حرم‌سرا و ازدواج موقت

شهید مطهری:

«اولین عامل حرم‌سراسازی تقوی و عفاف زن است»(۱).

ـ  بررسی و نقد :  آن‌چه سبب ایجاد حرم‌سرا شده است، تقوی و عفاف زن نبوده، بلکه قدرت استثمار مرد و گوناگونی چهره‌های لذت‌بری مردان هوس‌ناک از زنان حرم‌سرا بوده است. غرب نیز به شکل دیگری زنان را به استثمار در آورده است و همه جنایت‌کاران عیاش به لذت‌بری خود چهره‌های متفاوت می‌داده‌اند.

شهید مطهری:

«امتیاز اسلام از برخی شرایع دیگر این است که ریاضت و رهبانیت را مردود شمرده».(۲)

ـ  بررسی و نقد :  ریاضت با رهبانیت یک‌سان نیست و با هم متفاوت است. ریاضت مانند نماز، روزه و ذکر است؛ در حالی که این امور رهبانیت شمرده نمی‌شود.

زن در جامعه بشری همیشه به نوعی مورد تجاوز و سوء استفاده قرار گرفته‌است؛ با انگیزه‌های مختلف گاه وی را به بازار کشاندند و گاه او را پنهان کردند. در عصر جدید و دوره نوزایی زن را به اجتماع کشیدند تا عامل کار و کارگری و عامل شهوت و لذت شود. زن‌ها را به خوبی بشناسند تا بتوانند او را استثمار کنند. پنهان نمودن و در خانه نگه داشتن زن نیز برآمده از استثمارگران عهد عتیق است که می‌خواستند با پنهان کردن زن و کشاندن وی به پستو و خانه فقط خود از او استفاده کنند. اسلام نه زن را پنهان می‌کند و نه وی را عَرضه می‌نماید، بلکه وی را موجودی می‌داند خانگی و اجتماعی؛ چنان‌چه مرد را اجتماعی و خانگی می‌خواهد. زن نخست خانگی است و سپس بقدر ضرورت باید جامعه را اداره کند. اصل برای زن خانه و برای مرد اداره اجتماع است و باید تنها به قدر ضرورت در خانه کار کند. اگر زن در خانه پنهان نگاه داشته شود؛ معلم و دکتر زن نخواهیم داشت و فرهنگ مرد سالارانه بر جامعه حاکم می‌شود و زن باید از مردان نسخه زندگی بگیرد. اسلام نسبت به زن نظرگاهی معقول دارد و اشتراک‌های بین زن و مرد و ویژگی‌های آنان را لحاظ نموده است. زن را نه می‌توان پنهان کرد و نه وی را به عرضه خود انداخت، بلکه باید نگاهی متوسط و معقول به وی داشت.

شهید مطهری:

۱-پیشین، ص۶۳٫

۲-پیشین، ص ۶۵٫

(۷)

«نهی عمر از متعه نهی سیاسی بوده»(۱)

ـ  بررسی و نقد :  حرام کردن متعه از طرف عمر، بدعت و خلاف حکم پیامبر اکرم « صلی‌الله‌علیه‌وآله » می‌باشد و این امر به سبب مصلحت سنجی‌های سیاسی نبوده، بلکه تعصب و مزاج شخصی عمر سبب این امر شده است. این که ائمه معصومان« علیهم‌السلام » به متعه سفارش کرده‌اند برای جلوگیری از پیش‌آمد زنا و دیگر گناهان بوده است تا احکام الهی منقرض نشود و به اهمال کشیده نشود و از همین روست که سفارش نموده‌اند کسی که زن دارد، پسندیده نیست زنی را متعه کند و نه برای رواج شهوت‌رانی.

