من گاهی آشپزی میکنم. دستپخت بسیار خوبی دارم و معمولا غذاهایم خوشمزه و لذیذ است.
دلیلش این است که از هر نوع خوراکی که در آشپزخانه موجود باشد، استفاده میکنم. روش قدما نیز در آشپزی این بود که خوراکیهای مختلفی را که ترکیبهای سازگار داشت، در غذا میریختند. گاهی از ناهار، تهدیگ باقی مانده است و من از آن سوپی عالی و خوشمزه تهیه میکنم. تهدیگ را در آب قرار میدهم تا نرم بشود. سپس از ربگوجه فرنگی، آبلیمو، آبغوره و روغن حیوانی استفاده مینمایم. فلفل و دارچین هم به آن اضافه میکنم که نتیجه آن معجونی خوشطعم میشود که تهدیگی در آن دیده نمیشود. اگر با استفاده از برنج، سوپی تهیه کنم، خوراکی بسیار خوشمزه خواهد شد؛ آنقدر که به قول معروف، آدم انگشتهایش را هم میخورد. از غذایی که طبخ میکنم، خودم نیز استفاده میکنم؛ زیرا از خوراکیها و ادویه مختلفی تهیه شده است و به آن اعتقاد دارم. معمولا کسی از موادی که در غذا استفاده میکنم اطلاعی ندارد که مثلا این خوراکیها و ادویه، ربطی به سوپ ندارد. معتقدم ربط این خوراکیها به آشپز بستگی دارد که از مواد دارای مزه و طعمی که در اختیار دارد استفاده میکند. این تناسب در خرید کتاب و کتابخوانی و نیز در چینش کتابخانهها نیز باید لحاظ شود. این سبک زندگی درست و صحیح است که به برکت و نعمت منجر میشود.
کودک که بودم، شبها در جلسات هیأت شرکت میکردم. گاه به مساجد و مکانهای مختلف سر میزدم و نیمهشبها به خانه برمیگشتم. شبی که سوار بر دوچرخه بودم، عدهای از مأموران شاه مرا متوقف کردند و لباسم را وارسی کردند. یکی از مأمورها از جیب لباسم، جانمازی بیرون کشید و از جیب دیگرم، یک تسبیح. آن مأمور در لباس من چیزی جز وسایل مربوط به سجاده و عبادت پیدا نکرد و مرا رها کردند. مسایل گوناگون و ترکیبی، حکم مرکب را برای انسان دارد؛ درست مثل غذای ترکیبی. مشاغل ترکیبی بهتر میتواند انسان را از موانع عبور دهد تا امور بسیط و تکبعدی، و ترکیبها و جمعیت میتواند مانعشکن گردد. این روش من از طفولیت تا الان است.