دين اسلام؛ عاري از تمامي چهره هاي ارتجاع

دين اسلام؛ عاري از تمامي چهره هاي ارتجاع

اسلام، دین تمدّن و پویایی است و محتوای گستردهٔ آن، اقیانوسی از معارف و روشنگری‌های مادی و معنوی است و تنها با عینیت اسلام است که می‌توان جامعه و مردم را به‌سوی آن هدایت نمود و روح آن را در فرد فرد جامعه دمید. البته، چنین نگرشی به اسلام در خور فهم تمامی اندیشمندان اسلامی و برداشت‌های مسلمین و حتی عالمان آنان نیست و باید به‌طور صریح عنوان کرد که دین اسلام هنگامی می‌تواند رهبری جامعهٔ بشری را به عهده گیرد که از هر گونه تحجّر و جمود و دگم‌گرایی به‌دور باشد و بازی با الفاظ نقش اساسی در درک معارف آن نداشته باشد و تحریف و التقاط در احکام و معانی دین راه پیدا نکند و مُهر بطلان بر چهرهٔ کریه ارتجاع، به تمام معنای کلمه زده شود….

دین، بهترین روش و عالی‌ترین برنامه برای سعادت و رشد و تعالی جوامع بشری است و در عصر کنونی، تنها دین اسلام است که می‌تواند رهبری و هدایت جامعهٔ بشری را به عهده گیرد.

دین مقدّس اسلام، تنها دین ثابت و باقی در زمان ما و در همهٔ زمان‌هاست که می‌تواند از گزند تمامی حوادث روزگار مصون و محفوظ بماند و تنها همین دین مقدّس است که می‌تواند انقلاب و تحول فرهنگی گویا و سالمی را در بشریت امروز ایجاد نماید و فرامین و قوانین و احکام آن که از محکم‌ترین دلایل و براهین برخوردار است، کاروان امروز و فردای بشری را به سر منزل مقصود برساند.

اسلام، دین تمدّن و پویایی است و محتوای گستردهٔ آن، اقیانوسی از معارف و روشنگری‌های مادی و معنوی است و تنها با عینیت اسلام است که می‌توان جامعه و مردم را به‌سوی آن هدایت نمود و روح آن را در فرد فرد جامعه دمید.

البته، چنین نگرشی به اسلام در خور فهم تمامی اندیشمندان اسلامی و برداشت‌های مسلمین و حتی عالمان آنان نیست و باید به‌طور صریح عنوان کرد که دین اسلام هنگامی می‌تواند رهبری جامعهٔ بشری را به عهده گیرد که از هر گونه تحجّر و جمود و دگم‌گرایی به‌دور باشد و بازی با الفاظ نقش اساسی در درک معارف آن نداشته باشد و تحریف و التقاط در احکام و معانی دین راه پیدا نکند و مُهر بطلان بر چهرهٔ کریه ارتجاع، به تمام معنای کلمه زده شود.

اسلامی که تنها عصمت و وحی در آن نقش اساسی دارد و کتاب وسنّت‌حضرات‌معصومین علیهم‌السلام را به‌طور درست در معرض اندیشه‌های گوناگون قرار می‌دهد و با هر انحراف و تحریف و خودخواهی و خودکامگی مبارزه می‌کند اسلام راستین است.

اسلامی می‌تواند قافله‌سالار جامعهٔ امروز بشری باشد که از تمامی چهره‌های ارتجاع عاری است و افکار یأس‌آور و ناامید کننده در حریم آن راه ندارد و از هر افراط و تفریطی دور است و عینیت‌های جامعه و مردم را به‌خوبی می‌شناسد و در جهت رفع مشکلات موجود جامعه و مردم صادقانه تلاش می‌کند.

در دنیای کنونی، اسلامی می‌تواند نقش اساسی در رشد و حرکت جامعه داشته باشد که جز وحی و عصمت در مبانی استنباطی آن راه نیابد و با اندیشه‌های بلند معنوی خود همهٔ اهل جهان را به سعادت دعوت نماید و با هر انحراف و تحریفی به مقابله برخیزد و در مقابل هر ظلم و زور و خودکامگی قد علم نماید.

چنین برداشت سالم و کاملی از اسلام جز در سایهٔ مذهب بحق شیعهٔ اثناعشری تأمین نمی‌گردد و تنها شیعیان هستند که از چنین پویایی برخوردارند.

برداشت‌های بلند قرآنی و اندیشه‌های شیوای حضرات معصومین علیهم‌السلام از حقیقت جهان و انسان با بهترین روش‌های علمی و عملی می‌تواند چهرهٔ جهان امروز را دگرگون سازد و مردم دنیا و به‌خصوص اندیشمندان و افراد آگاه را به تماشا کشاند و چنین امری، شکلی کامل و تصویری صحیح از انقلاب فرهنگی است و صدور انقلاب نیز تنها در سایهٔ چنین برداشتی از اسلام و تنها با شناخت علمی و حاکمیت عملی فرهنگ شیعی امکان‌پذیر است. بدیهی است چنین فرهنگی که برخاسته از متن دین پویا و اسلام راستین و مسلک بحق شیعه می‌باشد نمی‌تواند تهی از مبانی غنی و احکام محکم و اساس استوار باشد. بنابراین، برای صدور انقلاب، ابتدا باید معارف شیعه و فرهنگ عقیدتی شیعه را به‌طور علمی و عملی گویا و سنجیده و در محیطی باز و آرام، بدون فریاد و درگیری و تعصبات جاهلانه، و با روش‌های صحیح و روشن در معرض دید مردم تشنه و آگاه جهان امروز قرار داد و آنان را با چنین فرهنگی آشنا و به آن دعوت نمود، تا بتوانند در بازیابی فکری خویش گام‌های بلندی بر دارند.

