهانی را بر نمیتابد و چنانچه در انجام آن هرگونه مخفی کاری و گذاشتن رمز و قفل صورت بگیرد به آن آسیب میرساند.
۶- «هُوَ الَّذِی یصَوِّرُکمْ فِی الْأَرْحَامِ کیفَ یشَاءُ، لَاإِلَهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکیمُ».
خوب است؛ هرچند ترکیب «لا» و «الا» میرساند این کار سنگین
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۴۵
است اما «کیفَ یشَاءُ»: از امور دنیایی است که مدد و عنایت خداوند با آن است و موفقیتآمیز میباشد.
۷- «هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ عَلَیک الْکتَابَ، مِنْهُ آیاتٌ مُحْکمَاتٌ، هُنَّ أُمُّ الْکتَابِ، وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ، فَأَمَّا الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ زَیغٌ فَیتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ، وَابْتِغَاءَ تَأْوِیلِهِ، وَمَا یعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ، یقُولُونَ آمَنَّا بِهِ، کلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنَا، وَمَا یذَّکرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ».
کار مورد نظر بسیار سنگین، پیچیده، اساسی و ریشهای و دارای خطرات و فتنههایی است که موفقیت آن را محدود میسازد؛ اگرچه بسیار خوب است.
۸- «رَبَّنَا لَاتُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیتَنَا، وَهَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْک رَحْمَةً، إِنَّک أَنْتَ الْوَهَّابُ».
خوب اما بسیار سنگین است و با توجه به: «لَاتُزِغْ» پرتگاه و خطر دارد. البته «لا» ی آن با توجه به این که «رَبَّنَا» دارد و دعایی است و متعلق آن «إِذْ هَدَیتَنَا» ست، انجام آن خوب است.
۹- «رَبَّنَا إِنَّک جَامِعُ النَّاسِ لِیوْمٍ لَارَیبَ فِیهِ، إِنَّ اللَّهَ لَایخْلِفُ الْمِیعَادَ»
کاری اجتماعی، سنگین و شلوغ است و در صورتی که خواهان دارای اخلاقی خوش است و توانمند و واسع باشد خوب است و برای کسی که محدود و عصبی است و اذیت میشود و توان کار طولانی اجتماعی را ندارد بد است.
تلاوت نه آیهٔ یاد شده را باید قدر دانست و بر آن مداومت داشت تا بر انسان تأثیر گذارد. در این آیات از مبدء تا معاد سخن گفته شده است.
۱۰- «إِنَّ الَّذِینَ کفَرُوا لَنْ تُغْنِی عَنْهُمْ أَمْوَالُهُمْ وَلَا أَوْلَادُهُمْ مِنَ اللَّهِ شَیئاً، وَأُولَئِک هُمْ وَقُودُ النَّارِ».
کار مورد نظر بسیار بد و خطرناک است و بدی آن مطلق است و نه
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۴۶
مشروط و مقید یا محدود و «مِنَ اللَّهِ» بر اطلاق آن میافزاید و هیچ امید بهبودی در آن نیست و ترک آن لازم است و برای ترک آن درست نیست که استخارهٔ دیگر گرفته شود.
۱۱- «کدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ، وَالَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ کذَّبُوا بِآَیاتِنَا، فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِمْ، وَاللَّهُ شَدِیدُ الْعِقَابِ».
خوب نیست هرچند اطلاق آیهٔ پیشین را ندارد و به «کدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ» مقید است، اما باطلی است که نتیجه نمیدهد و فرجامی جز شکست ندارد؛ به دلیل: «فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِمْ» و نیز «وَاللَّهُ شَدِیدُ الْعِقَابِ».
۱۲- «قُلْ لِلَّذِینَ کفَرُوا سَتُغْلَبُونَ وَتُحْشَرُونَ إِلَی جَهَنَّمَ وَبِئْسَ الْمِهَادُ»
خیلی بد است و باید آن را ترک کرد.
با سه آیهٔ بالا میتوان هواها و هوسها را کنترل کرد و خود را نرم و رام ساخت؛ هرچند مداومت بر آن خالی از عوارض نیست و مشکلاتی را پدید میآورد، اما این آسیبها همانند لزوم تیغ در جراحی میماند و گریزی از آن نیست. از این رو تجویز عارفی انسانشناس را میطلبد.
۱۳- «قَدْ کانَ لَکمْ آیةٌ فِی فِئَتَینِ الْتَقَتَا، فِئَةٌ تُقَاتِلُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ، وَأُخْرَی کافِرَةٌ، یرَوْنَهُمْ مِثْلَیهِمْ رَأْی الْعَینِ، وَاللَّهُ یؤَیدُ بِنَصْرِهِ مَنْ یشَاءُ، إِنَّ فِی ذَلِک لَعِبْرَةً لِأُولِی الْأَبْصَارِ».
اصل این کار خوب است اما باید در بیان استخارهٔ آن به صلاحیت خواهان توجه داشت و در صورتی که وی انگیزهای الهی دارد و از زرنگی و شیطنت دوری میکند، انجام آن را به وی توصیه نمود. این شرط از فراز: «فِی سَبِیلِ اللَّهِ» استفاده میشود که به معنای روند سالم و طبیعی کار است. برای نمونه، چنانچه بخواهد کاسبی و تجارت نماید، اما خلق بدی دارد یا انسان بیتربیتی است یا گرانفروش است، در کاسبی خود ضرر و زیان میکند و برای آن سبیل و طریقی ندارد.
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۴۷
«یرَوْنَهُمْ مِثْلَیهِمْ رَأْی الْعَینِ»: کار جالب و شگفتی آور و تازهای است.
«وَاللَّهُ یؤَیدُ بِنَصْرِهِ مَنْ یشَاءُ»: خواهان از ناحیهٔ خداوند کمک و مدد میشود.
«لَعِبْرَةً لِأُولِی الْأَبْصَارِ»: کار وی بلند و ماندگار است، نه کوتاه و موقت.
۱۴- «زُینَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَالْبَنِینَ وَالْقَنَاطِیرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَیلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالْأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ، ذَلِک مَتَاعُ الْحَیاةِ الدُّنْیا، وَاللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآَبِ».
خیلی خوب است و کار خیری اجتماعی، همگانی و از مظاهر دنیاست که ظاهر آن نیکوست، اما خطرهایی نیز دارد، نتیجهبخش است و نتیجهای دنیوی را در پی میآورد و برای کارهای معمولی است. «وَاللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآَبِ»: ظاهر این کار از باطن آن بهتر است و باطن چندان پری ندارد.
۱۵- «قُلْ أَؤُنَبِّئُکمْ بِخَیرٍ مِنْ ذَلِکمْ، لِلَّذِینَ اتَّقَوْا عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتٌ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ، خَالِدِینَ فِیهَا، وَأَزْوَاجٌ مُطَهَّرَةٌ، وَرِضْوَانٌ مِنَ اللَّهِ، وَاللَّهُ بَصِیرٌ بِالْعِبَادِ».
خیلی خوب و از کارهای دنیوی است که ظاهر آن عالی است. سالم و ماندگار است و اضطرابی ندارد و با آرامش انجام میشود.
«أَؤُنَبِّئُکمْ»: بر کار خیری آگاهی پیدا مینماید و این کار نو و تازه است.
«جَنَّاتٌ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ»: ممکن است کار مورد نظر کشاورزی و باغداری یا امری مربوط به کشت و کار باشد و از این آیه کار صنعتی استفاده نمیشود بلکه موضوع آن کارهای طبیعی اعم از: کشاورزی، باغداری و جنگلبانی است.
«وَاللَّهُ بَصِیرٌ بِالْعِبَادِ»: میشود این کار ازدواج باشد که از شؤون بندگان است.
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۴۸
۱۶- «الَّذِینَ یقُولُونَ رَبَّنَا إِنَّنَا آمَنَّا، فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا، وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ».
خیلی خوب است؛ به ویژه باطن آن بسیار نیکوست، اما خطراتی دارد که برای دفع آن باید صدقه یا نذر داد.
«ذُنُوبَنَا»: گناه، گرفتاری و مشکلات است.
«وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ»: دفع گرفتاریهاست که نیازمند دادن خیرات؛ مانند: نذری یا صدقه است.
۱۷- «الصَّابِرِینَ وَالصَّادِقِینَ وَالْقَانِتِینَ وَالْمُنْفِقِینَ وَالْمُسْتَغْفِرِینَ بِالْأَسْحَارِ».
کار مورد نظر باطن خوبی دارد و پنج گروه یاد شده همواره به امور معنوی و باطنی و کارهای الهی؛ مانند: علم، عبادت و زیارت مشاهد مشرفه، رهنمون میدهند.
ذکر این پنج گروه بر تنوع کار دلالت دارد. ظاهر آن سنگین است و صبوری، پاکی، فروتنی، گذشت، توجه و دقت را میطلبد.
«الْمُسْتَغْفِرِینَ بِالْأَسْحَارِ»: از «سحر» لزوم دقت و تفکر و مطالعه در کار و داشتن برنامه و نقشه را یادآور میشود. «لیل» نیز همینطور است با این تفاوت که توجه در آن نیست و این سحر است که توجه میآورد.
۱۸- «شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لَاإِلَهَ إِلَّا هُوَ، وَالْمَلَائِکةُ وَأُولُو الْعِلْمِ، قَائِماً بِالْقِسْطِ، لَاإِلَهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکیمُ». «شَهِدَ اللَّهُ»: این کار ضمانت شده، قطعی و الهی است و در خوبی آن سخنی نیست. خداوند، توحید، فرشتگان، دانش، عزت و عدالت در این آیه هست که بر خوبی بسیار کار دلالت دارد.
«هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکیمُ»: ترک این کار خیلی بد است؛ زیرا بعد از عزت و حکمت، چیزی جز ذلت نیست.
۱۹- «إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ، وَمَا اخْتَلَفَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکتَابَ إِلَّا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ، بَغْیاً بَینَهُمْ، وَمَنْ یکفُرْ بِآَیاتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَرِیعُ الْحِسَابِ».
صدر آیه خوب و ذیل آن خطرناک است و مشکلاتی ظاهری را به
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۴۹
همراه دارد و سبب اختلاف میشود و ممکن است به پیروزی نرسد، ولی باطن و هدف و اصل حرکت آن نیک و خوب است؛ هرچند در طریق و مسیر آن با مشکلات گوناگونی رو بهرو میشود.
۲۰- «فَإِنْ حَاجُّوک فَقُلْ أَسْلَمْتُ وَجْهِی لِلَّهِ، وَمَنِ اتَّبَعَنِ، وَقُلْ لِلَّذِینَ أُوتُوا الْکتَابَ وَالْأُمِّیینَ أَأَسْلَمْتُمْ؟ فَإِنْ أَسْلَمُوا فَقَدِ اهْتَدَوْا، وَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَیک الْبَلَاغُ، وَاللَّهُ بَصِیرٌ بِالْعِبَادِ».
این کار در صورتی که خواهان فردی زرنگ و زیرک به معنای مثبت آن باشد خوب است. موضوع این آیه توحید شخصی است و از این رو سنگین است و دقت و اهتمام را لازم دارد. باطن آن همانند ظاهر آن خیلی خوب است، ولی ظاهر آن به سبب اختلافی که در آیه آمده است و نیز به سبب یادکرد از «اهل کتاب» مشکلات بسیاری دارد. باید توجه داشت در هر موردی که از «کتاب» یا «اهل کتاب» سخن به میان میآید، در آن اختلاف پیش میآید.
«وَإِنْ تَوَلَّوْا»: ممکن است این کار نتیجهبخش نباشد و به شکست بینجامد. باید توجه داشت خوب و خیر بودن کار با شکست آن تنافی ندارد. برای نمونه، ممکن است کسی استخاره نماید به سفر رود و خوب آید، اما در سفر تصادف کند و بمیرد، اما این شکست برای او خیر باشد؛ به این معنا که ممکن است در صورت زنده ماندن قاتل بیگناهی شود و آخرت خود را تباه کند.
«وَاللَّهُ بَصِیرٌ بِالْعِبَادِ»: مراد از عباد کارهای طبیعی است.
۲۱- «إِنَّ الَّذِینَ یکفُرُونَ بِآَیاتِ اللَّهِ وَیقْتُلُونَ النَّبِیینَ بِغَیرِ حَقٍّ وَیقْتُلُونَ الَّذِینَ یأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ مِنَ النَّاسِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِیمٍ».
خیلی بد است.
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۵۰
۲۲- «أُولَئِک الَّذِینَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِی الدُّنْیا وَالْآَخِرَةِ، وَمَا لَهُمْ مِنْ نَاصِرِینَ».
بد است و شکست آن قطعی است و نتیجهای ندارد. ترک آن لازم است.
«أُولَئِک»: تفاوتی ندارد که آن کار بزرگ باشد یا کوچک و نزدیک باشد یا دور.
«حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ»: شکست آن قطعی است.
«وَمَا لَهُمْ مِنْ نَاصِرِینَ»: نتیجهای ندارد و کسی نمیتواند مانع زیان و ضرر آن باشد.
۲۳- «أَلَمْ تَرَ إِلَی الَّذِینَ أُوتُوا نَصِیباً مِنَ الْکتَابِ، یدْعَوْنَ إِلَی کتَابِ اللَّهِ، لِیحْکمَ بَینَهُمْ، ثُمَّ یتَوَلَّی فَرِیقٌ مِنْهُمْ وَهُمْ مُعْرِضُونَ». «أَلَمْ تَرَ»: خوب یا بدی این کار روشن است و با کمی توجه به دست میآید. همچنین این کار سنگین است.
چنانچه خواهان فردی قوی و بانفوذ است، انجام این کار خوب است و در صورتی که ضعیف است خوب نیست. نهایت آن خطرناک است و با گرفتاری، مشکلات، جدایی و به همریزی همراه است و نتیجهای ندارد و از این رو تنها افراد قوی و پرتوان از عهدهٔ انجام آن بر میآیند.
۲۴- «ذَلِک بِأَنَّهُمْ قَالُوا لَنْ تَمَسَّنَا النَّارُ إِلَّا أَیاماً مَعْدُودَاتٍ، وَغَرَّهُمْ فِی دِینِهِمْ، مَا کانُوا یفْتَرُونَ».
به صورت مطلق بد است. «النَّارُ»، «وَغَرَّهُمْ فِی دِینِهِمْ» و «یفْتَرُونَ» بر بدی آن دلالت دارد. غفلت و ناآگاهی در آن است. به اعتبار ادعایی که دارند و نیز: «وَغَرَّهُمْ فِی دِینِهِمْ» قانونمند است و «ذَلِک» نیز به وجود حکمی کلی اشاره دارد.
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۵۱
۲۵- «فَکیفَ إِذَا جَمَعْنَاهُمْ لِیوْمٍ لَارَیبَ فِیهِ، وَوُفِّیتْ کلُّ نَفْسٍ مَا کسَبَتْ، وَهُمْ لَایظْلَمُونَ». «فَکیفَ إِذَا»: سختی کار آشکار است و در این زمینه همانند «المتر» است. بر این اساس باید با دقت و حسابرسی و ملاحظه آن را انجام داد.