حال اگر پرسیده شود: با توجه به این که زن یائسه، عده ندارد؛ چنان‌چه زن جوانی با وسایل ضد بارداری از حاملگی جلوگیری کند، آیا باز هم عده لازم دارد یا خیر؟ می‌گوییم: بله، عده لازم دارد؛ زیرا عده فقط برای خودنگهداری از اختلاط میاه نیست، بلکه اسلام نمی‌خواهد زن بسیار مورد استفاده جنسی واقع شود؛ چرا که در غیر این صورت، روح و جسم وی به نابودی و پژمردگی کشیده می‌شود. حکم شرعی زنان عقیم و لزوم مراعات عده برای آنان مؤید این امر است. پس عده برای پیش‌گیری از حاملگی نیست، بلکه زن یائسه نمی‌تواند بسیار مورد نکاح واقع شود.

برخی از فقیهان عده را برای زن فاحشه لازم نمی‌دانند، ولی ازدواج موقت با او را جایز می‌دانند. اما به نظر نگارنده، اگر زن فاحشه مسلمان باشد، باید عده را رعایت کند؛ چنان‌چه نگاه کردن به زن مسلمان حرمت دارد؛ چرا که مرد مسلمان نباید به گناه آلوده شود و دیگر این که بی احترامی به زن مسلمان جایز نیست. البته رعایت عده برای ازدواج موقت با زنان اهل کتاب لازم نیست؛ همان‌طور که نگاه کردن به آن‌ها حرمت ندارد.

شهید مطهری:

«قوانینی مبنی بر یک‌سان بودن زن و مرد از لحاظ وظیفه و ادب خواستگاری بر زیان زن و منافع و حیثیت و احترام اوست.»(۲)

ـ  بررسی و نقد :  زن می‌تواند برای خود به صورت مستقیم یا غیر مستقیم خواستگاری نماید.

………………………………

شهید مطهری : (………………………….)

ـ  بررسی و نقد :  جوانی که به خاطر ادامه تحصیل یا مشکلات دیگر نمی‌تواند ازدواج کند و از طرفی نمی‌خواهد بی سواد باشد یا به گناه دچار نشود، نظام اسلامی باید برای حل مشکل وی چاره‌اندیشی نماید و چاره وی نیز ازدواج موقت نمی‌باشد، بلکه جامعه باید به‌گونه‌ای باشد که جوانان ازدواج دایم داشته باشند و در عین حال ادامه تحصیل دهند، اشکال فقط با صیغه حل نمی‌شود؛ اگرچه صیغه هم در این‌جا اشکال ندارد.

اگر استکبار مالی از دوش عده‌ای و محرومیت از دوش بقیه برداشته شود و جامعه را به‌گونه‌ای کنیم که جوانان هم درس بخوانند و هم ازدواج کنند؛ چنان‌چه هم‌اکنون به طلبه‌ها حجره می‌دهند، اگر به آنان خانه و هزینه زندگی بدهند تا درس خود را تمام کنند و مشغول به کار شوند، جوانان می‌توانند ازدواج کنند و وقتی درس آن‌ها تمام شد هزینه وی را قطع کنند تا در پی کسب و کار رود و به طور کلی متعه یکی از کارهای رفع معصیت و زناست؛ یعنی در جامعه‌ای که متعه قانونی و اجراء نشود، به‌طور طبیعی زنا زیاد می‌شود.

شهید مطهری:

«در ازدواج دائم، هیچ کدام از زوجین بدون جلب رضایت دیگری حق ندارد از بچه‌دار شدن و تولید نسل جلوگیری کنند.»(۲)

 

۱-پیشین، ص ۵۰٫

۲-پیشین، ص ۴۸٫

(۹)

ـ  بررسی و نقد :  مرد به حکم شرع می‌تواند از بچه‌دار شدن جلوگیری کند؛ هرچند زن نخواهد. اما زن در صورتی که آل‌ن را بخواهد، نمی‌تواند جلوگیری کند؛ زیرا حضانت، تربیت و بزرگ کردن بچه بر عهده مرد است و بچه مال زن نیست و این که بعد از طلاق بچه مال مرد است به خاطر این است که زن نباید هزینه کسی را عهده‌دار شود تا دچار مشکلی نگردد و بار زن سنگین نشود؛ چنان‌که حضانت پسر تا دو سال و دختر تا هفت سال با موافقت زن بر عهده وی قرار داده شده است؛ اما هزینه‌های بچه با پدر می‌باشد؛ نه با زن.