صدور انقلاب شیعی تنها به صورت صدور آزاد و آرام می‌تواند محتوای غنی و سالم عقیدتی داشته باشد و برای تحقق آن باید جهات گوناگونی را اعم از جهت صدور و محتوا در نظر داشت و باید طریق اهمال، کج‌فکری و کج‌روی را از این حرکت فرهنگی و انقلابی دور داشت.

سلیقه‌های شخصی و دگم‌گرایی‌های وراثتی و کمبودهای علمی و حقارت‌های قهری نباید در چنین سیر و حرکتی نقش داشته باشد.

هیچ فردی از افراد انقلاب و یا گروه پیش‌تاز انقلاب نباید بدون مسؤولیت، عملی را انجام دهد که در غیر این صورت، علّت زیانباری‌های عمومی می‌گردد.

خودخواهی و خودرأیی می‌تواند زیان‌بارترین عامل برای تخریب فرهنگ انقلابی شیعه باشد. چنین نواقص فردی یا گروهی مانع حرکت مثبت و رو به جلو انقلاب فرهنگی شیعه می‌باشد و اهمال و یأس کلی را در پی می‌آورد.

جامعهٔ انقلابی و امت اسلامی هنگامی می‌تواند به الگوی سالم و پویا تبدیل گردد که گذشته از وجود قانونمندی‌های مدوّن و افتخار به ارزشمندی‌های عقیدتی و پشتوانه‌های سنّتی، از سلامت عمومی و صحت معقول برخوردار گردد و در حیات فکری جامعه و مردم نسبت مناسبی از رشد و کمال را دارا باشد و روشن و واضح است که تحقق چنین صفات کمالی بدون وجود معرفت و انصاف میسر نیست.

اگر مردمی از نعمت اندیشهٔ سالم بی‌بهره باشند و درک درستی از واقعیات نداشته باشند و به‌طور عمومی و همگانی به زور و فریب و دو رویی تمسک نمایند و تضییع حقوق دیگران در میانشان رایج شود هرگز نمی‌توانند مردمی سالم و درست باشند، چه رسد به آن که چنین جامعه و مردمی بخواهند الگو به شمار آیند.

جامعه و مردم جهل آلود و ظلم پیشه و ستمگر هرگز نمی‌توانند جامعه و مردم پیشرو و پیشتازی باشند و سجایای اخلاقی در میان آنان به ضعف می‌گراید و نمی‌توانند از دین و قرآن و آموزه‌های بلند حضرات معصومین علیهم‌السلام به‌خوبی بهره گیرند و از تمامی معانی و حقایق، تنها بر صورتی نارسا از آن بسنده می‌کنند.

چنین نیست که هر کس و در هر شرایطی بتواند به‌خوبی از دین و قرآن کریم بهره گیرد و ممکن نیست که بدون تحصیل مبادی و حصول شرایط،احکام‌وآموزه‌های الهی به کار همگان آید و همگان با هر خلق و خویی بتوانند از اسلام و قرآن کریم به نیکی استفاده نمایند.

قرآن مجید این کتاب آسمانی را می‌توان به آب گوارا و پاکیزه‌ای تشبیه کرد که تنها برای افراد سالم، شیرین و دل‌پذیر است و به ذایقهٔ فرد بیمار خوش نمی‌آید و برای او لذت‌بخش و گوارا نیست و این نقص از ذایقهٔ فرد بیمار است و آب گوارا در واقع گواراست و این وصف، تنها در کام فرد سالم قابل ادراک است.

دستی که آلوده به چربی پلیدی است هرگز نمی‌شود با پاکیزه‌ترین آب‌ها پاک شود و باید ابتدا با ماده‌ای شوینده که رفع چربی می‌کند، چربی را از آن برطرف ساخت تا با آب پاکیزه تمیز و نظیف گردد.

هنگامی که دل و جان آدمی به کدورات نفسانی و هواجس شیطانی آلوده باشد، توقع بهره‌گیری از دین و قرآن کریم بی‌مورد است؛ زیرا قرآن مجید برای نفس صاف و دل پاک و قلب پاکیزه سودمند است و فرد آلوده و جان ناسالم، نمی‌تواند لذت چندانی از قرآن کریم برد.

فرد جاهل و بی‌بهره از معرفت و فردی که ستمگر و ظلم‌پیشه باشد هرگز نمی‌تواند جز حرمان، نصیب و بهره‌ای از قرآن و دیانت داشته باشد، اگرچه خود را اهل دین و کبوتر حرم بداند.

قرآن و دین و شریعت چهرهٔ «فصل الخطاب» دارد و همان‌طور که موجب شفای قلب صافی است و هدایت خوبان را بر عهده دارد، برای ظالم و بی‌انصاف جز خسران و زیان حاصلی به بار نمی‌آورد؛ چرا که از حقایق قرآن و شریعت جز پاک‌دلانِ پاک‌اندیش و منصف نمی‌توانند ادراک و فهم درستی داشته باشند.

با آن که هر کس می‌تواند در سلک اهل دین در آید و با اقرار به توحید از طهارت ظاهری برخوردار گردد و آثار ایمان را تحصیل نماید، چنین نیست که حقایق معنوی و معانی حقیقی بدون تطهیر نفسانی و پاکی قلب و دل برای هر کس میسّر باشد.

 

مطالب مرتبط