شخصیت هر کس به تواضع اوست و نه به اینکه پدران و نیاکان وی و قوم و قبیلهٔ او چه کسانی هستند. همچنین کرامت هر کس به تقوای اوست.
«حدّثنا محمّد بن موسی بن المتوکل رضی اللّه عنه قال: حدّثنا عبد اللّه بن جعفر الحمیری قال: حدّثنا أحمد بن محمّد بن عیسی، عن الحسن بن محبوب، عن مالک بن عطیة، عن أبی حمزة الثمالی، عن علی بن الحسین علیهماالسلام قال: لا حسب لقرشی ولا لعربی إلاّ بتواضع، ولا کرم إلاّ بتقوی، ولا عمل إلاّ بنیة، ألا وإنّ أبغض النّاس إلی اللّه عزّ وجلّ من یقتدی بسنّة إمام ولا یقتدی بأعماله».(الخصال، ص ۱۸)
ـ امام سجاد علیهالسلام میفرماید: حسب و خویشاوندی برای قرشیان و اعراب نیست مگر به تواضع و فروتنی و بزرگواری و کرامتی نیست مگر به تقوا، و عملی نیست مگر به نیت، همانا مبغوضترین بنده نزد خداوند کسی است که به سنت و روش امامی اقتدا جوید و از اعمال و کردار وی پیروی ننماید.
بیان: موضوع این روایت از اصول اعتقادات است و فراز اخیر این روایت با روایاتی دیگر که در این رابطه رسیده مخالف میباشد که تحقیق و توجیه خود را میطلبد.
در این روایت آمده است شخصیت هر کس به تواضع اوست و نه به اینکه پدران و نیاکان وی و قوم و قبیلهٔ او چه کسانی هستند. همچنین کرامت هر کس به تقوای اوست. کریم کسی نیست که از مال خود به دیگران میبخشد، زیرا او در واقع مال خداوند را به مردم میدهد. باید گفت کسی کرم دارد که خود را از گناه و معصیت دور میدارد. کرم به معنای بزرگواری است و بزرگوار کسی است که مرتکب معصیت خداوند نشود؛ پس کرامت به تقواست.
فراز دیگر این روایت میفرماید: عمل و کرداری بدون نیت ارزش ندارد. منظور حضرت از اعمال، کردار خوب و نیک است و نیتی که باعث ارزش آن عمل میشود نیتی است که خیر و به قصد رضای الهی باشد. عمل پوستهای بیش نیست و روح آن نیت است. رابطهٔ عمل و نیت مانند رابطهٔ بدن انسان با روح اوست. عمل انسان مثل جسم انسان است و ارزش انسان به روح صافی و بلندی است که دارد.
پایان روایت حاضر هشدار میدهد بدترین مردم نزد خداوند کسی است که در سخن به امام خود اقتدا کند اما در عمل به او نمیگراید.
اما فراز نخست این روایت به تواضع اهمیت میدهد و حسب و نسب و قرشی یا عربی بودن را فضیلت نمیشمرد. حسب و نسب و قرشی و عرب بودن در صورتی که تواضع وجود داشته باشد امتیاز است. تواضع بسیار اهمیت دارد و از سادات گواراتر است. تواضع برای فقیر خوب است ولی برای کسی که غنی و ثروتمند است و شخصیت دارد بهتر و شایستهتر است.
کرامتی برای کسی نیست مگر با تقوا؛ یعنی گذشت، بخشش و احسان در صورتی کرامت است که همراه با تقوا باشد و نه برای کسب دنیا و ریا و چشم و هم چشمی. البته در بحث فلسفهٔ اخلاق گفتیم اگر کافری و حتی یکی مثل شمر هم انفاق کند خوب است، اگرچه برای او تقوا نمیآورد. گرفتن دست فردی گرفتار و حل کردن مشکلات دیگران از هر کس که باشد ارزش فعلی دارد؛ هرچند ریایی باشد اما کار وی ارزش فاعلی ندارد.
همچنین ارزش عمل به نیت آن است. عمل همانند قالب و پیکره است و این قرب به خداست که به آن روح میبخشد. یکی برای وارد شدن به بهشت نماز میخواند و دیگری برای آنکه گناه نکرده باشد یا به عذاب الهی گرفتار نشود. همهٔ اینها یک نماز است و قالب همه در اعمال نماز خلاصه میشود ولی نیتهای آن با هم تفاوت بسیار دارد. حقیقت هر عملی به نیت آن است. مهم این است که انسان برای چه آن کار را انجام میدهد.
این سه فراز مقدمه است برای هشداری که امام میخواهد آن را اعلام دارد. البته زیاد سخن گفتن از چنین هشدارهایی قساوت قلب میآورد، درست مانند عسل و زعفران که اگر زیاد مصرف شود، انسان را بیمار میسازد یا او را روانی مینماید. اگر انسان به یک درخت یا گل زیاد آب بدهد، در نهایت خشک میشود. بعضی از بحثها چنین است که اگر به کار بسته نشود ممکن است برای آدم قساوت آورد و عمل نکردن به آن و صرف شنیدن، نتیجهٔ عکس میدهد.