شهید مطهری:

«اثری که از این ازدواج (موقت) تولید می‌شود؛ یعنی فرزندی که به وجود می‌آید با فرزند ناشی از ازدواج دایم هیچ گونه تفاوتی ندارد.»(۱)

ـ  بررسی و نقد :  در ازدواج دایم، فرزند برای مرد است؛ اما در ازدواج موقت، اگر مرد بگوید: من فرزند را نمی‌خواهم، بچه برای زن است و چنان‌چه زن هم بچه را نخواهد، باید دولت آن را سرپرستی کند و همان طور که دولت وارث من لا وارث له است، در این مورد نیز پدر چنین فرزندانی می‌باشد.

شهید مطهری:

«آیا این چنین دختران و پسران با چنین روابط فراوان و بی حدی در دوران تحصیل، پس از ازدواجِ دایم، مردِ زندگی و زنِ خانواده خواهند بود؟

راه دوم، ازدواج موقت و آزاد است. ازدواج موقت در درجه اول زن را محدود می‌کند که در آنِ واحد زوجه دو نفر نباشد و بدیهی است که محدود شدن زن مستلزم محدود شدن مرد نیز خواه ناخواه هست. وقتی که هر زنی به مرد معینی اختصاص پیدا کند، قهرا هر مردی هم به زن معینی اختصاص پیدا می‌کند؛ مگر آن که از یک طرف عدد بیش‌تری باشد.»(۲)

ـ  بررسی و نقد :  محدود شدن مرد به سبب محدود شدن زن، نه بدیهی است و نه استلزامی با هم دارد؛ چرا که مرد به زن معینی اختصاص پیدا نمی‌کند. مرد می‌تواند بیش از یک زن داشته باشد؛ حتی اگر تعداد زن‌ها کم‌تر از مردها باشد؛ اما زن نمی‌تواند بیش از یک شوهر داشته باشد.

ازدواج آزمایشی

۱-پیشین، ص ۴۹٫

۲-پیشین، ص ۵۱٫

(۱۰)

شهید مطهری:

«این ضرورت اختصاص به‌ایام تحصیل ندارد. در شرایط دیگر نیز پیش می‌آید. اصولاً ممکن است زن و مردی که خیال دارند با هم به طور دایم ازدواج کنند و نتوانسته‌اند نسبت به یک‌دیگر اطمینان کامل پیدا کنند، به عنوان ازدواج آزمایشی برای مدت موقتی با هم ازدواج کنند.

من از شما می‌پرسم: این که اروپاییان وجود یک عده زنان بدکار را در محل معین از هر شهری تحت نظر و مراقبت دولت لازم و ضروری می‌دانند برای چیست؟ آیا جز این است که وجود مردان مجردی که قادر به ازدواج دایم نیستند، خطر بزرگی برای خانواده‌ها به حساب می‌آورند. برتراند راسل؛ فیلسوف معروف انگلیسی در کتاب زناشویی و اخلاق می‌گوید: در واقع اگر درست بیندیشیم، پی می‌بریم که فواحش معصومیت کانون خانوادگی و پاکی زنان و دختران ما را حفظ می‌کنند….(۱)

ـ  بررسی و نقد :  ویژگی دادن برخی از زنان جامعه به ارضای امور جنسی مردان، بزرگ‌ترین جنایت به آنان است. ما نمی‌توانیم به خاطر سلامت جامعه، عده‌ای را فاسد، بی حیثیت، نابود و بی شرف کنیم، بلکه مشکل جامعه را باید با یکی از سه راه زیر حل نمود:

جامعه باید بیاموزد که معصیت خوب نیست. نوع مردم از گناه بیزارند؛ اما باز هم عده‌ای معصیت می‌کنند؛ چون به آن احتیاج دارند؛ پس برای مصونیت جامعه باید نخست اگر ممکن است با ازدواج دایم و سپس با ازدواج موقت و در صورت ناتوانی با ریاضت؛ مانند: روزه و… نیز وی شهوت بدهد تا جایی که با زندگی وی منافاتی نداشته باشد.

