توضیح المسائل جلد یکم احکام دینی برابر با فتاوای حضرت آیتالله العظمی حاج محمدرضا نکونام ادام الله ظله العالی
شناسنامه
سرشناسه | : | نکونام، محمدرضا، ۱۳۲۷ - |
عنوان و نام پديدآور | : | توضیحالمسائل / محمدرضا نکونام. |
مشخصات نشر | : | تهران: انتشارات صبح فردا،۱۳۹۳. |
مشخصات ظاهری | : | ۲ ج. |
شابک | : | دوره: ۹۷۸-۹۶۴-۲۸۰۷-۸۴-۰ ؛ ج.۲: ۹۷۸-۹۶۴-۲۸۰۷-۸۴-۰ |
وضعیت فهرست نویسی | : | فیپا |
يادداشت | : | ج.۲ (چاپ اول: ۱۳۹۳)(فیپا). |
موضوع | : | فقه جعفری — رساله عملیه |
موضوع | : | فتواهای شیعه — قرن ۱۴ |
رده بندی کنگره | : | BP۱۸۳/۹/ن۸ت۹ ۱۳۹۳ |
رده بندی دیویی | : | ۲۹۷/۳۴۲ |
شماره کتابشناسی ملی | : | م۸۵-۳۷۵۵۵ |
(۴)
فهرست مطالب
عنوان صفحه
پیشگفتار··· ۱۹
بخش نخست: تقلید
۱ ـ تقلید
احکام تقلید··· ۳۰
تقلید در اصول دین··· ۳۰
تقلید در احکام دین··· ۳۱
اجتهاد و تقلید··· ۳۱
شرطهای ذاتی، اکتسابی و ضمنی ۳۲
عادل··· ۳۳
اعلم بودن··· ۳۳
شناخت مجتهد عادل··· ۳۵
فتوا··· ۳۵
به دست آوردن فتوا··· ۳۵
تغییر فتوا··· ۳۶
احتیاط در فتوا··· ۳۶
بیان اشتباه فتوا··· ۳۷
تقلید از گذشتگان··· ۳۷
(۵)
بخش دوم: طهارت و نجاست
۲ ـ طهارت و نجاست
ملاک پاکی و تمیزی ۴۴
راه پی بردن به نجاست··· ۴۴
نجسهای دهگانه··· ۴۵
۱ و ۲ ـ ادرار و مدفوع··· ۴۵
۳ ـ منی ۴۶
۴ ـ خون··· ۴۶
۵ ـ مردار··· ۴۹
۶ و ۷ ـ سگ و خوک ۵۳
۸ ـ کافر··· ۵۴
۹ـ شراب··· ۶۱
۱۰ ـ آبجو (فقّاع)··· ۶۳
موارد چهارگانه غیر نجس··· ۶۳
۱ـ عرق جنب از حرام··· ۶۳
۲ـ عرق حیوان نجاستخوار··· ۶۴
۳ـ خلطهای غیر آلوده به خون··· ۶۴
۴ـ تماس چیزی با درون بدن انسان··· ۶۴
دیگر احکام طهارت و نجاست··· ۶۵
تفاوت حکم و موضوع در تکلیف··· ۶۵
شک در حکم گذشته··· ۶۵
موارد شُبهه··· ۶۵
اعلام چیز نجس··· ۶۶
سرایت نجس به پاک ۶۶
نجاست و مایعات روان··· ۶۸
خوردن نجس··· ۶۸
واگذاری نجس··· ۶۹
پاککنندهها (مطهِّرات)··· ۷۱
(۶)
۱ـ آب··· ۷۱
شرایط پاک کننده بودن آب··· ۷۱
گونههای آب··· ۷۲
ویژگیها و احکام آب مطلق··· ۷۲
شک در پاک بودن آب··· ۷۳
گونههای آب مطلق··· ۷۵
الف ـ آب کر··· ۷۵
ب ـ آب قلیل··· ۷۸
ج ـ آب جاری ۸۰
د ـ آب باران··· ۸۳
ه ـ آب چاه··· ۸۵
آب مضاف··· ۸۶
پاکی و ناپاکی آب مضاف··· ۸۶
دیگر احکام آب مطلق و مضاف··· ۸۷
شک در آب مطلق و مضاف··· ۸۷
پساب نجس··· ۸۷
۲ـ زمین··· ۹۴
۳ـ آفتاب··· ۹۵
