اگر انسان به «سرّ القدَر» دست یابد، آنگاه همهٔ امور و همهٔ انسانها را همچون آب و آتش میشناسد و پی میبرد که چرا خداوندحکیم به یکی کمالی داده و به دیگری کمالی دیگر، به یکی زشتی داده و دیگری را زیبا ساخته است؛ چرا نادانی را دارایی و دانایی را ناداری داده است. همهٔ این پرسشها با دانستن سرّ القدر روشن میشود و چنین انسانی در حسرت چیزی و کسی نمیماند.
البته سرالقدر با جبر تفاوت دارد. برخی از امور دنیایی سرالقدر ندارد و اختیاری است. بحث جبر توسط سیاستمداران برای مشروع نشان دادن خلافت جور خود دامن زده شده است تا ارادهٔ کسی بر شورش علیه آنان شکل نگیرد.