شهید مطهری:

«اذن پدر و نظر فقها در ازداوج دختر بدون اذن پدر»(۲)

ـ  بررسی و نقد :  دلیل فقهی محکمی بر اذن پدر برای ازدواج دختر باکره وجود ندارد؛ اگرچه مشهور به آن قایل است. این که دختر با اجازه پدر ازدواج کند، نیکوست و تابع عقل می‌باشد؛ اما اگر دختری بدون اذن پدر ازدواج کند، عقد وی باطل نیست و ازدواج او درست است؛ هرچند با پدر خویش مخالفت کرده باشد و پدر می‌تواند او را عاق کند؛ اما عقد وی باطل نیست؛ به خلاف اذن دختر که اگر پدر دختر را به عقد کسی در آورد و دختر با آن مخالفت نماید، عقد وی باطل است و عقدی که پدر خوانده، عقد فضولی است و همانند بیگانه‌ای می‌ماند. پس تفاوت اذن پدر و اذن دختر روشن است و شرطیت انعقاد عقد در واقع برای دختر است و پدر تنها لحاظ حرمتی دارد؛ آن هم وقتی که پدر غبطه دختر

۱-پیشین، ص ۵۱٫

۲-پیشین، ص ۷۸٫

(۱۱)

را در نظر دارد، ولی اگر پدر سود خود را لحاظ کند، حق وی ساقط می‌شود؛ به خلاف دختر که اگر بداند سیاه بخت می‌شود و بدون اجازه پدر، خود را به عقد کسی درآورد، عقد وی درست است و اذن پدر محدودیتی برای دختر نیست، بلکه امنیت باو زا فراهم می‌آورد.

شهید مطهری:

«مرد بنده شهوت است و زن اسیر محبت»(۱)

ـ  بررسی و نقد :  زن و مرد هر دو شهوت دارند و گاهی مردی است که به هیچ وجه بنده شهوت نیست. شهوت و میل به جنس مخالف در هر دو جنس هست؛ اما از نظر روان‌شناسی فلسفی تفاوتی که بین زن و مرد است این است که زن کتمانش بیش‌تر است و مرد فعلیت و اظهارش.

شهید مطهری:

«زن به اعتراف روان‌شناسان صبر و استقامتش در مقابل شهوت از مرد بیش‌تر است.»(۲)

ـ  بررسی و نقد :  باید دانست که کتمان متفاوت از صبر است. ممکن است گاهی زن صبور نباشد؛ یعنی جزع و فزع کند؛ اما آن را کتمان می‌کند و این هم بخاطر حیای زن است که بیش‌تر از مرد ظهور می‌یابد و حیای وی نیز در سنین مختلف عمر متفاوت است: حیای دختر بیش‌تر از زنی است که ازدواج کرده و زنی که ازدواج کرده حیای بیش‌تری نسبت به زنی که بچه‌دار است، دارد. زنی که دو شوهر نموده است و زنی که سال‌مند و پیر است با هم فرق دارند و شاید یکی از حکمت‌هایی که اذن پدر را برای دختر گذاشته‌اند همین است که دختر چون حیایی بیش از حد دارد، گاه به خود اجازه بیان عقیده‌اش را نمی‌دهد و در این‌جا اذن پدر باعث می‌شود که او بتواند نظرگاه خود را بیان کند. البته این بطور نوعی است و ممکن است گاه زنی بی‌حیا و مردی پُر حیا باشد.

