عشق در صورتی امکان بروز و توان جلا یافتن مییابد که فرد دارای قدرت مالی و اقتصادی باشد و بتواند برای عشق خود هزینه کند. صرف پول برای عشق هم به جلا و شکوفایی عشق میانجامد و هم زبانی برای ابراز عشق باطنی است. افزون بر این، فقر و ناداری یا ضعف مالی، دل را به خشکی میگرایاند و زمینه بروز عشق و محبت را به خشکی و نابودی میکشاند. عشق در جامعهای که به فقر اقتصادی مبتلاست، زمینه بروز ندارد.
صرف مال و داشتن قدرت خرید در عشق از یک حیث دیگر نیز حائر اهمیت بسیار است. هر چیزی حتی عشق و عبادت ـ که به سازندگی باطن میپردازد ـ باید همهجانبه باشد تا کاریکاتوری نگردد و رشد و کمال سالم و درست یابد؛ از اینرو مالیات هم دارد و باید هزینهٔ آن را پرداخت؛ وگرنه باطن دچار تورم میشود و عشق و عبادت برای آن مُضرّ میگردد. در قرآن کریم، توصیه به نماز در کنار زکات یا دیگر وجوهات و خراجهای شرعی آمده است. نظام کفارات، انفاقها، صدقات، هدایا، اطعام و میهمانی دادنها و ایثارها نیز در این دایره میباشد. عبادت به تنهایی امری موثر و کارگشا نیست؛ بلکه نماز به نیاز و برات نیازمند است. عشق و عبادت، بدون هزینه کردن بخشی از اموال و داراییها برای آشنایان و نیازمندان، کمال نمیپذیرد و رشددهنده و برشونده نمیگردد. هزینهٔ مال، سبب میشود باطن آدمی صافی گردد و عبادت رنگ صفا، خلوصو سادگی بپذیرد و فرد را سنگینبار و غیر قابل انعطاف نسازد. عبادت اگر در کنار انفاق مالی نباشد، باطن را سخت میسازد و نرمش در برابر بندگان خدا و کوتاه آمدن و داشتن روحیهٔ گذشت و بخشش نسبت به کاستیها و خطاهای احتمالی آنان را از فرد سلب میکند و او را به خشونت و عصبیت سوق میدهد. عشق و عبادت، با انفاق مالی جلا پیدا میکند. عبادت افراد مُمسک و بخیل، راه به جایی نمیبرد و تنها بر سختی آنان میافزاید.
کسیکه بخیل و ممسک است و توان هزینه کردن برای دیگران و انفاق مالی را ندارد، نه برای سلوک معنوی مناسب است و نه پیشرفتی در عشق و عبادت خواهد داشت. محال است کسی بتواند بدون انفاق مالی، صاحب قدرت معنوی شود یا عاشقی موفقی گردد. بخل و امساک، باطن را از روندگی و رونق میاندازد و آن را راکد، جامد، مانده و پوسیده میسازد؛ بهگونهای که اگر عبادتی بر آن قرار گیرد، جمود و سختی آن را بیشتر میسازد. عبادت برای فرد ممسک و بخیل، همانند جوشاندن آب در ظرفی کوچک است که نهایت آن را به خشکی و یبوست میاندازد و از آن غذایی بیرون نمیآید. همانطور که غذا با ترکیب مواد گوناگون شکل میپذیرد، عبادت نیز اگر با انفاق مالی ـ به شکلهای گوناگون آن ـ ترکیب شود و برات بپذیرد، تنوعِ تاثیرگذاری مییابد.
انفاق مالی نسبت به تمامی پدیدههای زنده ـ اعم از انسان، حیوان، گیاه و جمادات ـ مورد نظر است و با تنوع معقولی که میتواند داشته باشد، به قدرتهای باطنی، تشکیک و گوناگونی میبخشد. اعطای خوراک به مورچههای غیر مزاحمی که در حریم وی قرار دارند، بخشش صندوقی میوه به همسایه، دادن یک گونی برنج به فقیری شناختهشده یا اعطای یک راستهٔ کامل گوشت به خانوادهای ضعیف و محترم، آب دادن به گیاهان و زنده نگاهداشتن آنها و دهها نمونهٔ دیگر، قدرتهای متنوعی را به حساب باطنی شخص واریز میکند؛ بدون آنکه اندکی از آن در جایی گم شود و از دست برود.
کسی اهل نیاز است که دست بخشنده داشته باشد و بتواند هم بگیرد و هم اعطا کند؛ برخلاف فرد ممسک که هرچیزی را به محکمی برای خود میگیرد. کسی اهل نیاز است که تمامی پدیدههای الهی را محترم بدارد و تمامی آنها را ـ که بندهٔ خداوند هستند ـ مدد نماید.
عبادت و بندگی و نماز و نیز ذکر و حتی عشق، بدون نیاز و پرداخت حق مالی آن، راه به جایی نمیبرد. خواندن صد رکعت نماز بدون داشتن حساب مالی و پرداخت وجوهات آن ـ بهویژه عوارض واجب آن، همچون خمس و زکات ـ خاصیتی ندارد؛ اما خواندن دو رکعت نماز با کنار گذاشتن وجه مالی آن برای اعطا به نیازمندان یا میهمانی کردن آشنایان و دوستان و دستگیری از خلق خدا، به نمازگزار توان باطنی میدهد و حساب قدرتی وی را در غیب عالم میافزاید تا قدرت تصرف وی در طبیعت، به حسب آن اعطا شود.
برای تقریب ذهن و رفع استبعاد از این مطلب، میتوان به نظام کفارات مثال زد. کسیکه برای روزه گرفتن عذر دارد، باید کفارهٔ مالی آن را بپردازد؛ چرا که این کفاره با ترکیبی که با دیگر عبادات دارد، جبران تاثیر باطنی روزهٔ از دست رفته را دارد. همچنین در کفارهٔ روزهای که به عمد افطار شده است، اعطای مال تشریع شده است؛ زیرا به ندرت میشود کسی بتواند به جای یک روز روزه، شصت روز روزه بیاورد که سی و یک روز آن پیوسته باشد و بیشتر، اطعام شصت فقیر را عهدهدار میشوند که این روزها (سال ۱۳۹۳) به صورت تقریبی، با یک میلیون ریال برابر است. نظام کفارات، از نمونههای اعطای انفاق مالی و داشتن نیاز میباشد. در شامگاه عید فطر نیز پرداخت زکات فطره، بعد از یکماه روزهداری، بر تمامی مسلمانان ـ حتی برای نوزادان شیرخوار ـ واجب میباشد که نیاز روزهٔ این ماه دانسته میشود. همچنین است قربانی در حج. داشتن نیاز بعد از عبادت، در ادیان و ملل دیگر نیز وجود دارد و منحصر به مسلمانان نمیباشد.