۴ـ استحاله (تبدیل یافتن)··· ۹۷
۵ ـ دگرگونی شراب ( انقلاب)··· ۹۸
۶ ـ کم شدن دو سوم آب انگور··· ۹۹
۷ ـ انتقال··· ۱۰۰
انتقال خون··· ۱۰۰
۸ ـ اسلام··· ۱۰۱
۹ـ تبعیت··· ۱۰۲
الف ـ تبدیل شدن شراب به سرکه··· ۱۰۲
ب ـ تبعیت (پیروی) در اسلام و کفر··· ۱۰۳
ج ـ غسل دادن مرده··· ۱۰۳
(۷)
۱۰ـ از بین رفتن اصل نجاست··· ۱۰۴
۱۱ـ استبرای حیوان نجاستخوار ( قرنطینه)··· ۱۰۵
۱۲ـ غایب شدن مسلمان··· ۱۰۶
۱۳ـ بیرون رفتن خون متعارف از حیوان··· ۱۰۷
مسایل تکمیلی طهارت··· ۱۰۷
راه پی بردن به طهارت··· ۱۰۷
احکام ظرفها··· ۱۰۸
۳ ـ طهارتهای سهگانه
وضو··· ۱۱۳
باطلکنندههای وضو··· ۱۱۳
شیوههای وضو··· ۱۱۴
وضوی ترتیبی ۱۱۴
شستن صورت و دستها··· ۱۱۴
مسح سر و پا··· ۱۱۷
وضوی ارتماسی ۱۱۹
دعا در هنگام وضو··· ۱۲۰
شرطهای درستی وضو··· ۱۲۱
احکام تکمیلی وضو··· ۱۳۲
وضوی مسلوس و مبطون··· ۱۳۴
کارهایی که نیاز به وضو گرفتن دارد··· ۱۳۶
موارد وجوب وضو··· ۱۳۶
موارد استحباب وضو··· ۱۳۷
تماس با قرآن کریم و نامهای متبرک ۱۳۸
مسّ قرآن کریم··· ۱۳۸
نجس شدن قرآن کریم··· ۱۳۹
شهید؛ شمع هستی ۱۴۰
قرآن کریم و کافران··· ۱۴۱
(۸)
قرار گرفتن اشیای مقدّس در جای ناشایست··· ۱۴۲
وضوی جبیره··· ۱۴۲
احکام جبیره هر یک از عضوهای وضو··· ۱۴۵
غسل··· ۱۴۹
غسلهای واجب··· ۱۴۹
غسل جنابت··· ۱۴۹
گونههای جنابت··· ۱۴۹
چیزهایی که بر جنب حرام است··· ۱۵۱
ناپسندها··· ۱۵۲
استبرا··· ۱۵۳
موارد وجوب و استحباب غسل جنابت··· ۱۵۴
ساختار دوگانه غسل··· ۱۵۴
غسل ترتیبی ۱۵۴
غسل ارتماسی ۱۵۶
احکام تکمیلی غسل··· ۱۵۸
پاک بودن بدن··· ۱۵۸
شرایط غسل··· ۱۵۹
تیمّم··· ۱۶۳
موارد تیمّم··· ۱۶۴
نخست ـ فراهم نشدن آب به اندازه وضو یا غسل··· ۱۶۴
دوم ـ سختی بیش از اندازه··· ۱۶۷
سوم ـ ترس از زیان··· ۱۶۸
چهارم ـ نیاز به آب برای حفظ جان··· ۱۶۹
پنجم ـ نیاز به آب برای تطهیر··· ۱۷۰
ششم ـ نداشتن آب مباح··· ۱۷۰
هفتم ـ نداشتن زمان برای وضو یا غسل··· ۱۷۰
چیزهایی که تیمّم بر آن درست است··· ۱۷۱
چگونگی تیمّم··· ۱۷۴
(۹)
مواردی که بهتر است نماز دوباره خوانده شود··· ۱۷۹
۴ ـ ویژگیهای زنان
حیض··· ۱۸۲
کارهایی که بر حایض حرام است··· ۱۸۶
کفاره نزدیکی در زمان حیض··· ۱۸۷
غسل حیض··· ۱۸۸
قضای نماز و روزه حایض··· ۱۸۹
پاک شدن در تنگی وقت··· ۱۹۰
دستهبندی زنهای حایض··· ۱۹۲
نخست ـ صاحب عادت وقتی و عددی ۱۹۳