شهید مطهری:

«۱ـ پایه ازدواج باید بر دوام باشد. زوجین از اول که پیمان زناشویی می‌بندند باید خود را برای همیشه متعلق به یک‌دیگر بدانند و تصور جدایی در مخیله آن‌ها خطور نکند؛ علی هذا ازدواج موقت نمی‌تواند پیمان استواری میان زوجین باشد.

ـ  بررسی و نقد :  این که پایه ازدواج باید بر دوام باشد، بسیار مطلب درستی است، ولی این ایراد وقتی وارد است که بخواهیم

۱-پیشین، ص ۷۸٫

۲-پیشین، ص ۷۸

(۱۲)

ازدواج موقت را جانشین ازدواج دایم کنیم.»(۱)

شهید می‌فرماید: این که پایه ازدواج باید بر دوام باشد، بسیار مطلب درستی است؛ در حالی که حتی در ازدواج دایم این چنین نیست. ازدواج یک پیمان و یک عقد است. در شرع، ازدواج جزو عقود است و در ماهیت پیمان، دوام وجود ندارد. پیمان می‌تواند دایم یا موقت باشد. نکاح دایم غیر از نکاح است. نکاح بر دو قسم است: دایم و موقت. نکاح دایم حکمتی غیر از حکمت نکاح موقت دارد. علت نکاح دایم، تشکیل خانواده، تولید نسل، استمرار رابطه‌های عمومی بین زن و مرد است؛ اما در ازدواج موقت هیچ یک از امور گفته شده وجود ندارد. دو نفر عقد می‌بندند به شرطی که دست به هم نزنند، فقط بخاطر این که تنها بودنشان معصیت نباشد یا به شرطی که بچه‌دار نشوند یا مجامعت نداشته باشند. در ازدواج موقت دوام نیست.

شهید مطهری:

«ازدواج موقت از طرف زنان و دختران ایرانی که شیعه مذهب می‌باشند استقبال نشده است و آن را نوعی تحقیر برای خود دانسته‌اند، پس افکار عمومی مردم شیعه نیز آن را طرد می‌کند.

جواب این است که: اولاً منفوریت متعه در میان زنان مولود سوء استفاده هایی است که مردان در این زمینه کرده‌اند و….»(۲)

ـ  بررسی و نقد :  چنین نیست که منفوریت متعه به خاطر سوء استفاده‌های مردان هوس‌ران در این زمینه است؛ چون در جامعه شیعه سوء استفاده‌هایی که از زن شده، بیش‌تر زنا و بی بندوباری بوده است و در این جامعه صیغه و ازدواج موقت هرگز عملی نشده است. منفوریت متعه به خاطر این بوده که اهل سُنّت آن را حرام می‌دانستند و چون کشورهای اسلامی همه سنی بودند و آن را حرام می‌دانستند، این فکر به شیعه رسوخ کرده است.

شهید مطهری:

«ثانیا انتظار این‌که ازدواج موقت به اندازه ازدواج دایم استقبال شود…انتظار بی جا و غلطی است.»(۳)

ـ  بررسی و نقد :  نهادینه نشدن متعه در بین شیعه به خاطر هجومی است که اهل سنت در طول تاریخ به این مسأله داشته است. در کشور شیعی ما پیش از انقلاب فاحشه خانه بوده است؛ اما خانه‌های صیغه وجود نداشته است. هر چه جنایت به زن شده از فاحشه خانه‌ها بوده که آنان را به استثمار، انحراف، بدبختی و نابودی می‌کشاندند.

۱-پیشین، ص ۵۴٫

۲-پیشین، ص ۵۵٫

۳-پیشین، ص ۵۵٫

(۱۳)

جواب دومایشان که این انتظار که ازدواج موقت به اندازه ازدواج دایم مورد استقبال قرار گیرد، انتظار بی جا و غلطی است، نیز درست نیست. اگر ازدواج موقت با قانون‌مندی و اساس نامه اجرایی و مدیریت صحیح پیاده شود، در جای خود از ازدواج دایم بیش‌تر مورد استقبال قرار می‌گیرد.