حضرت علیهالسلام میفرماید: هلا، واویلا، حواس خود را جمع کنید و خوب گوش سپارید. بدترین مردم کسانی هستند که امامی را قبول دارند، ولی به سخنان او گوش فرا نمیدهند. امام ما حضرت امیرمؤمنان؛ علی علیهالسلام است. امامی که حتی دشمنان در مقابل عظمت صفا و گذشت و شگرفی بزرگواری آن حضرت زانو میزدند. همان کسانی که او را قبول نداشتند میگفتند او خیلی خوب است و ما نمیتوانیم با او زندگی کنیم؛ چرا که ما فاسد و دنیاطلب هستیم و نمیتوانیم با او میانهای داشته باشیم. وقتی از او به خودش هم چیزی نمیرسد به ما چه میخواهد برسد. بدترین مردم کسانی هستند که امام حقی را بپذیرند ولی عمل او را دنبال نکنند و برای نمونه، برخلاف روش حضرت امیرمؤمنان علیهالسلام سختگیر و تنگنظر باشند، گذشت نداشته باشند، دل آنان صافی نباشد و در دل، کدورت، بغض یا عنادی نسبت به کسی مانند دوست، همسایه، فامیل یا برادر خود داشته باشند.
دل امیرمؤمنان علیهالسلام نسبت به ابن ملجم چهقدر صاف بوده است! حضرت فرمود: شیر را برای او ببرید و به او بدهید. اگر ما بودیم گمان میکردیم سیاسی کاری میکند! ولی چنین نیست و کسی غیر از اولیای خدا و مؤمنان نمیتوانند چنین دل آئینهای داشته باشند. شیر را به کسی میدهد که هزار درهم پول زهر میدهد و نیز شمشیری به هزار درهم میخرد؛ یعنی دو هزار درهم سرمایه گذاشته و خباثت خود را نیز که بالاتر از آن شمشیر و زهر بوده است به آن میافزاید و فرق مبارک آن حضرت علیهالسلام را میشکافد. ولی در برابر، حضرت علیهالسلام میفرماید: شیر را به او بدهید. آیا ما با همسرمان که گاه ممکن است بر اثر خستگی با ما بد دهنی نماید میتوانیم اینگونه برخورد کنیم؟ کسی که اهل ولاست و صفای مؤمنان را دارد، شب که میشود همسر را به گرمی در آغوش میگیرد و او را مینوازد. آیا ما میتوانیم به کسی که به ما بدی کرده است خوبی نماییم؟
همانگونه که گذشت پایان روایت حاضر هشدار میدهد بدترین مردم نزد خداوند کسی است که در سخن به امام خود اقتدا کند اما در عمل به او نمیگراید. باید دانست مراد از «امام» خود آن حضرت علیهالسلام و امام معصوم است و نه پیشوایان و رهبرانی که معصوم نیستند و به بدیها و ظلم گرایش دارند. مراد آن حضرت هم چنین افرادی است که میگویند ما امیرمؤمنان علیهالسلام را قبول داریم ولی اعمال آنان مثل کردار آن حضرت نیست. چنین اشخاصی بدترین افراد در نزد خدای تعالی هستند؛ چرا که دیگران میتوانند بگویند ما امامی گمراه داشتهایم اما کسی که از امیرمؤمنان علیهالسلام دم میزند باید مسایل بسیاری را بفهمد و درک کند اما به دانستههای خود عمل نمینماید و فقط از او سخن میگوید.
باید توجه داشت فراز اخیر بیان مخالف نیز دارد. در برخی از روایات آمده کسی که حب علی در دل داشته باشد؛ هرچند به اندازهٔ ریگهای بیابان یا برگهای درختان گناه کرده باشد، گناه وی اثری ندارد و از او بخشیده میشود؛ این در حالی است که قرآن کریم میفرماید: «قُلْ إِنْ کنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی یحْبِبْکمُ اللَّهُ وَیغْفِرْ لَکمْ ذُنُوبَکمْ»؛ اگر خداوند را دوست دارید مرا پیروی کنید و به سخنان من گوش فرا دهید که خداوند نیز در این صورت، شما را دوست دارد. در واقع، آیهٔ شریفه میفرماید اگر از من پیروی نداشته باشید و به سخنان من گوش ندهید، معلوم میشود مرا دوست ندارید و در نتیجه من نیز شما را دوست ندارم. قرآن کریم نمیفرماید اگر شما راه حقی را پذیرفتید، صرف دوست داشتن راه حق کافی است و خداوند شما را با هر گناهی که داشته باشید میبخشد.