دوم ـ صاحب عادت وقتی ۱۹۸
سوم ـ صاحب عادت عددی ۲۰۲
چهارم ـ مُضطربه··· ۲۰۴
پنجم ـ مُبتدِئه··· ۲۰۵
ششم ـ ناسیه··· ۲۰۶
دیگر مسایل حیض··· ۲۰۷
نفاس··· ۲۱۱
کارهایی که بر نفسا حرام است··· ۲۱۲
غسل نفاس··· ۲۱۲
شماره روزهای نفاس··· ۲۱۲
استحاضه··· ۲۱۵
نشانهها و اقسام استحاضه··· ۲۱۵
غسل استحاضه··· ۲۱۶
شناخت نوع استحاضه··· ۲۱۸
احکام تکمیلی مستحاضه··· ۲۲۳
۵ ـ بهداشت تخلی
(۱۰)
احکام تخلّی ۲۲۶
پاک نمودن شرمگاه··· ۲۲۸
استبرا··· ۲۳۰
ویژگیهای مکان تخلّی ۲۳۲
ناپسندها در تخلّی ۲۳۲
بخش سوم: عبادت ( نماز)
۶ ـ نماز
مبادی و شرایط نماز··· ۲۳۸
نمازهای واجب··· ۲۳۸
نمازهای مستحب··· ۲۳۸
نمازهای فردی و جمعی ۲۳۸
نمازهای شبانهروز
شرایط نمازگزار··· ۲۴۱
وقت نماز··· ۲۴۲
وقت ظهر شرعی ۲۴۲
وقت ویژه و مشترک نماز ظهر و عصر··· ۲۴۲
نماز جمعه یا نماز ظهر··· ۲۴۴
وقت نماز مغرب و عشا··· ۲۴۴
هنگام نماز صبح··· ۲۴۵
احکام وقت نماز··· ۲۴۶
خواندن نماز در تنگی وقت··· ۲۴۷
نماز اوّل وقت··· ۲۴۸
ندانستن مسایل نماز··· ۲۴۹
وقت فضیلت نماز··· ۲۴۹
نمازهای ترتیبی ۲۵۰
قبله··· ۲۵۲
(۱۱)
مکان نمازگزار··· ۲۵۵
مستحبات مکان نمازگزار··· ۲۶۳
مکانهای پسندیده··· ۲۶۴
مکانهای ناشایست··· ۲۶۴
پوشش در نماز··· ۲۶۵
لباس نمازگزار··· ۲۶۷
مواردی که پاک بودن بدن یا لباس نمازگزار شرط نیست··· ۲۷۸
پسندیدههای لباس··· ۲۸۳
ناشایستههای لباس··· ۲۸۳
ساختار نماز··· ۲۸۵
اذان و اقامه··· ۲۸۵
ترجمه اذان و اقامه··· ۲۸۶
مواردی که اذان گفته نمیشود··· ۲۸۷
ترتیب اذان و اقامه··· ۲۸۹
پسندیدههای اذان و اقامه··· ۲۹۰
واجبات نماز··· ۲۹۳
۱ـ نیت··· ۲۹۳
۲ـ تکبیرة الاحرام··· ۲۹۵
پسندیدههای تکبیرة الاحرام··· ۲۹۶
۳ ـ قیام ( ایستادن)··· ۲۹۷
ایستادن بیمار یا ناتوان··· ۲۹۹
۴ ـ قرائت··· ۳۰۱
فراموش کردن قرائت··· ۳۰۲
سوره نمازهای مستحبی ۳۰۳
بازگشت از سورهای به سوره دیگر··· ۳۰۳
بلند و آهسته خواندن نماز··· ۳۰۴
درست خواندن واژهها و حرکات آن··· ۳۰۵
تسبیحات چهارگانه··· ۳۰۸
(۱۲)
۵ ـ رکوع··· ۳۱۱
ذکر رکوع··· ۳۱۲
رکوع بیمار··· ۳۱۳
فراموش کردن رکوع··· ۳۱۴
پسندیدههای رکوع··· ۳۱۵
۶ ـ سجده··· ۳۱۵
ذکر سجده··· ۳۱۶
سجده بیمار یا ناتوان··· ۳۲۱
محل سجده··· ۳۲۳
سجده در مورد اضطرار··· ۳۲۵
شایستهها و ناپسندهای سجده··· ۳۲۶
سجدههای واجب··· ۳۲۷
۷ ـ تشهّد··· ۳۲۹
پسندیدههای تشهد··· ۳۳۰
۸ ـ سلام نماز··· ۳۳۰