در اصل راه اصلاح جامعه، نهادینه نمودن فرهنگ ازدواج موقت است. انسان در برخی از دوره‌های از عمر خود نمی‌تواند ازدواج دایم بکند؛ برای نمونه: مسافر است یا مشغول تحصیل است یا دایم در سفر است؛ چرا که برای نمونه می‌خواهند درس بخوانند؛ اما از عهده تأمین هزینه‌های آن بر نمی‌آیند. پس مورد استفاده ازدواج دایم با ازدواج موقت متفاوت است و این دو ارتباطی به هم ندارد و غایت این دو متفاوت است و هیچ یک جای دیگری را نمی‌گیرد و در جای خود هر دو مورد استقبال قرار می‌گیرد. جوانی که مشغول تحصیل است، نمی‌خواهد زن بگیرد، بلکه می‌خواهد از تنهایی درآید و آن که می‌خواهد ازدواج کند، می‌خواهد برای آینده زندگی خود و فرزندانش، مادر بگیرد. هر دو هم درست است و هر یک غایتی ویژه خود دارد. غایت ازدواج دایم ارتباطی به ازدواج موقت ندارد.

شهید مطهری:

«۳ـ نکاح منقطع بر خلاف حیثیت و احترام زن است؛ زیرا نوعی کرایه دادن آدم و جواز شرعی آدم فروشی است. خلاف حیثیت انسانی زن است که در مقابل وجهی که از مرد می‌گیرد وجود خود را در اختیار او قرار دهد.

این ایراد از همه عجیب‌تر است. اولاً ازدواج موقت با مشخصاتی که در مقاله پیش گفتیم چه ربطی به اجاره و کرایه دارد؟»(۱)

ـ  بررسی و نقد :  این اشکال به ازدواج دایم هم وارد است؛ زیرا در آن نیز مهر هست و تنها تفاوتی که دارند از حیث زمان است. این اشکال نسبت به اصل نکاح هم وارد است که چرا در ازدواج، پول و مهر قرار داده‌اند. شهید مطهری می‌فرماید: ازدواج موقت چه ربطی به اجاره و کرایه دارد؟ در حالی که باید گفت: چطور نمی‌تواند ربط داشته باشد؟ مگر اجاره چیست؟ ما گفتیم: عقد ازدواج هم‌چون اجاره، بیع و صلح یک پیمان است. انسان یا خود را می‌فروشد و می‌گوید: از صبح تا شب اجیر شما هستم و یا زور و نیروی خود را می‌فروشد و می‌گوید: من حمال شما هستم و این بار را در مقابل این مقدار پول می‌برم یا علمش را می‌فروشد. کسی هم کلیه‌اش را می‌فروشد. این زن هم کام خودش را می‌فروشد؛ در حالی که خود هم کام می‌گیرد. در ازدواج کام‌یابی دو طرفی است؛ نه یک طرفی، مگر در صورتی که زنی به ظور دایم مورد متعه قرار گیرد.

۱-پیشین، ص ۵۵٫

(۱۴)

در عقد ازدواج؛ خواه دایم بلشد یا موقت، مهر قرار داده شده است، ولی هر عقدی که در آن پول قرار داده شود، اجاره یا کرایه نیست. افزوده بر این، وصف مورد اجاره قرار نمی‌گیرد. متعلق اجاره باید ما بازای خارجی داشته باشد؛ برای نمونه: در فقه در مورد جاریه مغنیه و زن آوازه خوان گفته شد: اگر آن را به مبلغی بفروشند و بخشی از آن را برای خودش و بخشی دیگر را به خاطر صدایش قرار دهند، معامله باطل است؛ زیرا مابازای خارجی ندارد. در اجاره مابازای خارجی مورد اجاره قرار می‌گیرد؛ اما در نکاح مابازای خارجی وجود ندارد؛ زیرا زن مورد متعه واقع می‌شود و تمتع یک وصف است و وصف مابازای خارجی مستقل ندارد. پس بین نکاح و اجاره فرق است؛ اگرچه در هر دو پول هست.

