فرشتگان از ذکر بندگان ارتزاق می‌کنند

خانه‌ای که به ذکر خداوند آباد است؛ نیروی جاذبه‌ای می‌یابد که فرشتگان را به سوی خود می‌کشاند؛ زیرا فرشتگان با ذکر خدا ارتزاق می‌کنند. خوراک فرشتگان ذکر است و از آن، خوشایند دارند. هرجا بوی خوشِ ذکر معنوی حق‌تعالی بلند شود، فرشتگان را چونان آهن‌ربایی به خود می‌کشاند (ر. ک : الکافی، ج ۲، صص ۴۹۸ ـ ۴۹۹) تاثیرپذیری فرشتگان از ذکر، چنان است که می‌توان آنان را با ذکر، به تسخیر خود درآورد و به استخدام گرفت. اجنه را نیز می‌توان با ذکر به خدمت خود گرفت و آنان را به کارهای دلخواه، مانند کسب اطلاعات و آگاهی یا انجام برخی کارهای قدرتی واداشت. هرجا که فرشتگان حضور داشته باشند، شیاطین از آنجا می‌رمند؛ زیرا آنان قدرت ملائکه؛ به‌ویژه ملایکهٔ ارضی را می‌دانند. فرشتگان زمینی، گروه ضربت پروردگار می‌باشند و شیاطین تا احساس کنند فرشتگان در جایی حضور می‌یابند، خود از آن‌جا می‌روند. ذکر، ملائکه را پایین می‌آورد و شیاطین را فراری می‌دهد. اگر شیاطین در خانه‌ای تمرکز کنند، اهل آن خانه کیفیت نمازهای خود را از دست می‌دهند. خانه‌ای که ذکر خداوند در آن گفته می‌شود، برای اهل آسمان‌ها شناخته‌شده و روشن می‌باشد.

به هر روی، باید پذیرفت که ذکر دارای میدان جاذبه می‌باشد و هر ذکری به تناسب توانی که دارد، در ملکوت نفوذ می‌کند و اهل آن را به خود مشغول می‌دارد.

کسی که ذکر ندارد، در معرض هجوم و بدخواهی شیاطین قرار می‌گیرد و پناه امن خود را از دست می‌دهد. این در حالی است که میان نزول بلا و غفلت رابطه می‌باشد. کسی که ذکر ندارد و در غفلت از حق‌تعالی می‌باشد، خود را در معرض خطر و بلا قرار داده است. غفلت، معلولِ نداشتن ذکر می‌باشد. همین غفلت حرمان‌زا، حتی با ذکر عادی، صوری و لفظی از بین می‌رود؛ اگر عنصر توجه در آن باشد.

ذکر سبب می‌شود باطن ذکرپرداز قدرت جذب نیروهای غیبی به‌ویژه فرشتگان را در خود داشته باشد و آنان را به سوی خود بخواند. ذکرپرداز وقتی که می‌خوابد، در خواب خود نیز به غیب عالم متصل می‌گردد و از پدیده‌های آن، علم و قدرت می‌گیرد. باطن آدمی با ذکر، این توان را می‌یابد که از ملکوت، نسیم‌هایی حیات‌بخش را به عنوان توشه برگیرد و خود را توسعه دهد و کمال بخشد؛ نسیم‌هایی که گاه سنگ دارد و سر می‌شکند دیوارش. ورود به فضاهای معنوی با ذکر، هم خنکای دل و تازگی روح دارد و هم بلاهایی که حتی دل سنگ را می‌شکند. در چنین فضایی باید قدرت استجماع بالایی داشت. سرعت ورود به چنین فضایی بسیار بالاست و کسی که نتواند با استجماعِ بالا بر خود چیره باشد، بی‌درنگ مشکل پیدا می‌کند و با برخورد به پدیده‌ای، قدرت تصمیم‌گیری درست را از دست می‌دهد؛ اما اگر از ذکر، توان و انرژی گرفته باشد، با آن‌که اسکلت وی را زنده زنده بیرون می‌آوردند و بند بند استخوان‌های وی را پاره پاره می‌کنند و پودر می‌سازند، وی می‌تواند تمامی تعینات را از خود بزداید و از مقام اسما و صفات فراتر رود و با برداشتن تمامی تعینات خلقی، به مقام ذات ورود یابد.

ذکر، مانند زره عمل می‌کند و فرد را در بحبوحه‌های طغیان هواهای نفس می‌گیرد و انسان را از گناه و عصیان و طغیان دور می‌کند؛ اما غافل و بریده از ذکر، چموشی می‌کند و آلوده، گرفتار و بلازده می‌شود.

آدمی نه رویین‌تن است که با آسیبی، خودبه‌خود درمان شود و نه به تنهایی توان مقابله با سپاهی عظیم از نیروهای معاند شیطانی را دارد؛ بلکه باید با ذکر، خود را در پناه خدای مهربان و نیروهای محافظ خیر قرار دهد تا بتواند عمر سالم خود را در برابر حوادث ناسوت پایدار بدارد و از موقعیت ویژه ناسوت در وصول به کمالات اختصاصی خویش و شکوفایی استعدادهایی که دارد، بهره ببرد.

کسی که ذکر حق‌تعالی را داشته باشد، خداوند با او هم‌نشین می‌شود و پای وی نشسته و او را در پناه خود می‌دارد؛ چنان‌که می‌فرماید: «انا جلیس من ذکرنی» (شیخ صدوق، التوحید، ص ۱۸۲) کسی که ذکر حق‌تعالی را در دل خود دارد، دل خویش را میهمان‌خانه حضور حق‌تعالی قرار داده است.

قلمروی خاصیت‌بخشی ذکر، بسیار گسترده است و پدیده‌ای نیست که از آن به‌دور باشد. ذکر برای سلامتی چنان اهمیتی دارد که به کم‌ترین غفلت و کمبودی، ریزش پدیده‌ای را سبب می‌شود و چه بسا خطر مرگ یا ابتلای به جنون و مس شیطان را در پی داشته باشد.

به هر روی، جنگجوی پیروز میدان ناسوت، تنها کسی است که سلاح عنایت ویژه الهی را داشته باشد؛ سلاحی که همه‌کاره است و خاصیت شمشیر و نیزه و تیر و کمان، تا خاصیت سلاح‌های لیزری، شوک‌زا و آتشین در آن است؛ سلاحی به نام «ذکر» که روش استفاده از آن در «دانش ذکر» آموزش داده می‌شود.

مطالب مرتبط