۹ ـ ترتیب··· ۳۳۱
۱۰ـ موالات··· ۳۳۲
قنوت··· ۳۳۳
ترجمه ذکرهای نماز··· ۳۳۵
سوره حمد··· ۳۳۵
سوره توحید (شناسه حضرت حقتعالی)··· ۳۳۵
ذکرهای دیگر نماز··· ۳۳۶
قنوت··· ۳۳۶
تسبیحات اربعه··· ۳۳۷
تشهد و سلام··· ۳۳۷
باطل کنندههای نماز··· ۳۳۹
ناپسندها در نماز··· ۳۵۱
مواردی که میتوان نماز واجب را قطع نمود··· ۳۵۱
(۱۳)
تعقیبات نماز··· ۳۵۳
تعقیبات مشترک ۳۵۳
تعقیبات ویژه (مختص)··· ۳۵۴
ترجمه برخی از تعقیبات نماز··· ۳۵۵
نمازهای مستحب··· ۳۵۶
نافله شب··· ۳۵۷
نماز غفیله··· ۳۵۷
نشسته خواندن نافله··· ۳۵۸
وقت نافلههای شب و روز··· ۳۵۸
شکها در نماز··· ۳۶۱
شکهای باطل کننده··· ۳۶۱
شکهایی که نباید به آن اعتنا کرد··· ۳۶۲
شکهای درست··· ۳۷۱
نماز احتیاط··· ۳۷۶
شک در نماز احتیاط··· ۳۸۱
حکم گمان و سهو··· ۳۸۲
سجده سهو··· ۳۸۳
چگونگی سجده سهو··· ۳۸۶
قضای سجده و تشهد فراموش شده··· ۳۸۷
گونههای دیگر نماز··· ۳۹۱
نماز مسافر··· ۳۹۳
حدّ ترخص··· ۳۹۳
مواردی که نماز و روزه کامل است··· ۴۰۸
الف ـ در وطن بودن··· ۴۰۸
ب ـ قصد اقامت ده روز··· ۴۱۰
ج ـ توقف یک ماه بدون قصد··· ۴۱۶
احکام مسافری که نماز را تمام خوانده است··· ۴۱۷
نماز جماعت··· ۴۲۱
(۱۴)
شرایط نماز جماعت··· ۴۲۴
وظیفه مأمومان در جماعت··· ۴۲۷
نیت فرادا و جماعت··· ۴۲۸
اقتدای به امام جماعت··· ۴۲۹
شرایط امام جماعت··· ۴۳۴
احکام جماعت··· ۴۳۶
پسندیدههای نماز جماعت··· ۴۴۰
ناپسندیها در نماز جماعت··· ۴۴۱
نماز جمعه··· ۴۴۳
شرایط امام جمعه··· ۴۴۴
وقت نماز جمعه··· ۴۴۷
چگونگی نماز جمعه··· ۴۴۸
کیفیت خطبههای نماز جمعه··· ۴۴۹
پسندیدههای نماز جمعه··· ۴۵۰
شرایط برپایی نماز جمعه··· ۴۵۴
نماز عید فطر و قربان··· ۴۵۹
شرایط نماز عید فطر و قربان··· ۴۵۹
چگونگی نماز عید فطر و قربان··· ۴۶۰
نماز قضا··· ۴۶۳
ترتیب نمازهای قضا··· ۴۶۵
نماز قضای پدر··· ۴۶۷
نیابت··· ۴۶۹
نیابت در امور مستحبی ۴۶۹
احکام نیابت··· ۴۷۰
نماز آیات··· ۴۷۳
وجوب نماز آیات··· ۴۷۳
وقت نماز آیات··· ۴۷۴
چگونگی نماز آیات··· ۴۷۶
(۱۵)
نماز خوف··· ۴۷۹
نماز استسقا (درخواست باران)··· ۴۸۱
مسجد··· ۴۸۳
احکام مسجد··· ۴۸۴
نجس کردن مسجد··· ۴۸۴
برگزاری مراسم جشن یا عزاداری در مسجد··· ۴۸۶
زینت کردن مسجد··· ۴۸۶
عدم امکان فروش مسجد و وسایل آن··· ۴۸۷
شایستههای مسجد··· ۴۸۸
بخش چهارم: عبادتهای موسمی
۷ ـ روزه
تعریف روزه و اقسام آن··· ۴۹۴