شهید مطهری:

«برای ایجاب و قبول عقد نکاح مزبور در کتب فقه شیعه الفاظ عربی مخصوص ذکر شده است که قانون مدنی به آن‌ها اشاره و توجه نکرده و مثل این که از نظر قانون‌گذار به هر لفظی که دلالت بر مقصود بالا (یعنی اجاره و دست‌مزد گرفتن) نماید و لو غیر عربی هم باشد واقع می‌شود.»(۱)

ـ  بررسی و نقد :  نکاح یک عقد است و این عقد تأسیسی شریعت نیست؛ لکل قوم نکاح. فقط اسلام خصوصیات، ویژگی‌هایی و قوانین و قواعدی برای آن قرار داده است. حال آیا «لفظ»، شرط نکاح هست یا خیر؟ باید گفت: شرط بودن آن خلاف اصل است؛ چنان‌چه در دیگر عقدها چنین است؛ برای نمونه: چطور گفته می‌شود بیع معاطات درست است، در نکاح نیز هم چنین می‌باشد. اگر گفتیم در معاملات یا عقود هیچ گونه لفظی لازم نیست، بلکه انشاست و انشا هم گاهی فعلی است و گاهی قولی می‌باشد، در نکاح نیز می‌توان گفت: نکاح یا قولی است و یا فعلی و شرط لفظ داشتن یا عربی گفتن آن نیازمند دلیل است. اجماع نیز نمی‌تواند دلیل آن باشد؛ چون اجماع متأخران اعتباری ندارد، اجماع متقدمان هم یا مدرکی است یا غیر مدرکی. اجماع مدرکی اعتبار ندارد و از اجماع غیر مدرکی متقدمان کشف می‌کنیم که آنان دلیلی داشته‌اند که دشمنان آن دلیل را از دست ما گرفته‌اند و اجماع غیر مدرکی متقدمان نیز وجود ندارد. پس هر چه در عقدهای دیگر مثل بیع گفته می‌شود، این جا نیز قابل طرح است و در این صورت خیلی از زناها را باید نکاح شرعی دانست.

شهید مطهری:

۱-پیشین، ص ۶۱٫

(۱۵)

«در ازدواج دایم هیچ یک از زوجین بدون جلب رضایت دیگری نمی‌تواند از زیر بار تناسل شانه خالی کند؛ بر خلاف ازدواج موقت که هر دو طرف آزادند. در ازدواج موقت زن نباید مانع استمتاع مرد بشود، ولی می‌تواند بدون آن‌که لطمه‌ای به استمتاع مرد وارد آید، مانع حاملگی خود بشود. این موضوع با وسایل ضد آبستنی امروز کاملاً حل شده است.»(۱)

ـ  بررسی و نقد :  وسایل پیش‌گیری از بارداری این موضوع را به صورت کامل حل نکرده است و بالاخره ازدواج موقت برخی از نوزادان ناخواسته را در پی دارد؛ چون نفس دارای شهوت نیرومند است و اراده نوع انسان‌ها ضعیف می‌باشد؛ حتی دنیای غرب که وسایل پیش‌گیری کامل و پیش‌رفته‌ای در اختیار دارد با شصت درصد مشکلات فرزندان زنا رو به روست. پس دولت مسؤول است و باید نسبت به این بچه‌ها پدری کند. همان‌طور که دولت وارث من لا وارث له است، پدر چنین فرزندانی می‌باشد. همان‌طور که غربیان برای بچه‌های غیر مشروع یک نوع سازماندهی تدارک دیده‌اند، ما نیز باید بدانیم که ازدواج موقت چنین مشکلاتی دارد و باید خود را برای آن آماده کنیم.

مطالب مرتبط