«وَوُفِّیتْ کلُّ نَفْسٍ مَا کسَبَتْ»: این کار خیر قهری ندارد و بهرهدهی آن به میزان تلاش و دقت خواهان بستگی دارد. در انجام استخاره باید دقت داشت که آیا این کار خیری قهری دارد یا کسبی، تا در صورت موفقیتآمیز نبودن آن به خیر قهری آن برسد. برای نمونه، اتومبیلی میخرد تا با آن کار کند، اما در کار با آن موفق نمیشود ولی ترقی قیمت آن، بهرهای است قهری که به وی میرسد.
۲۶- «قُلِ اللَّهُمَّ مَالِک الْمُلْک، تُؤْتِی الْمُلْک مَنْ تَشَاءُ، وَتَنْزِعُ الْمُلْک مِمَّنْ تَشَاءُ، وَتُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ، وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ، بِیدِک الْخَیرُ، إِنَّک عَلَی کلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ».
بسیار خوب است و در آن دولت، عزت، نیکویی باطن و ظاهر به صورت مطلق و دایمی وجود دارد.
این آیه را میتوان در سجده یا قنوت به صورت عادی خواند و از آثار آن بهره برد و استفاده از آن نیاز به تجویز خاص ندارد.
۲۷- «تُولِجُ اللَّیلَ فِی النَّهَارِ، وَتُولِجُ النَّهَارَ فِی اللَّیلِ، وَتُخْرِجُ الْحَی مِنَ الْمَیتِ، وَتُخْرِجُ الْمَیتَ مِنَ الْحَی، وَتَرْزُقُ مَنْ تَشَاءُ بِغَیرِ حِسَابٍ».
خیلی خوب است. ولوج، حرکت، سیر و تغییر حالت در آن دیده میشود. باید دقت داشت که «تُولِجُ اللَّیلَ» با «تُولِجُ النَّهَارَ» آمده است که در این صورت ورود به شب به تنهایی نیست تا گفته شود کار به بنبست میرسد و قفل میکند؛ همانگونه که «تُخْرِجُ الْمَیتَ مِنَ الْحَی» با «تُخْرِجُ الْحَی مِنَ الْمَیتِ» همراه است و از این رو خیلی خوب است.
«وَتَرْزُقُ مَنْ تَشَاءُ بِغَیرِ حِسَابٍ»: رزق و پویایی در آن است و چون به «مَنْ تَشَاءُ» مقید است زحمت و رنجی ندارد.
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۵۲
۲۸- «لَایتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْکافِرِینَ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِینَ، وَمَنْ یفْعَلْ ذَلِک فَلَیسَ مِنَ اللَّهِ فِی شَیءٍ إِلَّا أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقَاةً، وَیحَذِّرُکمُ اللَّهُ نَفْسَهُ، وَإِلَی اللَّهِ الْمَصِیرُ». «لَا یتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ»: انجام این کار برای مؤمنان و صالحان خوب نیست؛ هرچند ممکن است برای فاسقان خوب باشد.
«فَلَیسَ مِنَ اللَّهِ فِی شَیءٍ»: باید کار مورد نظر را ترک کرد که نتیجهای ندارد.
«وَیحَذِّرُکمُ اللَّهُ نَفْسَهُ»: خطرناک است و در آن تهدید وجود دارد.
«وَإِلَی اللَّهِ الْمَصِیرُ»: اگر با تهدید یا آیات عذاب همراه شود، تهدید به نابودی و مرگ دارد و باید ترک شود.
۲۹- «قُلْ إِنْ تُخْفُوا مَا فِی صُدُورِکمْ أَوْ تُبْدُوهُ یعْلَمْهُ اللَّهُ، وَیعْلَمُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ، وَاللَّهُ عَلَی کلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ».
خوب است ولی پیچیدگی دارد، و شروع آن سنگین است اما پایان خوش و خیری دارد.
«یعْلَمْهُ اللَّهُ»: خیلی سنگین است و پنهان کاری و احتیاط را بر نمیتابد و چنین کارهایی نتیجهای ندارد.
۳۰- «یوْمَ تَجِدُ کلُّ نَفْسٍ مَا عَمِلَتْ مِنْ خَیرٍ مُحْضَراً، وَمَا عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ، تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَینَهَا وَبَینَهُ أَمَداً بَعِیداً، وَیحَذِّرُکمُ اللَّهُ نَفْسَهُ، وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ». «مَا عَمِلَتْ»: کار سخت و پر مشقت و زحمت است و نیازمند رنج و تلاش است، از این رو سنگین است و ترک آن با توجه به: «وَیحَذِّرُکمُ اللَّهُ نَفْسَهُ» بهتر است اما انجام آن با لحاظ: «وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ» اشکال ندارد.
۳۱- «قُلْ إِنْ کنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی یحْبِبْکمُ اللَّهُ، وَیغْفِرْ لَکمْ ذُنُوبَکمْ، وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ».
خوبی آن به دلیل وجود «ذنب» مشروط و مقید است.
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۵۳
«قُلْ»: صیغهٔ امر است و به حرکت برای انجام کار مورد نظر توصیه دارد و در هر آیهای که آمده باشد بر خوبی و حسن کار دلالت دارد؛ اگرچه در برخی موارد، قرینه بر خلاف آن وجود دارد.
«تُحِبُّونَ اللَّهَ»: حب شدید میتواند از ازدواج یا اقدامی شادمانه که با میل و خواستهٔ خواهان هماهنگ است خبر دهد. موضوع حب همواره کاری است که گشایش و وسعت و آزادی عمل در آن است، مانند حرفهٔ معلمی و دبیری و نه مقامی مانند قضاوت که شغلی قبضی دانسته میشود.
«وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ»: این دو اسم مبارک از پیشامد خیرات قهری حکایت دارد.
۳۲- «قُلْ أَطِیعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ، فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ لَایحِبُّ الْکافِرِینَ».
خوب است و ترک آن به اعتبار: «فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ لَایحِبُّ الْکافِرِینَ» بد است و نمیشود برای ترک آن استخاره کرد.
۳۳- «إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَی آدَمَ وَنُوحاً وَآلَ إِبْرَاهِیمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَی الْعَالَمِینَ».
کاری معنوی و خوب است که گزینش آن به لحاظ: «إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَی» ویژگی دارد و برگزیدن مخصوص است و دوام و استمرار آن را نیز میرساند.
۳۴- «ذُرِّیةً بَعْضُهَا مِنْ بَعْضٍ، وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ».
خوب است.
«ذُرِّیةً»: استمرار و دوام کار را میرساند. «اصطفی» در آیهٔ پیشین نیز همین نکته را خاطرنشان میشود.
۳۵- «إِذْ قَالَتِ امْرَأَةُ عِمْرَانَ: رَبِّ إِنِّی نَذَرْتُ لَک مَا فِی بَطْنِی مُحَرَّراً، فَتَقَبَّلْ مِنِّی، إِنَّک أَنْتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ».
خیلی خوب است.
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۵۴
«مُحَرَّراً»: در هر آیهای که یکی از مشتقات «حرّ» آید، همانند طلاق بر نیکویی کار دلالت دارد.
«نَذَرْتُ»: کار مورد نظر امری معنوی است.
۳۶- «فَلَمَّا وَضَعَتْهَا قَالَتْ: رَبِّ إِنِّی وَضَعْتُهَا أُنْثَی، وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا وَضَعَتْ، وَلَیسَ الذَّکرُ کالْأُنْثَی، وَإِنِّی سَمَّیتُهَا مَرْیمَ، وَإِنِّی أُعِیذُهَا بِک، وَذُرِّیتَهَا مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ».
بسیار خوب است و همهٔ آن خیر است.
«فَلَمَّا وَضَعَتْهَا»: زحمت دارد و تلاش خواهان را میطلبد.
«رَبِّ» و «وَاللَّهُ»: ارتباط با پروردگار بر حسن کار دلالت دارد و باطن کار بسیار خوب است. باطن این کار از ظاهر آن بسیار بهتر است
«سَمَّیتُهَا مَرْیمَ»: هرگونه نامگذاری انحصار کار را میرساند.
«أُعِیذُهَا بِک»: استعاذه هم از انحصار کار حکایت دارد و هم از سنگینی آن.
۳۷- «فَتَقَبَّلَهَا رَبُّهَا بِقَبُولٍ حَسَنٍ، وَأَنْبَتَهَا نَبَاتاً حَسَناً، وَکفَّلَهَا زَکرِیا، کلَّمَا دَخَلَ عَلَیهَا زَکرِیا الْمِحْرَابَ وَجَدَ عِنْدَهَا رِزْقاً، قَالَ: یا مَرْیمُ، أَنَّی لَک هَذَا؟ قَالَتْ: هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ، إِنَّ اللَّهَ یرْزُقُ مَنْ یشَاءُ بِغَیرِ حِسَابٍ».
خوب است و هیچگونه سختی ندارد؛ چرا که پذیرش الهی و کفالت زکریا و رزق پروردگار را به صورت بیشمار دارد و فراوانی نعمت را میرساند.
«وَأَنْبَتَهَا نَبَاتاً حَسَناً»: کار مورد نظر ظاهری باشکوه و دنیایی دارد و گوارا و شیرین است. «حسن» و «نبات» هر دو خیرات و برکات است.
۳۸- «هُنَالِک دَعَا زَکرِیا رَبَّهُ، قَالَ: رَبِّ، هَبْ لِی مِنْ لَدُنْک ذُرِّیةً طَیبَةً، إِنَّک سَمِیعُ الدُّعَاءِ». «هُنَالِک»: بر وجود قاعده و قانون در کار دلالت دارد و هر کس قاعدهٔ آن را مراعات کند، از خیر آن بهره میبرد.
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۵۵
«إِنَّک سَمِیعُ الدُّعَاءِ»: کار خواهان بسیار خوب است بدون آن که سنگینی داشته باشد. «سمیع» میرساند که کار گواراست؛ بهویژه در این آیه که «طیب» نیز هست.
۳۹- «فَنَادَتْهُ الْمَلَائِکةُ وَهُوَ قَائِمٌ یصَلِّی فِی الْمِحْرَابِ: أَنَّ اللَّهَ یبَشِّرُک بِیحْیی، مُصَدِّقاً بِکلِمَةٍ مِنَ اللَّهِ، وَسَیداً وَحَصُوراً وَنَبِیاً مِنَ الصَّالِحِینَ».
بسیار عالی است؛ زیرا ندای فرشتگان و قیام برای نماز و یادکرد از محراب و نیز بشارت الهی، سید، رسول، یحیی و تصدیق کلمه از خیرات بسیار حکایت دارد. خیر آن مطلق است و قید محدود کنندهای ندارد و قیدهای آن؛ مانند: «فِی الْمِحْرَابِ» و «مِنَ اللَّهِ» نیز خیر و خوبی است.
این کار ملکوت و باطن دارد و میتوان آن را بدون تأمل و ملاحظهای انجام داد.
۴۰- «قَالَ: رَبِّ، أَنَّی یکونُ لِی غُلَامٌ وَقَدْ بَلَغَنِی الْکبَرُ وَامْرَأَتِی عَاقِرٌ؟ قَالَ: کذَلِک اللَّهُ یفْعَلُ مَا یشَاءُ».
خیلی خوب است. «کذَلِک اللَّهُ»: قاعده و قانون است و خیرات آن فراوان است.
«وَقَدْ بَلَغَنِی الْکبَرُ وَامْرَأَتِی عَاقِرٌ»: کار مورد نظر غیر عادی است ولی خیلی خوب است.
۴۱- «قَالَ: رَبِّ اجْعَلْ لِی آیةً، قَالَ: آیتُک أَلَّا تُکلِّمَ النَّاسَ ثَلَاثَةَ أَیامٍ إِلَّا رَمْزاً، وَاذْکرْ رَبَّک کثِیراً، وَسَبِّحْ بِالْعَشِی وَالْإِبْکارِ».
بسیار خوب است. این کار امری غیر عادی است که رمز و کد دارد و نمیتوان به تنهایی آن را انجام داد و به مربی و مشاوره نیاز دارد و چون کار سنگین و پیچیده است باید کار مرحله به مرحله پی گرفته شود:
«بِالْعَشِی وَالْإِبْکارِ» و همواره آن را لحاظ نمود.
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۵۶
۴۲- «وَإِذْ قَالَتِ الْمَلَائِکةُ: یا مَرْیمُ، إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاک وَطَهَّرَک وَاصْطَفَاک عَلَی نِسَاءِ الْعَالَمِینَ».
بسیار خوب است و مشکلی نیز ندارد و به اعتبار: «إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاک» موفقیتآمیز و نتیجه بخش است.
این آیه برای ازدواج، مسافرت، خرید ملک و مستغلات خیلی خوب است.
۴۳- «یا مَرْیمُ اقْنُتِی لِرَبِّک، وَاسْجُدِی، وَارْکعِی مَعَ الرَّاکعِینَ».
خیلی خوب ولی پر زحمت است. با توجه به این که از قنوت به سجده و سپس به رکوع میرود مخالف قواعد است و نوعی براندازی و به هم ریزی در آن است.
«وَارْکعِی مَعَ الرَّاکعِینَ»: در انجام این کار باید از افراط و تفریط دور شد و به صورت معمول گام برداشت و در عملی کردن آن طمأنینه داشت.
۴۴- «ذَلِک مِنْ أَنْبَاءِ الْغَیبِ، نُوحِیهِ إِلَیک وَمَا کنْتَ لَدَیهِمْ، إِذْ یلْقُونَ أَقْلَامَهُمْ، أَیهُمْ یکفُلُ مَرْیمَ، وَمَا کنْتَ لَدَیهِمْ إِذْ یخْتَصِمُونَ».
کاری است که همانند قمار برد و باخت دارد و باید دید خواهان چگونه شخصیتی دارد و تنها صاحب استخاره است که میتواند خوبی یا بدی این کار را برای خواهان تشخیص دهد؛ چرا که میفرماید: «ذَلِک مِنْ أَنْبَاءِ الْغَیبِ»؛ به این معنا که کار به هیچ وجه نشان نمیدهد که چه عاقبت و نتیجهای دارد. برای نمونه، ممکن است خرد آدمی خرید خانهای را مناسب بداند، اما چاه آن در آینده ریزش کند و یکی از ساکنان آن جان خود را از دست دهد، این گونه است که میگوییم برد و باخت دارد و تنها صاحب استخاره است که چگونگی کار و فرجام آن را میبیند. اگر صاحب استخاره آن را برای خواهان خوب بداند، خوبی آن فراوان است و همه کار آن الهی است. عالم به استخاره به دستور گفته شده در جلد
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۵۷
نخست باید عمل نماید و احتیاط را در بیان استخارهٔ چنین آیاتی از نظر دور ندارد.
۴۵- «إِذْ قَالَتِ الْمَلَائِکةُ: یا مَرْیمُ، إِنَّ اللَّهَ یبَشِّرُک بِکلِمَةٍ مِنْهُ، اسْمُهُ الْمَسِیحُ عِیسَی ابْنُ مَرْیمَ، وَجِیهاً فِی الدُّنْیا وَالْآَخِرَةِ، وَمِنَ الْمُقَرَّبِینَ». «مِنَ الْمُقَرَّبِینَ»: بسیار خوب و عالی است و هیچ مشکلی در انجام آن رخ نمیدهد. کلمه، وجیه، دنیا و آخرت و هر چیزی که انسان دوست دارد در آن هست و همهٔ آن نتیجه هست و تلاش و زحمتی را بر نمیتابد و باید بدون تأمل آن را پی گرفت.