نیت··· ۴۹۴
باطل کنندههای روزه··· ۴۹۹
ناپسندها در روزه··· ۵۱۴
قضا و کفّاره··· ۵۱۵
موارد وجوب قضای روزه··· ۵۲۰
روزه قضا··· ۵۲۲
روزه مسافر··· ۵۲۷
کسانی که روزه بر آنها واجب نیست··· ۵۲۸
پی بردن به آغاز ماه··· ۵۲۹
گونههای روزه··· ۵۳۳
روزههای حرام و مکروه··· ۵۳۳
روزههای مستحب··· ۵۳۴
موارد مستحب خودداری از باطلکنندههای روزه··· ۵۳۵
۸ ـ حج
(۱۶)
شرایط وجوب حج··· ۵۳۷
شرایط استطاعت··· ۵۳۸
نیابت در حج··· ۵۴۳
شرایط نایب··· ۵۴۳
اقسام حج··· ۵۴۴
حج تمتّع··· ۵۴۵
۱ ـ عمره تمتّع··· ۵۴۵
۲ ـ حج تمتّع··· ۵۴۶
عمره مفرده··· ۵۴۷
۹ ـ اعتکاف
شرایط و احکام اعتکاف··· ۵۴۹
(۱۷)
پیشگفتار
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله ربّ العالمین، والصلوة والسلام علی خیر خلقه محمّد وآله الطّاهرین؛ ولاسیما إمام العصر و خاتم اولیائه؛ حجة ابن الحسن العسکری (روحی وارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء)، واللعن الدائم علی أعدائهم؛ أعداء الدین.
آموزههای دینی سه بخش باور، اخلاق و کردار را در بر میگیرد. در این میان، احکام شرعی تنها از حوزه سوم است که مهمترین و کاربردیترین مسایل آن در مجموعهای با عنوان «رساله» گردآوری میگردد و دو بخش پیشین به جهت گستردگی دادههای آن، مجموعههای دیگری را میطلبد.
در عمل به گزارههای فقهی، از مجتهد صاحب شرایط پیروی میگردد و اگر مکلف، کرداری را بدون رجوع به وی به انجام رساند که برابر با واقع یا حکم شرعی نباشد، باطل است.
در این رساله، سعی شده است مهمترین مسألههای مورد نیاز در زندگی فردی و اجتماعی با نوشتاری رسا، گویا و هماهنگ با زندگی در عصر حاضر ارایه گردد و همین امر، ویژگی رساله حاضر میباشد.
برای توضیح مطالب یادشده و بیان پارهای از ویژگیهای رساله حاضر، نکات زیر خاطرنشان میگردد:
(۱۸)
الف ـ همانگونه که گذشت، آموزههای دینی، سه بخش باور، اخلاق و کردار را در بر میگیرد. گزارههای اعتقادی و اخلاقی دین بسیار گسترده است و فقیهان پارسا بیش از این، آن را در آغاز فقهنوشتههای خود میآوردند. اما هماکنون به سبب گستردگی آن، در مجموعههای دیگری ارایه میشود.
گزارههای فقهی دین، مرزهای دیانت اسلام را تعیین مینماید و در حوزه عمل به راهنمایی باورمندان خود میپردازد و فرهنگ شیعی و ارزشهای دینی را پاس میدارد و نقش ستیزندگی با موجهای مهاجم را بر عهده دارد.
