مدبرات امور و اسباب غیبی (حکمت گرایان)

رجال غیب و مدبرات امور غیبی جناب حق تعالی منحصر در جناب خضر و یا دیگر اولیای الهی نمی‌باشد؛ زیرا مدبرات امر از معصوم و ملک و فرشته تا جن یا حیوان و سنگی را در بر می‌گیرد.

از جناب خضر و الیاس و دیگر مظاهر مفاتیح غیب گرفته تا دسته‌هایی از ملایکه الهی که از «مسوّمین» تا «کم من فئه قلیله غلبت فئه کثیره»؛ چه بسیار گروه اندکی که بر گروه زیادی چیره می‌شوند و از خوبان از اجنه و جنیان با اشکال گوناگون ایفای نقش در این امور داشته باشند و می‌شود که حیواناتی در تحقق این کار غیبی نقش داشته باشند، چنان که قرآن حکیم می‌فرماید: «وارسل علیهم طیرا ابابیل، ترمیهم بحجاره من سجیل»؛ و بر هلاک آنان پرندگان ابابیل را فرستاد تا آن سپاه را به سنگ‌های سجیل سنگباران کرد که حکایت دارد حتی سنگی نیز می‌تواند در جهت اسباب و علل غیبی قرار گیرد و مدبر امری گردد.

چنین امور غیبی و مدبرات امور باطنی می‌تواند به قدری فراوان باشد که اندیشه آدمی قادر به درک و تصور آن نباشد و می‌شود که تمام عوالم هستی از غیب تا شهود و از مجرد تا ناسوت همه خود مدبر الهی می‌باشد؛ در حالی که دارای مدبری نیز باشند و هستی نسبت به یک‌دیگر چنین نقشی را داشته باشد و بهترین بیان را در این زمینه از زبان معصوم علیه‌السلام باید شنید که می‌فرماید: «إرحم مَن فی الارض یرحمک من فی السماء»؛ شما به زمینیان رحم آورید تا آسمانیان به شما رحم نمایند.

کسانی که می‌توانند به همه بندگان خدا و موجودات ترحم داشته باشند و خود را در این زمینه بخیل نبینند، می‌توانند از ایادی باطنی حق باشند و مهربانی و رحمت آنان همان استمداد و کمک آنان به تمامی عالمیان است و این گونه افراد از حمایت تمام موجودات عالم برخوردار می‌باشند.

البته، ایادی و کارگزاران حق به موجودات آسمانی منحصر نمی‌باشد؛ گرچه آسمانیان نیز می‌توانند از چنین کارویژه‌ای برخوردار باشند و مراد حضرت از این بیان می‌تواند همان امور غیبی و مدبرات الهی باشد که دستگیر افرادی می‌شوند که از دیگران حمایت و دستگیری می‌کنند و عنوان آسمان برای آنان، گذشته از آن که حکایت از بزرگواری آن کارگزاران می‌کند، اقتدار و توان آنان را نیز می‌رساند و آنان قدرت هر گونه امدادی را دارند و ناتوانی در این امر برای آنان قابل تصور نیست و تنها باید کاری وظیفه آن‌ها به شمار رود.

آیات قرآن کریم از این کارگزاران حق فراوان یاد نموده است و چنان اعتقاد به آنان را نهادینه نموده است که مردم به آنان در ادبیات و کلام روزانه خود به آنان بسیار اشاره می‌نمایند؛ همان‌طور که آن رند به حق رسیده گوید:

 تو نیکی می‌کن و در دجله انداز

 که ایزد در بیابانت دهد باز

مدبرات و کارگزاران حق از هر موجودی می‌توانند باشند و موجودات گوناگون در ظرف وجودی خود و با اذن تکوینی کارگشای مشکلی می‌گردند.

مطالب مرتبط