۴۶- «وَیکلِّمُ النَّاسَ فِی الْمَهْدِ، وَکهْلًا، وَمِنَ الصَّالِحِینَ»
باطن آن امور معنوی است؛ از این رو ظاهری ندارد؛ چرا که میفرماید: «وَیکلِّمُ النَّاسَ فِی الْمَهْدِ» و در ظاهر، هیچ کودکی در گهواره سخن نمیگوید.
۴۷- «قَالَتْ: رَبِّ، أَنَّی یکونُ لِی وَلَدٌ وَلَمْ یمْسَسْنِی بَشَرٌ، قَالَ: کذَلِک اللَّهُ یخْلُقُ مَا یشَاءُ، إِذَا قَضَی أَمْراً فَإِنَّمَا یقُولُ لَهُ کنْ فَیکونُ»
خوب است اما خالی از مشکلات نیست.
«أَنَّی»: همواره بر سنگینی کار و پیچ و گره داشتن و سخت بودن آن دلالت دارد.
۴۸- «وَیعَلِّمُهُ الْکتَابَ وَالْحِکمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِیلَ».
بسیار عالی است.
۴۹- «وَرَسُولًا إِلَی بَنِی إِسْرَائِیلَ أَنِّی قَدْ جِئْتُکمْ بِآَیةٍ مِنْ رَبِّکمْ، أَنِّی أَخْلُقُ لَکمْ مِنَ الطِّینِ کهَیأةِ الطَّیرِ، فَأَنْفُخُ فِیهِ فَیکونُ طَیراً بِإِذْنِ اللَّهِ، وَأُبْرِئُ الْأَکمَهَ وَالْأَبْرَصَ، وَأُحْیی الْمَوْتَی بِإِذْنِ اللَّهِ، وَأُنَبِّئُکمْ بِمَا تَأْکلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِی بُیوتِکمْ، إِنَّ فِی ذَلِک لَآَیةً لَکمْ إِنْ کنْتُمْ مُؤْمِنِینَ».
بسیار خوب است و نتیجهٔ فراوانی دارد. با توجه به معجزات یاد شده، در این کار هم تکنیک و هم تاکتیک وجود دارد.
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۵۸
«رَسُولًا»: رسالت، وصول و موفقیت است.
«أَنِّی قَدْ جِئْتُکمْ بِآَیةٍ مِنْ رَبِّکمْ»: این گونه معرفی بیان میدارد که کار دارای ملاک و میزان است.
«أَنِّی أَخْلُقُ لَکمْ»: خواهان در این کار آرمان و هدف دارد.
«فِی ذَلِک لَآَیةً لَکمْ»: هر کاری که مورد نظر است میتوان آن را انجام داد.
۵۰- «وَمُصَدِّقاً لِمَا بَینَ یدَی مِنَ التَّوْرَاةِ وَلِأُحِلَّ لَکمْ بَعْضَ الَّذِی حُرِّمَ عَلَیکمْ، وَجِئْتُکمْ بِآَیةٍ مِنْ رَبِّکمْ، فَاتَّقُوا اللَّهَ، وَأَطِیعُونِ».
این کار دارای گذشته و پیشینه است و کار بدوی به شمار نمیرود و فرد دیگری بخش نخستین کار را انجام داده و خواهان کار وی را ادامه میدهد، خیلی خوب است.
«وَلِأُحِلَّ لَکمْ بَعْضَ الَّذِی حُرِّمَ عَلَیکمْ»: برای خواهان موفقیتی از این کار به دست میآید که برای پیشینیان حاصل نشده است.
«وَجِئْتُکمْ بِآَیةٍ مِنْ رَبِّکمْ»: به صورت کلی در هر موردی که از «آیه» سخن گفته میشود، آن کار انجام شدنی و خوب است.
«فَاتَّقُوا اللَّهَ، وَأَطِیعُونِ»: باید جانب احتیاط را ملاحظه کرد.
۵۱- «إِنَّ اللَّهَ رَبِّی وَرَبُّکمْ، فَاعْبُدُوهُ، هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِیمٌ».
خیلی عالی است و مشکلی در روند اجرایی شدن کار پیش نمیآید.
«إِنَّ اللَّهَ رَبِّی وَرَبُّکمْ»: این کار راهنما، زمینه و برنامه دارد و از کارهای اصولی است که مخاطرهای در آن نیست و فقط باید انجام شود.
«هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِیمٌ»: کار آسان و راحتی است.
۵۲- «فَلَمَّا أَحَسَّ عِیسَی مِنْهُمُ الْکفْرَ قَالَ: مَنْ أَنْصَارِی إِلَی اللَّهِ؟ قَالَ الْحَوَارِیونَ: نَحْنُ أَنْصَارُ اللَّهِ، آمَنَّا بِاللَّهِ، وَأشْهَدْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ». «فَلَمَّا أَحَسَّ»: این کار سنگین و پر خطر است و نباید فریب ظاهر آن را خورد و ممکن است انجام آن به شکست بینجامد.
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۵۹
«نَحْنُ أَنْصَارُ اللَّهِ»: این کار نتیجهبخش است و خیر و موفقیت در آن است و پایان خوشی دارد؛ هرچند زحمت و سختی دارد.
این صاحب استخاره است که فراز مربوط به خواهان را تشخیص میدهد و با توجه به آن به وی پاسخ میگوید و عالم به استخاره باید دوباره استخاره کند تا یکی از صدر یا ذیل بر دل وی قرار گیرد.
۵۳- «رَبَّنَا آمَنَّا بِمَا أَنْزَلْتَ، وَاتَّبَعْنَا الرَّسُولَ، فَاکتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِینَ». «فَاکتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِینَ»: باید در انجام کار سرعت گرفت و آن را به تأخیر نینداخت. «فاکتبنا»؛ یعنی ما را نیز بنویس وبه این معناست که هرگونه دیرکرد سبب از دست رفتن کار میشود.
کار مورد نظر جمعی است و موردی فردی در این آیه دیده نمیشود.
باید بر اساس ملاک و میزان و قانون آن پیش رفت. نتیجهٔ آن نیز خیلی خوب است.
۵۴- «وَمَکرُوا وَمَکرَ اللَّهُ، وَاللَّهُ خَیرُ الْمَاکرِینَ».
خوب نیست. در هر موردی که از مکر خداوند متعال خبر داده شود؛ هرچند ممکن است ظاهر کار خوب باشد اما نتیجه و فرجامی جز ایجاد بحران و سلب آرامش ندارد و خواهان از آن کار؛ اگرچه خیر باشد، هیچ بهرهای ندارد، از این رو باید آن را بهکلی ترک کرد.
۵۵- «إِذْ قَالَ اللَّهُ: یا عِیسَی، إِنِّی مُتَوَفِّیک وَرَافِعُک إِلَی، وَمُطَهِّرُک مِنَ الَّذِینَ کفَرُوا، وَجَاعِلُ الَّذِینَ اتَّبَعُوک فَوْقَ الَّذِینَ کفَرُوا إِلَی یوْمِ الْقِیامَةِ، ثُمَّ إِلَی مَرْجِعُکمْ، فَأَحْکمُ بَینَکمْ فِیمَا کنْتُمْ فِیهِ تَخْتَلِفُونَ».
این استخاره برای مسافرت، هجرت و هر چیزی که در آن جابهجایی و نقل مکان باشد، خیلی خوب است، اما با لحاظ: «فَأَحْکمُ بَینَکمْ» که در آن حکم است، در مورد پیوند خویشاوندی و ازدواج خوب نیست. در هر موردی که حکم باشد نباید خطر سقوط و شکست را نادیده گرفت.
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۶۰
۵۶- «فَأَمَّا الَّذِینَ کفَرُوا فَأُعَذِّبُهُمْ عذاباً شدیداً فِی الدُّنْیا وَالْآَخِرَةِ، وَمَا لَهُمْ مِنْ نَاصِرِینَ».
حکم پیشین را اعلان میکند و باید توجه داشت که به آنان در دنیا وعدهٔ عذاب میدهد، بر این اساس، حکم باید در ناسوت انجام گیرد.
استخارهٔ آن خیلی بد است.
۵۷- «وَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَیوَفِّیهِمْ أُجُورَهُمْ، وَاللَّهُ لَایحِبُّ الظَّالِمِینَ».
اجر مربوط به کارهای دنیوی و غیر الهی است و ثواب به کار ایمانی تعلق دارد. اجر مزد است و برای کارهای محدود و کوتاه دنیوی است.
«فَیوَفِّیهِمْ أُجُورَهُمْ»: چیزی از تلاش و زحمت و هزینه و سرمایهگذاری او از بین نمیرود و کاستی نمیپذیرد و همهٔ هزینهها باز میگردد.
۵۸- «ذَلِک نَتْلُوهُ عَلیک مِنَ الْآَیاتِ وَالذِّکرِ الْحَکیمِ».
خیلی خوب و عالی است. مراد از «الْآَیاتِ» همین قرآنی است که در نزد ماست و «وَالذِّکرِ الْحَکیمِ» معارفی است که در دست پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله قرار دارد، از این رو باید کار مورد نظر را با کارشناسی پیش برد و به تناسب کار، وکیل یا مهندس ناظر یا مشاور داشت.
۵۹- «إِنَّ مَثَلَ عِیسَی عِنْدَ اللَّهِ کمَثَلِ آدَمَ، خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ، ثُمَّ قَالَ لَهُ: کنْ فَیکونُ».
خیلی خوب است و کار دارای قاعده و قانون است؛ چنانکه از آن به عنوان مثل یاد میکند.
«کنْ فَیکونُ»: کار مورد نظر انجام شدنی است و با توجه به سرعتی که در شکل بخشیدن و آفرینش وجود دارد، در همهٔ موارد کاربرد آن باید به انجام کار سرعت بخشید و تأخیر را روا نداشت و در ضمن، نمیتوان آن را ترک کرد و برای ترک آن نباید استخاره نمود.
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۶۱
۶۰- «الْحَقُّ مِنْ رَبِّک، فَلَا تَکنْ مِنَ الْمُمْتَرِینَ».
خیلی خوب است اما به اعتبار: «فَلَا تَکنْ مِنَ الْمُمْتَرِینَ» سنگین است.
ممکن است کار مورد نظر در ظاهر خطرآفرین باشد ولی لازم است؛ چرا که معنویت این کار بالاست و برای نمونه، ممکن است شهادت را نصیب خواهان سازد.
۶۱- «فَمَنْ حَاجَّک فِیهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَک مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکمْ، وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَکمْ، وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَکمْ، ثُمَّ نَبْتَهِلْ، فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اللَّهِ عَلَی الْکاذِبِینَ».
آیهٔ شریفه آیهٔ مباهله است، از این رو کار خواهان خیلی سنگین است و در آن درگیری و جدال وجود دارد و کار هرچند صورت و ظاهر نیکویی داشته باشد باید ترک گردد.
«فَمَنْ حَاجَّک فِیهِ»: در هر موردی که مادهٔ «حج» و مشتقات آن وجود دارد در آن جدال و درگیری پیش میآید و ممکن است حق الناس یا حق یتیم و مظالم دیگر بر عهدهٔ وی آید.
۶۲- «إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْقَصَصُ الْحَقُّ، وَمَا مِنْ إِلَهٍ إِلَّا اللَّهُ، وَإِنَّ اللَّهَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکیمُ».
خوب است.
«الْقَصَصُ»: کار ریشه در گذشته دارد و امری بدوی و تازه تأسیس نیست. همچنین دارای قاعده و نظام است، از این رو انجام شدنی است و چگونگی آن و آغاز و انجام آن مشخص و قابل پیشبینی است و بر این اساس، خوب است.
۶۳- «فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ بِالْمُفْسِدِینَ».
خوب است و باید انجام شود و ترک آن بد است و برای ترک نیز نمیتوان استخاره گرفت.
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۶۲
«فَإِنْ تَوَلَّوْا»: به این معناست که این کار تنها یک راه برای انجام دارد و نمیتوان گزینهای در برابر و مقابل آن داشت، از این رو ترک آن بد است و برای ترک آن نمیشود استخارهای دیگر کرد. «ولی» بر وجود خطر و آسیب در کار دلالت دارد.
«فَإِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ بِالْمُفْسِدِینَ»: اگر این کار انجام نشود، فساد، ضرر و زیان دامن خواهان را خواهد گرفت.
۶۴- «قُلْ: یا أَهْلَ الْکتَابِ، تَعَالَوْا إِلَی کلِمَةٍ سَوَاءٍ بَینَنَا وَبَینَکمْ، أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ، وَلَا نُشْرِک بِهِ شَیئاً، وَلَا یتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضاً أَرْبَاباً مِنْ دُونِ اللَّهِ، فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ». «قُلْ»: تحریک و تحریض برای انجام کار است و نیز سنگین بودن آن را میرساند.
«أَهْلَ الْکتَابِ»: درگیری و نزاع در آن است.
«فَإِنْ تَوَلَّوْا»: اگر کار مورد نظر انجام نشود، نتیجهای بهرهٔ خواهان نمیشود و وی زیان و آسیب میبیند.
۶۵- «یا أَهْلَ الْکتَابِ، لِمَ تُحَاجُّونَ فِی إِبْرَاهِیمَ، وَمَا أُنْزِلَتِ التَّوْرَاةُ وَالْإِنْجِیلُ إِلَّا مِنْ بَعْدِهِ، أَفَلَا تَعْقِلُونَ».
خوب نیست و درگیری دارد و بدی آن آشکار است و عقل آن را در مییابد.
۶۶- «هَا أَنْتُمْ هَؤُلَاءِ حَاجَجْتُمْ فِیمَا لَکمْ بِهِ عِلْمٌ، فَلِمَ تُحَاجُّونَ فِیمَا لَیسَ لَکمْ بِهِ عِلْمٌ، وَاللَّهُ یعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَاتَعْلَمُونَ».
خوب نیست و درگیری، مکافات و گرفتاری دارد.
۶۷- «مَا کانَ إِبْرَاهِیمُ یهُودِیاً وَلَا نَصْرَانِیاً، وَلَکنْ کانَ حَنِیفاً مُسْلِماً، وَمَا کانَ مِنَ الْمُشْرِکینَ».
خوب نیست.
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۶۳
۶۸- «إِنَّ أَوْلَی النَّاسِ بِإِبْرَاهِیمَ لَلَّذِینَ اتَّبَعُوهُ، وَهَذَا النَّبِی، وَالَّذِینَ آمَنُوا، وَاللَّهُ وَلِی الْمُؤْمِنِینَ». «إِنَّ» تأکید بر انجام کار است.
«بِإِبْرَاهِیمَ»: وجود «باء» بر حرکت دلالت دارد و نوعی تحریک بر عملی کردن کار است.