ب ـ گزارههای فقهی، توسط فقیهان پارسا با تلاش و اجتهاد فراوان در مجموعههای فقهی گردآوری میگردد که گزیدهای از آن با عنوان «رساله توضیح المسائل» برای عموم و در جهت تبلیغ و نشر احکام عرضه میشود و میتوان گفت مهمترین گزینه ارتباطی فقیه با مردم و جامعه بهشمار میرود و بر این اساس، لازم است به ادبیات و زبان مخاطبان و گفته خوانان، روان، گویا، شیوا و متناسب با دادههای جامعهشناسی و روانشناسی مردم هر عصر به نگارش درآید و از هرگونه پیچیدگی بهدور باشد تا هرچه بیشتر به واقعیت نزدیک گردد.
ج ـ فقیه باید فقه را با دیگر دانشهای ضروری همچون منطق، فلسفه و عرفان همراه سازد تا از تبدیل شدن فقه برای فقه و نه برای زندگی و از ایستایی آن و گرفتاری در شبکه تحجر جلوگیری نماید.
د ـ فقه، در واژهشناسی به معنای «فهم مراد گفته پرداز» و در اصطلاح، دانش دریافت معنا و مراد گفتهپرداز قدسی، به گونهای نظاممند، از ظهور و پدیداری دلیل دینی (کتاب و سنت) است؛ خواه دریافت مراد شریعت در گزارههای کلامی باشد یا دادههای اخلاقی یا فقهی دین؛ بنابراین، دانش فقه، دریافت باید و نبایدها و هست و نیستها را در بر میگیرد. شاهد بر این معنا، روش عملی فقیهان دورههای
(۱۹)
نخستین است که پیش از طرح بحثهای فرعی دین، از اصول بنیادین آن سخن به میان میآوردند و چه بسا بیشتر از آنچه به فروع دین بپردازند، به گزارههای کلامی پرداختهاند و همین امر، تأییدی است بر آنچه گفته شد که فقه باید به همراه منطق، فلسفه و عرفان ارایه شود تا به بستر تحجر فرود نیاید.
هـ ـ همانگونه که گذشت، فهم شریعت نظاممند است و نمیتوان از قرائتهای مختلف که بدون شک گونهای کژ اندیشی یا کاستی در سیستم دریافت و یا در یکی از پیشزمینههای صدور آن وجود دارد، سخن به میان آورد و همچنین نمیتوان آن را با پندارهایی همچون قیاس و استحسان به تباهی کشاند و دست پروردههای نفس عادی و ذهن کوتاه را جایگزین دریافت مراد شریعت نمود؛ چرا که دریافت حکم شرعی نظاممند است و فقیه تنها با در اختیار داشتن پیشزمینههای صدور حکم و فتوا و چیرگی بر این نظام علمی و شناخت ملاک حکم میتواند قدرت اجتهاد و استنباط صحیح را در خود پدیدار نماید.
و ـ تشخیص موضوع خارجی حکم بر عهده فقیه است و این روش که دریافت و شناخت موارد خارجی حکم شرعی در شأن فقیه نیست، شیوهای بیاساس است که اندیشه و نظام اجتماعی دینداران و نظام فقهی را در گوشه گوشه خانهها و ذهنها به انزوا میکشاند. فقاهت و درک عمیق از دین، جز از طریق تماس با رخدادهای زمان و شناخت موضوع خارجی و دریافت پاسخ دین در هر مورد جزیی به دست نمیآید و دور ماندن از فهم موضوعات، اسلامشناسی عزلتجو را در پی میآورد؛ چرا که فقاهت باید در متن حرکت سیال زندگی بشر جریان داشته باشد تا پویایی و کارآمدی خود را به دست آورد و با شناخت موضوعات خارجی و نگاه وسیع به زمان حال و آینده بتواند نیازهای هر عصر و آینده را دریابد و از امروز برای موجی که فردا بر خواهد خواست، چارهاندیشی نماید.
ز ـ امر دیگری که بایسته فقیه است، شناخت ملاک و مناط احکام میباشد و
(۲۰)
این اندیشه که همه احکام تعبدی است و باید از ژرفاندیشی و دقت در علت حکم دوری کرد، سبب کژاندیشی و دریافتی نارسا از دین میگردد. اهمیت دادن به ظاهر لفظ یا قاعده و صورت دلیل و بیتوجهی به ملاک و تشخیص موضوع حکم، تفریط و کوتاهنگری است؛ همانگونه که قیاس، استحسان و تمسک به مصلحتهای بدون اساس نیز افراط است.