خداوند حضرت امیرمؤمنان علیهالسلام را نیافریده تا گنهکاران شیعی را به گناه تشویق کند! در این صورت حتی ما به شخصیت آن حضرت آسیب رساندهایم؛ چرا که ایشان را حامی گنهکاران دانستهایم. این حدیث میفرماید: بدترین انسانها در نزد خدای تعالی کسانی هستند که حضرت امیرمؤمنان علیهالسلام را میشناسند و با این وجود، کردار بدی دارند؛ چرا که وی امامی یگانه چون حضرت امیرمؤمنان علیهالسلام داشته و گمراه گردیده است. چنین پنداری که محبت حضرات چهارده معصوم علیهمالسلام تمامی کردار بد را جبران میکند اساس اعتقادی، اخلاقی، علمی و عدالتی ندارد و با آیهٔ شریفهٔ ذکر شده منافات دارد. قرآن کریم میفرماید اگر کسی را دوست دارید باید به آنچه میگوید عمل کنید و از او پیروی داشته باشید و در ادامه میفرماید اگر شما به آنچه میخواهم عمل ننمایید به این معناست که شما مرا دوست ندارید و در نتیجه من نیز شما را دوست ندارم؛ به این معنا که اگر به خواستههای من عمل نکردید شما را به هیچ وجه دوست ندارم.
در برخی از روایات قائلان به چنین پنداری لعن شدهاند و آمده است خداوند لعنت کند کسانی را که میگویند هر کس گناه کند ما از او حمایت میکنیم. بله معنای برخی از روایات صحیحی که در این زمینه رسیده این است که اگر کسی حب حضرت امیرمؤمنان علیهالسلام را داشته باشد خداوند صفایی در لقمه، نطفه یا وجود وی قرار میدهد و بهگونهای برای او سبب سازی میکند تا او را به هدایت رساند.
از شعارهای محوری قرآن کریم که همواره آن را در همه جا پاس میدارد «عدالت» است. قرآن کریم میفرماید: «فَمَنْ یعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیرا یرَهُ، وَمَنْ یعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرّا یرَهُ». این تعبیر اطلاق دارد و به این معناست که هر عملی از هر که باشد به او میرسد و با توجه به این معنا روایاتی که در رابطه با حب حضرت امیرمؤمنان علیهالسلام رسیده به این معناست که محبت آن حضرت بهگونهای انسان را به خیر و عمل صالح هدایت میکند. کسی که پدر یا مادر خوبی داشته یا از نان حلال ارتزاق نموده اگر دچار گناهی شود، خداوند او را نجات میدهد؛ زیرا ریشهٔ این درخت سالم است و با ریشهای که دارد میتواند خود را به آب رساند و خشکی خود را به سبزی میل دهد. درست است که انسان غرق گناه است ولی گناهانی که بخشیده میشود گناهان قصوری است و نه تقصیری و گناهان صغیره است و نه کبیره و گناهانی است که حق اللّه باشد و نه حق الناس. هرچند این بیان به صورت کلی بیانی کامل نیست و برخی موارد نقض نیز دارد.
کسی که ولایت حضرت امیرمؤمنان علیهالسلام را ندارد وجود پیکرهٔ او گناه است اما کسی که ولایت آن حضرت را پذیرفته این گناهان صغیره و غیر عمدی اوست که با شفاعت مورد بخشش قرار میگیرد اما باید توجه داشت خداوند کسی را که امامی عادل دارد ولی به سخن وی عمل نمیکند مبغوض میدارد. کسی که امامی عادل دارد؛ امامی که اشتباه و گناه ندارد و به گفتهٔ او عمل نمیکند مانند فرزندی ناخلف است که شکر پدر فرزانهٔ خود را نمیگزارد. در مورد گناهان کوچک و قصورهاست که ما میتوانیم چشم امید به حضرات معصومین علیهمالسلام داشته باشیم ولی چنین نیست که در محشر گفته شود هر شراب خواری که «یا حسین» گفته است را عفو کنید. بله این فاشیستها بودند که میگفتند هر کس فاشیست شد مصونیت قانونی دارد و هر کاری کند درست است! یهودیان و مسیحیها نیز چنین اعتقادی را دارند. مسیحیان میگویند هر کس روز یکشنبه به کلیسا آید و خیری به کلیسا رساند، گناهانی که در طول هفته انجام داده توسط حضرت عیسی علیهالسلام خریداری و بخشیده میشود. بهاییها نیز گناه خود را با پولی که به کدخدا میدهند بخشیده شده میدانند و این شیعه است که از این مفاسد بهدور است. شعار شیعه تقوا، عدالت، پاکی و حرمت خدا، حرمت دین و حرمت عمل است. خداوند انشاء اللّه توفیق دهد اعتقادات و باورهای ما همانند اعتقاد ائمهٔ معصومین علیهمالسلام و اولیای خداوند باشد.