«وَاللَّهُ وَلِی الْمُؤْمِنِینَ»: دادن ضمانت به خواهان است.
این کار در صورتی برای خواهان خوب است که کارهای وی غیر اخلاقی و همراه با زرنگی شیطانی نباشد، وگرنه از آن آزار میبیند. خوبی این آیه مطلق است و نباید زمینههای غیر معنوی در آن راه یابد.
۶۹- «وَدَّتْ طَائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْکتَابِ لَوْ یضِلُّونَکمْ، وَمَا یضِلُّونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ، وَمَا یشْعُرُونَ».
در آن اختلاف، درگیری و نگرانی است، از این روسخت و سنگین است، اما با لحاظ: «وَمَا یضِلُّونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ» خوب است و باید با احتیاط و با سند کار کرد و نه دوستانه و با اعتماد بر حسن ظاهر افراد مقابل.
۷۰- «یا أَهْلَ الْکتَابِ، لِمَ تَکفُرُونَ بِآَیاتِ اللَّهِ وَأَنْتُمْ تَشْهَدُونَ».
مشکلات و درگیری دارد و با توجه به: «وَأَنْتُمْ تَشْهَدُونَ» ایجاد اختلاف و بحران در کار به صورت عمدی انجام میگیرد و بر این اساس، بد است.
۷۱- «یا أَهْلَ الْکتَابِ، لِمَ تَلْبِسُونَ الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَکتُمُونَ الْحَقَّ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ».
خیلی بد است. در آن اختلاف و درگیری است که به صورت عمدی ایجاد میشود. حیله، حقه و نیرنگ در آن است.
۷۲- «وَقَالَتْ طَائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْکتَابِ: آمِنُوا بِالَّذِی أُنْزِلَ عَلَی الَّذِینَ آمَنُوا وَجْهَ النَّهَارِ وَاکفُرُوا آخِرَهُ، لَعَلَّهُمْ یرْجِعُونَ».
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۶۴
«طَائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْکتَابِ»: اختلاف و درگیری دارد، اما مشکلات آن کمتر از تعبیر: «أَهْلِ الْکتَابِ» به صورت مطلق و بدون قید است. از ریزش گروهی خبر میدهد.
این کار سنگین، پیچیده و همراه با حقه و نیرنگ است.
۷۳- «وَلَا تُؤْمِنُوا إِلَّا لِمَنْ تَبِعَ دِینَکمْ، قُلْ: إِنَّ الْهُدَی هُدَی اللَّهِ، أَنْ یؤْتَی أَحَدٌ مِثْلَ مَا أُوتِیتُمْ أَوْ یحَاجُّوکمْ عِنْدَ رَبِّکمْ، قُلْ: إِنَّ الْفَضْلَ بِیدِ اللَّهِ، یؤْتِیهِ مَنْ یشَاءُ، وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ». «یحَاجُّوکمْ»: در این کار اختلاف پیش میآید.
این آیه دو استخاره دارد که اولی بد و دومی خوب است. آیهٔ دوم از: «قُلْ: إِنَّ الْفَضْلَ بِیدِ اللَّهِ» شروع میشود.
این صاحب استخاره است که آیهٔ مربوط به خواهان را تشخیص میدهد. برای تقریب ذهن میتوان گفت دو زن در بازار به زمین میخورند و یکی گردنبند خود را گم میکند و دیگری آن را مییابد، باید دید خواهان در انجام کار خود از کدام یک میباشد.
«وَلَا تُؤْمِنُوا»: کار مورد نظر سنگین، مشکل و پیچیده است.
اگر بر دل عالم به استخاره چیزی برات نشد، وی باید دوباره استخاره بگیرد. البته، میتوان این اشکال را طرح کرد که چرا این دو آیه در کنار هم آمده و آیا تحریف در ترتیب و چیدمان آیات راه یافته است یا خیر؟
۷۴- «یخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ یشَاءُ، وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ». «یخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ یشَاءُ»: بدون تأمل و دقتی خاص و در امنیت کامل میتوان کار را انجام داد و خوب است.
۷۵- «وَمِنْ أَهْلِ الْکتَابِ مَنْ إِنْ تَأْمَنْهُ بِقِنْطَارٍ یؤَدِّهِ إِلَیک، وَمِنْهُمْ مَنْ إِنْ تَأْمَنْهُ بِدِینَارٍ لَایؤَدِّهِ إِلَیک إِلَّا مَا دُمْتَ عَلَیهِ قَائِماً، ذَلِک بِأَنَّهُمْ قَالُوا لَیسَ عَلَینَا فِی الْأُمِّیینَ سَبِیلٌ، وَیقُولُونَ عَلَی اللَّهِ الْکذِبَ وَهُمْ یعْلَمُونَ».
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۶۵
«مَا دُمْتَ عَلَیهِ قَائِماً»: این کار باید در چارچوب قواعد آن انجام گیرد و چنانچه قانون آن رعایت نگردد، پشیمان میشود. در هر موردی که اهل کتاب آمده باشد، هرگونه بیاحتیاطی سبب میشود حیله و نیرنگی به وی وارد آورند. حیله و دروغی عمدی و برنامهریزی شده و نه به سبب اجبار و اضطراری؛ چنانکه میفرماید: «وَیقُولُونَ عَلَی اللَّهِ الْکذِبَ وَهُمْ یعْلَمُونَ» که دقت بسیار را میطلبد و هر کاری را باید با ثبت و سند انجام دهد.
۷۶- «بَلَی مَنْ أَوْفَی بِعَهْدِهِ وَاتَّقَی فَإِنَّ اللَّهَ یحِبُّ الْمُتَّقِینَ». «بَلَی» و حروف به صورت کلی که تصرف و اشتقاق را بر نمیتابد، تحریک و برانگیختن بر انجام کار است و به این معناست که اگر مشکلی در روند انجام کار پیش آید، آن مشکل برطرف میشود و لطف خداوند شامل وی میگردد. برای نمونه، اگر به سفر رود و خودروی حامل وی پنچر شود، کسی از راه میرسد که به وی مدد رساند. البته در برخی موارد، قرینه بر خلاف آن وجود دارد.
۷۷- «إِنَّ الَّذِینَ یشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَأَیمَانِهِمْ ثَمَناً قَلِیلًا، أُولَئِک لَاخَلَاقَ لَهُمْ فِی الْآَخِرَةِ، وَلَا یکلِّمُهُمُ اللَّهُ، وَلَا ینْظُرُ إِلَیهِمْ یوْمَ الْقِیامَةِ، وَلَا یزَکیهِمْ، وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ». «یشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَأَیمَانِهِمْ ثَمَناً قَلِیلًا»: آغاز و انجام و ظاهر و نتیجهٔ آن دنیوی است.
«أُولَئِک لَاخَلَاقَ لَهُمْ فِی الْآَخِرَةِ»: این کار بهرهای آخرتی ندارد و از این رو کار مورد نظر هرچند نتیجهٔ اندک دنیوی داشته باشد، ضد آخرت است و به مال یتیم و صغیر یا دزدی و حرام آلوده میشود و به ظلم و بدبختی کشیده میشود و یا پریشانی و مصیبت برای وی میآورد و به هیچ وجه خوب نیست.
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۶۶
۷۸- «وَإِنَّ مِنْهُمْ لَفَرِیقاً یلْوُونَ أَلْسِنَتَهُمْ بِالْکتَابِ لِتَحْسَبُوهُ مِنَ الْکتَابِ، وَمَا هُوَ مِنَ الْکتَابِ، وَیقُولُونَ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ، وَمَا هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ، وَیقُولُونَ عَلَی اللَّهِ الْکذِبَ وَهُمْ یعْلَمُونَ».
خدعه، فریب، نیرنگ و حقهبازی در آن است و به افرادی غیر صالح که به عمد بدی میکنند، گرفتار میشود. دینفروشی، فساد و بدبختی نیز میآورد.
۷۹- «مَا کانَ لِبَشَرٍ أَنْ یؤْتِیهُ اللَّهُ الْکتَابَ وَالْحُکمَ وَالنُّبُوَّةَ، ثُمَّ یقُولَ لِلنَّاسِ: کونُوا عِبَاداً لِی مِنْ دُونِ اللَّهِ، وَلَکنْ کونُوا رَبَّانِیینَ بِمَا کنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْکتَابَ، وَبِمَا کنْتُمْ تَدْرُسُونَ».
باید خواهان را لحاظ نمود و با لحاظ: «وَلَکنْ کونُوا رَبَّانِیینَ» در صورتی که کار دور از فریب و حقه و پنهانکاری و به آشکار پیش رود اشکال ندارد. البته باید احتیاط بسیار داشت که خود نیز فریب نخورد.
با توجه به این که صدر این آیه بد و ذیل آن خوب است و خواهان قصد سفر داشته باشد، میتوان آن را برای وی خوب دانست، اما به شرط آن که مسیر مسافرت خود را تغییر دهد وگرنه ممکن است تصادف کند و حتی سبب مرگ و میر شود. این صاحب استخاره است که میتواند در این زمینه حکم کند.
۸۰- «وَلَا یأْمُرَکمْ أَنْ تَتَّخِذُوا الْمَلَائِکةَ وَالنَّبِیینَ أَرْبَاباً، أَیأْمُرُکمْ بِالْکفْرِ بَعْدَ إِذْ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ».
خیلی بد است.
۸۱- «وَإِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِیثَاقَ النَّبِیینَ لَمَا آتَیتُکمْ مِنْ کتَابٍ وَحِکمَةٍ، ثُمَّ جَاءَکمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِمَا مَعَکمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَلَتَنْصُرُنَّهُ، قَالَ: أَأَقْرَرْتُمْ وَأَخَذْتُمْ عَلَی ذَلِکمْ إِصْرِی؟ قَالُوا: أَقْرَرْنَا، قَالَ: فَاشْهَدُوا وَأَنَا مَعَکمْ مِنَ الشَّاهِدِینَ».
بسیار خوب است. کاری غیر الزامی و ایثاری است.
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۶۷
«أَخَذْتُمْ عَلَی ذَلِکمْ إِ صْرِی»: گرفتاری و مشکلات دارد.
«فَاشْهَدُوا وَأَنَا مَعَکمْ مِنَ الشَّاهِدِینَ»: باید پیگیر کار بود و آن را محکم دنبال نمود.
۸۲- «فَمَنْ تَوَلَّی بَعْدَ ذَلِک فَأُولَئِک هُمُ الْفَاسِقُونَ».
خیلی بد است و گرفتاری و مشکلات خود را دارد و مردودیها را معرفی میکند.
۸۳- «أَفَغَیرَ دِینِ اللَّهِ یبْغُونَ وَلَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعاً وَکرْهاً وَإِلَیهِ یرْجَعُونَ».
خوب نیست و باید ترک شود.
۸۴- «قُلْ آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ عَلَینَا، وَمَا أُنْزِلَ عَلَی إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَاقَ وَیعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِی مُوسَی وَعِیسَی وَالنَّبِیونَ مِنْ رَبِّهِمْ، لَا نُفَرِّقُ بَینَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ».
بسیار خوب است و تفاوتی ندارد که خواهان چگونه شخصیتی داشته باشد، اما به اعتبار: «قُلْ آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ» سنگین و معنوی است؛ چرا که ایمان امر ساده و راحتی نیست.
۸۵- «وَمَنْ یبْتَغِ غَیرَ الْإِسْلَامِ دِیناً فَلَنْ یقْبَلَ مِنْهُ، وَهُوَ فِی الْآَخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِینَ».
خیلی بد است.
۸۶- «کیفَ یهْدِی اللَّهُ قَوْماً کفَرُوا بَعْدَ إِیمَانِهِمْ، وَشَهِدُوا أَنَّ الرَّسُولَ حَقٌّ، وَجَاءَهُمُ الْبَینَاتُ، وَاللَّهُ لَایهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ».
بسیار بد است.
«کیفَ یهْدِی اللَّهُ قَوْماً»: آنان هدایتپذیر نیستند.
«وَشَهِدُوا أَنَّ الرَّسُولَ حَقٌّ»: حق را میدانستند، اما آنان در گرو منافع مادی خویش بودند و به آن عمل نمیکردند و انکار و مخالفت آنان عمدی بوده است.
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۶۸
۸۷- «أُولَئِک جَزَاؤُهُمْ أَنَّ عَلَیهِمْ لَعْنَةَ اللَّهِ وَالْمَلَائِکةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِینَ».
بسیار بد است. لعنت و طرد در آن است و گرفتاری، نکبت و پریشانی را دارد.
۸۸- «خَالِدِینَ فِیهَا، لَایخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ، وَلَا هُمْ ینْظَرُونَ».
بسیار بد و خطرناک است.
از سه آیهٔ یاد شده استفاده میشود: کسی که بعد از ایمان و شهادت به رسالت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و دیدن بینات دچار کفر شود، هدایت نمیپذیرد؛ مگر آن که خود خواهان آن شود.
۸۹- «إِلَّا الَّذِینَ تَابُوا مِنْ بَعْدِ ذَلِک، وَأَصْلَحُوا، فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ».
خوب است.
«إِلَّا الَّذِینَ تَابُوا»: در بیان اشعار به علت و بعد از شدت است و نشانهٔ گرفتاری زیاد است.
«فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ»: خیراتی قهری و ناخواسته دارد و صاحب استخاره است که باید تشخیص دهد آیا چیزی از این خیرات به خواهان میرسد یا خیر.
این آیه از آیهٔ ۸۷ استثناست و نه از آیهٔ ۸۹؛ زیرا کسی که وارد آتش میشود توبه ندارد.
۹۰- «إِنَّ الَّذِینَ کفَرُوا بَعْدَ إِیمَانِهِمْ ثُمَّ ازْدَادُوا کفْراً لَنْ تُقْبَلَ تَوْبَتُهُمْ، وَأُولَئِک هُمُ الضَّالُّونَ».
بسیار بد است. مردم آزاری، تجاوز و تعدی عمدی در آن است که هیچ گاه از راه خود باز نمیگردند.
۹۱- «إِنَّ الَّذِینَ کفَرُوا وَمَاتُوا وَهُمْ کفَّارٌ فَلَنْ یقْبَلَ مِنْ أَحَدِهِمْ مِلْءُ الْأَرْضِ ذَهَباً، وَلَوِ افْتَدَی بِهِ أُولَئِک لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ، وَمَا لَهُمْ مِنْ نَاصِرِینَ».
خیلی بد است. هیچ گونه زمینهٔ خیر در این کار نیست و زیان
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۶۹
اجتماعی و دینی را به دنبال دارد و باعث ظلم عمدی به مردم و دینداری میشود. در ضمن، یأس، نکبت، پریشانی و واماندگی را موجب میگردد.
۹۲- «لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّی تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ، وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَیءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِیمٌ».
خیلی خوب است.
«لَنْ»: نوعی تقیید است و به این معناست که کار گسترده نیست و تنها برای برخی از افراد توانا مناسب است و صاحب استخاره است که تناسب آن با خواهان را تشخیص میدهد. فراز: «وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَیءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِیمٌ» نیز بر لزوم داشتن چنین توانمندی تأکید میکند؛ چرا که اگر موضوع انفاق نباشد و خواهان نتواند خود را به مرتبهٔ لازم ارتقا دهد، حکمی نیز بر آن بار نمیشود.