ح ـ بر اساس آنچه تاکنون گذشت، فقه دارای سه رکن بنیادین است:
۱) دریافت معنا و مراد شریعت به شیوه نظاممند؛
۲) تشخیص مورد جزیی و موضوع خارجی حکم؛
۳) شناخت ملاک واقعی و چرایی تشریع حکم با پرهیز از هرگونه قیاس، استحسان و پنداربافی و مصلحتسنجیهای بیاساس.
بیتوجهی به سه اصل یاد شده، فقه را به شبکه کوتاهنگری و حصر توجه به ظاهر واژه، قاعده یا صورت دلیل و کوتاهی در ژرفپژوهی گرفتار میآورد و در نتیجه، فقیه خود را در ارایه حکم ناچار از چنگ زدن به «احتیاط» میبیند؛ چنانچه همین کوتاهی در ژرف پژوهی همراه با ضعف اراده در انتخاب گزینه درست و حقیقی، علت بسیاری از برداشتهای نارسا و دریافتهای ناقص و در نتیجه زیادهروی در تمسک به احتیاط شده است. علت بسیاری از موارد احتیاط، ضعف اراده در انتخاب گزینه درست و حقیقی است.
این در حالی است که حکم فقیه باید صریح و روشن باشد تا مقلدان را در دسترسی به حکم شرعی، سردرگم و پریشان نسازد؛ اما این سیره که با توجه به مستند حکم در بیان فتوا از عباراتی؛ مانند: «بنا بر احوط»، «بنا بر احتیاط»، «محل تأمل است» یا «محل اشکال است» استفاده شود و با بیانی کلی، شناخت موارد «احتیاط واجب» از «احتیاط مستحب» به مخاطب واگذار گردد، مکلف را از دسترسی به فتوای صریح مجتهد و شناخت وظیفه مشخص خود دور میسازد و در واقع، چون مجتهد از ادبیات مناسبی در ارتباط با مخاطب و گفتهخوان خود بهره
(۲۱)
نمیبرد، نمیتواند با مردم و واقعیتهای زمانه خود ارتباط کامل برقرار نماید. نگارنده در رساله حاضر به این امر توجه داشته و در همه موارد، فتوای صریح خود را بیان داشته است تا مکلف براحتی بتواند وظیفه خود را در هر موضوعی بشناسد.
ط ـ میان فقیهان شایع است که فقه را به چهار بخش عبادات، عقود، ایقاعات و احکام تقسیم مینمایند؛ تقسیمی که توسط دو کتاب «اللمعة الدمشقیة» یا «شرائع الاسلام» ارایه شده است. آنان، ملاک در عبادت را واپسینی و آخرتی بودن آن، و در عقود، بایستگی کاربرد واژگان از هر دو طرف معامله، و در ایقاعات، ضرورت به کار رفتن واژه از یک طرف معامله دانسته؛ و در احکام نیز چیزی را جز نبودن در سه بخش نخست، ملاک قرار ندادهاند؛ در حالی که این شیوه، تنها امری صوری است و با واقع هماهنگ نمیباشد؛ زیرا داشتن واژگان یا واپسینی بودن آن، در ماهیت مسایل و احکام شرعی دخالتی ندارد و از این رو، چنین تقسیمی بر نظامِ فراگیری که همه مسایل و احکام واقعی کردار مکلفان را در بر گیرد استوار نمیباشد.
ملاکی که نگارنده برای چینش ابواب فقه و رساله توضیحالمسایل پیشنهاد میدهد و در همین رساله نیز آن را لحاظ نموده، هماهنگی در ماهیت عرفی و حیثیتهای طبیعی است و نه حیثیتهای اعتباری؛ همچون سهولت فراگیری مسأله یا فردگرایی مسایل؛ چرا که این چینش بر نظام فراگیر و هماهنگی ماهوی مسایل دلالتی ندارد و از واقعیت و هویت عرفی و اجتماعی دور میباشد و هر یک از بحثهای سیاسی، اقتصادی، اخلاقی، و حتی مسایل جنایی که برای شوؤن جامعه اسلامی بسیار پراهمیت میباشد و در حقوق عمومی، مدنی و جنایی بیشتر مکتبهای اجتماعی و سیاسی از آن سخن به میان میرود، در فقه اسلامی جایگاه ویژه خود را باز نمییابد، ولی در این طرح، ابواب یاد شده روح و جان فقهی و شأن اجتماعی خود را داراست و مباحث زاید و ناپسند از آن حذف میشود و احکام ثابت و متغیر دین به صورت تفکیکی ارایه میگردد که چگونگی
(۲۲)
آن در نوشتههای گسترده فقهی نگارنده آمده است.