۹۳- «کلُّ الطَّعَامِ کانَ حِلًاّ لِبَنِی إِسْرَائِیلَ إِلَّا مَا حَرَّمَ إِسْرَائِیلُ عَلَی نَفْسِهِ مِنْ قَبْلِ أَنْ تُنَزَّلَ التَّوْرَاةُ، قُلْ: فَأْتُوا بِالتَّوْرَاةِ، فَاتْلُوهَا إِنْ کنْتُمْ صَادِقِینَ».
هرچند خوب است و گستردگی و انبساط دارد ولی از عبارت: «کانَ حِلًاّ لِبَنِی إِسْرَائِیلَ» به دست میآید کار مزاحم دارد و آفت و آسیب میبیند و با مشکلاتی همراه است.
«إِنْ کنْتُمْ صَادِقِینَ»: کار مشروط است و باید آن را با احتیاط و دقت پی گرفت.
۹۴- «فَمَنِ افْتَرَی عَلَی اللَّهِ الْکذِبَ مِنْ بَعْدِ ذَلِک فَأُولَئِک هُمُ الظَّالِمُونَ».
بسیار بد است.
«افْتَرَی»: اضطراب و آشفتگی و تشنج را پدید میآورد و بر این اساس، بسیار خطرناک است و نباید نزدیک آن رفت.
۹۵- «قُلْ صَدَقَ اللَّهُ فَاتَّبِعُوا مِلَّةَ إِبْرَاهِیمَ حَنِیفاً وَمَا کانَ مِنَ الْمُشْرِکینَ».
بد نیست. از واژههای: «قُلْ»، «صَدَقَ»، «اللَّهُ»، «فَاتَّبِعُوا»، «مِلَّةَ»،
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۷۰
«إِبْرَاهِیمَ» و «حَنِیفاً» و نیز: «مَا کانَ مِنَ الْمُشْرِکینَ» خوبی بسیار کار دانسته میشود. البته با توجه به «قل» باید گفت این کار خالی از زحمت و مشکلات نیست. همچنین به اعتبار: «مَا کانَ مِنَ الْمُشْرِکینَ» که ادعاست، در آن درگیری وجود دارد.
۹۶- «إِنَّ أَوَّلَ بَیتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِی بِبَکةَ مُبَارَکاً، وَهُدًی لِلْعَالَمِینَ».
بسیار خوب است.
«أَوَّلَ»: نشانهٔ تازه و بکر بودن و شروع کاری تأسیسی است.
«بَیتٍ»: ماندگار است.
«وُضِعَ لِلنَّاسِ»: نفع و سودی از این کار به مردم میرسد و عام المنفعه است.
«بِبَکةَ»: کار دارای برکت است.
«وَهُدًی لِلْعَالَمِینَ»: در آخر آیه آمده و میرساند پایان این کار خوش است.
۹۷- «فِیهِ آیاتٌ بَینَاتٌ، مَقَامُ إِبْرَاهِیمَ، وَمَنْ دَخَلَهُ کانَ آمِناً، وَلِلَّهِ عَلَی النَّاسِ حِجُّ الْبَیتِ، مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَیهِ سَبِیلًا، وَمَنْ کفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِی عَنِ الْعَالَمِینَ».
بسیار خوب است.
«حِجُّ»: کار به زحمت و تلاش نیاز دارد و سنگین است.
«وَمَنْ کفَرَ»: ممکن است این کار به فرجام نرسد و مردودی نیز داشته باشد و صاحب استخاره از این لحاظ به خواهان توجه دارد.
۹۸- «قُلْ: یا أَهْلَ الْکتَابِ، لِمَ تَکفُرُونَ بِآَیاتِ اللَّهِ، وَاللَّهُ شَهِیدٌ عَلَی مَا تَعْمَلُونَ».
بسیار بد است.
«أَهْلَ الْکتَابِ»: نزاع و حیله در کار است.
«لِمَ تَکفُرُونَ»: نکوهش بسیار و تأکید بر ترک کار مورد نظر است و تأکید آن بیش از نهی است.
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۷۱
۹۹- «قُلْ: یا أَهْلَ الْکتَابِ، لِمَ تَصُدُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ مَنْ آمَنَ، تَبْغُونَهَا عِوَجاً، وَأَنْتُمْ شُهَدَاءُ، وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ».
بسیار بد است.
«وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ»: تهدیدی سخت و با شدت است و به این معناست که اگر خواهان گرفتار و درگیر شود، راه برون رفت و چارهای از این چالش نمییابد.
۱۰۰- «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا، إِنْ تُطِیعُوا فَرِیقاً مِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکتَابَ یرُدُّوکمْ بَعْدَ إِیمَانِکمْ کافِرِینَ». «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا»: تثبیت در کار را میرساند.
«إِنْ تُطِیعُوا»: تعلیق است و بر وجود مشکلات و سختیهایی در روند کار هشدار میدهد که گذر از آن نیازمند احتیاط و دقت است.
صدر آیه خوب و ذیل آن بر داشتن احتیاط و دقت تأکید دارد.
۱۰۱- «وَکیفَ تَکفُرُونَ وَأَنْتُمْ تُتْلَی عَلَیکمْ آیاتُ اللَّهِ، وَفِیکمْ رَسُولُهُ، وَمَنْ یعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِی إِلَی صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ».
با توجه به دو فراز متفاوت آیه که دومی از: «وَمَنْ یعْتَصِمْ بِاللَّهِ» شروع میشود باید گفت اگر خواهان فرد نیکوکردار و خوش باطنی است، انجام آن برای وی خوب است وگرنه باید آن را ترک نماید. در صورت نخست، برای فرد مؤمن زحمت و مشکلاتی به همراه دارد که نباید احتیاط و دقت را از نظر دور داشت.
حسن این کار از «آیاتُ اللَّهِ»، «رَسُولُهُ» و «مَنْ یعْتَصِمْ بِاللَّهِ» دانسته میشود.
صاحب استخاره به اعتبار فراز نخست میتواند آن را برای فردی بد و به لحاظ ذیل، آن را خوب بداند و در واقع، آن را دو آیهٔ استخاره میشمارد.
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۷۲
۱۰۲- «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا، اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ، وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ».
بسیار خوب است، اما احتیاط و دقت را لازم دارد.
«یا»: از بیگانگی و دوری حکایت دارد.
با آن که حرف ندا دوری را میرساند، عبارت: «حَقَّ تُقَاتِهِ» میگوید این دوری امری طبیعی و مقتضای اهمیت کار است که هر کس را توان رسیدن به آن نیست.
«وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ»: در روند انجام این کار، آفت و آسیبهایی خواهان را تهدید میکند که لزوم دقت و توجه و نیز احتیاط را میطلبد.
۱۰۳- «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاً، وَلَا تَفَرَّقُوا، وَاذْکرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَیکمْ إِذْ کنْتُمْ أَعْدَاءً، فَأَلَّفَ بَینَ قُلُوبِکمْ، فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَاناً، وَکنْتُمْ عَلَی شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ، فَأَنْقَذَکمْ مِنْهَا، کذَلِک یبَینُ اللَّهُ لَکمْ آیاتِهِ، لَعَلَّکمْ تَهْتَدُونَ».
اگر خواهان تخلف شخصی نداشته باشد و قانونمند عمل کند با آن که سنگین، سخت و دیررس است، خطر دارد ولی خیلی خوب است و او را نجات میدهند.
«لَعَلَّکمْ تَهْتَدُونَ»: ممکن است برخی به نتیجه نرسند، بر این اساس باید احتیاط کرد.
۱۰۴- «وَلْتَکنْ مِنْکمْ أُمَّةٌ یدْعُونَ إِلَی الْخَیرِ، وَیأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ، وَینْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکرِ، وَأُولَئِک هُمُ الْمُفْلِحُونَ».
بسیار خوب است و مشکلی در انجام آن پیش نمیآید. کار مورد نظر از کارهای معنوی، فرهنگی و تبلیغاتی است که اقدام به آن خوب است.
«وَأُولَئِک هُمُ الْمُفْلِحُونَ»: ضمانت در نتیجه دادن کار است.
۱۰۵- «وَلَا تَکونُوا کالَّذِینَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَینَاتُ،
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۷۳
وَأُولَئِک لَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ».
بسیار بد است. کاری است که در آن آگاهانه به وی حیله زده میشود و پراکندگی و اختلاف و گرفتاری به مشکلات را سبب میشود؛ بهویژه اگر خواهان فرد بیاعتقاد و نادرستی باشد که هیچ خیری در آن نیست و باید بیدرنگ ترک شود.
۱۰۶- «یوْمَ تَبْیضُّ وُجُوهٌ، وَتَسْوَدُّ وُجُوهٌ، فَأَمَّا الَّذِینَ اسْوَدَّتْ وُجُوهُهُمْ أَکفَرْتُمْ بَعْدَ إِیمَانِکمْ، فَذُوقُوا الْعَذَابَ بِمَا کنْتُمْ تَکفُرُونَ».
بسیار بد است.
«وَتَسْوَدُّ وُجُوهٌ»: خطر، گرفتاری، پریشانی، عذاب و آبروریزی دارد.
صاحب استخاه میتواند با توجه به فراز: «تَبْیضُّ وُجُوهٌ» به کسی بگوید: نذر یا صدقهای بپرداز یا مشاور بگیر و این کار را انجام ده.
۱۰۷- «وَأَمَّا الَّذِینَ ابْیضَّتْ وُجُوهُهُمْ فَفِی رَحْمَةِ اللَّهِ، هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ».
بسیار خوب است.
«وَأَمَّا الَّذِینَ ابْیضَّتْ وُجُوهُهُمْ»: چون مقید به روز قیامت نشده، کار بسیار گسترده است. کار مورد نظر آبرومندانه و گواراست.
«هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ»: در پایان آیه آمده و استمرار و دوام کار را حکایت دارد.
۱۰۸- «تِلْک آیاتُ اللَّهِ، نَتْلُوهَا عَلَیک بِالْحَقِّ، وَمَا اللَّهُ یرِیدُ ظُلْماً لِلْعَالَمِینَ».
بسیار خوب است.
«تِلْک آیاتُ اللَّهِ»: کاری است قانونمند که نظام اجرایی آن را نباید نادیده گرفت.
«نَتْلُوهَا عَلَیک بِالْحَقِّ»: در بین راه مدد و کمک میشود.
«وَمَا اللَّهُ یرِیدُ ظُلْماً لِلْعَالَمِینَ»: این کار هیچ ضرر، مشکل و مصیبتی ندارد.
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۷۴
۱۰۹- «وَلِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ، وَإِلَی اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ».
بسیار خوب است، کاری است محکم، مقتدر، قوی، دارای پشتوانه و با نتیجهٔ عالی.
«وَلِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ»: هیچ گونه مشکل و ضرر و زیانی متوجه خواهان نمیگردد.
«وَإِلَی اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ»: نتیجهٔ مورد نظر از این کار به دست میآید.
۱۱۰- «کنْتُمْ خَیرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ، وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکرِ، وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ، وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْکتَابِ لَکانَ خَیراً لَهُمْ، مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ، وَأَکثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ».
خوب است ولی درگیری، اختلاف و خطر حیله در آن است.
«تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ، وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکرِ، وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ»: کار را باید با شرایط و مقررات آن پی گرفت.
«وَلَوْ آمَنَ»: تعلیق در آن است و احتمال به سامان نرسیدن کار میرود.
«مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ، وَأَکثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ»: کار خواهان پر زحمت، طولانی و کم نتیجه اما خوب و خیر است چون تحریض دارد: «کنْتُمْ خَیرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ».
۱۱۱- «لَنْ یضُرُّوکمْ إِلَّا أَذًی، وَإِنْ یقَاتِلُوکمْ یوَلُّوکمُ الْأَدْبَارَ، ثُمَّ لَاینْصَرُونَ».
کاری پر خطر و سخت است اما نتیجه میدهد و به انجام آن نیز مجبور است؛ به شرط آن که به تناسب کار احتیاط و دقت داشته باشد؛ به این معنا که به مقتضای کار، باید مشاور، کارشناس و وکیل بگیرد و کار را با سند و ثبت پیش برد.
«لَنْ یضُرُّوکمْ»: باید از سختیهای کار نترسید. داشتن کارشناس، شریک، مشاوره و گرفتن سند به تناسب کار لازم است.
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۷۵
۱۱۲- «ضُرِبَتْ عَلَیهِمُ الذِّلَّةُ أَینَ مَا ثُقِفُوا إِلَّا بِحَبْلٍ مِنَ اللَّهِ، وَحَبْلٍ مِنَ النَّاسِ، وَبَاءُوا بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ، وَضُرِبَتْ عَلَیهِمُ الْمَسْکنَةُ، ذَلِک بِأَنَّهُمْ کانُوا یکفُرُونَ بِآَیاتِ اللَّهِ وَیقْتُلُونَ الْأَنْبِیاءَ بِغَیرِ حَقٍّ، ذَلِک بِمَا عَصَوْا وَکانُوا یعْتَدُونَ».
خیلی بد است و ضرر و تجاوز در آن است و مشکلات زیادی دارد.
«إِلَّا بِحَبْلٍ مِنَ اللَّهِ، وَحَبْلٍ مِنَ النَّاسِ»: توحید نباید رهزن دیدن خلق و مردم شود و اسباب و علل مادی و ظاهری را نباید نادیده گرفت.
۱۱۳- «لَیسُوا سَوَاءً، مِنْ أَهْلِ الْکتَابِ أُمَّةٌ قَائِمَةٌ یتْلُونَ آیاتِ اللَّهِ آنَاءَ اللَّیلِ وَهُمْ یسْجُدُونَ».
بد نیست. بخشی از اهل کتاب که افراد خوبی بودهاند را بیان میکند، اما کار خالی از مشکل نیست و بسیار سخت است؛ چرا که غیر از یادکرد از اعمال عبادی، طرف دوم آن نیامده است. با این وجود، نتیجه میدهد.
۱۱۴- «یؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیوْمِ الْآَخِرِ، وَیأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ، وَینْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکرِ، وَیسَارِعُونَ فِی الْخَیرَاتِ، وَأُولَئِک مِنَ الصَّالِحِینَ».
کار دارای رنج و زحمت است و به اعتبار: «أُولَئِک مِنَ الصَّالِحِینَ» نتیجهبخش و خوب است.
۱۱۵- «وَمَا یفْعَلُوا مِنْ خَیرٍ فَلَنْ یکفَرُوهُ، وَاللَّهُ عَلِیمٌ بِالْمُتَّقِینَ».
خیلی خوب است.
«وَمَا یفْعَلُوا مِنْ خَیرٍ فَلَنْ یکفَرُوهُ»: آزادی عمل در کار را میرساند و این که هر کاری انجام شود، ضایع نمیگردد و نتیجهٔ آن را میبیند.
«وَاللَّهُ عَلِیمٌ بِالْمُتَّقِینَ»: انجام آن مشکل و ناکامی ندارد و نتیجهبخش است.
۱۱۶- «إِنَّ الَّذِینَ کفَرُوا لَنْ تُغْنِی عَنْهُمْ أَمْوَالُهُمْ وَلَا أَوْلَادُهُمْ مِنَ اللَّهِ شَیئاً، وَأُولَئِک أَصْحَابُ النَّارِ، هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ».
بسیار بد است.
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۷۶
در روند کار با افراد بد و خطرناکی روبهرو میشود که سبب میگردند نهتنها کار برای خواهان هیچ نتیجهای نداشته باشد، بلکه اعتبار، آبرو و سرمایهٔ خویش را نیز به تناسب کار از دست دهد و ضایع و تباه شود و به حرمان گرفتار آید، بر این اساس، ترک آن لازم است.
۱۱۷- «مَثَلُ مَا ینْفِقُونَ فِی هَذِهِ الْحَیاةِ الدُّنْیا کمَثَلِ رِیحٍ، فِیهَا صِرٌّ، أَصَابَتْ حَرْثَ قَوْمٍ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ، فَأَهْلَکتْهُ، وَمَا ظَلَمَهُمُ اللَّهُ، وَلَکنْ أَنْفُسَهُمْ یظْلِمُونَ».
بسیار بد است و همهٔ تلاشها و زحمات خواهان هدر میرود و اتلاف عمر صد درصد است.
۱۱۸- «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا، لَاتَتَّخِذُوا بِطَانَةً مِنْ دُونِکمْ، لَایأْلُونَکمْ خَبَالًا، وَدُّوا مَا عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضَاءُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ، وَمَا تُخْفِی صُدُورُهُمْ أَکبَرُ، قَدْ بَینَّا لَکمُ الْآَیاتِ، إِنْ کنْتُمْ تَعْقِلُونَ».
خیلی بد است. مخاطب نهی آن مؤمنان هستند و به این معناست که مؤمن هیچ گاه چنین کاری نمیکند.
بغض، عناد، پنهان کاری و تهدید در آن است و به این معناست که اگر کار مورد نظر انجام شود، همهٔ مسؤولیت و نتیجهٔ آن با شماست و نوعی اتمام حجت است.
۱۱۹- «هَا أَنْتُمْ أُولَاءِ تُحِبُّونَهُمْ، وَلَا یحِبُّونَکمْ، وَتُؤْمِنُونَ بِالْکتَابِ کلِّهِ، وَإِذَا لَقُوکمْ قَالُوا آمَنَّا، وَإِذَا خَلَوْا عَضُّوا عَلَیکمُ الْأَنَامِلَ مِنَ الْغَیظِ، قُلْ: مُوتُوا بِغَیظِکمْ، إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ».
خیلی بد است.
کفر، نفاق، خدعه، فریب، خشم، غضب، درگیری و عناد در آن است و هرگونه حرکت، همراهی یا مشارکت برای انجام این کار بد است.
۱۲۰- «إِنْ تَمْسَسْکمْ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ، وَإِنْ تُصِبْکمْ سَیئَةٌ یفْرَحُوا بِهَا، وَإِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا لَایضُرُّکمْ کیدُهُمْ شَیئاً، إِنَّ اللَّهَ بِمَا یعْمَلُونَ مُحِیطٌ».
خوب نیست و فضای کار بسیار ناسالم، غیر مجانس و اصطکاک پذیر
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۷۷
است. بله، با توجه به: «وَإِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا لَایضُرُّکمْ کیدُهُمْ شَیئاً»، ضمانتی است بر این که اگر خواهان وارد کار شود و صبر و تحمل داشته باشد، ضرر نمیبینید، ولی چنین صبر و تحملی که توان بالایی میطلبد، بهندرت یافت میشود.
۱۲۱- «وَإِذْ غَدَوْتَ مِنْ أَهْلِک تُبَوِّئُ الْمُؤْمِنِینَ مَقَاعِدَ لِلْقِتَالِ، وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ».
با آن که بد نیست، مناسب نیز نمیباشد؛ چرا که چنان پیچیده است و ظرافت و قانونمندی ویژه و زحمت بسیار دارد که ترک آن لازم است.
۱۲۲- «إِذْ هَمَّتْ طَائِفَتَانِ مِنْکمْ أَنْ تَفْشَلَا، وَاللَّهُ وَلِیهُمَا، وَعَلَی اللَّهِ فَلْیتَوَکلِ الْمُؤْمِنُونَ».
برای کسی که اهل صلاح و ثواب است و میخواهد کار را به صورت طبیعی و روال عادی آن انجام دهد خوب است.
۱۲۳- «وَلَقَدْ نَصَرَکمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَأَنْتُمْ أَذِلَّةٌ، فَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکم تَشکرونَ».
خیلی خوب است. قوّت، قدرت و توانمندی میآورد و تغییر و تبدیل در آن وجود دارد.
۱۲۴- «إِذْ تَقُولُ لِلْمُؤْمِنِینَ: أَلَنْ یکفِیکمْ أَنْ یمِدَّکمْ رَبُّکمْ بِثَلَاثَةِ آلَافٍ مِنَ الْمَلَائِکةِ مُنْزَلِینَ».
بسیار عالی است. کاری است که خیری قهری و غیر کسبی و باطنی در آن است. کمک و مدد دیگران و آشنایان را نیز با خود دارد و مدد منحصر به فرشتگان نیست؛ چرا که استخاره اصطلاح خود را دارد. کاری است آسان و راحت.
۱۲۵- «بَلَی، إِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا وَیأْتُوکمْ مِنْ فَوْرِهِمْ هَذَا، یمْدِدْکمْ رَبُّکمْ بِخَمْسَةِ آلَافٍ مِنَ الْمَلَائِکةِ مُسَوِّمِینَ».
بسیار خوب است. سنگین و مهم است و آسان وراحت انجام نمیپذیرد و نصرت و تأیید در آن هست، بر این اساس، انجام شدنی است.
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۷۸
۱۲۶- «وَمَا جَعَلَهُ اللَّهُ إِلَّا بُشْرَی لَکمْ، وَلِتَطْمَئِنَّ قُلُوبُکمْ بِهِ، وَمَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَکیمِ».
خیلی عالی است. کاری است شیرین و خوشایند که بشارت و نصرت در آن است.
۱۲۷- «لِیقْطَعَ طَرَفاً مِنَ الَّذِینَ کفَرُوا أَوْ یکبِتَهُمْ، فَینْقَلِبُوا خَائِبِینَ».
بسیار بد است. روزی دیگران را از بین میبرد و زیانبار است و نتیجهای نیز برای خواهان ندارد.
۱۲۸- «لَیسَ لَک مِنَ الْأَمْرِ شَیءٌ أَوْ یتُوبَ عَلَیهِمْ أَوْ یعَذِّبَهُمْ، فَإِنَّهُمْ ظَالِمُونَ».
خوب نیست. کار قفل و بسته است و نتیجهای ندارد.
۱۲۹- «وَلِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ، یغْفِرُ لِمَنْ یشَاءُ وَیعَذِّبُ مَنْ یشَاءُ، وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ».
خیلی خوب است. کار وسیع و آزاد است.
«وَلِلَّهِ»: لام حرف بسط است که در ادبیات به اختصاص خوانده میشود و در کتابهای ادبیات از آن سخنی به میان نیامده است.
«وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ»: نعمت فراوان این کار غفلتزاست ولی خیری قهری در آن هست.
۱۳۰- «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا، لَاتَأْکلُوا الرِّبَا أَضْعَافاً مُضَاعَفَةً، وَاتَّقُوا اللَّهَ، لَعَلَّکمْ تُفْلِحُونَ».
بسیار بد است.
۱۳۱- «وَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِی أُعِدَّتْ لِلْکافِرِینَ».
تعبیر دیگری از رباست، از این رو استخارهٔ آن بسیار بد است.
۱۳۲- «وَأَطِیعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ، لَعَلَّکمْ تُرْحَمُونَ».
خیلی خوب است. نباید در مقام اطاعت از رسول، به دادههای عقل جزیی اعتماد داشت و اطاعتپذیری از نبی باید بدون چون و چرا باشد.
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۷۹
۱۳۳- «وَسَارِعُوا إِلَی مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّکمْ، وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَوَاتُ وَالْأَرْضُ، أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِینَ».
خیلی عالی است. امر و مسارعت در آن است و باید آن را بیدرنگ انجام داد.
«وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَوَاتُ وَالْأَرْضُ»: گشایش، رحمت، نعمت، صفا و خوبی در آن هست.
۱۳۴- «الَّذِینَ ینْفِقُونَ فِی السَّرَّاءِ وَالضَّرَّاءِ، وَالْکاظِمِینَ الْغَیظَ، وَالْعَافِینَ عَنِ النَّاسِ، وَاللَّهُ یحِبُّ الْمُحْسِنِینَ».
اوصاف متقیان است و خیلی خوب است اما پر بحران، پر مشکل و سنگین است.
۱۳۵- «وَالَّذِینَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَکرُوا اللَّهَ، فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ، وَمَنْ یغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ، وَلَمْ یصِرُّوا عَلَی مَا فَعَلُوا وَهُمْ یعْلَمُونَ».
خوب نیست. پر مخاطره و کاری ماجراجویی و سنگین است که انجام آن هرچند خوبیهایی داشته باشد به صلاح نیست. از کارهایی است که در روند انجام آن، ناگهان فردی یا چیزی جابهجا میشود یا میمیرد و مصیبت و مشکلات در پی دارد.
۱۳۶- «أُولَئِک جَزَاؤُهُمْ مَغْفِرَةٌ مِنْ رَبِّهِمْ، وَجَنَّاتٌ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ، خَالِدِینَ فِیهَا، وَنِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِینَ».
خیلی خوب است. این کار زحمت بسیار دارد. کاری است باوقار و پرقرار.
۱۳۷- «قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِکمْ سُنَنٌ، فَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ، فَانْظُروا کیفَ کانَ عَاقِبَةُ الْمُکذِّبِینَ».
خوب نیست و باید ترک شود.
۱۳۸- «هَذَا بَیانٌ لِلنَّاسِ، وَهُدًی وَمَوْعِظَةٌ لِلْمُتَّقِینَ».
بسیار خوب است.
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۸۰
«هَذَا»: واسع، باز و گسترده است و قبض و قفلی ندارد.
«بَیانٌ»: دولت، ظهور، حرکت، استقامت، دارایی و استفاده است.
«وَهُدًی وَمَوْعِظَةٌ لِلْمُتَّقِینَ»: خیرات باطنی است.
۱۳۹- «وَلَا تَهِنُوا، وَلَا تَحْزَنُوا، وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ، إِنْ کنْتُمْ مُؤْمِنِینَ».
خیلی عالی است؛ هرچند از دلنگرانیهایی خالی نیست. کار بلندا دارد.
«إِنْ کنْتُمْ مُؤْمِنِینَ»: در انجام این کار به تناسب باید خصوصیات و شرایطی لحاظ شود و مشاوره داشته باشد یا وکیل یا شریک بگیرد یا نذر و صدقهای داشته باشد. چنین کارهایی بخشی از اسباب دنیوی است که برخی از کارها بدون تحقق آن انجام نمیشود.
۱۴۰- «إِنْ یمْسَسْکمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ، وَتِلْک الْأَیامُ نُدَاوِلُهَا بَینَ النَّاسِ، وَلِیعْلَمَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا، وَیتَّخِذَ مِنْکمْ شُهَدَاءَ، وَاللَّهُ لَایحِبُّ الظَّالِمِینَ».
سه گروه محبوبان: «وَیتَّخِذَ مِنْکمْ شُهَدَاءَ)، و محبان: «وَلِیعْلَمَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا» و غافلان: «وَاللَّهُ لَایحِبُّ الظَّالِمِینَ» را بیان میکند. خوب است، اما خسارت و مشکلاتی دارد. کار انجام شدنی است.
«وَتِلْک الْأَیامُ نُدَاوِلُهَا بَینَ النَّاسِ»: قدرت مانور و آزادی عمل در آن وجود دارد و میتوان به سرعت تغییر موضع داد و از این لحاظ کشش و گنجایش دارد.
«وَلِیعْلَمَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا»: نباید این کار را ترک کرد و از موانع و مشکلات آن ترسید؛ چرا که این موانع برطرف میشود و هر کس با آن مقابله کند، شکست میخورد.
۱۴۱- «وَلِیمَحِّصَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا، وَیمْحَقَ الْکافِرِینَ».
خیلی بد است و باید ترک شود؛ چرا که خطرناک است و نتیجهای جز خسران ندارد.
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۸۱
۱۴۲- «أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ، وَلَمَّا یعْلَمِ اللَّهُ الَّذِینَ جَاهَدُوا مِنْکمْ، وَیعْلَمَ الصَّابِرِینَ».
خوب است. کاری ویژه است و افراد غیر ویژه در انجام آن ضرر میکنند. کاری است شیرین، گزینهدار، زمینهدار و سخت.
۱۴۳- «وَلَقَدْ کنْتُمْ تَمَنَّوْنَ الْمَوْتَ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَلْقَوْهُ، فَقَدْ رَأَیتُمُوهُ وَأَنْتُمْ تَنْظُرُونَ».
خوب نیست و در آن بلند پروازی و خیالپردازی است و نتیجهای ندارد. خواهان به چیزی اشتغال میورزد که پایان و نهایتی برای وی ندارد و چیزی برای او نمیماند.
۱۴۴- «وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ، قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ، أَفَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَی أَعْقَابِکمْ، وَمَنْ ینْقَلِبْ عَلَی عَقِبَیهِ فَلَنْ یضُرَّ اللَّهَ شَیئاً، وَسَیجْزِی اللَّهُ الشَّاکرِینَ». «وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ»: کاری بسیار سنگین است.
انجام آن بسیار عالی است اما کمتر کسی از عهدهٔ انجام آن بر میآید و کمتر فردی میشود که در انجام این کار پر خطر موفق شود.
۱۴۵- «وَمَا کانَ لِنَفْسٍ أَنْ تَمُوتَ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ کتَاباً مُؤَجَّلًا، وَمَنْ یرِدْ ثَوَابَ الدُّنْیا نُؤْتِهِ مِنْهَا، وَمَنْ یرِدْ ثَوَابَ الْآَخِرَةِ نُؤْتِهِ مِنْهَا، وَسَنَجْزِی الشَّاکرِینَ».
خوب است و دنیا و آخرت دارد و هر کس هر نیتی که در انجام کار داشته باشد از امور دنیوی یا معنوی و اخروی، به آن میرسد.
۱۴۶- «وَکأَینْ مِنْ نَبِی قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّیونَ کثِیرٌ، فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ، وَمَا ضَعُفُوا، وَمَا اسْتَکانُوا، وَاللَّهُ یحِبُّ الصَّابِرِینَ».
خیلی خوب اما سنگین است و صبر و تحمل بسیار میطلبد. ضعف و استعانت در آن هست و ممکن است که نتیجهٔ آن در آخرت دیده شود و به شهادت در راه خدا بینجامد.
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۸۲
۱۴۷- «وَمَا کانَ قَوْلَهُمْ إِلَّا أَنْ قَالُوا رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِی أَمْرِنَا، وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا، وَانْصُرْنَا عَلَی الْقَوْمِ الْکافِرِینَ».