ی ـ اندیشه و تفکر در هر زمینه و کاری مورد اهتمام اسلام است و به طور کلی آیین اسلام پیروان خود را از ناآگاهی و تبعیت و اقدام کورکورانه دور داشته است. همانگونه که گذشت شناخت ملاک و مناط حکم، یکی از سه پایه اساسی فقه به شمار میرود و این گمان که احکام دین تعبدی است و باید از ژرف اندیشی و دستیابی به ملاک حکم دوری کرد، سبب کژاندیشی و دریافت نارسا از دین میگردد. در این رساله، با توجه به بیان فوق در ابتدای بخشها و سرفصلهای لازم، پارهای از ملاکات تشریع جزیی احکام یا چگونگی ارتباط مسایل آمده است تا خواننده با آگاهی و بصیرت بیشتر و انگیزه برتری به کسب آگاهی و عمل بر آن اقدام نماید. یافتن حکمتها یا مناط و ملاک حقیقی حکم، بحث گستردهای میطلبد که باید آن را در بخش ملاکات احکام که تاکنون جایگاه ارزشی خود را نیافته است جستوجو نمود. نگارنده، برخی از مناطها و ملاکهای حقیقی و حکمتهای صدور احکام را در درس خارج فقه و نوشتههای تفصیلی خود آورده و امید است آن را در آینده به جامعه علمی عرضه نماید.
ک ـ لازم است در چینش و ترتیب مسایل یک علم توجه داشت که علوم در جهت موضوع بر دو دسته میباشد:
۱) علومی که دارای چینش طبیعی است و به صورت قهری، موضوع ویژهای دارد؛ مانند: علوم ریاضی، طبیعی و فلسفی.
۲) علومی که مسایل خود را تنها به جهت غرضی خاص مییابد و از موضوع ویژهای برخوردار نیست؛ مانند: تاریخ و فقه که تمام مسایل و احکام آن، موضوعات متفاوتی است که با غرض خاصی کنار هم آمده است. البته فقه، موضوع خاصی ندارد و دانشی است که مسایل آن باید بر اساس همگونی طبیعی و ماهیت عرفی و اجتماعی ترتیب یابد و مسایل و احکام و چینش و ساختار ترتیبی آن بر اساس واقعیتهای خارجی استوار گردد.
(۲۳)
با توجه به مطلب یاد شده، رساله حاضر در چهارده بخش تنظیم شده است. در این بخشها، بابهای مختلف فقه که هفتاد و چهار باب میباشد آمده است. ملاک تقسیم این بخشها، هماهنگی در ماهیت عرفی و اجتماعی و حیثیتهای طبیعی است.
افزون بر این، سعی شده است هر یک از سرفصلها از تورم و بسیاری دادههای فقهی دور بماند و هر بخش با همه بخشهای دیگر تا حد امکان به صورت متعادل ارایه گردد. همانگونه که گذشت چینش یاد شده، فقه پژوهان را در شناخت احکام ثابت و متغیر دین یاری میرساند و همچنین فراگیری آن را برای مقلدان خود آسان میگرداند و هر بخش فقهی، روح و جان خود را بخوبی مینمایاند. چینش بخشهای یاد شده به شرح زیر است:
۱ـ تقلید
۲ـ طهارت و نجاست
۳ـ عبادت (نماز)
۴ـ عبادتهای موسمی (روزه، حج و اعتکاف)
۵ ـ اقتصاد
۶ ـ بانکداری و بیمه
۷ ـ وجوهات شرعی و داراییهای عمومی
۸ ـ تغذیه
۹ـ خانواده
۱۰ـ روابط و حقوق اجتماعی
۱۱ـ سیاستهای کلان
۱۲ـ قضا و جزای اسلامی
۱۳ـ تنگناهای فرصت در وصیت و ارث
۱۴ـ آغازی نوین (احکام مردگان)
(۲۴)
وآخر دعوانا أن الحمد للّه ربّ العالمین
(۲۵)
(۲۶)
(۲۷)