خیلی خوب است و داشتن توکل شرط انجام آن است. در این کار خیرات ناگهانی و غیر قابل انتظار و پنهانی است و به اعتبار دعایی بودن آن، طلب، تمنی و بزرگی را نیز دارد.
۱۴۸- «فَآَتَاهُمُ اللَّهُ ثَوَابَ الدُّنْیا، وَحُسْنَ ثَوَابِ الْآَخِرَةِ، وَاللَّهُ یحِبُّ الْمُحْسِنِینَ».
ارزش این کار بسیار است و خیراتی را بهرهٔ خواهان میکند. نعمت دنیا و شکوفهٔ آخرت در آن وجود دارد و بقا و ماندگاری آن را میرساند.
۱۴۹- «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا، إِنْ تُطِیعُوا الَّذِینَ کفَرُوا یرُدُّوکمْ عَلَی أَعْقَابِکمْ، فَتَنْقَلِبُوا خَاسِرِینَ».
خوب است ولی باید در انجام آن اهتمام و زیرکی داشت. تهدید و تقیید را دارد و به این معناست که کمترین بیدقتی ممکن است سبب شکست در کار شود.
۱۵۰- «بَلِ اللَّهُ مَوْلَاکمْ، وَهُوَ خَیرُ النَّاصِرِینَ».
بسیار عالی است. همهٔ فرازهای آن تأکید بر اقدام بر عمل است.
«بَلِ»: امر به انجام است.
۱۵۱- «سَنُلْقِی فِی قُلُوبِ الَّذِینَ کفَرُوا الرُّعْبَ بِمَا أَشْرَکوا بِاللَّهِ مَا لَمْ ینَزِّلْ بِهِ سُلْطَاناً، وَمَأْوَاهُمُ النَّارُ، وَبِئْسَ مَثْوَی الظَّالِمِینَ».
خیلی بد و سخت است و هیچ نتیجه و زمینهٔ موفقیت، پیروزی و برکت ندارد و در پایان نیز نمیتواند از آن بیرون رود. ترک آن لازم است و برای ترک آن نیز به استخارهای دیگر نیاز نیست.
این آیه تا آیهٔ ۱۵۶ همه از جنگ، سختی، سستی، شکست، درگیری، خطا و خیانت سخن میگوید.
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۸۳
۱۵۲- «وَلَقَدْ صَدَقَکمُ اللَّهُ وَعْدَهُ إِذْ تَحُسُّونَهُمْ بِإِذْنِهِ، حَتَّی إِذَا فَشِلْتُمْ وَتَنَازَعْتُمْ فِی الْأَمْرِ، وَعَصَیتُمْ مِنْ بَعْدِ مَا أَرَاکمْ مَا تُحِبُّونَ، مِنْکمْ مَنْ یرِیدُ الدُّنْیا، وَمِنْکمْ مَنْ یرِیدُ الْآَخِرَةَ، ثُمَّ صَرَفَکمْ عَنْهُمْ لِیبْتَلِیکمْ، وَلَقَدْ عَفَا عَنْکمْ، وَاللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ».
بسیار عالی است ولی حوادثی را در باطن و پنهان دارد که سبب فرود، شکست و عصیان میگردد و به تدریج و در روند کار خود را نشان میدهد؛ از این رو سنگین و سخت است. اما صدر و ذیل آیه بر نیک بودن کار دلالت دارد: «وَلَقَدْ صَدَقَکمُ اللَّهُ وَعْدَهُ» و «وَاللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ».
۱۵۳- «إِذْ تُصْعِدُونَ وَلَا تَلْوُونَ عَلَی أَحَدٍ، وَالرَّسُولُ یدْعُوکمْ فِی أُخْرَاکمْ، فَأَثَابَکمْ غَمّاً بِغَمٍّ لِکیلَا تَحْزَنُوا عَلَی مَا فَاتَکمْ، وَلَا مَا أَصَابَکمْ، وَاللَّهُ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ».
خوب نیست و کاری است سنگین و سخت که نتیجهای ندارد. گریز، غم، حزن، مصیبت و به اعتبار: «خَبِیرٌ» تهدید در آن است.
۱۵۴- «ثُمَّ أَنْزَلَ عَلَیکمْ مِنْ بَعْدِ الْغَمِّ أَمَنَةً نُعَاساً یغْشَی طَائِفَةً مِنْکمْ، وَطَائِفَةٌ قَدْ أَهَمَّتْهُمْ أَنْفُسُهُمْ یظُنُّونَ بِاللَّهِ غَیرَ الْحَقِّ ظَنَّ الْجَاهِلِیةِ، یقُولُونَ هَلْ لَنَا مِنَ الْأَمْرِ مِنْ شَیءٍ؟ قُلْ: إِنَّ الْأَمْرَ کلَّهُ لِلَّهِ، یخْفُونَ فِی أَنْفُسِهِمْ مَا لَایبْدُونَ لَک، یقُولُونَ لَوْ کانَ لَنَا مِنَ الْأَمْرِ شَیءٌ مَا قُتِلْنَا هَاهُنَا، قُلْ لَوْ کنْتُمْ فِی بُیوتِکمْ لَبَرَزَ الَّذِینَ کتِبَ عَلَیهِمُ الْقَتْلُ إِلَی مَضَاجِعِهِمْ، وَلِیبْتَلِی اللَّهُ مَا فِی صُدُورِکمْ، وَلِیمَحِّصَ مَا فِی قُلُوبِکمْ، وَاللَّهُ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ».
خوب نیست؛ چرا که با افراد ناشایست درگیر میشود. گرفتاری، پریشانی، مصیبت، پنهانکاری و اختلاف دارد.
۱۵۵- «إِنَّ الَّذِینَ تَوَلَّوْا مِنْکمْ یوْمَ الْتَقَی الْجَمْعَانِ، إِنَّمَا اسْتَزَلَّهُمُ الشَّیطَانُ بِبَعْضِ مَا کسَبُوا، وَلَقَدْ عَفَا اللَّهُ عَنْهُمْ، إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَلِیمٌ».
خوب نیست؛ چون بازگشت و واپس گرایی، درگیری، نامردی و
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۸۴
تخلف در آن پیشامد میکند و تنها ممکن است برخی از خسارات آن جبران شود که ناچیز است و قابل اعتنا نیست و باید ترک شود.
۱۵۶- «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا، لَاتَکونُوا کالَّذِینَ کفَرُوا وَقَالُوا لِإِخْوَانِهِمْ إِذَا ضَرَبُوا فِی الْأَرْضِ أَوْ کانُوا غُزّی لَوْ کانُوا عِنْدَنَا مَا مَاتُوا وَمَا قُتِلُوا، لِیجْعَلَ اللَّهُ ذَلِک حَسْرَةً فِی قُلُوبِهِمْ، وَاللَّهُ یحْیی وَیمِیتُ، وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ».
خوب نیست و سبب بدبینی، گرفتاری، سختی و تهدید میشود و هرچه خود را از آن دور دارد بهتر است.
۱۵۷- «وَلَئِنْ قُتِلْتُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَوْ مُتُّمْ لَمَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَرَحْمَةٌ خَیرٌ مِمَّا یجْمَعُونَ».
باطن آن خوب است اما ظاهر آن پر از سختی، مشکلات و نگرانی است.
«خَیرٌ مِمَّا یجْمَعُونَ»: باطن آن از ظاهر آن بهتر است.
۱۵۸- «وَلَئِنْ مُتُّمْ أَوْ قُتِلْتُمْ لَإِلَی اللَّهِ تُحْشَرُونَ».
بد نیست. کاری است قهری، اجباری که درگیری دارد و سخت و سنگین است، اما باطن نیکی دارد: «لَإِلَی اللَّهِ تُحْشَرُونَ».
۱۵۹- «فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ، وَلَوْ کنْتَ فَظّاً غَلِیظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِک، فَاعْفُ عَنْهُمْ، وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ، وَشَاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ، فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکلْ عَلَی اللَّهِ، إِنَّ اللَّهَ یحِبُّ الْمُتَوَکلِینَ».
خیلی خوب است؛ چرا که خداوند با پیغمبر خویش سخن میگوید و در تمامی موارد تخاطب و گفتوگوی خداوند با پیامبران بر حسن کار دلالت دارد. اما خالی از سختی نیست.
«وَلَوْ کنْتَ فَظّاً غَلِیظَ الْقَلْبِ»: لو بر خطر، اضطراب و نگرانی دلالت دارد.
«فَتَوَکلْ عَلَی اللَّهِ»: در همهٔ موارد توکل، به تناسب کار باید وکیل، مشاور، شریک یا مددکاری داشته باشد.
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۸۵
۱۶۰- «إِنْ ینْصُرْکمُ اللَّهُ فَلَا غَالِبَ لَکمْ، وَإِنْ یخْذُلْکمْ فَمَنْ ذَا الَّذِی ینْصُرُکمْ مِنْ بَعْدِهِ، وَعَلَی اللَّهِ فَلْیتَوَکلِ الْمُؤْمِنُونَ».
عالی است و هیچ مشکلی ندارد و همان معنای توکل را توضیح میدهد.
۱۶۱- «وَمَا کانَ لِنَبِی أَنْ یغُلَّ، وَمَنْ یغْلُلْ یأْتِ بِمَا غَلَّ یوْمَ الْقِیامَةِ، ثُمَّ تُوَفَّی کلُّ نَفْسٍ مَا کسَبَتْ وَهُمْ لَایظْلَمُونَ».
خوب نیست و خیانت، زرنگی و کلاهبرداری در آن حادث میشود.
خیانت از گناهانی است که آثار وضعی آن حتی با توبه برداشته نمیشود و مانند غل و زنجیری بر گردن او تا قیامت باقی است و در آن روز خود را آشکار میسازد.
۱۶۲- «أَفَمَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَ اللَّهِ کمَنْ بَاءَ بِسَخَطٍ مِنَ اللَّهِ، وَمَأْوَاهُ جَهَنَّمُ، وَبِئْسَ الْمَصِیرُ».
با توجه به دو فراز «وَمَأْوَاهُ جَهَنَّمُ» و «وَبِئْسَ الْمَصِیرُ» موضوع آیه اهل جهنم است، از این رو، خوب نیست و باید آن را ترک کرد.
۱۶۳- «هُمْ دَرَجَاتٌ عِنْدَ اللَّهِ، وَاللَّهُ بَصِیرٌ بِمَا یعْمَلُونَ».
درجات با توجه به آیهٔ پیشین از اختلاف مرتبه سخن میگوید و متوسط است و نتیجهٔ خیری در آن نیست. سختی نیز دارد. بهتر است ترک شود.
۱۶۴- «لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ، إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ، یتْلُو عَلَیهِمْ آیاتِهِ، وَیزَکیهِمْ، وَیعَلِّمُهُمُ الْکتَابَ وَالْحِکمَةَ، وَإِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلَالٍ مُبِینٍ».
خیلی خوب است. اما منت، بعثت، رسالت، تلاوت، تزکیه، تعلیم و حکمت از سنگینی آن حکایت دارد. حالات متنوعی با زمینههایی عالی دارد. موفقیت و نتیجهبخش بودن آن تضمینی و صد درصد است.
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۸۶
«وَإِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلَالٍ مُبِینٍ»: تغییر و تبدیل در آن است و تأثیر بسیاری در تغییر مسیر و شکل زندگی خواهان دارد.
۱۶۵- «أَوَلَمَّا أَصَابَتْکمْ مُصِیبَةٌ قَدْ أَصَبْتُمْ مِثْلَیهَا قُلْتُمْ أَنَّی هَذَا قُلْ هُوَ مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِکمْ إِنَّ اللَّهَ عَلَی کلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ».
خوب نیست و سبب وارد آمدن مصیبت، خسارت و آسیب به خواهان و دیگران میشود. پرخطر و مشکل دار است و باید راه دیگری را برگزیند؛ مگر آن که ضرورت ایجاب کند و به انجام آن مجبور باشد؛ مانند رفتن به جنگ، که باز خسارت خود را دارد.
۱۶۶- «وَمَا أَصَابَکمْ یوْمَ الْتَقَی الْجَمْعَانِ فَبِإِذْنِ اللَّهِ، وَلِیعْلَمَ الْمُؤْمِنِینَ».
درگیری، گرفتاری و آسیب در آن است و باید ترک شود.
۱۶۷- «وَلِیعْلَمَ الَّذِینَ نَافَقُوا وَقِیلَ لَهُمْ تَعَالَوْا قَاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَوِ ادْفَعُوا قَالُوا لَوْ نَعْلَمُ قِتَالًا لَاتَّبَعْنَاکمْ هُمْ لِلْکفْرِ یوْمَئِذٍ أَقْرَبُ مِنْهُمْ لِلْإِیمَانِ یقُولُونَ بِأَفْواهِهِمْ مَا لَیسَ فِی قُلُوبِهِمْ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا یکتُمُونَ».
خوب نیست. کفر، نفاق، کتمان و ادعا در آن است و با افرادی مواجه میشود که صداقتی ندارند.
۱۶۸- «الَّذِینَ قَالُوا لِإِخْوَانِهِمْ وَقَعَدُوا: لَوْ أَطَاعُونَا مَا قُتِلُوا، قُلْ: فَادْرَءُوا عَنْ أَنْفُسِکمُ الْمَوْتَ، إِنْ کنْتُمْ صَادِقِینَ».
با لحاظ «لَوْ»، موفقیت و صداقت در آن نیست و اختلاف و درگیری در آن است.
۱۶۹- «وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتاً، بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یرْزَقُونَ».
باطن آن خیلی خوب است، علیرغم ظاهر آن که قتل و شهادت است.
ابتدا و شروعی پر مشکل دارد و سرانجام و پایانی خوش، نیک و نتیجهبخش که دوام و استمرار دارد.
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۸۷
۱۷۰- «فَرِحِینَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ، وَیسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ، أَلَّا خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَلَا هُمْ یحْزَنُونَ».
بسیار خوب است.
۱۷۱- «یسْتَبْشِرُونَ بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَفَضْلٍ، وَأَنَّ اللَّهَ لَایضِیعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنِینَ».
بسیار خوب است. سه آیهٔ شریفهٔ فوق را میتوان یک آیهٔ استخاره دانست که آیهٔ مذکور نتیجهٔ آن را بیان میدارد.
۱۷۲- «الَّذِینَ اسْتَجَابُوا لِلَّهِ وَالرَّسُولِ مِنْ بَعْدِ مَا أَصَابَهُمُ الْقَرْحُ، لِلَّذِینَ أَحْسَنُوا مِنْهُمْ وَاتَّقَوْا أَجْرٌ عَظِیمٌ».
خوب است، اما مشکلات، درگیری و زحمت دارد و پر مشقت است.
۱۷۳- «الَّذِینَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ: إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَکمْ، فَاخْشَوْهُمْ، فَزَادَهُمْ إِیمَاناً، وَقَالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ، وَنِعْمَ الْوَکیلُ».
خوب است. شروع آن با مشکلات و درگیری همراه است، ولی پایان نیکی دارد.
۱۷۴- «فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَفَضْلٍ، لَمْ یمْسَسْهُمْ سُوءٌ، وَاتَّبَعُوا رِضْوَانَ اللَّهِ، وَاللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَظِیمٍ».
خیلی خوب است. نعمت و فضلی در آن است که هیچ مشکل و آفت و آسیبی ندارد.
«وَاتَّبَعُوا رِضْوَانَ اللَّهِ»: روند کار سالم و طبیعی است.
۱۷۵- «إِنَّمَا ذَلِکمُ الشَّیطَانُ یخَوِّفُ أَوْلِیاءَهُ، فَلَا تَخَافُوهُمْ، وَخَافُونِ، إِنْ کنْتُمْ مُؤْمِنِینَ».
باید دید خواهان شخصیتی ضعیف دارد یا قوی، این کار برای فرد ضعیف النفس که اعتمادی به خود ندارد خوب نیست ولی برای افراد محکم، استوار و پر درایت خیلی خوب است تا بتواند از مشکلاتی که در آغاز کار او را تهدید میکند به سلامت بگذرد.
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۸۸
۱۷۶- «وَلَا یحْزُنْک الَّذِینَ یسَارِعُونَ فِی الْکفْرِ، إِنَّهُمْ لَنْ یضُرُّوا اللَّهَ شَیئاً، یرِیدُ اللَّهُ أَلَّا یجْعَلَ لَهُمْ حَظّاً فِی الْآَخِرَةِ، وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ».
خوب است اما اضطراب و دلهره دارد و برای دیگران و شاید برای عموم، آسیب و زیان داشته باشد.
۱۷۷- «إِنَّ الَّذِینَ اشْتَرَوُا الْکفْرَ بِالْإِیمَانِ لَنْ یضُرُّوا اللَّهَ شَیئاً، وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ».
بسیار بد است و در آن تبدیل و تحویل به ضرر و زیان وجود دارد.
۱۷۸- «وَلَا یحْسَبَنَّ الَّذِینَ کفَرُوا أَنَّمَا نُمْلِی لَهُمْ خَیرٌ لِأَنْفُسِهِمْ، إِنَّمَا نُمْلِی لَهُمْ لِیزْدَادُوا إِثْماً، وَلَهُمْ عَذَابٌ مُهِینٌ».
خیلی بد است. ممکن است در ظاهر و در ابتدای کار، خیر و بهرهای برای خواهان داشته باشد، ولی زیان آن در میانهٔ کار آشکار میشود و هرچه به پایان آن نزدیکتر میشود بر آن افزوده میگردد و ضرر و زیان آن تثبیت شده است و همواره رو به افزایش میباشد: «لِیزْدَادُوا إِثْماً».
۱۷۹- «مَا کانَ اللَّهُ لِیذَرَ الْمُؤْمِنِینَ عَلَی مَا أَنْتُمْ عَلَیهِ حَتَّی یمِیزَ الْخَبِیثَ مِنَ الطَّیبِ، وَمَا کانَ اللَّهُ لِیطْلِعَکمْ عَلَی الْغَیبِ، وَلَکنَّ اللَّهَ یجْتَبِی مِنْ رُسُلِهِ مَنْ یشَاءُ، فَآَمِنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ، وَإِنْ تُؤْمِنُوا وَتَتَّقُوا فَلَکمْ أَجْرٌ عَظِیمٌ».
خیلی خوب است؛ اگرچه کار طولانی و دیررس است و نتیجهٔ آن که خوب است زود به بار نمینشیند و کاری است دیر بازده.
۱۸۰- «وَلَا یحْسَبَنَّ الَّذِینَ یبْخَلُونَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ، هُوَ خَیراً لَهُمْ، بَلْ هُوَ شَرٌّ لَهُمْ، سَیطَوَّقُونَ مَا بَخِلُوا بِهِ یوْمَ الْقِیامَةِ، وَلِلَّهِ مِیرَاثُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ، وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ».
بسیار بد است. با آن که ظاهر خوبی دارد، نتیجهبخش نیست و خداوند است که همهٔ آن را از خوب و بد میگیرد و چیزی برای خواهان ندارد. اگر این کار شر باشد، وزر و وبال آن بر عهدهٔ خواهان میآید، و چنانچه خیر باشد، فایدهٔ آن را دیگری میبرد.
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۸۹
۱۸۱- «لَقَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّذِینَ قَالُوا: إِنَّ اللَّهَ فَقِیرٌ وَنَحْنُ أَغْنِیاءُ، سَنَکتُبُ مَا قَالُوا، وَقَتْلَهُمُ الْأَنْبِیاءَ بِغَیرِ حَقٍّ، وَنَقُولُ: ذُوقُوا عَذَابَ الْحَرِیقِ».
خیلی بد است هم باور و اعتقاد آنان صحیح نیست و هم کردهٔ آنان باطل است. بسیار بد است.
۱۸۲- «ذَلِک بِمَا قَدَّمَتْ أَیدِیکمْ، وَأَنَّ اللَّهَ لَیسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِیدِ».
خوب نیست. گمراهی، پلیدی، گرفتاری، عذاب، شکست، بدبختی، فقر و فلاکت نصیب خواهان میشود و باید از آن دوری کرد.
۱۸۳- «الَّذِینَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ عَهِدَ إِلَینَا أَلَّا نُؤْمِنَ لِرَسُولٍ حَتَّی یأْتِینَا بِقُرْبَانٍ تَأْکلُهُ النَّارُ، قُلْ: قَدْ جَاءَکمْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِی بِالْبَینَاتِ، وَبِالَّذِی قُلْتُمْ، فَلِمَ قَتَلْتُمُوهُمْ، إِنْ کنْتُمْ صَادِقِینَ».
خوب نیست و بهانهگیری، دروغ، نادرستی و خیانت در آن فراوان هست. تعلیق بر امر غیر عادی: «حَتَّی یأْتِینَا بِقُرْبَانٍ تَأْکلُهُ النَّارُ» نشان از گره کار است و مشکلی قانونی یا اجرایی به تناسب کار پدید میآید و برای نمونه، میخواهد چاه عمیقی حفر کند به سنگ میخورد و نمیتوان بر این کار حساب باز کرد.
۱۸۴- «فَإِنْ کذَّبُوک فَقَدْ کذِّبَ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِک، جَاءُوا بِالْبَینَاتِ وَالزُّبُرِ وَالْکتَابِ الْمُنِیرِ».
بد است؛ چرا که درگیری، نارسایی و عدم موفقیت در آن هست و کاری است بدون نتیجه و بیاساس.
۱۸۵- «کلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ، وَإِنَّمَا تُوَفَّوْنَ أُجُورَکمْ یوْمَ الْقِیامَةِ، فَمَنْ زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَأُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فَازَ، وَمَا الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ». «کلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ»: کاری است طبیعی که روال قانونی خود را دارد و در ابتدا، خطرات و مشکلات و زیانهای فراوانی دارد.
«فَمَنْ زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَأُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فَازَ»: این کار برای برخی از
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۹۰
افراد نتیجهای خوب دارد که تشخیص آن با صاحب استخاره است، از این رو میتوان گفت این آیه، دارای دو آیهٔ استخاره است.
۱۸۶- «لَتُبْلَوُنَّ فِی أَمْوَالِکمْ وَأَنْفُسِکمْ وَلَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکتَابَ مِنْ قَبْلِکمْ وَمِنَ الَّذِینَ أَشْرَکوا أَذًی کثِیراً وَإِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا فَإِنَّ ذَلِک مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ».
ابتلا، مشکل، درگیری و اختلاف در آن هست ولی پایان خوبی دارد که با صبر، حلم، بردباری و بالا بردن حس تحمل پذیری میتوان به آن دست یافت.
۱۸۷- «وَإِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِیثَاقَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکتَابَ لَتُبَینُنَّهُ لِلنَّاسِ، وَلَا تَکتُمُونَهُ، فَنَبَذُوهُ وَرَاءَ ظُهُورِهِمْ، وَاشْتَرَوْا بِهِ ثَمَناً قَلِیلًا، فَبِئْسَ مَا یشْتَرُونَ».
خوب نیست و انجام دادن آن خطرناک است و باید ترک شود. در آن کتمان، تخلف، فرسایش و مواجهه با افراد ناشایست پیش میآید و بسیار سنگین است.
۱۸۸- «لَاتَحْسَبَنَّ الَّذِینَ یفْرَحُونَ بِمَا أَتَوْا وَیحِبُّونَ أَنْ یحْمَدُوا بِمَا لَمْ یفْعَلُوا، فَلَا تَحْسَبَنَّهُمْ بِمَفَازَةٍ مِنَ الْعَذَابِ، وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ».
بسیار بد است. باید ترک شود؛ چرا که وی را فریب میدهند و زحمت کار با خواهان است و نتیجه و بهرهٔ آن به دیگری میرسد و افزوده بر این، خواهان را به گرفتاری، پریشانی و ورشکستگی دچار میسازد.
۱۸۹- «وَلِلَّهِ مُلْک السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ، وَاللَّهُ عَلَی کلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ».
عالی است. شایسته است این آیات به عنوان ذکر قرار گیرد؛ خواه به گاه بیداری از خواب باشد یا وقت خوابیدن. کاری است کامل و دارای سلامت، نشاط و موفقیت، قوت و قدرت.
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۹۱
۱۹۰- «إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّیلِ وَالنَّهَارِ لَآَیاتٍ لِأُولِی الْأَلْبَابِ».
خوب است. نشانهٔ آگاهی، صحت و بزرگی است.
۱۹۱- «الَّذِینَ یذْکرُونَ اللَّهَ قِیاماً وَقُعُوداً، وَعَلَی جُنُوبِهِمْ، وَیتفَکرونَ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ، رَبَّنَا، مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلًا، سُبْحَانَک، فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ».
خیلی خوب است. کار مورد نظر ملکوتی و با خیر و برکت و نتیجه بخش است و مشکلاتی دارد که برطرف میشود.
۱۹۲- «رَبَّنَا، إِنَّک مَنْ تُدْخِلِ النَّارَ فَقَدْ أَخْزَیتَهُ، وَمَا لِلظَّالِمِینَ مِنْ أَنْصَارٍ».
اگر توکل بر خداوند داشته باشد، خیلی خوب است وگرنه به او آسیب و خسارت میرساند.
۱۹۳- «رَبَّنَا، إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِیاً ینَادِی لِلْإِیمَانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّکمْ، فَآَمَنَّا رَبَّنَا، فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا، وَکفِّرْ عَنَّا سَیئَاتِنَا، وَتَوَفَّنَا مَعَ الْأَبْرَارِ».
بسیار عالی است. کاری است ظاهری، ایمانی که موفقیت و خیرات قهری در آن هست و ناخودآگاه و پیشبینی نشده سبب گشایش میشود و از مشکلات کار کاسته میگردد.
در هر موردی که خطاب دعایی باشد، گشایشی در کار وجود دارد و از مشکلات کار کاسته میشود.
۱۹۴- «رَبَّنَا، وَآتِنَا مَا وَعَدْتَنَا عَلَی رُسُلِک، وَلَا تُخْزِنَا یوْمَ الْقِیامَةِ، إِنَّک لَا تُخْلِفُ الْمِیعَادَ».
بسیار عالی است و موفقیت و سلامت در آن؛ بهویژه در کارهای معرفتی است.
۱۹۵- «فَاسْتَجَابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّی لَاأُضِیعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِنْکمْ مِنْ ذَکرٍ أَوْ أُنْثَی، بَعْضُکمْ مِنْ بَعْضٍ، فَالَّذِینَ هَاجَرُوا وَأُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ وَأُوذُوا فِی سَبِیلِی وَقَاتَلُوا وَقُتِلُوا لَأُکفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَیئَاتِهِمْ، وَلَأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۹۲
الْأَنْهَارُ، ثَوَاباً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ، وَاللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الثَّوَابِ».
بسیار عالی و پر خاصیت و پر خیرات است.
«رَبُّهُمْ»: صفت فعلی است و به این معناست که کار تحقق مییابد.
خیر آن مطلق است ولی مشکلات زیادی دارد که میتوان آن را پشت سر گذاشت و پایان آن بسیار عالی است.
۱۹۶- «لَایغُرَّنَّک تَقَلُّبُ الَّذِینَ کفَرُوا فِی الْبِلَادِ».
بد است. کار ظاهر و تبلیغات دارد اما باطن و حقیقت ندارد و نتیجهبخش نیست. در آن ریا، خودنمایی، فخر به دنیاداری و موفق جلوه دادن خود وجود دارد تا خواهان فریفته شود و فریب خورد.
۱۹۷- «مَتَاعٌ قَلِیلٌ، ثُمَّ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ، وَبِئْسَ الْمِهَادُ».
خوب نیست؛ هرچند ظاهر داشته باشد. نتیجهای ندارد و زیان بار هست.
۱۹۸- «لَکنِ الَّذِینَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ، خَالِدِینَ فِیهَا نُزُلًا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ، وَمَا عِنْدَ اللَّهِ خَیرٌ لِلْأَبْرَارِ».
بسیار عالی است.
«اتَّقَوْا رَبَّهُمْ»: با توجه به این که «رب» صفت فعلی است باید گفت خواهان در کارهای خود خداوند را ملاحظه میکند و به گناه و معصیت نمیگراید.
«جَنَّاتٌ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ، خَالِدِینَ فِیهَا»: خیرات و برکات آن مستمر و جاری است.
۱۹۹- «وَإِنَّ مِنْ أَهْلِ الْکتَابِ لَمَنْ یؤْمِنُ بِاللَّهِ، وَمَا أُنْزِلَ إِلَیکمْ، وَمَا أُنْزِلَ إِلَیهِمْ خَاشِعِینَ لِلَّهِ، لَایشْتَرُونَ بِآَیاتِ اللَّهِ ثَمَناً قَلِیلًا، أُولَئِک لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ، إِنَّ اللَّهَ سَرِیعُ الْحِسَابِ».
خیلی خوب است ولی مشکل دارد و سخت است و اختلاف و درگیری نیز دارد.
دانش استخاره، ج۲، ص: ۱۹۳
«سَرِیعُ الْحِسَابِ»: هرگونه محاسبهای بر سختگیری و سخت بودن کار دلالت دارد؛ به ویژه آن که با سرعت نیز همراه شده که به دقت مضاعف آن اشاره دارد و باید مواظب و مراقب بود و در انجام کار احتیاط لازم و ثبت و سند مورد نیاز را از دست نداد و با مشورت و اهتمام به کار پرداخت.
۲۰۰- «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکمْ تُفْلِحُونَ». «اصْبِرُوا»: تحمل پذیری نسبت به انجام کارهای شخصی و بردباری بر گذر از مشکلات حاصل از آن است.
«وَصَابِرُوا»: تحمل پذیری نسبت به کارها و امور مربوط به دیگران که در انجام آن سستی، کوتاهی و سهل انگاری میکنند و از این جهت آزار و اذیت میشود.
«وَرَابِطُوا»: محکم کردن ارتباط با خداوند و داشتن روابط عمومی سالم با بندگان اوست.
انجام آن عالی است؛ اگرچه به لحاظ: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا» و «وَاتَّقُوا اللَّهَ» و امر به صبر، سخت و سنگین است.